فهرست مطالب وبلاگ تاريخ و تحقيق

 زیارت حرم مطهر حضرت امام رضا علیه السلام

ورود به اينترنت را با زيارت حرم امام معصوم

حضرت امام رضا عليه السلام آغاز نماييم.


آیت الله حسن زاده آملیدکتر مهدی گلشنیعلامه طباطبایی صاحب المیزان

  کانال ایتا:   https://eitaa.com/ksedaghat

بخش معارف وبلاگ

 بخش انديشه وبلاگ

بخش خدمات وبلاگ  بخش بایگانی وبلاگ   وبلاگ درگاه   وبلاگ ابن خلدون    بانك مقالات جهاني شدن

 


آیت الله علامه عبدالحسین امینی     آیت الله علامه سید محمدحسین طباطباییحضرت امام خمینی رحمه الله تعالیآیت الله شهید سید محمدباقر صدر  

  دانلود کتاب شیعه شناسی اهل سنت جلد اول  جدید 

 مراکز فروش کتاب شیعه شناسی اهل سنت - جلد اول  

 فروش آنلاین کتاب: شیعه شناسی اهل سنت مجلد اول

علاقه‌مندان به مطالب وبلاگ حتما اينجا را كليك نمايند.

 

صلح و سلوک معنوی خوشنویسان ایرانی

 

اینجا را کلید کنید

مرکز اسناد فرهنگی آسیا برگزار می کند:

صلح و سلوک معنوی خوشنویسان ایرانی

سخنران:

دکتر کامیار صداقت ثمر حسینی

زمان: یکشنبه 14 بهمن 97

ساعت: 13 الی 15

سالن اندیشه

آخرین مطالب کانال

جشنواره تابستانی فروش مقالات isi و isc و پایان نامه   https://eitaa.com/ksedaghat/442

https://eitaa.com/ksedaghat/441

گلدسته مفردات JPG - نسخه نایاب در خوشنویسی    https://eitaa.com/ksedaghat/440

درباره کتاب تاریخچه مزار شاه اولیاء حضرت امام علی علیه السلام در بلخ افغانستان

https://eitaa.com/ksedaghat/428

دانلود کتاب PDF تاریخچه مزار شاه اولیاء علیه السلام   https://eitaa.com/ksedaghat/434

دانلود کتاب گفتگونامه PDF - لکنهو 1316 قمری  https://eitaa.com/ksedaghat/424

شماره جدید الحجاز PDF منتشر شد   https://eitaa.com/ksedaghat/418

دانلود کتاب PDF دومین نشست صلح کلید امنیت حهان ... آیت‌الله حاج میرزا خلیل کمره‌ای قدس سره

https://eitaa.com/ksedaghat/415

 

مقاله "ناریخ و تبار  "اندیشه وحدت اسلامی میان فریقین" در میان علمای معاصر امامیه

مقاله "ناریخ و تبار  "اندیشه وحدت اسلامی میان فریقین" در میان علمای معاصر امامیه منتشر شد.  

اینجا را کلید کنید.

 فصلنامه علمی پژوهشی «مطالعات تاریخ اسلام»، شماره 33 تابستان 1396  صفحه 101

http://journal.pte.ac.ir/article-1-192-fa.pdf

برشی کوتاه از کارنامه سیاه آل سعود بر ضد شیعیان داخلی - دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

استعمار و پیدایش سلطنتِ آل سعود

شناختِ سیاست دولت سعودی در قبال شیعیان آن کشور، درگرو شناخت پروژه وسیعی است که توسط استعمار بریتانیا در سرزمین‌های خلافت عثمانی به اجرا گذاشته شد و با اشغال فلسطین، ابعاد بسیار پیچیده‌ای یافت و اینک نیز از نو در حال بازنویسی است.

مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمد خالصی که عمری را صرف مبارزه با استعمارِ بریتانیا و عوامل داخلی‌اش، همچون رضاخان پهلوی کرد، درک بسیار هوشمندانه‌ای از رابطة استعمار و تفرقه و تضاد در عالم اسلام داشت. او به‌خوبی متوجه رابطه‌ای مهم میان حضور استعمارِ بریتانیا در کشورهای مستعمره با انتشارِ آثار تفرقه‌آمیز میان مسلمانان (و نیز غیرمسلمانان) شده بود. استعمار بریتانیا از حدود 1800 میلادی بر جامعه هند مسلط شد و در همان حدود، عبدالعزیز دهلوی (متوفی 1823 میلادی) کتابِ تکفیری «تحفة اثناعشریه» را نوشت. از دیدِ آیت‌الله خالصی، این‌گونه هم‌زمانی‌ها، اتفاقی نیستند؛ استعمارگران می‌کوشند مسیر اختلافات را چنان جهت دهند که به ایجادِ شکاف‌های فعال عقیدتی و درگیری عملی میان مسلمانان بینجامند؛ درنتیجه وضعیتی پیش آید که مسلمانان به‌جای آنکه با بریتانیایی‌ها بجنگند، با هم بجنگند. آیت‌الله خالصی می‌نویسد: بریتانیا به واسطة همین کتاب، بیش از یک‌صد سال ملت هند را چپاول کرد؛ و درست زمانی که پای بریتانیا به عراق باز ‌شد، همان کتاب، یعنی «تحفة اثنا‌عشریه» توسط شیخ محمود آلوسی خلاصه شد و در سال (1300 قمری / 1882 م) در عراق منتشر شد. البته سلطان عبدالحمید به‌سرعت متوجه فتنه مذکور شد و به جمع‌آوری کتاب پرداخت. این‌گونه تشدید فرقه‌گرایی‌ها «دقیقاً» زمانی بود که بریتانیا به برنامه تجزیه سرزمین‌های اسلامی مبادرت کرده بود و به تقویت و حمایت ویژه‌ آل سعود می‌پرداخت. استعمارگران به‌دقت زمینه‌های مستعد تضاد در جهان اسلام را مطالعه و رصد می‌کنند و در مواقع نیاز از آن بهره‌برداری می‌کنند، در اسناد منتشرشده وزارت خارجه بریتانیا گزارشی (1926 م) از عزل تمامی ائمه مساجد مکه مکرمه و مدینه منوره و جایگزینی شیوخ وهابی نجدی بجایشان به چشم می‌خورد که طبق بررسی مأمور بریتانیا، شیوخ مذکور برخاسته از سپاه اخوان وهابی‌اند و ویژگی آنان تکفیر سایر مذاهب اسلامی است. این گونه گزارش‌ها، مبنای تصمیم‌گیری‌های دولت بریتانیا برای شکلگیری آینده جهان اسلام بود. 

 و بسیار جالب‌توجه است که در همان زمانی که علمای بزرگ شیعه از قبیل آیات عظام میرزا محمدتقی شیرازی (میرزای دوم)، آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی و ... با صدور فتاوی جهادیه از خلافت عثمانی و سرزمین‌های اسلامی، علیه تجاوزِ دول متجاوز غربی دفاع کرده و فتاوی جهادیه علیه اشغالگری کفّار صادر می‌کردند، آل سعود در حال جنگ با خلافت عثمانی و تصرف شهر به شهر سرزمین حجاز بود. نمونه‌های متعددی از فتاوی مذکور و اسناد آن، در کتاب «کامل سلمان جبوری» با عنوان «المواقف ‌المشترکة لعلماء ‌العراق و ایران ضدالغزو الاجنبی للبلاد الاسلامیة 1905 - 1920 م» و نیز کتاب «رسائل جهادیه» تألیف دکتر محمدحسن رجبی موجود است.

عبدالعزیز آل سعود (پدر ملک سلمان) شهر ریاض را در سال 1902 میلادی به اشغال خود درآورد و با ایجاد سپاه «اخوان وهابی» که به روایتِ مورخان، خلق‌وخویی تکفیری و رفتاری خشونت‌بار داشتند، در طی سال‌های بعد، بر تمامی حجاز و شهرهای مقدس مکه و مدینه سیطره پیدا کرد. این جبهه‌بندی‌ها اتفاقی و از روی تصادف نیست. ظهور آل سعود در دوره‌ای که نهایتاً به تأسیس دولت عربستان سعودی انجامید، در راستای سیاست بریتانیا بود که در آن زمان با شیوه تقسیم سرزمین‌های عثمانی، نظر به درگیری توأمان مسلمانان با یکدیگر داشت و در این خصوص به کتاب «هذه هی‏ الوهابیة» اثر مرحوم آیت‌الله مغنیه رجوع شود.

در مواجهه با وهابیّت لحظه‌ای نباید چشم از استعمار برداشت و غافل شد و خدای ناخواسته موضوع را مبدل به تفرقه میان شیعه - سنی کرد که قدرت‌های غربی، سالیانِ درازی است که دامی بزرگ را پهن کرده‌‌اند و در کمین صید خود نشسته‌اند.

زندگی شیعیان حجاز در فضایی آکنده از تکفیر و توهین

ماجرای تروریسم تکفیری ازآنجا شروع نمی‌شود که جنایتکار داعشی در حال بریدن گلوی قربانیِ مسلمان خویش، با توجیه کفر و شرک اوست؛ این چیزی است که اتفاقاً رسانه‌های داعشی و تلویزیون‌های الجزیره و العربیه و ...، سعی در القای آن به بیننده دارند. در همان زمانی که کشتارِ مسلمانان اتفاق می‌افتد، ماجرای اصلی درجای دیگری رخ‌داده است. مردم عادی معمولاً کالا‌ها یعنی محصولات نهایی را در ویترین‌های فروشگاه‌ها مشاهده می‌کنند، ولی محققان به سراغ کارگاه‌ها و کارخانه‌‌ها و مسیر خط تولید تا مصرف آن کالاها می‌روند. زمانی که پشت صحنة عقیدتی تروریسم تکفیری تبیین شود، می‌توان واقعیت‌های ناگفته و خاموش بزرگی را مشاهده کرد. زندگی در سایه حکومت شیوخ آل سعود، زندگی در کارخانه تولید تکفیر و مقدمات تروریسم است. در اینجا تنها به یک مثال اکتفا می‌کنم تا سختی زندگی شیعیان و اهل سنت غیر وهابی، ملموس‌تر شود. تاکنون کتابی درباره «جامعه‌شناسی ادعیه شیوخ سلفی» تألیف نشده است و امید که چنان اثری نوشته شود تا با تحلیل کلمات و نام‌ها و عبارات و مثال‌های آن‌ها، عمقِ نگاه تکفیری و شباهت وهابیت سعودی به وهابیت داعشی مشخص شود. برای مثال، در ادعیّة معروف شیوخ سلفی در سخنرانی‌هایشان، از خداوند خواسته می‌شود که زمین‌لرزه‌های کُشنده و گدازه‌های سوزاننده بر شیعیان فرو فرستاده شود و شیعه و یهود (هردو به عنوان کافر) به جان هم بیفتند.

اللهم سلط على الشیعة الزلازل المهلکة، والبراکین المحرقة، اللهم سلط الشیعة على الیهود؛ وسلط الیهود على الشیعة

و این همان ذهنیتی است که شیوخ وهابی در مقدس‌ترین اماکن مذهبی مسلمانان به ترویج آن می‌پردازند. و به این نمونه دعای وهابی تکفیری، شیخ محمد زغبی، از شیوخ ماهواره‌های سعودی مانند وصال، توجه شود که می‌کوشد تا در قالب دعا، تنفر مذهبی و تروریسم تکفیری را به مخاطبان ناآگاه خود القاء می‌کند:

 ... اللهم علیک بالروافض؛ اللهم جمد الدماء فی عروقهم؛ اللهم جمد الدماء فی عروق مرجعیاتهم وأئمتهم، وعلمائهم؛ اللهم سلط علیهم الغلاء والبلاء والوباء؛ اللهم جمد الدماء فی بطونهم وظهورهم؛ اللهم سلط علیهم السرطان؛ اللهم احفظ بلادنا منهم، اللهم احفظ مصر منهم، اللهم احفظ المملکة العربیة السعودیة منهم، اللهم احفظ الکویت منهم، اللهم احفظ البحرین منهم، اللهم احفظ بلاد المسلمین جمیعاً من الروافض؛ اللهم انصرنا علیهم ...

مضمون تمام بندهای دعای او بر محور قتل و کشتار شیعیان و درخواست جهت ابتلای آنان به انواع بیماری‌ها و هراساندن مردم کشورهای منطقه از آنان و ... می‌چرخد. همین فرد تکفیری سال‌هاست که با حقوق دولت سعودی، در مساجد قاهره پرسه می‌زند و چنین کلماتی را به مخاطبان ناآگاه خود تلقین می‌کند. از دید او شیعیان امامیه باید کشته شوند و اثری از آن‌ها بر روی زمین باقی نماند. و اینجاست که می‌بینیم ذهنیت تروریست‌های القاعده و داعش یک‌شبه ایجاد نشده است.

ناگفته نماند که مفتیان وهابی آل سعود، از قبیل عبدالعزیز بن باز، ابن جبرین، اللحیدان و ... دعا برای پادشاهان آل سعود را (به‌عنوان ولی امر مسلمین) واجب و از افضل عبادات شمرده‌اند و اوقاف سعودی کتابی را با عنوان «الدعاء لولاة الأمر» نگاشته و در میان مسلمین منتشر کرده است. در منابر مکه و مدینه هرگونه توهینی به شیعیان رواست، امّا آنان چرا در ادعیة خود نامی از اوباما و کامرون، اولمرت و لیونی و ... نمی‌برند؟

این‌ها نشان‌دهنده فضای روانی بسیار سختی است که مسلمانان ناهمسو با وهابیّت، در عربستان تحمل می‌کنند. ادعیه شیوخ سلفی درباره اهل سنت که از مشرب‌های صوفی هستند، کمتر از شیعه نیست و برای آنان نیز از خداوند متعال تقاضای عذاب‌های الهی قوم عاد و ثمود و نوح را برایشان درخواست می‌کنند! و سخن و مثال‌ها دراین‌باره بسیار است و مجال اندک.

حضور تاریخی شیعه در عربستان قدمتی دراز دارد و چنانکه مرحوم علّامه محمدحسین مظفر در کتاب تاریخ شیعه بیان کرده است، حجاز، اولین سرزمینی بود که پذیرای حضور شیعیان شد و از دیرباز قبایل شیعه‌نشین همچون بنوجهم و بسیاری از قبیله بنی عوف؛ و در شهر مدینه شیعه نخاوله و در روستاهای مدینه شیعه العوالی حضورداشته‌اند. حضور شیعیان در مناطق شرقی عربستان در استان‌های قطیف و أحساء بسیار است.

پیش‌تر، از خلال دعاهای شیوخ سلفی در منابر رسمی آل سعود، به رویکردِ ضد انسانی آن‌ها در قبال مسلمانان اشاره شد. عقاید مذکور، شالوده نگاه رسمی سعودی به شیعیان است، هرچند در عمل، برخی از سیاستمداران سعودی، مایل به اتخاذ سیاستی نرم‌تر با اعطای حداقلی از امکانات هستند؛ و برخی دیگر همچون دولت ملک سلمان و ولیعهدش، نگاهی خشن و امنیتی به شیعه دارند. در هر دو حالت، شیعیان همواره با اتهام با ایران مواجه و مورد بدبینی حاکمان سعودی هستند. موضوع دیگر حساسیتی است که در ارتباط با مرجعیت شیعه موجود است و غالباً شیعیان در احکام عملیّه، از علمای حوزه‌های علمیّه نجف اشرف و ایران تقلید می‌‌کنند. در اینحا یادی نیز از مرحوم حاج شیخ علی العمری (متوفی 1432 ه.ق) کنیم که از علمای شیعه مقیم مدینه منوره بود و نماینده فقهای بزرگ حوزه‌های علمیّه ایران و عراق بود.

 نمونه‌ای مُدَوَّنی از نگاه آل سعود به شیعه را می‌توان در آثار شیخ وهابی و تکفیری، ناصر العمر (متولد 1373 ق / 1952م) به‌ویژه کتابِ «واقع الرافضة فی بلاد التوحید» (انتشار به سال 1413 ه.ق‌) مشاهده کرد. او در آن کتاب، تعداد شیعیان عربستان را تنها پنج درصد جمعیت آن کشور قلمداد کرد و حکومت سعودی را به اجرای برنامه‌ای منظم جهت پاک‌سازی سعودی از لوث وجود شیعیان امامیّه - که آنان را کافر می‌داند - فرامی‌خواند. موارد زیر از زمرة پیشنهادهای اوست که از مصادیق جنایت علیه بشریت است:

1) حذف شیعیان امامیّه از تمامی مشاغل دولتی،

2) ممنوعیت کتاب‌هایشان،

3) اجبار به پذیرش مذهب رسمی عربستان،

4) تبعید دسته‌جمعی‌شان.

خواسته‌های شیعیان

خواسته‌های شیعیان عربستان، کم‌و‌بیش خواسته‌هایی است عمومی درباره حقوق ضروری هر انسان که مورد مطالبة مردم مصر و تونس و یمن و بحرین و ... بوده است. درگذشته، تظاهرات خونین شیعیان قطیف در محرم سال 1400 قمری (1979 م) (موسوم به انتفاضة محرم) برای تحقق حداقل حقوق مدنی‌شان رخ داده بود و شعار مردم در آن تظاهرات «لا سنیة لا شیعیة... وحدة وحدة إسلامیة» بود که حمام خونی به راه افتاد.

در سال 2011 م نیز پس از وقوع انقلاب‌های مردمی تونس و مصر، شیعیان بار دیگر مطالبات خود را مطرح کردند؛ مثلاً یکی از خواسته‌های شیعیان عربستان آن است که در مدارس عمومی، کودکان هر یک از مذاهب اسلامی، کتاب اختصاصی مذهب خود را داشته باشند. مثلاً در ایران، کتاب دین و زندگی، برای کودکانِ اهل سنت و بر اساس فقه و عقیده ایشان تدریس می‌شود و در کتاب‌های همه کودکان ایرانی، بر وحدت و برادری اسلامی تأکید می‌شود. شهید النمر این پرسش را داشت که چرا سعودی این خواسته را نادیده می‌گیرد؟ یا خواسته شیعیان آن است که دولت و ارکان آن، از ترویجِ تنفر مذهبی در جامعه سعودی اجتناب کنند؛ تبعیض کنار گذاشته شود و کرامتِ همه مسلمانان حفظ شود. زندانیان سیاسی که سال‌هاست بدون محاکمه در زندان هستند، آزاد شوند؛ و احساس امنیت به خانواده‌های شیعیان بازگردد. در اینجا یادی کنیم از مرحوم علّامه حاج شیخ محمدحسین مظفر که درباره سفر حج خود (1365 ه.ق) می‌نویسد: زوّار شیعه ابداً نسبت به دین و جان و مال و ناموسشان احساس امنیت نمی‌کنند و کافی است فردی ناآگاه یا معاند شهادت دهد فلان شیعه قصد مخالفت با شریعت را دارد تا خون او مباح شود و او نمونه ابوطالب یزدی را مثال می‌زند که تنها به‌صرف یک ادعای نادرست گردن زده شد.

توجه شود که ما در حال سخن گفتن از نظام سیاسی عربستان سعودی هستیم که مستبدترین و غیرمنطقی‌ترین نظام حاکمه در جهان است و اگر در «کتاب گینس» نام پادشاهی آل سعود، به عنوان رکورددار دیکتاتوری مطلقه ثبت شود، گمان نمی‌کنم هیچ‌گاه این عنوان کریه از او گرفته شود. ما در حال صحبت از نظامی هستیم که از سال 1902 میلادی (زمان فتح ریاض) تاکنون، یعنی بالغ‌بر یک‌صد و چهارده سال، یک پدر و پسرانش (سعود، فیصل، خالد، فهد، عبدالله، سلمان) بدون هیچ انتخاباتی، به‌دلخواه خود حکمرانی کرده‌اند. ما از جامعه‌ای بحث می‌کنیم که مفتیان انتصابی آن، دموکراسی را به هر صورت ممکن (شکلی یا محتوایی) حرام؛ و در حکم تشبه به کفّار می‌دانند. از دید آنان، حکمِ تظاهرات نیز چنین است؛ و از جامعه‌ای می‌گوییم که انتقاد از شاهان سعودی به منزلة خروج بر حاکم است؛ و مجازات سختی در انتظار منتقدان است. احکام تحریم تظاهرات، انتخابات، دموکراسی و ... در فتاوی رسمی بن باز و ابن جبرین و آل الشیخ و دیگران موجود است و به دلیل قیام‌های مردمی جهان عرب در سال 2011 م، کلیّه فتاوی مذکور در شمار میلیونی بازنشر شدند و این امر موضوعی پنهانی نیست.

آیت‌الله باقر النمر چندین بار دستگیر شد؛ اما آخرین دستگیری وی در سال 2012 م، به دلیل سخنرانی‌اش جهت مطالبه عدالت بود. معظم له همواره بر اعتراضِ مدنی و آرام تأکید داشت و جالب‌توجه آنکه چنانکه در وب‌گاه رسمی او آمده است، او نه‌تنها استفاده از سلاح را جایز نمی‌دانست، بلکه حتی پرتابِ سنگ به سوی مأمورین امینی را مُجاز نمی‌شمرد. مطالبات او عموماً اصلاح نظام بر مبنای عدالت؛ حقِ آموزش مذهبی کودکان بنا بر مذهبشان؛ اجتناب دولت از فرقه‌گرایی در جامعه؛ و درخواست جهت بازسازی «قبرستان مطهر بقیع» بود که توسط پدرِ ملک سلمان، پادشاه کنونی عربستان تخریب شد و این مطالبة دیرپای خیل عظیمی از مسلمانان است که برای بیان مطالبات مذکور باید کتابی جداگانه نوشت.

اتفاق مهمی که در حکم شهادت آیت‌الله باقر النمر رخ‌داده است و باید جهان اسلام متوجه ابعاد آن باشد، آن است که در حکم مذکور «انتقاد از حاکم» به منزلة «خروج مسلحانه بر او»؛ و به مثابة تروریسم تفسیر شده است. این همان گفتمان تکفیری است که پیش‌تر در باب ادعیه ناپاک مفتیان وهابی علیه شیعیان امامیّه و سنیان غیر وهابی، بیان شد. البته از آل خلیفه هیچ انتظاری جز تأیید حکم آل سعود نبود؛ ولی برخی از شیوخی که حکم اعدام مذکور را بدون بررسی واقعیات؛ ناخوانده و نادیده پذیرفتند، شایسته سرزنش‌اند؛ زیرا با پذیرش حکم مذکور، اندیشه‌ای را بنا نهاده‌اند که می‌تواند در آینده توجیه‌گر قتل هزاران مسلمانِ مصری و تونسی و ... باشد. اما آیا انتقاد از آل سعود فی نفسه عملی تروریستی است؟ جالب است که در «بیانیه رسمی وزارت کشور سعودی» (مورخ 7 مارس 2014 میلادی) اعضای جماعت اخوان المسلمین در سعودی و خارج از سعودی (مصر) نیز تروریست معرفی شده‌اند؛ آنهم در جایی که آل سعود به شیخ عدنان العرعور، مفتی تکفیری جبهه النصره و بسیاری از تروریست‌های تکفیری در سوریه، جایزة بین المللی نایف بن عبدالعزیز را اهداء کرده است (و ناگفته نماند که اردوغان به خاطر خدماتش به اسلام! در 2010م برنده جایزة جهانی ملک فیصل شد!)

به هرحال آیت‌الله نمر باقر النمر با این بهانه به شهادت رسید. اعدام‌های اخیر در سعودی، که به لحاظ تعداد اجرای احکام در یک روز، یکی از بی‌سابقه‌ترین اعدام‌ها در تاریخ معاصر سعودی است؛ در فضای امنیتی حاصل از جنگ آل سعود با مردم یمن رخ داده است.

با وقایع اخیر باید بصیرت و آگاهی‌مان را بیشتر کنیم. بدون تردید؛ آل سعود، از هیچ اقدامی – مستقیم و یا غیرمستقیم – برای ضربه زدن به ما خودداری نخواهد کرد. در نگاه شیوخ وهابی، هیچ ملاحظة اخلاقی در رابطة با مسلمانان غیروهابی از جمله ایرانیان، جایی ندارد. باید در عالی‌ترین سطح چه امنیتی و چه اقتصادی و چه فرهنگی در آماده باش کامل بود. آل سعود مهره‌ای از یک برنامه عظیم‌تر در منطقه است. یکبار با فروپاشی عثمانی جغرافیای جهان اسلام دگرگون شد، بار دیگر این ایده در دستور کار استعمارگران است. ما باید مرکزی برای رصدِ مستمر وقایع جهان اسلام بنا کنیم؛ نه از بابِ مراکزِ بی‌خاصیتی که اندکی پس از تأسیسشان، گرفتار کاغذبازی‌های اداری خود می‌شوند؛ و آخر سر اگر بتوانند مشکل خودشان را حل کنند، هُنر کرده‌اند؛ بلکه باید مراکزی از بابِ اطلاعات و عملیات که نظام‌مند اطلاعات را از سراسر جهان اسلام جمع‌آوری کند؛ همه‌جا ردپای دشمنان وحدت اسلامی را دنبال کرد، مراقب دوستان بود و تکه‌های جورچین وقایع و اندیشه‌ها را کنار هم بچیند؛ تا تصمیم‌گیری‌ها با افقی بسیار وسیع‌تر و با آگاهی و بینشی عمیق‌تر انجام شود و در خدمت مسلمانان جهان و شعار وحدت اسلامی به کار گرفته شود.

دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات انسانی


http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941015001608

 

گفتگوی دکتر کامیار صداقت با خبرگزاری دانشجو - بهائیت دین نیست یک حزب است / بهایی‌ها شدیداً اهل نفاقن

گروه اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ بهائیت از جمله مذاهب ساختگی است که با کمک و یاری استعمار سعی در ضربه زدن به اسلام و مذهب تشیع دارد، اما از آنجا که کمک های مالی و رسانه ای بسیاری از سوی صهیونیسم و  آمریکا برای حیات و رواج این مذهب باطله صورت گرفته است برای برخی حق پوشیده مانده و سوالات متعددی پدید آمده است.

 اما اگر به تاریخ شکل گیری این مذاهب ساختگی بیشتر دقت کنیم به راحتی متوجه باطل بودن آن خواهیم شد، بنابراین در گفت و گویی با دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به بررسی شکل گیری این مذهب ساختگی و حواشی آن پرداختیم.

 «خبرگزاری دانشجو» - در ابتدا بفرمایید که فرقه بهائیت چگونه شکل گرفت؟

ثمرحسینی: داستان بهائیت ازفردی به‌نام علی محمدشیرازی که بنیانگذار فرقه ضاله بابیه بود آغاز می‌شود که در سال 1260 قمری دعوت خود را به عنوان باب علنی ساخت. این مبدأ زمانی بعدها به عنوان مبدأ مهمی در تقویم تاریخی بهائی‌ ها ثبت شد. شکل گیری بابیه در بستر شیخیه بودکه توسط فردی به‌ نام شیخ احمد احسایی ایجاد شد و به دست شاگردش سیدکاظم رشتی بسط یافت. این علی محمد شیرازی مدتی را شاگرد سید کاظم رشتی بود و پس از او ادعای جانشینی ‌اش را داشت. سیر انحرافی علی محمد شیرازی تدریجی بود و از آنجا که کارش در میان جمعی بالا می‌گرفت، بر ادعاهای خود می‌افزود.

از ادعای تفسیر قرآن تا ادعای ربوبیت و الوهیت

برای مثال ابتدا ادعای تفسیر قرآن داشت، سپس مدعی ارتباط با حضرت امام زمان(عج)شد. آنگاه مدعی شدکه خودش امام زمان است و سرانجام ادعای ربوبیت والوهیت کرد. این را هم در حاشیه مطلب اضافه ‌کنم که حجت الاسلام رسول جعفریان کتابی را با عنوان «مهدیان دروغین» نوشته و منتشر کرده است، که مطالعه آن خالی از لطف نیست.

غائله بابیه به همت امیرکبیرسرکوب شد. به لحاظ سیاسی دوران شیخیه در زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار و دوران بابیه در زمان حکومت محمد شاه و اوایل دوران حکومت ناصرالدین شاه بود. سرانجام غائله بابیه به همت امیرکبیرسرکوب شد. پس ازقتل باب،دو برادر به نام ‌های میرزا یحیی(صبح ازل) و میرزا حسین علی ملقب به بهاء الله راه او را دنبال کردند که بعدها رقیب هم شدندکه نهایتاً دو شاخه فکری به‌نام های ازلیه (اقلیت) و بهائیه(اکثریت) شکل گرفت.

 پس از بهاء الله، پسر ارشدش به نام عباس افندی که ملقب به عبدالبهاء بود و از سوی انگلیسی‌ها نیز ملقب به لقب «سِرْ» شده بود و پس از او نوه دختری‌اش به نام شوقی افندی (ملقب به امر الله) رهبر این فرقه ضاله شدند.

«خبرگزاری دانشجو» - بیت العدل در چه مرحله‌ای شکل گرفت؟

 ثمرحسینی: عباس افندی سفری را به اروپا و آمریکا کرد و در آنجا کوشید تا تعالیم اصلی بهائیان را مدون کند. در دوران شوقی افندی مقر اصلی بهاییان به حیفا در فلسطین اشغالی منتقل شد. پس ازشوقی افندی، از آنجا که او فرزندی نداشت، ابتدا رقابتی بین همسر کانادایی او به نام «روحیه ماسول» و فردی آمریکایی به نام «چارلز میسن ریمی»که روابط نزدیکی با شوقی داشت، رخ داد که هیچ یک از آنها در قبضه قدرت و جلب‌نظر دولت‌های بریتانیا و آمریکا موفق نبودند؛ بنابراین انشعابی موقت صورت پذیرفت.

نهایتاً رهبری بهاییان به هیئت نه نفره‌ای موسوم به «بیت العدل» سپرده شد که در اصل توسط عباس افندی پیشنهاد شده بود و شش سال پیش از مرگ شوقی افندی رسماً اجرایی شد. این هیئت هر پنج سال یکبار تغییر می‌کند و مقر اصلی آن در فلسطین اشغالی است و البته در مناطق مختلف جهان شعبات و رهبران محلی نیز دارد.

 «خبرگزاری دانشجو» - آیا بهائیت نسبت به افرادی که از این آیین خارج می‌شوند، رفتاری سختگیرانه دارد؟

ثمرحسینی: آن گونه که برخی از نویسندگان همانند فضل الله مهتدی (صبحی) در کتاب نقل کرده‌اند، بهایی‌ها نسبت به هرکس که از آیینشان روی برتابد، تا آنجا که بتوانند او را زیر فشار قرار می‌دهند و درباره او لوحی به عنوان «لوح قهریه» صادر می‌کنند که مشتمل بر تکفیر اوست. خود مهتدی آنگونه که بیان کرده است به دلیل برگشت از عقاید بهائیت، تا مدتها زیر فشار بوده است و حتی از خانه پدری خود طرد ‌شده بود.

 «خبرگزاری دانشجو» - شکل گیری بهائیت تا چه اندازه متأثر از جریانات سیاسی و استعماری بود؟

 ثمرحسینی: به لحاظ تاریخی، شیخیه خاستگاه بابیه و بابیه خاستگاه بهائیت است و شکل گیری این فرقه‌ها مثال و نمونة خوبی است که تحصیل علم بدون رعایت اصول و تهذیب نفس تا چه اندازه برای خود فرد و بلکه برای جامعه و مسلمانان خطرناک است.

ازسوی دیگر باید توجه داشت که استعمارگران می‌کوشند تا با شناخت زمینه‌ها یا انحرافات درونی جوامع اسلامی،بر روی آن سرمایه ‌گذاری کنند. در زمینة بهائیت نیز چنین شد. مرحوم حضرت امام خمینی(ره) یکی از راه‌ های اجانب در مبارزه با اسلام و مذهب مقدس جعفری را در کنار حمایت از دولت‌ های وابسته، ایجاد مذاهب باطله و ترویج بهائیت و یا وهابیت می‌دانند.

مطامع استعمارگران صرفاً اموری داخلی در قبال شیعه نیست، در موارد متعددی آنان از این فرقه کافر و پلید، به عنوان حربه‌ای جهت تشتت مسلمانان نیز استفاده می‌کنند. برای مثال، مخالفان تقریب مذاهب اسلامی همچون محب الدین خطیب که از مخالفان سرسخت وحدت اسلامی و دارالتقریب قاهره بود، کوشیده‌اند تا بهائیت را امتداد تشیع معرفی کنند؛ در حالی که بهائیت عناد و دشمنی محض با تشیع است و اینگونه اتهامات محصول القائات دشمنان اسلام جهت بدبین کردن مسلمانان نسبت به یکدیگر است.

 «خبرگزاری دانشجو» - عمده‌ ترین انحرافات بهائیت چیست؟

ثمرحسینی: بستر اصلی شکل گیری بهائیت، انحراف کامل ازاصول بنیادین اعتقاد اسلامی یعنی قرآن و سنت است. احکام دین جز از خداوند متعال، رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله و اهل‌بیت علیهم السلام گرفته نمی‌شود. امری که مورد تاکید بسیاری از روایات همچون حدیث ثقلین است.

 بر این اساس، هرگونه تشریعی در برابر تشریع الهی مردود و نامشروع است. سنت رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله مشروعیت دهنده به رفتار و گفتار افراد است و نه آنکه رفتار و گفتار افراد بدان مشروعیت بخشد. اجتهاد در «مقابل نص مروی از رسول‌الله» صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم باطل است و مخالفت با چنین عملی، از سوی هر کس که رخ دهد، واجب است.

 معیار و میزان همه چیز قول و سنت رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله و سلم است که از طُرُق صحیح به ما رسیده باشد. ادعاهایی چون مهدویت، نبوت، ربوبیت و مانند آن تا وضع خودسرانه احکامی در کشف حجاب و یا پاکی و نجاست و ... همه و همه در سیاق نفس‌پرستی و تأویلات باطل کفرآمیز شکل گرفته است. زمانی که فردی نوشته بی‌محتوای خود را وحی بنامد، مستعد انجام هرکاری خواهد شد.

از همین روست که تمام مراجع بزرگ شیعه از قبیل آیات عظام بروجردی،خمینی،گلپایگانی،مرعشی نجفی و...، فرقه بهائیت رافرقه‌ای ضاله دانسته‌اند و قاطعانه بر کفر و نجاست بهائیان حکم داده‌اند. مرحوم حضرت امام خمینی(ره) چند تعبیر رسا درباره این فرقه ضاله دارند. یکی از آنها اصطلاح «یهودی‌‌های بهایی» است؛ این بهائیت و صهیونیسم چنان به هم نزدیک شده‌اند که نمی‌توان آنها را از هم جدا کرد. 

دوم تصریح به این موضوع است که بهائیت «یک دین» نیست؛ بلکه یک «حزب» است؛ تعبیر حزب بهائیت، بهترین تعبیر برای فهم آن است. بهایی‌ها از همان ابتدای شکلگیری خود، درگیر فعالیت حزبی برای بسط عقاید کفر آمیزشان بوده‌اند. مرحوم حضرت امام(ره )درمصاحبه ‌ای پیش ازپیروزی نهایی انقلاب اسلامی، تاکید کرده بودند که بهایی هیچ آزادی سیاسی، حزبی و مذهبی درایران نخواهد داشت و در ارزیابی رژیم پهلوی معتقد بودند که سیاستی که در ایران دنبال می‌شد آن بود که مقدرات مسلمانان را به دست غیر مسلمانان مانند «یهودی‌های بهایی»بسپارند و سیاست‌های رژیم پهلوی درباره زنان را بر پایه اصول عبدالبهاء می‌دانست و از این رو ایشان دین را در معرض خطرمی‌دانست؛ در چنین وضعیتی مسئولیت مسلمانان بسیار سنگین است زیرا به تعبیر مرحوم حضرت امام(ره)، زمانی که دین در خطر باشد،حتی تقیه هم حرام است؛ باید قیام کرد و حق را اقامه کرد؛ چنانکه خود ایشان چنین کردند.

 «خبرگزاری دانشجو» - گستردگی بهائیت درجهان چگونه است؟

ثمرحسینی: برخلاف بابی‌هاکه گاه جهت دفاع از عقاید کفرآمیزشان ایستادند و کشته شدند و غائله‌های آنها در تاریخ ثبت شده است، بهایی‌هاشدیداً اهل نفاق هستند و به واسطه همین نفاق کوشیده‌اند تا حضور خود را ادامه دهند. برای دوره‌ای طولانی، زمانی‌که در فلسطین اشغالی حضورداشتند،مسلمانان فلسطینی تصور می‌کردندکه آنان مسلمان و سنی هستند! البته اکنون با حمایت رژیم اشغالگر قدس، فعالیتی آشکار دارند و مقر اصلی آنها و گورستان رهبرانشان در سرزمین‌های اشغالی قرار دارد.

 از مراکز دیگر بهاییان می‌توان به ایالات متحده آمریکا و بریتانیا اشاره کرد. همچنین در برخی از کشورهای آفریقای شمالی فعالیت‌هایی دارند و تلاش‌های ناکامی هم جهت قانونی‌کردن فعالیت‌های خود در مصر کرده‌اند. آنان در ایران، با سقوط رژیم پهلوی، توان عملیاتی گذشته را در عرصه سیاست و فرهنگ جامعه ایران از دست داده‌اند؛ هرچند همچنان به صورت پنهانی، به فعالیت جهت نابودی عقاید اسلامی مشغول هستند.

این را نیز عرض کنم که در گذشته و به ویژه منابع مرجع بهائیت، جهت تأثیرگذاری بر مخاطب، از نثر فارسی توأم با کلمات عربی و گاه آهنگین و خیال‌انگیزی استفاده می‌شد که به گوش خوش نواز جلوه کند و هر چند متن آنان معنای مشخصی به دست نمی‌داد و به تعبیری سر و تهی نداشت، برای فرد عامی چنین وانمود می‌شد که متضمن معانی عمیقی است. این شیوه را بسیاری از مدعیان دروغین مهدویت دنبال کرده‌اند.

امروز بستر تبلیغات ضد اسلامی، وارد حوزه‌های مختلفی همچون اینترنت و ماهواره و سینما و محصولاتی چون فیلم و موسیقی و ... شده است و فرقه‌هایی چون بهائیت می‌کوشند تا از طریق این شبکه‌ها حضوری جهانی داشته باشند. تعبیر مرحوم امام از «یهودی‌های بهایی» که پیشتر به آن اشاره کردم، در اینجا اهمیت دارد؛ زیرا کنترل رسانه‌های بزرگ جهانی در دست صهیونیست‌هاست.

در اینجا باید توجه داشت که نفوذ یک عقیده صرفاً به تعداد پیروان آن نیست؛ بلکه حاکم بودن عقاید مطلوبشان در منابع و مراجع اصلی فهم اعتقاد و تاریخ و فرهنگ ملتهاست. در سال‌های اخیر، از سوی محافل بهائیت به ویژه درآمریکا، سرمایه‌گذاری بسیاری شده است تا نقش بهائیت و خاستگاه‌های آن در تاریخ و فرهنگ ایران برجسته شود و منابعی خلق شود که فهم فرهنگ و تاریخ ایران را در ذیل فهم بهائیت قرار دهند؛ مثلاً در دایرة المعارف هایی مانند ایرانیکا (به سرپرستی احسان یارشاطر)، به صورتی هدفمند مدخل‌ ها و یا موضوعاتی افزوده شده‌اند تا غیر مستقیم این باور را به خواننده منتقل کنندکه بهایی‌ها در وقایعی چون مشروطیت ایران، وزنه‌ای غیر قابل انکارند.

 همین موضوع به صورتی ملموس‌تر در زمینه آزادی و حقوق زن(بامثال تاریخی قرةالعین)مشاهده می‌شود. اینگونه ادعاها مستقیماً به خواننده گفته نمی‌شود، بلکه خواننده را عملاً در سیاق چنین اندیشه‌ای قرارمی‌دهند و به او القا می‌کنند؛ بی آنکه شاید خود او متوجه شود.

 در این زمینه کسانی همچون دکتر  رامین خانبگی که به «منبع‌شناسی» توجه وافری دارند، به‌خوبی می‌توانند مسیر بهائیت در تولید منابع را نمایان کنند و افسوس که در بسیاری از مراکز پژوهشی ما آنچنان که باید اهمیت و ارزش منبع‌شناسی درک نشده و حتی منبع‌شناسی در شمار «پژوهش» به‌شمار نرفته است! در حالی که منبع‌شناسی اهمیتی راهبردی برای شناخت و رصد جریانهایی دارد که اکنون در مقابل شیعه و یا ایران مشغول فعالیت هستند. 

 


منبع خبرگزاری دانشجو

کد خبر : ۲۸۳۷۳۳ تاریخ: ۸ / ۱۰ / ۱۳۹۲

قیام حضرت سیدالشهداء (ع) أسوه و الگویی بی‌نظیر در قیام به عدل و سخن حق است مصاحبه با خبرگزاری نسیم

 
 
دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (مرکز تحقیقات امام علی علیهالسلام) به خبرنگار «نسیم»، گفت:

قیام حضرت سید الشهداء (ع) أسوه و الگویی بی نظیر در قیام به عدل و سخن حق و مبارزه با مسیر انحرافی مترفین است. دشمنان وی نیز کوشیدند تا به هر وسیله ای مانع آن شوند و خاطره آن را از اذهان بزدایند. ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه خود مینویسد که با حسین کاری کردند که تاکنون هیچ امتی حتی با اشرار هم نکرده بود: او را کشتند در حالی که عطشان بود؛ با شمشیر، با آتش زدن، با بر نیزه کردن سرها، با تاختن اسبان بر اجساد و در ادامه مینویسد: بنی امیه در این روز بساط جشن و طرب بر پا میکنند، زینت میکنند و سرمه بر چشمان میکشند و آن را به مثابة رسمی در بلاد خود درآوردهاند. مرحوم علامه سیدمحمدحسین حسینی طهرانی (ره) هدف امویان را هَدم شرف قرآن می داند. اینکه بر روی جنازهها اسبان تاختند، نشان میدهد که امویان به خیال باطل خود در پی از بین بردن شخص و شخصیت بودند؛ حتی طبق گزارش برخی از مورخان، بنی امیه پس از واقعه کربلا شکل نعلی را درست کرده و بر در منازل خود میکوبیدند تا آن واقعه را یادآوری کنند.
پس از شهادت حضرت امام حسین (ع)، اسارت زنان و کودکان کاروان حسینی آغاز میشود. حضرت زینب کبری (س) در زمان اسارت، با خطبه های روشنگرانه خود در کوفه و شام، پیام کربلا را به گوش همگان رسانید. امام سجاد (ع) پس از خطبه ایشان در کوفه فرمودند: انتِ بِحَمدِ الله عالِمَۀٌ غیرُ مُعَلمۀٍ و فَهِمَۀٌ غَیرُ مُفَهَمۀٍ یعنی حمد خدای را که عالمی آموزگار نادیده، و خردمندی نیاموخته هستی.
شجاعت و صبر و روشنگری حضرت زینب (س) وصف ناشدنی است. زمانی که مردم کوفه با گستاخی کاروان اسرای کربلا را نگاه می کردند، حضرت بانگ برآورد: از خدا و رسول خدا (ص) شرم نمی کنید که به خانواده پیامبر (ص) چشم دوخته اید؟ زمانی که عبید الله بن زیاد به او گفت که دیدی خدا با برادر و خانواده ات چه کرد؟ ایشان پاسخ دادند: ما رایتُ الا جمیلاً چیزی جز زیبایی ندیدم. در کاخ یزید، او را فرزند طُلَقاء خطاب کرد و با این عبارت یادآوری کرد که در فتح مکه بزرگان مشرک قریش بردگان رسول خدا شدند و رسول خدا بر ایشان منت نهاد و آزادشان کرد. زینب کبری فرمود: ای پسر آزادشدگان! آیا از عدالت است که زنان و کنیزانت در پرده باشند و دختران پرده نشین رسول خدا را اسیر کنی و شهر به شهر بگردانی؟
زمانی که سر پاک مطهر امام حسین (ع) را بر طشتی در کاخ بیداد یزید دید, با صوت جانسوزی فریاد زد: یا حسیناه یا حبیب رسول الله یا ابن مکۀ و منی! یا ابن فاطمۀ الزهراء سیدۀ النساء یا ابن بنت المصطفی! که با این ندای جانسوز، مجلس عیش و نوش یزید را بر هم زد. نکته جالب توجه آن است که حضرت همواره از حسین (ع) و دفاع از آرمان حضرت (ع) گفت و از فرزندان شهیدش در کربلا سخنی به میان نیاورد.
عترت تا قیامت باقی است ولی از بنی امیه چه ماند؟ قیام امام حسین چنان باعظمت بود که امروزه قلب هر مسلمانی، اعم از شیعه و سنی را بهدرد میآورد. قلبهای تکتک مسلمانان مزار امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) است. هرکس در عاشورا در رکاب امام حسین (ع) بود بنیانگذار شرافت والایی برای خاندان خود شد؛ حتی حر بن یزید ریاحی که در آخرین ساعات حیاتش متنبه شد و نادم و شرمسار خدمت رسید و شرف مقام شهادت را یافت، بنیانگذار خاندانی از علمای شیعه شد که شیخ حرّ عاملی، از علمای بنام شیعه و صاحب کتاب وسائل الشیعة از مشهورترین آنهاست که قبرش در صحن عتیق و شریف حضرت امام رضا (ع) قرار دارد.
از روایات منقول از حضرت زینب (س) (معروف به فاطمیات) چنین است: فاطمه دختر سجاد علی بن الحسین (ع) از فاطمه دختر ابی عبدالله بن الحسین (ع) و او از زینب دختر امیرالمومنین علی (ع) و او از فاطمه دختر رسول خدا (ص) نقل کرد که هر کس بر دوستی آل محمد (ص) بمیرد شهید است.
 

شبهات مطرح در زمینه زیارت امام حسین (ع) - گفتگو با خبرگزاری شبستان

ادامه مطلب را کلیک کنید

ادامه نوشته

مصاحبه دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی با خبرگزاری نسیم در خصوص واقعه غدیر خم

 
 
 
 
 
 
 
 
کدخبر 650345 تاریخ مخابره خبر ۱۳۹۲/۸/۲
 
به گزارش خبرنگار «نسیم»، امروز 18 ذی الحجه است روزی که پیامبر در پی اقدامی امام علی (ع) را به جانشینی خود معرفی کرده و به فرمایش قرآن کریم روز اکمال دین و اتمام نعمت به حساب می آید. به همین بهانه پای صحبت دکتر کامیار صداقت ثمر حسینی، عضو هیأت علمی و استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نشستیم تا به بررسی برخی ابعاد این مسئله بزرگ بپردازیم.


* از جمله وظایفی که پیامبر(ص) در خطبه غدیر بدان اشار کردند و تاکید داشتند ابلاغ خطبه غدیر از طریق پدران به فرزندان بود. برای احیای خطبه غدیر و بازشناسی معارف آن باید چه کرد؟


- برای پاسخ جامعی به این سئوال نیازمند ورود به حوزه‌ها و عرصه‌های مختلف تربیتی و اجتماعی و سیاسی است که در توان و بضاعت اینجانب نیست، آنچه اجمالاً به ذهن می‌رسد و البته بیشتر از باب آسیب‌شناسی دروس دانشگاه عرض می‌کنم، آنکه اگر امروزه چهرة شهرها و در و دیوار مراکز دانشگاهی مملو از برگه‌های تبلیغاتی جهت فروش مقاله و پایان‌نامه شده است، یکی از پیامدهای بی‌مهری به آثار بزرگانی چون علامه عبدالحسین امینی، علامه سید محمدحسین طباطبایی، علامه آقابزرگ تهرانی، سید جعفر شهیدی و ... در دانشگاه‌های ماست که وظیفة انتقال اطلاعات را به نسل‌های آتی داشتند. در قریب به اتفاق کتاب‌های موجود درس روش تحقیق در علوم انسانی کشور، حتی اشاره‌ای کوتاه هم به نام این بزرگان نشده است. نیز یکی از بزرگ‌ترین خطراتی که در سال‌های اخیر بلایی برای فرهنگ و دانش کشور شده است، رها کردن منابع مرجع در آموزش و ورود غیرتخصصی به مباحث عمیق بوده است.


گذشتگان ما از همان ابتدا ارتباطی مستقیم با متون مرجع داشتند؛ از این رو بسیاری از محصلان آن نظام آموزشی طبعی موزون داشتند و بر دقایق ادبی تسلطی کامل و در منطق و ریاضیات و هندسه، اصول فقه و فقه و بنا بر ذوق و استعداد خویش، اصول حکمت و عرفان مسلط بودند؛ اما نظام دانشگاهی، نظامی واحدی و شتاب‌زده است که در آن دانشجو بی آنکه مقدمات لازم را طی کند، به صورتی مصنوعی وارد این علوم می‌شود. بنابراین باید با درک این واقعیت، تا جای امکان دانشجویان و نسل جوان را با الگوهای اصیل پژوهش همچون علامه عبدالحسین امینی، علامه سید محمدحسین طباطبایی، آیت‌الله معرفت، سید جعفر شهیدی و مانند آن آشنا کرد.

*شناساندن و معرفی خطبه غدیر در عرصه های بین‌المللی و حوزوی چه ضرورتی دارد؟

- ابتدا باید گفت که هرچه نظام آموزشی کشور در رشته‌های علوم قرآنی و حدیث ارتقا یابد، بر کیفیت گفت‌و‌گوهای تقریبی شیعه و اهل سنت افزوده می‌شود. حسن السقاف عالم شافعی مذهب اردنی و از مخالفان آلبانی به‌درستی اشاره دارد که نقطه‌ضعف برخی از منتقدان سلفیه سعودی آن است که به‌اندازه کافی به علوم حدیث نپرداخته‌اند. آنان دغدغه‌های راستینی دارند ولی قدرت بحث ندارند. باید علم‌مان در نگرش راهبردی کلانی در سطح جهان اسلام در مسیر تقریب و وحدت اسلامی بازنویسی شوند و ساختارهایی جهت ترویج تقریب و همدلی در جهان اسلام به‌وجود آیند. اولویت جریان تقریب باید فعال کردن ظرفیت‌های خاموش وحدت اسلامی در میان اکثریت اهل سنت است. یکی از کارهای اساسی در این زمینه، ایجاد بایگانی قابل رجوع از فعالیت‌های علمای تقریبی شیعه و اهل سنت است. همین که حدیث ثقلین و یا حدیث غدیر از متون مورد اجماع شیعه و اهل سنت است، بدین معناست که آنها میراث مشترک شیعه و اهل سنت هستند. نیاز به تأسیس بانک‌های کتاب‌ها و آثار تقریبی، فتاوی تقریبی، روایات تقریبی مشترک، سخنان و جملات تقریبی عالمان و اندیشمندان اسلامی، اعلامیه‌های مشترک و ... به‌صورت محسوسی به چشم می‌خورد.

* با توجه به حضور تکفیری ها در جامعه اسلام و رفتار وحشیانه آن ها، محوریت توجه برای بازشناسی خطبه غدیر باید بر کدام محور ها متمرکز شود؟

-ابتدا باید توجه داشت که بررسی اختلافات از موضوعات خطیری است که باید بر پایة رعایت ادب و اخلاق اسلامی و عفت کلام باشد تا نه تنها موجب تفرقه و خدشه به وحدت اسلامی نشود، که باب گفت‌و‌گوهای انتقادی توآم با انصاف و ادب را میان پیروان مذاهب اسلامی بگشاید. بنابراین بهترین گزینه، گزینة تاکید بر وحدت اسلامی است، و راهبردی‌ترین دیدگاه تمدنی در جهان اسلام متعلق به شاگردان مکتب تقریب و وحدت اسلامی بود که برخاسته از جریان اصیل فکری، رویکردِ تقریب و وحدت اسلامی را به عنوان پیش‌شرط احیای تمدن اسلامی و پاسخی منطقی به سلطة تمدنی غرب برگزیدند و عملاً در پی وحدت اسلامی برآمدند. از میان چهره‌های شاخص آن در میان علمای بزرگ اهل سنت می‌توان به محمد عبده، عبد‌المجید سلیم و محمود شلتوت اشاره کرد. علمای تقریبی نسل اول بر حدیث ثقلین که مورد اجماع شیعه و اهل سنت است و در مواضع متعددی از جمله در غدیرخم و در ذیل خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وارد شده است تاکید بسیاری کردند و کتاب حدیث ثقلین مرحوم قوام‌الدین محمد وشنوی که آن را به دستور حضرت آیت الله العظمی بروجردی نوشت، به‌طور مشترک توسط دار التقریب قاهره منتشر شد. این حدیث می‌تواند مبنای خوبی برای ورود به خطبه غدیر و طرح موضوعات بر پایة اخلاق و ادب باشد. کار وشنوی در واقع بیان میراث مشترک شیعه و اهل سنت بود و این یعنی تقویت برادری و همدلی اسلامی.

* رویکرد جهان اسلام به واقعه غدیر چیست؟ آیا علماء اهل سنت به کل این واقعه تاریخی را منکر می شوند؟

علمای شیعه با در نظر گرفتن روایات و براهین محکم و شواهد موجود، معتقدند که پیامبر اکرم (ص) به امر الهی، امام علی بن ابیطالب را به عنوان جانشین بلافصل خود معرفی کردند و این جانشینی به صورت بلافصل تا دوازده امام را شامل می‌شود.
از سوی دیگر، جمهور علمای اهل سنت، وجود چنان وصیتی را انکار می‌کنند. این انکار در موارد بسیاری با تأویل حدیث (مانند معنای واژه مولی به دوستی تا رهبری) صورت می‌گیرد. یعنی الفاظ روایات مورد پذیرش است، منتها در معنا اختلاف‌نظر شده است. آنان در توجیه نظریه انکار وصیت، دلایل چندی را مطرح کرده‌اند، برای مثال گفته‌اند که پیامبر اکرم با وجود اصحاب خود، هیچ‌گونه احتمالی مبنی بر انحراف امت دربارۀ خلیفه خود نمی‌دادند و یا آنکه پیامبر اکرم (ص) اصول کلی یا همان معیارهای نظام سیاسی در اسلام تبیین کردند و با این وجود دیگر نیازی به تعیین خلیفه و بیان مصادیق آن نبود. البته دیدگاهی نیز مدعی است پیامبر اکرم به موجب وصیتی ابوبکر را به عنوان جانشین خود منصوب کرده‌اند که خود منابع اصلی اهل سنت نیز آن را نپذیرفته‌اند و محل توجه نیست.
از سوی دیگر، افراط در نظریة انکار وصیت موجب شد تا حتی برخی از محققان الازهر همچون شیخ علی عبدالرازق در کتاب «الاسلام و اصول الحکم» نبود نص بر تعیین خلیفه و سکوت پیامبر درباره آن را بیانگر جدایی دین از سیاست بپندارند و با فرض کردن خلافت به منزلة امری دنیوی، دین اسلام را از سیاست جدا بدانند. اگرچه دیدگاه او نظر جمهور علمای اهل سنت نیست.
در اینجا مسئله‌ای که مطرح می‌شود آن است که اگر پیامبر اکرم (ص) آگاهانه وصیتی دربارۀ جانشین خویش نکرده باشد و اگر سنت نبوی در عدم تعیین جانشین است، چگونه باید رویۀ غالب در بیش از یک هزار و چهارصد سال تاریخ اسلام را تفسیر کرد که هر حاکم مسلمانی در فکر تعیین جانشین خود بوده است؟ و چرا تنها این پیامبر اکرم (ص) است که در تاریخ جهان اسلام حق تعیین جانشین ندارد؟ قایلان شرعی بودن خلافت نیز دچار بحران بزرگتری شدند. در ادبیات آنان خلافت اسلامی از «مهم‌ترین فرایض دینی» و «اوجب واجبات» است که «نباید آن را به منزلة امری ثانوی و یا نافله‌ای از نوافل و یا پدیده‌ای صوری و یا اتفاقی تاریخی که مبتنی بر نیازهای دورانش رخ داده» تصور کرد. نیز در ادبیات دوران خلافت عباسیان به بعد، دائماً تاکید شده است که مسلمانان مجاز نیستند بیش از دو شب را بی بیعت با خلیفه‌ای سپری کنند و استناد به روایتی می‌کنند که بر اساس آن هرکس بی آنکه بیعت کند از دنیا رود، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است. اما این موضوع کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد که آیا ممکن است پیامبر اکرم دربارة اوجب واجبات در اسلام سکوت کند؟ و اوجب واجبات را به اجتهادات صحابه و تابعان و نسل‌های بعدی واگذارد؟ حتی پیش‌فرض نظریه «انکار وصایت» که بیان می‌کند که اصولاً جایی برای نگرانی پیامبر دربارة جامعه اسلامی پس از خویش نبود، در عمل، از سوی برخی از حاضران در سقیفه و نیز مورخان اسلامی زیر سئوال رفته است.
در پاره‌ای از روایات تاریخی، بیان می‌شود که امت پس از رحلت رسول اکرم، با بحرانی سخت مواجه شد و تنها با تلاش چند تن از صحابه توانست حیات خود را حفظ کند. پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) جمعی از انصار (نمایندگانی از دو قبیله اوس و خزرج) و برخی از مهاجران، در محلی به نام سقیفه بنی ساعده گرد هم آمدند و در غیاب بنی‌هاشم و حضرت علی (ع) و پاره‌ای از بزرگان اسلامی، به سرعت اقدام به انتخاب خلیفه کردند. در ابتدا، حاضران در سقیفه، هر یک مدعی سزاواری خود به خلافت بودند و حتی بر اثر اختلافات بسیار پیشنهاد شد که امیری از ما و امیری از شما مورخان چون ابن کثیر و ذهبی تاکید کرده‌اند که جناح مهاجران حاضر در سقیفه، سخت نگران از بروز تفرقه و درگیری شدند.
شدت اختلافات آن‌ها نسبت به یکدیگر به اندازه‌ای بود که در وضعیتی که سعد بن عباده در زیر دست و پای هیجان بیعت واقع شد، عمر بن خطاب تنها به نفرینی درباره‌اش بسنده کرد و گفت: خدا او را بکشد (قتل الله سعداً) اینچنین مورخان بیعت با ابوبکر را امری ناگهانی شمرده‌اند که خداوند امت را از شر چونان وضعیتی حفظ کرد. ابن‌خلدون نیز وضع مسلمانان در ابتدای کار خلافت ابوبکر را چون گوسفندانی سرگردان در شبی ظلمانی و بارانی تعریف کرده است. بنابراین این استدلال که پیامبر هیچ نگرانی نسبت به سرنوشت جهان اسلام پس از خود نداشتند، و یا نبود وصیت موجب بروز بحران نمی‌شد، صحیح به نظر نمی‌رسد.
بنابراین، نظریة انکار وصیت از چند منظر زیر سئوال می‌رود. اول آنکه این نظریه با مجموعه‌ای از روایات صحیح مانند حدیث غدیر و ثقلین دچار تعارض است و بدیهی است که میان تفاسیر مورخان از وقایع سقیفه با احادیث صحیح، اولویت با احادیث صحیح است. نمی‌توان از سویی خلافت را اوجب واجبات دانست و از سوی دیگر انتظار داشت که پیامبر اکرم (ص) در این زمینه سکوت کرده باشد. حامیان نظریة انکار وصیت در توجیه مشروعیت برپایی سقیفه، به وضعیت ناگوار مسلمانان در همان نخستین ساعات رحلت رسول الله (ص) اشاره کرده‌اند. در صورتی که این بحران را در کنار احادیث صحیح وصیت پیامبر (ص) قرار دهیم، علت اصرار مکرر پیامبر در بیان وصایای سیاسی‌شان مشخص خواهد شد. به لحاظ اجتماعی نیز تبدیل خلافت به سلطنت موروثی در شرایط افول بسیاری از ارزش‌ها، پیامدهای مهمی به همراه داشت که در چارچوب پیامدهای نظریه انکار وصیت، قابل بررسی است. یکی از آنها در تفاسیر جدیدی بود که از «اولی الامر» انجام پذیرفت. بر این اساس اولی‌الامر به تدریج به فرزند ارشد سلطان و یا خویشان او منحصر شد و چون اصل تقوای الهی و وصایای رسول‌الله کم رنگ شد، کم‌کم اصل پیروی از ظلم در آثار تأثیرگذاری چون رساله عقیدۀ طحاوی درج شد و هرچند در آثار سیاست‌نامه‌نویسان بر ضرورت عدل به عنوان یکی از شروط حاکم در کنار مواردی چون علم به دین، آشنایی با امور سیاست و اداره کشور، تقوی و عقل و بلوغ و تدبیر تاکید شد، اما در عمل این شروط چندان به‌کار گرفته نشدند و جالب‌توجه آنکه قریشی بودن خلیفه از دید اهل سنت به تدریج از شروط اهل سنت به کنار زده شد و خاص شیعه (با قید روایت پیشوایان دوازده‌گانه) شد. لازم به ذکر است روایت قریشی بودن در روایات مهدویت با قید هاشمی بودن از تبار فرزندان حضرت فاطمه زهرا (علیه‌السلام) مقید شده است.

*نقش علامه امینی در احیا و دفاع از خطبه غدیر چیست؟
-پیشتر نیز در مصاحبه‌ای در بزرگذاشت علامه امینی عرض کرده‌ام که بهترین تعبیر درباره علامه امینی را مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی دارد. او می‌گوید: «امینی تکلیف مذهبی خود را در حد هشام بن حکم، ابوسهل نوبختی، صدوق، مفید و سید مرتضی انجام داد.» این عبارت کوتاه همه چیز را درباره علامه امینی بیان کرده است. شهیدی به درستی علامه امینی را مجدد مذهب می‌دانست. از دید او مجددان مذهب، شخصیت‌های علمی شیعه هستند که از آغاز غیبت صغری یعنی 260 قمری تا امروز، با کوشش‌های علمی و عملی خویش، مسیر فکری مذهب شیعه را تثبیت کرده‌اند و یا بدان رونقی داده‌اند. علامه امینی احیاگر و مجدد است، همچنانکه شیخ کلینی (ره) و شیخ صدوق (ره) چنین بوده‌اند. در الغدیر طراوات علمی، نوجویی و ادب و برادری اسلامی موج می‌زند که هر خواننده‌ای را به توفیق الهی، به خود مجذوب می‌کند.

مصاحبه دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی با خبرگزاری دانشجو در خصوص واقعه غدیر خم

 

منبع خبرگزاری دانشجو  

 کد خبر ۲۶۹۸۰۸ تاریخ مخابره ۱۳۹۲/۸/۲

 

 

 

 

 

 

 

گروه اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ غدیر یکی از روزها و وقایع مهم و بزرگ در تاریخ اسلام به حساب می آید که پیرامون آن سوالات متعدد و به تبع آن اختلافات بسیار مطرح گردیده، به همین بهانه پای صحبت دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی، عضو هیأت علمی و استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نشستیم تا به بررسی برخی سوالات مطرح شده پیرامون مسئله غدیر بپردازیم.

 

 

«خبرگزاری دانشجو»- اگر خطابه پیامبر در روز عید غدیر مبنی بر ولایت امیرالمومنین بود، پس چرا بعد از وفات پیامبر (ص) هیچ کدام از انصار و مهاجرین واقعه غدیر را یادآوری نکردند و به آن استناد نکردند؟


صداقت ثمرحسینی: این پیش‌فرض صحیح نیست. علامه امینی در کتاب گرانسنگ «الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب» بابی دارد که در آن به تفصیل به مناشده‌های امام علی علیه‌السلام در احتجاج به حدیث غدیر پرداخته است. «مناشده» به معنای قسم دادن مخاطب به خدا، جهت بیان همة حقیقتی است که می‌داند و پنهان نکردن چیزی از آن است.


در تاریخ به کرات حضرت دیگران را قسم دادند تا واقعه غدیر را کتمان نکنند و حقیقت را بیان کنند. علامه امینی موارد متعددی از مناشده‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام را به نقل از منابع برادران اهل سنت نقل کرده است. علاوه بر آن، گواهی صحابه پیامبر خدا (ص) نیز در این زمینه موجود است که برخی از آنان مانند ابوایوب خالد انصاری و یا خزیمه بن ثابت انصاری از اصحاب بدر بودند. نیز سلیم بن قیس هلالی گزارشی از اولین مناشده‌های حضرت در همان روزهای نخستین پس از رحلت پیامبر اکرم را روایت کرده است.


این موضوع موجب شده است تا برخی نویسندگان معاصر اهل‌سنت، مانند احسان عبدالمنعم عبدالهادی در کتاب «النظام السیاسی فی الاسلام - نظام الخلافة الراشدة» بابی را با عنوان «مجاز بودن طلب خلافت» در ذیل مباحث خلافت اسلامی مطرح کنند که در ذیل آن به طلبِ خلافت توسط علی ‌بن ابیطالب اشاره شده است و اینکه امام علی همراه با دخت مکرم رسول‌الله (ص) از انصار طلب یاری می‌کردند و با تاکید بر انتساب خود به اهل بیت، خود را محق‌ترین مردمان در کسب خلافت رسول الله دانسته‌اند. هرچند پاسخ می‌شنیدند که ما بیعت خود را کرده‌ایم ...

 
«خبرگزاری دانشجو»- آیا بعد از واقعه غدیر تا لحظه وفات پیامبر(ص)؛ حضرت رسول اعمالی که دال بر خلافت علی(ع) باشد انجام دادند ؟ و سعی کردند رقبا را دور کنند؟


صداقت ثمرحسینی: برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید با روایات وصیت آشنا شد. به‌طور کلی پیامبر اکرم شش دسته روایت در باب «وصیت در مضمون جانشینی» خود دارند که همگی با یکدیگر پیوندی نزدیک و ناگسستنی دارند. 
دستة اول از روایات، با الفاظ مختلف ولی در معنا یکسان، دلالت بر وجود امام در هر زمانی دارند. شاخص‌ترین آن‌ها روایت نبوی «مَن مات وَ لَم یَعرف إمام زَمانِه مَات مِیتة جَاهِلیَّة» است. اهل سنت این روایت را پذیرفته‌اند و حتی در برخی از منابع متأخر این روایت را از زمرة دلایل شرعی وجوب برپایی خلافت قلمداد شده است؛ زیرا اقتضای وجوب شناخت امام و اطاعت از او، حصول آن، یعنی برپایی خلافت است.

 
دستة دوم از روایات، دلالت بر تعیین امام از عترت نبی دارد. شاخص‌ترین آن‌ها حدیث ثقلین است که از صحیح‌ترین روایات مشترک شیعه و اهل سنت به شمار می‌رود. برای مثال جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است که پیامبر اکرم (ص) در روز عرفه و در حجة الوداع سوار بر شترش، که قصوی نام داشت، خطبه‌ای ایراد فرمود و او این سخنان را از آن خطبه شنیده است: «یا ایها الناس إنی قد تَرکت فیکُم ما إن أخذتُم به لَن تَضلِّوا، کتاب الله و عِترتی أهلَ بیتی»؛ ای مردم، من در میان شما دو یادگار گران‌سنگ برجای می‌گذارم که اگر به آن چنگ زنید، هرگز گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و عترتم اهل‌بیتم. حدیث ثقلین در ضمن خطبة غدیر نیز تکرار شده است. 


برخی دیگر از روایاتِ جانشینی، یعنی سومین دسته، عدد امامان را مشخص کرده‌اند که از زمرة آنان می‌توان به حدیث اوصیای دوازده‌گانه اشاره کرد: «یَکون بَعدی إثنی عَشَر أمیراً کُلُّهُم مِن قُریش» پس از من دوازده امیر خواهند آمد که همگی قریشی‌اند و در روایات مربوط به مهدویت نیز بیان شده‌اند.


چهارمین دسته از روایات جانشینی، علاوه بر ذکر عدد، اسم و نسب و یا اسم و نسب و لقب امامان دوازده‌گانه را نیز آورده‌اند.


پنجمین دسته نیز به معرفی مهدی موعود می‌پردازند، از آن جهت که به وضوح معنای قریشی بودن پیشوایان دوازده‌گانه و حاکمان را تبیین کرده‌اند و به لحاظ اعتبار مورد تایید همة امت حتی سلفی‌های وهابی است به عبارت دیگر اجماع میان همه علمای شیعه و سنی است که به فرموده پیامبر امام مهدی در آخر الزمان ظهور خواهند کرد، و یقیناً سبط رسول الله و از فرزندان فاطمه هستند.


ششمین دسته از روایات نیز که به لحاظ دامنة زمانی‌، سراسر دوران بعثت را شامل می‌شوند، بر اثبات خلافت بلافصل علی بن ابیطالب تاکید دارند، نمونه‌ای از آن را می‌توان در حدیث وزارت یا حدیث یوم‌الدار مشاهده کرد که پیامبر اکرم (ص) از علی بن ابیطالب، با عنوان «برادر، وصی و وزیر و وارث و خلیفه و امام» و نظایر آن یادکرده‌اند: «هذا علی اخی و وصیی و وزیری و وارثی و خلیفتی إمامکم ...» حدیث غدیر خم در این دسته قرار می‌گیرد و اگر خوب توجه شود ارتباطی ناگسستنی میان این روایات به چشم می‌خورد. البته پیامبر اکرم مجموعه وصایایی عمومی نیز دارد که در اینجا مجال ورود به آن نیست.


«خبرگزاری دانشجو»- موسی(ع) برای معرفی هارون به عنوان جانشین خود از ابتدا وی را به عنوان یاور، همدست و جانشین خود معرفی کردند؛ آیا رسول الله همانند موسی(ع) نیز دست به چنین اقدامی زدند؟


صداقت ثمرحسینی: همین طور است، در سیاق ششمین دسته از روایاتی که عرض شد، رسول خدا (ص) وصیت خود را با وصایای دیگر پیامبران الهی مقایسه کرده‌اند؛ چنانکه در بسیاری از روایات وصیت، علی بن ابی‌طالب با اوصیای پیامبران دیگر به ویژه هارون برادر و وصی موسی (ع) خصوصاً در ذیل غزوه تبوک مقایسه شده است.


«خبرگزاری دانشجو»- آیا شیعه و سنی بر متن خطابه غدیر توافق دارند؟ از چه طریق می توان دانست که کدام خطابه روایت شده قابل استناد و صحیح است؟


صداقت ثمرحسینی: حدیث غدیر بی‌تردید معتبرترین حدیث در جهان اسلام است. اعتبار خطبة غدیر که متضمن حدیث ثقلین نیز هست، موجب شده است تا جریان اصلی اختلاف میان اهل سنت و شیعه در این زمینه متوجه مباحث ادبی به ویژه معنای مولی (از ریشه ولی) در عبارت معروف «مَنْ‏ کُنْتُ‏ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاه‏» باشد که در این عبارت خاص هیچ اختلاف‌نظری نیست، هرچند در برخی از دیگر عبارات آن اختلافاتی موجود است.


در این عبارت، مسئله آن است که آیا ولایت به معنای دوستی است و یا امامت و سرپرستی؟ در پاسخ علامه امینی مدخل هر مجلد از کتاب عظیم «الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب» را به تفکیک هر قرن، از شعر شاعران بزرگ جهان اسلام شروع کرد تا نشان دهد که برجسته‌ترین شاعران و ادبای عرب که فهم آنان در زبان و ادبیات عربی «حُجت» است، لفظ مولی در حدیث غدیر را به معنای امامت و سرپرستی امیرالمؤمنین دانسته‌اند.


وقتی بسامد آماری مضمونی در اشعار بزرگان ادبیات یک دورۀ تاریخی بالا رود، دیگر بیان آن مضمون یک اتفاق و در ردیف امور تصادفی نیست. این اشعار فهم عرب از مفهوم ولایت در حدیث غدیر را نشان می‌دهند که اولین آن‌ها همچون اشعار حسان بن ثابت که روایتی تصویری از واقعه را در قالب نظم نشان می‌دهد، بسیار معرووف است. حسان شعر خود را بلافاصله پس از خطبه رسول‌الله و با اذن ایشان خواند. بیت اول آن چنین است:
ینادیهم یوم الغدیر نبیهم           بخمٍ واسْمعْ بالرسولِ منادیاً


این وصایا دائماً در طول حیات شریف پیامبر اکرم (ص) تکرار شده‌اند و این تکرار همانند تکرار آیات قرآنی، هدفمند و به جهت بیان نکته‌ای بوده است. چنانکه می‌توان آن را انذار بعد از انذار و بشارت بعد از بشارت دانست تا انسان‌ها پیش از آنکه اندک فرصت زندگانی در دنیای فانی را از دست بدهند، از خواب غفلت بیدار شوند. در اینجا نکته‌ای مهم دیده می‌شود و آن اینکه اگر در جایی رسول خدا (ص) دربارۀ همسران خویش و یا دربارۀ نماز و سایر موارد وصیتی داشته است، دلیل بر آن نیست که در طول دوران رسالتشان وصیتی دیگر نداشته‌اند. حکمت رسول‌الله اقتضا کرد تا روایات وصیت را در مکان‌ها و مناسبت‌های زمانی مناسب بارها و بارها بیان کند.


ابن‌خلدون مدعی است که آنچه در صحیح وارد شده است آنکه پیامبر دوات و کاغذ خواست تا وصیتی بگوید و عمر او را از این کار منع کرد. ابن‌خلدون این را دلیل واضحی مبنی بر نبود وصیتی از جانب پیامبر اکرم می‌داند. اگرچه ابن‌خلدون با این انکار، تلویحاً بیان کرده است که موضوع آن نوشته چه بوده است. واقدی از جابر بن عبدالله انصارى نقل می‌کند که «پیامبر (ص) در بیمارى رحلت خویش فرمود نامه‏اى بیاورند تا از براى امت نوشته شود که نه هرگز کسى را گمراه کنند و نه گمراه شوند» ولى در اثر منع عمر بن خطاب و کشمکش در محضر رسول خدا، چنین نشد.


«خبرگزاری دانشجو»- آیا ائمه بعدی بر متن خطبه غدیر اشاره ای کردند؟


صداقت ثمرحسینی: بله این موضوع در کتاب‌های روایی شیعه به‌تفصیل آمده است در آثار نویسندگانی چون سلیم بن قیس هلالی و کلینی و ابن‌بابویه و مجلسی دیگران از طرق مختلف نقل شده است که بررسی آنها مانند روایاتی که از حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام رسیده است، مجال دیگری را می‌طلبد.

بررسی رسانه های اینترنتی مخالف تقریب مذاهب

دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

 دکتر "کامیار صداقت ثمر حسینی"، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 18 مهرماه، طی سخنانی در سالن اندیشة پژوهشگاه مذکور، به ارائه گزارش خود از طرح پایان‌یافته‌اش در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (مرکز تحقیقات امام علی علیه‌السلام) پرداخت که در ذیل مبحث شیعه‌شناسی اهل سنت به رسانه های اینترنتی مخالف تقریب مذاهب می‌پردازد.

سخنران ابتدا به طرح چند مقدمه در باب موضوع مورد بحث پرداخت. اول آنکه اکثریت مسلمانان قایل به تقریب مذاهب اسلامی‌اند و شیعه را به عنوان یکی از مذاهب اسلامی می‌شناسند. اما مخالفان تقریب مذاهب اسلامی، گروهی در اقلیت هستند که عمدتاً سلفی هستند و متاثر از عقاید ابن‌تیمیه، شیعه را دینی جدا از اسلام و متاثر از یهود و مسیحیت و آیین زردشت می‌دانند و معتقدند که شیعیان قایل به تحریف قرآن هستند و از سنت پیامبر سرپیچی کرده‌اند. این عقاید عموماً از دوره های میانی حیات اندیشه سلفیه از ابن‌تیمیه و شاگردانش به نسلهای بعدی منتقل شده است. با این حال باید توجه داشت که اقلیت فعال همواره ابتکار عمل را از اکثریت خاموش می‌گیرد. هر چه گروه اقلیت فعال باشند و اکثریت خاموش، به تدریج ممکن است اقلیت در مکان و منزلت اکثریت قرار می‌گیرد و اکثریت به مثابة اقلیت در آید.

دومین مقدمه سخنران آن بود که در بررسی شیعه‌شناسی مانند بسیاری از حوزه های دیگر باید به بسامد (فرکانس) اندیشه‌ها و پدیده‌ها توجه کرد. بسامد تعداد دفعاتی است که یک اندیشه و یا پدیدة متناوب در یک دورة زمانی مشخص تکرار می‌شود. در مطالعات آسیب‌شناسانه مانند تهاجم فرهنگی توجه به بسامد مهم است. زیرا یک معضل فرهنگی به واسطه بسامدش اهمیت می‌یابد و مشخص می‌شود که آیا در زمان مورد نظر معضلی عمومی و مستمر بوده و یا خیر؟ از طریق بسامد می‌توان امور استثنایی و اتفاقی را از رویه‌ها و جریانهای غالب تفکیک کرد. علامه امینی در کتاب عظیم الغدیر و شاگردش محقق طباطبایی نیز در مبحث غدیر به بسامد نقل حدیث غدیر در طول دورانهای تاریخی مانند قرن دوم، قرن سوم، قرن چهارم تا دوران حیات‌شان توجه داشتند تا نشان دهند که این حدیث شریف همواره عمومیت و استمرار داشته و در حاشیه نبوده است.

کتاب شیعه شناسی اهل سنت تالیف دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

در ادامه سخنران اشاره کرد که اینترنت عموماً در نیمه دهه 1990 میلادی به صورت فراگیر وارد جهان عرب شد. هرچند کشورهایی مانند عربستان در 1994 و مصر در 1993 میلادی به اینترنت پیوسته بودند ولی عمومیت اینترنت در اواخر نیمة دوم دهه 1990 بود. از این رو همزمان با رواج اینترنت، پایگاه‌های ضد تقریبی نیز رواج یافتند. این موضوع چنانکه در پایان جلسه نیز بر آن تاکید شد، نشان می‌دهد که حل مسايل فرهنگي اينترنت در جهان اسلام بايد در خارج از اينترنت مانند دانشگاه‌ها، مدارس، و ... آغاز شود و در داخل اينترنت تقويت شود. تکیه تنها بر فیلترینگ محتوای فرهنگ تکفیری در اینترنت مشکلی را حل نخواهد کرد. در نبود فرهنگ تقریب و وحدت اسلامی، اینترنت مبدل به ابزاری برای گسترش تضاد و فعال‌شدن شکاف‌های اجتماعی می‌شود. بنابراین مقدم بر اخذ اینترنت، اخذ فرهنگ استفاده صحیح از آن اهمیت می‌یابد.

وی با اشاره به تقسیم اینترنت به دو مرحله تطور وب (1) و وب (2) افزود: در وب (1) نمونه‌ای چون ایمیل و وبلاگ وجود دارد که عمدتا حالت تعاملی همزمان ندارند وبرخط و آنلاین نیستند در حالی که در وب(2) شبکه های اجتماعی نمود می‌یابند که بر دسته‌بندی، تعامل جمعی زنده و برخط (آنلاین) استوارند. در حال حاضر قالب پایگاه های اینترنتی منسوب به شیوخ سلفی شامل هر دو دسته یاد شده می شود و آنها از هردوی این امکانات بهره می‌برند و فعال‌اند. او انواع فعالیت پایگاه‌های ضد تقریب را در انواع مختلفی مانند 1.اشتراک فایل و ساخت بانک داده‌های نوشتاری، شنیداری و دیداری 2. آموزشی با تاکید بر آموزش مجازی 3. خبری و اطلاع‌رسانی 4. گروه‌ها و احزاب مذهبی (به ویژه پس از قیامهای مردمی جهان عرب) 5. شبکه‌های اجتماعی (که شامل دو دسته شبکه‌های غربی مانند فیسبوک و یا شبکه‌های منتسب به پایگاه‌های شیوخ سلفی می‌شوند.) و 6. شخصی (رسمی و غیررسمی) مورد بررسی قرار داد و با نمایش تصاویری از پایگاه‌های شیوخ سلفی نشان داد که نمادهای f و t  و y (فیسبوک، تویتر و یوتیوب) در آن پایگاه‌ها کاربرد وسیعی دارند.

در شیعه‌شناسی باید به این پرسش پرداخت که چه کسی با چه کسی دوست است و چه کسی با چه کسی دشمن است؟ یکی از راه‌های درک این موضوع منبع‌شناسی است هرچند متاسفانه هنوز کتابخانه‌های کشور به سایت‌های اینترنتی مانند یک کتاب نمی‌نگرند و آنها را در دوره‌های زمانی مشخص بایگانی نمی‌کنند. برای همین سایت رسمی قذافی صدام حسین حسنی مبارک در هیچ کتابخانه ای در کشور موجود نیستند؛ در حالی که آنها از منابع مرجع محققان برای شناختن دیدگاه‌ها، متن سخنرانی‌ها، تصاویر، و فرمان‌های حکومتی آنها هستند.

سپس با تحلیل پیوندهای (links) یکی از سایت‌های سلفی، به اهمیت پیوندها در شناخت دسته‌بندی‌ها و دوستان و دشمنانی پرداخت که گردانندگان هر پایگاه سلفی برای خود تعریف کرده‌اند. و انواع پیوندها را در دو گونه در هم تنیدة پیوندهایی که به طور رسمی معرفی می‌شوند و 2. پیوندهایی که در عمل جریان دارند، تقسیم کرد. و مطالعة این پیوندها، علاوه بر آنکه جناح‌بندی سایتهای سلفی را نشان می‌دهد، نشان از فضای سیاسی پرتنش درونی آنها نیز می‌کند.

در ادامه سخنران به طرح چند پرسش درباره پایگاه‌های اینترنتی ضد تقریب پرداخت که عبارت بودند از: این پایگاه‌ها کدامند؟ چه زمانی تاسیس شدند؟ موقعیت جغرافیایی سرورهای آنها کجاست؟ و در نتایج پژوهش خویش بیان کرد که با بررسی پیوندهای درگاه‌های معتبر اینترنتی و نیز پیوندهای متقابل پایگاه‌های ضد تقریبی، در حدود 70 پایگاه انتخاب شد که در نهایت با حذف پایگاه‌هایی که از فعالیت بازمانده‌اند نهایتاً 45 پایگاه انتخاب شد. (که ممکن است در ویرایش بعدی بالغ بر 50 پایگاه شود.) از این موارد 3 پایگاه متعلق به اواخر دهه 1990م و یک پایگاه متعلق به سال 2012 میلادی بود. 39 پایگاه به دهه 2010 م تعلق داشتند. و در شکل‌گیری آنها و افزایش بسامد عبارات و واژگان ضد تقریبی، سه واقعه بسیار تاثیرگذار بوده است که عبارت‌اند از:

1. دوران 2003 -2006 م اشغال عراق تا اعدام صدام که شیعیان به طور جدی وارد عرصه سیاسی عراق شدند.

2. سال 2010 میلادی که فعالیت مشکوک یاسر الحبیب در سایه سرویس‌های اطلاعاتی بریتانیا در لندن آغاز می‌شود. که به توهین به مقدسات اهل سنت پرداخت و با محکومیت جهانی علمای شیعه مواجه شد. دشمنی آنان با علمای شیعه موجب ناکامی‌اش در انتساب اعمال تحریک آمیزش به شیعه شد. هر چند سلفی‌های مخالف تقریب، با بهره‌برداری از فعالیتهای او ، این اعمال را به حساب شیعه گداشتند.

3. سال 1432 قمری که مصادف با قیام‌های مردم بحرین و یمن و در ادامه بحران سوریه بود و به عاملی جهت تجدید حیات پایگاه‌های سلفی منجر شد.

وی سپس با ارائه آماری نشان داد که سرورهای پایگاه‌های فوق نیز جز چند مورد که به کشورهای اروپایی تعلق داشتند، عموماً متعلق به ایالات متحده آمریکا بوده‌اند. سرور رایانه میزبان است. اینکه در خارج از جهان اسلام است: نشانه ضعف جهان اسلام است و اینکه  سرور غربی زمین بازی غرب است. اینکه مسلمانان در زمین بازی غرب دعوای داخلی می‌کنند یعنی متوجه چالشهای ارتباطات نوین نیستند. قدرت شناخت غربی ها از نقاط ضعف مسلمانان بیشتر می‌شود. جایی می‌رسد که طرفین دعوا فکر می‌کنند بازیگر اصلی اند ولی در حقیقت محرکهای قدرتهای غربی بازی را آغاز کرده‌اند. این موضوع که جهان اسلام داشته‌های فکری و فرهنگی (و نیز اقتصادی و اجتماعی) خود را در قفسه‌های دیگران نگهداری می‌کند، به این معناست که عملاً جهان اسلام مجری قدرت‌های غربی برای جمع‌آوری تمامی اطلاعات کلیدی خود شده است. فناوری‌های نوین موجب شده‌اند که قدرت شناخت کشورهای غربی از مسلمانان به مراتب بیشتر از گذشته شود و آنها به شیوه‌های جدیدتری بر نقاط ضعف مسلمانان آگاهی می‌یابند. در گذشته، جمع‌آوری چنین اطلاعاتی به سالها زمان نیاز داشت تا موجبات تداوم استعمار را فراهم کنند. برای مثال هر وقت بخواهند می‌دانند چگونه صوفیه را در مقابل سلفیه، و شیعه را در مقابل اهل سنت و یک نژاد و قومیت خاص را بر ضد سایر اقوام مسلمان تحریک کنند.

وی سپس به مخالفان تقریب مذاهب اسلامی پرداخت و اشاره کرد که در فهرست نویسی فعالان ضد شیعه و تقریب در اینترنت، فهرستی از حدود 80 نفر با ارئة توضیحاتی مختصر از آنها با ویژه محل تحصیلات دینی‌شان، جمع‌آوری شد که از آن میان به صورت نمونه به معرفی برخی چون عدنان عرعور (سوری)، عبدالرحمن الدمشقیه (لبنانی)، محمد علی فرکوس (الجزایری)، طه حامد الدلیمی (عراقی)، محمد العریفی (عربستانی)، عثمان الخمیس (کویتی) و ... پرداخت و نشان داد که غالب افراد فهرست مذکور و فعالان ضد تقریب مذاهب اسلامی، یا فارغ التحصیلان دانشگاه‌های سعودی هستند و یا آنکه در ارتباط تنگاتنگی با مراکز سلفی و سیاسی سعودی قرار دارند. این نشان می‌دهد که کوششی برنامه‌ریزی شده در راستای تغییر شجرنامه علمی مسلمانان در حال انجام است. ملیت مخالفان شیعه مختلف است، اما آنچه اهمیت دارد، جغرافیای اعتقادی آنان است و نه مکان تولدشان. همچنین به وضوح مشاهده می‌شود که مخالفان شیعه همان مخالفان ایران هستند، همان مخالفان دولت شیعی در عراق و مخالفان حزب الله لبنان که در نهایت عمل سیاسی آنان در تبلیغات اینترنتی دقیقاً مطابق با منافع و امنیت عربستان سعودی است.

نکتة دیگری که سخنران در خاتمه مباحث خود به آن پرداخت اهمیت فعالیتهای شبکه‌های ماهواره‌ای ضد شیعه در بروزرسانی سایتهای ضد تقریبی است. زیرا هر فیلم قابیلت تقسیم شدن به دهها «ویدئوکلیپ» (Video Clip) را دارد که کمک شایانی به تاسیس تلویزیون شخصی در اینترنت کرده است. ویدئوکلیپ پاره‌ای منتخب از یک فیلم است، که به انتخاب شخص از آن جدا می‌شود و می‌تواند معنایی مستقل از فیلم و حتی متفاوت از معنای اصلی‌اش به خود گیرد. ویژگی‌های بارز استفاده از ویدئوکلیپ عبارت‌اند از: کوتاه بودن فیلم. (صرف زمان کمتر برای تماشای فیلم) ، گلچین کردن (انتخاب اثرگذارترین بخشها) ، حجم پایین (قابلیت استفاده در وسایل مختلف پخش کننده)،  امکان دستکاری در فیلم (مانند ایجاد زیرنویس،  استفاده آسان در قالب وب ویدئو آنلاین مانند اشتراک در یوتیوب (YouTube)

جلسه با پرسشهای اساتید حاضر در جلسه و ارائة نظرات آنان و ارائه پاسخهای سخنران پایان یافت

 

دکتر مهدی گلشنی : بدون شک بهترین عامل برای تحکیم اخلاق، فرهنگ است

ادامه نوشته

يادي از استاد مجتبي مينوي - گذشت عمر در گلگشت کتابخانه‌ها - محمد شکراله زاده

ادامه نوشته

به مناسبت سومين سالگرد درگذشت آيت‌الله علامه سيدمرتضي عسكري  گفتگو با استاد سيدهادي خسروشاهي

ادامه نوشته

پيام آيت‌الله العظمي جوادي آملي به همايش بين‌المللي روز جهاني فلسفه

ادامه نوشته

گفتگو با دكتر مهدي گلشني  - علم زير چتر دين بخش دوم و پایانی - منيره پنج تني

دكتر مهدي گلشني

 

 

 

ادامه نوشته

گفتگو با دكتر مهدي گلشني - عـلم زيـر چـتر ديـن - بخش اول ـ منيره پنج تني

دكتر مهدي گلشني

ادامه نوشته

تاريخ را بايد از نو نوشت گفتگو با دکتر کريم مجتهدي/حميد كوزري

ادامه نوشته

دغدغه‌هاي فرهنگ - استاد دکتر مهدی گلشنی

 

موضوع اول اين مسئله است كه معيار پيشرفت علمي ما چيست؟ يكي از معيارهايي كه در ده سال اخير سخت مورد توجه قرار گرفته و همه چيز را تحت‌الشعاع قرار داده است، تعداد مقالات علمي  ...

ادامه مطلب را کلیک نمایید. ...

ادامه نوشته

به مناسبت سومين سالگرد درگذشت آيت‌الله علامه سيدمرتضي عسكري - گفتگو با استاد سيدهادي خسروشاهي

ادامه نوشته

نگاهي به سيره علمي و عملي آيت‌الله العظمي بروجردي(ره) بخش 1

ادامه نوشته

اگر واقعاً بدين نحو غرب را بشناسيم، ... گفتاری از استاد دکتر کریم مجتهدی

دكتر كريم مجتهديتجدد كاذب همان چيزي است كه ما غرب‌زدگي مي‌ناميم؛ يعني سطحي انديشي و ظاهرپرستي، يعني وقتي كه عقل خود را فقط به چشممان محدود مي‌داريم و صاحب نظر نيستيم؛ نه از عيوب خود خبر داريم و نه از محاسن احتمالي خود. باز تكرار مي‌كنم فقط موقعي كه سنت با تجدد و ايراث با ابداع و هويت با شخصيت و در واقع حافظه با اراده همراه مي‌شود، حتي اگر دوايي براي دردهاي خود پيدا نكنيم، حداقل امكان شناخت درست دردهاي خود را افشا مي‌نماييم، بلكه در مورد خود غرب و فرهنگ آن نيز به نحو موجه حق قضاوت به دست مي‌آوريم. در اين معضل اگر راه حلي قابل تصور باشد، باز تا حدودي همان خواهد بود كه فردوسي عليه‌الرحمه، هزار سال پيش سروده است: «توانا بوَد هر كه دانا بوَد!»

اگر واقعاً بدين نحو غرب را بشناسيم، نسبت بدان قدرت هم پيدا خواهيم كرد، به همان صورتي كه غربي‌ها در طول قرون متمادي با شناخت شرقي‌ها نسبت بدانها قدرت پيدا كرده‌اند. اگر روزي چنين شناختي در نزد ما پديد آيد، آنگاه نسبت به خودمان و ارزش معنوي و فرهنگي خودمان نيز آگاهي بهتري خواهيم يافت. البته از اين رهگذر به ناچار به كاستي‌ها و نقايس ـ چه از لحاظ اقتصادي و چه از لحاظ علمي و بهداشتي و حتي شايد از لحاظ فلسفي و غيره ـ پي‌خواهيم برد، ولي همين آگاهي با اراده‌اي كه براي بهبود كارها آن را همراهي خواهد كرد، موجب سربلندي ما خواهد بود. سربلند خواهيم بود براي اينكه آگاه و واقف خواهيم بود.

باتوجه به آنچه در حول و حوش تاريخ معاصر رخ مي‌دهد، اين سربلندي حق ماست. اگر خودمان اين همت را داشته باشيم كه وضع خودمان را با واقع‌بيني تشخيص دهيم، بدون اينكه مصادره به مطلوب بكنيم و بدون اينكه خداي ناخواسته از سادگي مردم خود سوءاستفاده بكنيم و واقعيت‌ها را با آنها در ميان نگذاريم، بلكه با تحليل دقيق شرايط و جستجوي امكانات واقعي آتي، بدون شك لياقت سربلندي را خواهيم يافت. به عنوان يك معلم فلسفه، به خود اجازه نمي‌دهم نااميد باشم؛ زيرا فقط منظور تأمل و جستجوي امكانات آتي است، كسي كه در جستجوي آينده است اصلاً نمي‌تواند نااميد باشد؛ از چيزي كه هنوز تحقق پيدا نكرده؛ نمي‌توان نااميد شد. جستجوي واقعي هميشه همراه اميد است. اگر اميد به نور نباشد، كسي در تاريكي به جستجو نمي‌پردازد.
 منبع: روزنامه اطلاعات دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 - 11 جمادی الاول1431 - 26آوریل2010 - شماره24734

سنت كاذب تجدد كاذب - در گفتگو با دكتر كريم مجتهدي

ادامه نوشته

دانلود بررسی نمایش خارجی بودن در تولیدات داخلی - مطالعه‌ای محدود به اسامی كفش‌های دست‌ساز در تهران

 

 جهت دانلود مقاله در قالب فايل PDF لینک زیر را كليك نماييد.

مقاله : بررسی نمایش خارجی بودن در تولیدات داخلی - مطالعه‌ای محدود به اسامی كفش‌های دست‌ساز در تهران

چرا علوم انساني در ايران غريب است؟ - دکتر مظفر نامدار

 

مقاله چرا علوم انسانی در ایران غریب است به قلم دکتر مظفر نامدار

دهه فجر گرامی باد

نجات كشور از غرب زدگى - گفتاری از مرحوم امام خمینی ره

و ما اگر بخواهيم واقعاً مملكتمان نجات پيدا كند، مقدّم بر همه اين است كه از اين غربزدگى نجات پيدا كنيم.

شما ملاحظه كنيد، حتى اسم خيابانهاى ما «روزولت «،» چرچيل»، چه! خوب چرا؟ براى اينكه ما براى خودمان شخصيتى قائل نيستيم؛ الّا شخصيت اروپايى بايد باشد. اصلًا مملكت ما تزيين بايد بشود به اسماء اينها! اين مسئله است. آنها همچو كردند مغز ما را و اين طور بار آوردند كه اگر بخواهيم يك چيزى بشويم، كتاب مى‏نويسيم، اولش هم اسم يكى از آنها بايد باشد تا كتابمان را بخرند!

جوانهاى ما بخواهند كتاب بخرند، اگر چنانچه به اسم ماركس باشد و لنين باشد، مشترى زياد است. اگر به اسم شيخ الرئيس باشد نه! با اينكه تمام اينها يك صفحه از كتب شيخ الرئيس را نمى‏توانند بفهمند! ولى مع ذلك چون شرقى است، از اين جهت.{ ... } ملّاصدرا را اسمش را نشنيده‏اند، ملّاصدرا اصلًا اسمش را نشنيدند، ملّاهاى ما را اسمش را نشنيدند، اما رجال آنها همه. كتابهاى ما را نمى‏دانند چه است، مى‏گويند «اسلامشناس»! «اسلامشناس»، ما اسلامشناسيم. اسلام را نمى‏دانند چيست تا اسلام شناس باشند! دو تا جنگ اسلام را مى‏دانند! دو سه تا جنگهايى كه واقع شده است. مگر اسلام جنگ است؟ مگر معارف اسلام جنگ است؟ از معارف اسلام بى‏اطلاع‏اند.

اسلام هم وقتى مى‏خواهند بشناسند، با حرفهاى اروپاييها مى‏شناسند. حرفهاى غربيها را مى‏آورند. فلان غربى اسلامشناس! اسلامى كه غربى‏ها براى ما معرفى مى‏كنند! اين براى اين است كه ما خودمان را باخته ايم در مقابل غرب، شرق خودش را باخته است. تا از اين باختگى بيرون نيايد، تا محتواى خودش را پيدا نكند، نمى‏تواند مستقل باشد.

                                                                          (صحيفه امام، ج‏9، ص: 378 – 389)

 

حفاظت از كودكان در فضای مجازی (رایانه ای)


فضای مجازی (رایانه ای) تكه های تقریباً نامحدود فرهنگ و یادگیری را ارائه می دهد و پرورشگاهی برای رشد و گسترش ذهن جوانان است. این فضا منبع دانش و محل تكامل ایده های تازه است و مانند منبعی وافر از سرگرمیهای شگفت انگیز در یك جهان مجازی است، جهانی كه شخص می تواند با سهولتی جادویی تقریباً هر چیزی را با فشار یك انگشت افسون كند. با وجود همه اینها، فضای مجازی، چالش های جدی را نیز خصوصاً برای كودكان و نوجوانان ایجاد كرده است. همانطور كه كودكان در جهان گسترده مشاركت می كنند چیزهایی را كه به این جهان ارسال شده مشاهده می كنند، وارد اتاق های گپ و گفت اینترنتی online می شوند، و یا به عضویت شبكه های اجتماعی در می آیند در معرض عناصر اجتماعی كه در جهان واقعی از آنها اجتناب می شود نیز قرار می گیرند.

 

 حفاظتonline از كودكان در محیط اینترنت نیازمند تلاش هماهنگ والدین، تولیدكنندگان، ارائه online حفاظت دهندگان خدمات و قانونگذاران است.اما برای عهده دار شدن موضوع امنیت، در حد امكان باید تصویر دقیقی از آنچه كه كودكان بطور online در اینترنت انجام می دهند و چگونگی نگاه ایشان به اینترنت را بدست آورد.

 

بر این اساس مجموعه مقالات زیر جهت کمک به والدین گرامی به منظور محافظت هرچه بیشتر از فرزندان در محیط اینترنت ارئه می شود.

 منبع

اگـر فلسـفه نبـود! - دکتر رضا داوری اردکانی

Prof. Reza Davari Ardakani
ادامه نوشته

آشنایی با اندیشه های دکتر سید حسین نصر

دكتر سيد حسين نصر
ادامه نوشته

زندگي از فيزيك‌ تا متافيزيك - گفتگو با: استاد دكتر مهدي گلشني

استاد دكتر مهدي گلشني
ادامه نوشته

معرفی کتاب - روان‌شناسي فرهنگ و تربيت از دکتر علی اکبر شعاری نژاد

 
خبرگزاري فارس: علي‌اكبر شعاري‌نژاد، واقعيت‌هاي فراموش شده روان‌شناختي تربيت و فرهنگ را در كتاب روان‌شناسي فرهنگ و تربيت، بررسي كرده است.
نويسنده در پيش‌گفتار كتاب از اهميت فرهنگ و تربيت سخن گفته است و چگونگي آموزش و پرورش را برابر چگونگي يك جامعه دانستند.
وي در جامعه متعالي، عشق، اعتماد، عدالت، اطمينان، تلاش، مشاركت، افتخار، هماهنگي، جرات، مدارا و تساهل و عطوفت اجتماعي را بين همگان ساري و جاري مي‌داند.
شعاري‌نژاد در ادامه مقدمه پس از تاكيد بر نقش موثر خانواده در رشد و گسترش فرهنگ متعالي، نقش پررنگ مدرسه برخوردار از فرهنگ سالم را در سلامت جامعه بررسي كرده است.
او در اين مقدمه آورده است: «چنان كه مدرسه سالم و پويا مهم‌ترين عامل تقويت و ترويج فرهنگ سالم خواهد بود، در جامعه سالم و زنده، فرهنگ آموزش و پرورش، سرچشمه و زيربناي پيشرفت‌هاي همه جانبه آن جامعته تلقي مي‌شوند كه با هم در حركتند.
همچنين، جامعه سالم گذشته‌اش را مي‌خواند اما در آن نمي‌ماند و خود را براي امروز و فردا آماده مي‌كند، چون مي‌داند و باور دارد كه روزگار نو، مسائل نو دارد و مسائل نو راه حل‌هاي نو مي‌خواهند»
كتاب روان‌شناسي فرهنگ و تربيت، 5 فصل دارد.
در فصل اول ماهيت آموزش و پرورش و فرهنگ بررسي مي‌شود.
فصل دوم به بررسي نقش آموزش و پرورش در فرهنگ عمومي اختصاص دارد.
نويسنده در فصل سوم به واقعيت‌هاي فراموش شده روان‌شناختي تربيت در آموزش و پرورش معاصر مي‌پردازد.
عنوان چهارم و پنجم كتاب هم به تربيت واقعيت‌هاي روان شناختي فراموش شده و واقعيت‌هاي روان شناختي در تربيت است.
اين كتاب را انتشارات امير كبير در 240 صفحه و هزار و 500 شماره‌گان با قيمت 4 هزار تومان منتشر كرده است.

زندگى و كلمه‏هاى آن - گفت‌گوبا : دكتر على‏اكبر شعارى‏نژاد/كريم فيضي ـ بخش دوم

ادامه نوشته

زندگى و كلمه‏هاى آن - گفت‌گوبا : دكتر على‏اكبر شعارى‏نژاد/كريم فيضي ـ بخش اول

ادامه نوشته

معرفی لینک های دانلود کتاب از دکتر سید حسین نصر

 Seyyed Hossein Nasr : Islam: Religion, History, and Civilization


224 Pages | PDF | HarperOne (2003-01-01 ) | ISBN: 0060507144 | 1,3Mb
The world's leading Islamicist offers a concise introduction to this rich and diverse tradition of 1.2 billion adherents.

RapidShare      FileFactory          easy-share


Seyyed Hossein Nasr "Islamic Philosophy from Its Origin to the Present: Philosophy in the Land of Prophecy"
State University of New York Press | 2006-05-19 | ISBN: 0791468003 | 380 pages | PDF | 1,4 MB

A comprehensive overview of the Islamic philosophical tradition.

RapidShare - MegaUpload - FileFactory

غم صیقل خداست٬خدایا ز ما مگیر

از غم جدا مشو که غنا می دهد به دل

اما چه غم غمی که خدا می دهد به دل

گریان فرشته ای که در سینه های تنگ

از اشک چشم نشو و نما می دهد به دل

تا عهد دوست خواست فراموش دل شدن

غم می رسد بوقت و وفا می دهد به دل

دل پیشواز ناله رود ارغنون نواز

نازم غمی که ساز و نوا می دهد به دل

این غم غبار یار و خود از ابر این غبار

سر می کشد چو ماه و صلا می دهد به دل

ای اشک شوق آیینه ام پاک کن ولی

زنگ غمم مبر که صفا می دهد به دل

غم صیقل خداست٬خدایا ز ما مگیر

این جوهر جلی که جلا می دهد به دل

تسلیم با رضای خدا باش  شهريار

وز غم جزع مکن که جزا می دهد به دل!

استاد دکتر مهدي گلشني: فعاليت علمي عين دينداري است.

 
 
ادامه مطلب را کلیک نمایید.
 
 
ادامه نوشته

دفاعيه رساله جهاني‌سازي و انديشة سياسي عرب به راهنمایی استاد آقای دکتر مهدی گلشنی

كاميار صداقت ثمرحسيني

  جلسة دفاعية رسالة دكتراي كاميار صداقت ثمرحسيني با عنوان «جهاني‌سازي و انديشة سياسي متفكران عرب ۱۹۸۹-۲۰۰۷م » راس ساعت 17 روز يك‌شنبه 11 مردادماه 1388 برابر با 10 شعبان  در سالن اجتماعات پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي برگزار گرديد. ....

 گزارش جلسه - اینجا را کلیک نمایید.

ادامه نوشته

شرق شناسي از ديدگاهِ روژه آرنالدز در گفتگو با احمد الشیخ - کامیار صداقت ثمرحسینی

روژه آرنالدز
ادامه نوشته

اهميت عمل - گفتاری از حضرت آیت الله جوادی آملی

 

 

 

 

 

ادامه نوشته

در سوربن مي گفتند اگر آلماني نمي دانيد فلسفه هايدگر نخوانيد - گفت وگو با دكتر كريم مجتهدي

 

 

 

 

ادامه نوشته

دین جوهره تمامی تمدن ها - گفتاری از حضرت آیت الله شیخ محمد علی تسخیری

معتقدم جوهره تمامي تمدن‌هايي كه امروز در جهان وجود دارند، از دين است و اگر ما مساله گفتگوي تمدنها را مطرح كرديم در حقيقت خود گفتگوي اديان است و ما اين ايده را قبول داريم.‌ ...  امروز مشكلاتي جهاني تنها از راه گفتگو قابل حل است. از سوي ديگر معتقديم كه منطق و دليل‌مان قوي است بر اين اساس مي‌توانيم در هر گفتگويي منطق صحيح را حاكم كنيم و مطالبي را كه داريم به طور مستدل عرضه كنيم.‌ ... بر اين اساس من معتقدم كه بايد مركزي براي هر دو جريان تشكيل شود و اين پيشنهاد را سابقاً به برخي مسئولين كشور هم ارائه كردم.‌ ...  در حقيقت اين حركت حركت دولتي نيست، بلكه حركتي فرهنگي است و اگر حوزه‌هاي علميه و دانشگاه‌ها دست به دست هم اين حركت را هدايت كنند، اين حركت مي‌تواند به آثار مثبت و زيادي بيانجامد.‌    
منبع

پديده با عظمت حيات - شادروان علا‌مه محمد تقي جعفري (ره)

ادامه نوشته

زندگي، زندگي است - گفتگو با دكتر فتح‌الله مجتبايي بخش 2

ادامه نوشته

زندگي، زندگي است - گفتگو با دكتر فتح‌الله مجتبايي

ادامه نوشته

حوزه فلسفي و عرفاني تهران - دکتر سید حسین نصر

ادامه نوشته

كيش مهر - مرحوم  علامه سيدمحمدحسين طباطبايي‌ ره

مرحوم علامه سيد محمد حسين طباطبايي صاحب تفسير الميزان
ادامه نوشته

قرآن جهاني مي‌انديشد و جهاني سخن مي‌گويد

 

حضرت آيت‌الله جوادي آملي در پيامي به همايش «قرآن و روابط بين‌الملل»:

ادامه نوشته

سيره استاد ما اديب - 3 دکتر شفیعی کدکنی

ادامه نوشته

سيره استاد ما اديب - 2 دکتر شفیعی کدکنی

ادامه نوشته

سيره استاد ما اديب - 1 دکتر شفیعی کدکنی

ادامه نوشته

يادنامه مرحوم اديب نيشابوري معروف به اديب ثاني (1396ـ 1315ق) - استاد محمدرضا حكيمي

ادامه نوشته

مقایسه نهج البلاغه با خطبه حضرت زهرا علیها السلام[۱] - آیت الله جوادی آملی

ادامه نوشته

دكتر كريم مجتهدي:مبادلات فرهنگي غرب در قرون وسطي، زمينه ساز استعمار بود

* شناخت غرب، غربي شدن نيست!
دكتر كريم مجتهدي در ادامه اين نشست به طرح ديدگاه هاي خود پرداخت و گفت: شناختن غرب، غربي شدن نيست. غرب شناسي خودشناسي است به اين معنا كه خودمان را در مقابل مان و در آينه  غرب  بينيم.
كريم مجتهدي با اشاره به بحث شناخت گفت: بحث ما در بررسي غرب بحث «شناخت» است. «شناخت» غربي ها از شرق و بالعكس، قصد و غرض مي خواهد، يعني ما بايد «قصد شناخت» داشته باشيم. اگر از اين لحاظ بخواهيم غرب را مورد بررسي قرار دهيم مي بايست به زمان تجديد حيات فرهنگي در غرب يعني حدود قرن 16 برگرديم.
مؤلف كتاب «فلسفه نقادي كانت» درادامه با اشاره به زمان مطرح شدن غرب شناسي و شرق شناسي گفت: غرب شناسي بعد از قرن 16 و با پيشرفت راههاي دريايي مطرح شد. اين اتفاقات البته جنبه هاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي هم داشت. اولين لغتنامه هاي فارسي انگليسي اواخر قرن 16 منتشر شد.
پيش از دكارت، گلستان سعدي و انوار سهيلي به اروپا شناسانده شده بود و بالزاك از هزار و يك شب تأثير پذيرفته بود. ويكتور هوگو هم به عطار و منطق الطير نظراتي داشته است اين اتفاقات تصادفي نيست.
مؤلف «فلسفه در قرون وسطي» ادامه داد: آنها وقتي مبلغان مسيحي را در دوران مغولها به ايران مي فرستند اطلاعات ايران را مي برند. اين اتفاقات يا مبادلات خواه اقتصادي تجاري، فرهنگي در حال آماده سازي براي استعمار بوده است. در آن روزگار مسأله اي تحت عنوان غرب مطرح نبوده است. در آن زمان مسأله دو صورت وجود داشته است از طرفي مسلمانان بوده اند و طرف ديگر مسيحيان، اما ما بدون اينكه بدانيم در زمان صفويه وارد جنگ عثماني مي شويم و اين جنگ خواه ناخواه ما را وارد جنگ اروپا مي كند.
مؤلف كتاب «فلسفه تاريخ» ادامه داد: ما هيچگاه كوشش نكرديم متوجه شويم با چه كساني رو به رو هستيم اما آ نها اين كار را كردند. ما اهميت سلاح و نظامي گري آن را فهميديم اما به ساير موارد توجهي نكرديم.
مولف «دكارت و فلسفه او» ضمن اشاره به زيربناهاي صنايع و فعاليت غرب تصريح كرد: ما براي فهميدن قدرت و صنايع غربي مي بايست زيربناي فكري آنها را بشناسيم. زيربناي فكري در عميق ترين صورت اش در فلسفه متبلور مي شود. غرب فقط صنايع، تكنولوژي، سينما و... نيست، غرب تفكرات و تفكر همان فلسفه است.
دكتر مجتهدي يك شكل از راهكار در مقابل اين جريان را حركت جمعي دانست و افزود: به نظر من هيچكس نمي تواند ادعا كند كه با چند مقاله و كتاب مسايل را حل كرده است. ما بايد دسته جمعي و همه با هم باشيم و همت و دقت عمومي كنيم تا به مرور بتوانيم انديشه را بارور كنيم.


نجات كشور از غرب زدگى گفتاری از مرحوم امام خمینی

و ما اگر بخواهيم واقعاً مملكتمان نجات پيدا كند، مقدّم بر همه اين است كه از اين غربزدگى نجات پيدا كنيم. شما ملاحظه كنيد، حتى اسم خيابانهاى ما «روزولت «،» چرچيل»، چه! خوب چرا؟ براى اينكه ما براى خودمان شخصيتى قائل نيستيم؛ الّا شخصيت اروپايى بايد باشد. اصلًا مملكت ما تزيين بايد بشود به اسماء اينها! اين مسئله است. آنها همچو كردند مغز ما را و اين طور بار آوردند كه اگر بخواهيم يك چيزى بشويم، كتاب مى‏نويسيم، اولش هم اسم يكى از آنها بايد باشد تا كتابمان را بخرند! جوانهاى ما بخواهند كتاب بخرند، اگر چنانچه به اسم ماركس باشد و لنين باشد، مشترى زياد است. اگر به اسم شيخ الرئيس باشد نه! با اينكه تمام اينها يك صفحه از كتب شيخ الرئيس را نمى‏توانند بفهمند! ولى مع ذلك چون شرقى است، از اين جهت.] ... [ملّاصدرا را اسمش را نشنيده‏اند، ملّاصدرا اصلًا اسمش را نشنيدند، ملّاهاى ما را اسمش را نشنيدند، اما رجال آنها همه. كتابهاى ما را نمى‏دانند چه است، مى‏گويند «اسلامشناس»! «اسلامشناس»، ما اسلامشناسيم. اسلام را نمى‏دانند چيست تا اسلام شناس باشند! دو تا جنگ اسلام را مى‏دانند! دو سه تا جنگهايى كه واقع شده است. مگر اسلام جنگ است؟ مگر معارف اسلام جنگ است؟ از معارف اسلام بى‏اطلاع‏اند. اسلام هم وقتى مى‏خواهند بشناسند، با حرفهاى اروپاييها مى‏شناسند. حرفهاى غربيها را مى‏آورند. فلان غربى اسلامشناس! اسلامى كه غربى‏ها براى ما معرفى مى‏كنند! اين براى اين است كه ما خودمان را باخته ايم در مقابل غرب، شرق خودش را باخته است. تا از اين باختگى بيرون نيايد، تا محتواى خودش را پيدا نكند، نمى‏تواند مستقل باشد.

 

                                                                                         (صحيفه امام، ج‏9، ص: 378 – 389)

 

دانلود صدها کتاب مرجع به زبان عربی

الحاجة إلى قوانين دولية لتحقيق احترام متبادل للأديان والأنبياء  - سيد حسين نصر

ادامه نوشته

جایی که حقیقت هست، تطبیق نیست - دكتر رضا داوري اردكاني

ادامه نوشته

دریافت نرم افزار

ادامه نوشته

دریافت برخی از فرهنگ ها و دایره المعارف های مفید

 

المعجم الموضوعي لآيات القران الكريم

كتاب التعريفات

المعجم المفصل في علم الصرف

المعجم الاسلامي

معجم أعلام المورد

مجموعة كتاب الأعلام

موسوعة المستشرقين(مرتبة على حروف المعجم)

معجم القراءات

معاجم على الموضوعات

المعجم الفلسفي

معجم الأخطاء الشائعة

معجم الأنساب و الأسرات الحاكمة في التاريخ الاسلامي

المعجم الجامع في تراجم العلماء وطلبة العلم المعاصرين.

معجم العلماء العرب - جزآن في مجلد واحد

المعجم المفصل في المذكروالمؤنث

سجل اسماء العرب

معجم ألقاب أرباب السلطان في الدول الإسلامية

 

دانلود کتاب - ادبیات عربی

نموذج لعقد محاماة - الأستاذ أيمن كمال السباعي

- تحميل: عقد محاماة (0.08MB)

معجم الأغلاط اللغوية - محمد العدناني

 تحميل: معجم الأغلاط اللغوية (0MB)

دليل تأهيل المترجمين الخاص بشركة طلال أبو غزالة للترجمة والتوزيع والنشر.

 - تحميل: دليل تأهيل المترجمين (0.98MB)

الرائد في الإملاء والصرف والنحو من خلال القرآن الكريم - طارق صلاح الدين بنداري

130 - تحميل: الرائد (1.19MB)

معجم علم النفس والتربية - مجمع اللغة العربية

- تحميل: معجم علم النفس والتربية (0MB)

معجم الحاسبات - الطبعة الثانية الموسعة - مجمع اللغة العربية

- تحميل: معجم الحاسبات (0MB)

هجرة النصوص: دراسات في الترجمة الأدبية والتبادل الثقافي - عبده عبود

- تحميل: في الترجمة الأدبية (0MB)

الجهود اللغوية في المصطلح العلمي الحديث - محمد علي الزركان

 - تحميل: المصطلح العلمي الحديث (0MB)

الترجمة في العصر العباسي: حنين بن اسحاق وأهميتها في الترجمة - مريم سلامة كار ونجيب غزاوي

 - تحميل: الترجمة في العصر العباسي (0MB)

الترجمة إلي العربية: قضايا وآراء - بشير العيسوي

 - تحميل: الترجمة إلي العربية (0MB)

أوضح الأساليب في الترجمة والتعريب - فيليب صايغ وجان عقل

 - تحميل: في الترجمة والتعريب (0MB)

قسم النحو والصرف بمكتبة المصطفى الإلكترونية

- تحميل: المصطفى - النحو والصرف (0MB)

قسم اللغة العربية بمكتبة المصطفى الإلكترونية

- تحميل: المصطفى - اللغة العربية (0MB)

قضيه التعريب في مصر - محمود حافظ

 - تحميل: قضيه التعريب (0MB)

صناعة الترجمة: من الفرنسية إلي العربية - جورج مدبك

- تحميل: الترجمة من الفرنسية (0MB)

دليل الطالب في الترجمة: قواعد وتمارين عربي فرنسي، فرنسي عربي - جان الديك

- تحميل: الترجمة من الفرنسية وإليها (0MB)

Certain Applications of Linguistics to Translation and Lexicography - Dr. Muhammad Al-Busairy

- تحميل: Applications of Linguistics to Translation and Lexicography (0MB)

A Sound Strategy toward Effective English - Arabic - English Translating - Dr. Gubara Abd Allah Mohammed Al-Hassan

 - تحميل: Effective English - Arabic - English Translating (0MB)

الإنشاء السهل - علي رضا

- تحميل: الإنشاء السهل (0MB)

الإنشاء الواضح - علي رضا

- تحميل: الإنشاء الواضح (0MB)

الإعراب الواضح: مع تطبيقات عروضية وبلاغية - بدر الدين حاضري

 تحميل: الإعراب الواضح (0MB)

التدريبات اللغوية في النحو والصرف والأخطاء الشائعة - مصطفي عبد العزيز السنجرجي

 - تحميل: التدريبات اللغوية (0MB)

منظومة الممدود والمقصور - شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد بن علي الهواري بن جابر الأندلسي وعلي حسين البواب

- تحميل: منظومة الممدود والمقصور (0MB)

شرح المقصور والممدود - ماجد حسن الذهبي ومحمد بن الحسن ابن دريد

- تحميل: شرح المقصور والممدود (0MB)

المدخل الصرفي: تطبيق وتدريب في النحو العربي - علي بهاء الدين بوخدود

- تحميل: المدخل الصرفي (0MB)

المدخل النحوي: تطبيق وتدريب في النحو العربي - علي بهاء الدين بوخدود

 - تحميل: المدخل النحوي (0MB)

مصطلح المعجمية العربية - أنطوان عبدو

 - تحميل: مصطلح المعجمية العربية (2.79MB)

الإملاء العربي: نشأته وقواعده ومفرداته وتمريناته - أحمد قبش

- تحميل: الإملاء العربي (0MB)

تصريف الأسماء والأفعال - فخر الدين قباوة

- تحميل: تصريف الأسماء والأفعال (0MB)

المورد النحوي: نماذج تطبيقية في الإعراب والصرف - فخر الدين قباوة

- تحميل: المورد النحوي (0MB)

 

 

ما گرفتار تظاهر به تفكريم. گفتاري از دكتر كريم مجتهدي

به عقيده استاد دكتر كريم مجتهدي يكي از آفت هاي آموزش فلسفي در ايران، به كار بردن اصطلاحات بيش از اندازه غربي است بدون اين كه بار معنايي آنها دريافت شود. دكتر كريم مجتهدي در گفت وگو با مهر پيرامون وضعيت فلسفه در ايران گفت: ما به نوعي گرفتار يك تظاهر به تفلسف و فكر كردن هستيم و حرف هاي دهن پركن فلسفي را ياد گرفته ايم و بدون كوچك ترين تامل و تحقيق آنها را به كار مي بريم و اين كار بيشتر به قصد مرعوب كردن مخاطب انجام مي گيرد.ما اكنون از كمال مطلوب فلسفه بسيار پائين تريم و اين امر نه فقط در فلسفه بلكه در كل نظام آموزش عالي وجود دارد و اين به خاطر اين است كه به تفكر اهميت داده نمي شود. در تمام رشته ها هدف، نتيجه آني و زودرس است اما در رشته هاي پايه و نظري نمي توان به دنبال يك نتيجه عملي سريع بود.
    آنچه كه اكنون در رشته فلسفه مشاهده مي شود، نه تنها وضعيت نامطلوب فلسفه را نشان مي دهد، بلكه حاكي از وضعيت خطرناك وضع كلي آموزش علوم نظري در ايران است. رواج اين انديشه منجر به يك نوع سطحي نگري در انديشه شده است كه دانشجويان به دنبال نتيجه آني هستند و اين امر اين انديشه را در اذهان ايجاد مي كند كه علم بدون عمل فايده ندارد. من با اين امر مشكلي ندارم، اما اگر علم بدون عمل امري بيهوده باشد، عمل بدون علم پديده اي خطرناك است. من نگران اين هستم كه چيزي كه اكنون شيوع پيدا كرده است، تبديل به عمل گرايي بدون خردورزي شود. يكي از كارهاي اصلي فلسفه همين است كه نظريه ها بررسي شوند و ارزش آنها پيدا شود و اصولاً لغت «تئوري» به معناي نظر داشتن و نظر دادن است اما اكنون يك نوع ترس از تفكر وجود دارد كه به صورت علني مطرح نمي شود و اين ترس از آنجا ناشي مي شود كه اعتماد به تفكر وجود ندارد. يعني ترس از يك نوع امر مبهم پيدا شده است. به نظر من مقوم اين ترس عدم خودباوري است.
    اين درست كه فلسفه هاي جديد غرب به راحتي نمي توانند در شرق جا بيفتند و هضم شوند، اما بايد به اين امر توجه كرد كه آيا با چشم پوشي از آن مي توانيم فرهنگ خود را حفظ كنيم از نظر من جواب كاملاً منفي است. اگر چشم خود را به خطر ببنديم، آن را خطرناك تر كرده ايم. اين كه ما فلسفه غرب را قبول كنيم يا رد كنيم، معنا ندارد چون فلسفه چيزي نيست كه بتوان آن را كاملاً پذيرفت يا رد كرد. اما فلسفه غرب تفكري است بسيار آموزنده كه علاوه بر اين كه ذهن ما را تقويت مي كند، كمك بسياري به شناخت بهتر ريشه هاي اصيل ما مي كند. كسي كه فلسفه بخواند، وسيع بين مي شود چراكه فلسفه كوششي است براي توسع عقل.
    دكتر مجتهدي در پاسخ به اين سؤال كه آيا ما فلسفه غرب را به درستي شناخته ايم گفت: جواب اين است كه خير. فلسفه در حد مطلوب تدريس نمي شود و اين نه كاملاً تقصير اساتيد است و نه كاملاً تقصير دانشجويان بلكه قسمت اعظم آن مشكلي است كه كل نظام آموزشي ما گرفتار آن است و براي تغيير اين وضعيت يك عزم جدي لازم است. من به آينده فرهنگ ايران كه فلسفه ستون اصلي آن است، بسيار اميدوارم و آينده فرهنگي ايران بسيار بهتر از اين خواهد شد كه ما اكنون فكر مي كنيم.
magiran.com > روزنامه ايران > شماره 3998 21/5/87 > صفحه 10 (فرهنگ و انديشه) > متن

فلسفه رسانه - گفتاری از دکتر کریم مجتهدی


 مهر: دكتر كريم مجتهدي، استاد فلسفه دانشگاه تهران درباب الزام هاي توجه فلسفي و نظري به رسانه گفت: طي ساليان اخير برخي از استادان فلسفه و نظريه پردازان ارتباطات در آمريكا و اروپا به مباحث نظري رسانه ها توجه كرده اند.

    اينان تئوري هايي را هم در اين باره عرضه كرده اند مانند اين كه تلويزيون يك ارائه كننده پيام نيست بلكه خود تلويزيون يك پيام است. دكتر مجتهدي افزود: طرح مباحث فلسفي رسانه قابل تامل و بررسي است اما من به جد معتقدم كه نبايد فلسفه را از ديگر مسائل فرهنگي جدا كرد فلسفه را بايد در مجموعه ديگر موضوعات جامعه و فرهنگ مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرد. وي با اشاره به اين نكته كه فلسفه مي بايست به صورت انحصاري عرضه نشود بلكه بايد جنبه هاي مختلف آن بررسي شود گفت: فلسفه رسانه از ابداعات و نوآوري هاي فرهنگ فلسفي ما نيست لذا طرح آن نبايد به صورت تصنعي در كشور ما ايجاد شود بلكه بايد نكات مختلف آن بحث و بررسي گردد. دكتر مجتهدي تاكيد كرد: طرح مباحث فلسفه رسانه نبايد به صورت اصل خودبنياد درآيد بلكه بايد مورد بحث و بررسي قرار گيرد. اگرچه برخي بر اين باورند كه مباحث فلسفي كه در غرب جريان دارد در ايران طرح شود و يا به عبارتي بومي شود مي تواند برخي از مسائل جاري را در جامعه حل كند در حالي كه اين گونه نيست و شكستي در عالم ارتباطات به وجود مي آيد. رسانه هاي ما در كشورمان به صورت اختلا طي هدايت مي شود و لذا بايد نگاه معرفتي هم داشته باشند اما به شرطي كه سطح فرهنگي را افزايش دهيم و از نگاه هاي ابزاري و وارداتي پرهيز كنيم. دكتر مجتهدي با تاكيد بر اين نكته كه من با طرح مباحث فلسفه رسانه موافقم گفت: انحصاري كردن فكر دشمن فكر است. لذا بايد انديشه هاي جديد را در ابتدا مورد بحث و بررسي قرار دهيم. 
    منبع : magiran.com > روزنامه اعتماد ملي > شماره 294 16/11/85 > صفحه 7 (انديشه) > متن

علـم و دين (قسمت اول)در ديدار با دكتر مهدي گلشني


ادامه نوشته

Science Alone Is Not Enough for Humanity- Mehdi Golshani

ادامه نوشته

Can Science Dispense with Religion?An interview of Reza Davari Ardakani

Prof. Reza Davari ArdakaniProf. Mehdi Golshani
ادامه نوشته

Causality in the Islamic Outlook and in Modern Physics - Mehdi Golshani

 
ادامه نوشته

علائق العلم والدین فی العالم المعاصر استاد دکتر مهدی گلشنی

ادامه نوشته

زندگي را از لب طاقچه عادت برداريم

ادامه نوشته

تحليلى بر رشد مقالات ايران در مجلات زير پوشش آى اس آى (ISI)

 

چه بايد كرد؟

تحليلى بر رشد مقالات ايران در مجلات زير پوشش آى اس آى (ISI)

دكتر مهدى گلشنى

دكتر اكبر حيدرى

 

ادامه نوشته

اساسي‌ترين مقدمهٴ پيروزي پيامبر اسلام( ص) ... گفتاری از آیت الله جوادی آملی

حضرت آيت الله جوادى آملى در سجده عبادت اساسي‌ترين مقدمهٴ پيروزي پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله و سلم) و ايجاد و گسترش حكومت اسلامي به دست آن حضرت، تصرف خدا در دل هاي مسلمانان و ايجاد محبت و الفت، ميانهٴ آنان بود كه از آنها پروانگاني ساخت كه گرداگرد وجود رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) هستي خويش را فدا كردند و پايه هاي امنيت و اقتدارِ حكومت اسلامي را هم عالمانه و هم عاشقانه، استحكام بخشيدند و البته اين گرايش و الفت قلبي ميان مسلمانان، تنها در حيطهٴ اراده و فرمان خدا بود و جز او هيچ موجودي اگرچه خاتم الانبياء(صلي الله عليه و آله و سلم)، حتي با هزينه كردن همهٴ ثروت هاي زمين، توان چنين كاري را ندارد؛ ”وألَّف بين قلوبهم لو أنفقت ما في الأرضِ جميعاً ما ألَّفت بين قلوبِهِم ولكنَّ اللّه ألَّف بينهم إنَّه عزيزٌ حكيمٌ“(1)


(1) سورهٴ انفال، آيهٴ 63.
مأخذ: (صورت و سيرت انسان در قرآن، ص 359)

دوران جاهلیت - کامیار صداقت ثمرحسینی

 
ادامه نوشته

عبرت از تاریخ تصویری از سر مومیایی فرعون مصر توت عنخ آمون

 
 
 

مستكبران، گاهى زرق و برق و جلوه‏هاى مادى را به رخ مردم مى‏كشند، همان‏گونه كه فرعون مى‏گفت: «أليس لى مُلك مصر وهذه الانهار تجرى من تحتى»

آيا حكومت مصر از آنِ من نيست؟ آيا نمى‏بينيد كه اين نهرها از زير كاخ من جارى است؟

جايگاه سنت از ديدگاه شيعه - استاد فقید علامه سيد مرتضى عسكرى ره

ادامه نوشته

اوضاع مسلمانان پيش از قيام حسينى - گفتاری از مرحوم علامه عسکری

ادامه نوشته

ای وای مادرم - بخشی از شاهکاری ادبی از مرحوم محمد حسین بهجت تبریزی (شهریار )

    

 در ایام پر سعادت ماه مبارک رمضان و عید سعید فطر از دعای خیر در حق والدین غفلت نکنیم .


 

 

 

بخشی از سروده زیبای " ای وای مادرم :

 

آهسته باز از بغل پله ها گذشت

در فکر آش و سبزی بیمار خویش بود

اما گرفته دور و برش هاله یی سیاه

او مرده است و باز پرستار حال ماست

در زندگی ما همه جا وول می خورد

هرکنج خانه صحنه ای از داستان اوست

در ختم خویش هم به سر کار خویش بود

بیچاره مادرم

 

انصاف می دهم که پدر رادمرد بود

با آن همه درآمد سرشارش از حلال ،

روزی که مرد روزی یکسال خود نداشت.

اما قطار های پر از زاد آخرت

وز پی هنوز قافله های دعای خیر ،

این مادر از چنان پدری یادگار بود

تنها نه مادر من و درماندگان خیل،

او یک چراغ روشن ایل و قبیله بود

خاموش شد دریغ.

 

او مُرد و در کنار پدر زیر خاک رفت

اقوامش آمدند پی سرسلامتی،

یک ختم هم گرفته شد و پُر بدک نبود

بسیار تسلیت که به ما عرضه داشتند

لطف شما زیاد!!

اما ندای قلب به گوشم همیشه گفت :

این حرفها برای تو مادر  نمی شود

 

پس این که بود ؟

دیشب لحاف رد شده بر روی من کشید !!

لیوان اب از بغل من کنار زد

در نصفه های شب ،

یک خواب سهمناک و پریدم به حال تب

نزدیکی های صبح

او باز زیر پای من اینجا نشسته بود.

آهسته با خدا

راز و نیاز داشت

نه ، او نمرده است.

 

آینده بود و قصه بی مادری من

ناگاه ضجه ای که به هم زد سکوت مرگ

من می دویدم از وسط قبرها برون

او بود و سر به ناله برآورده از مغاک

خود را به ضعف از پی من باز می کشید

دیوانه و رمیده ، دویدم به ایستگاه

خود را به هم فشرده خزیدم میان جمع،

ترسان ز پشت شیشه در آخرین نگاه

باز آن سفیدپوش و همان کوشش و تلاش

چشمان نیمه باز:

از من جدا مشو!!

 

می آمدیم و کله من گیج و منگ بود

انگار جیوه در دل من آب می کنند

پیچیده صحنه های زمین و زمان به هم

خاموش  و خوفناک همه می گریختند

می گشت آسمان که بکوبد به مغز من

دنیا به پیش چشم گنهکار من سیاه،

وز هر شکاف و رخنه ماشین غریو باد

یک ناله ضعیف هم از پی دوان دوان

می آمد و به مغز من آهسته می خلید:

تنها شدی پسر !!!

 

باز آمدم به خانه چه حالی ! نگفتنی

دیدم نشسته مثل همیشه کنار حوض

پیراهن پلید مرا باز شسته بود.

انگار خنده کرد ولی دل شکسته بود:

بُردی مرا به خاک سپردی و آمدی ؟

تنها نمی گذارمت ای بی نوا پسر

می خواستم به خنده در آیم به اشتباه

اما خیال بود.

ای وای مادرم.

 

تقویم تاریخ اسلام

ادامه نوشته

دريافت مجموعه مقالاتي در زمينه مسجد- PDF

ادامه مطلب را كليك نماييد.
ادامه نوشته

... نیچه به قدر كافي از وحشيگري هاي جديد و آينده نمي ترسيده است...

پرفسور جي . پي.  استرن J. P. Stern استاد آلماني در دانشگاه لندن: 

 

" ... به نظر نيچه گرفتاري در اين است كه اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم به احتمال قوي عصر انحطاط است، عصري است كه اين نيرو نمي تواند در آن تماماً متحقق شود. نيچه از بعضي جهات ، آينده بيني پيامبروار عجيبي داشت؛ ولي بعدها معلوم شد به قدر كافي از وحشيگري هاي جديد و آينده نمي ترسيده است. ..."

 

                                                                            بريان مگي: 1377، فلاسفه بزرگ، ص 397.

 

عاشقان، كشتگان معشوقند  بر نيايد ز كشتگان آواز. گفتاری از سعدي شيرازي

 

عاكفان كعبه جلالش به تقصير عبادت معترف؛ كه ما عَبَدناكَ حَقَّ عبادَتِك، و واصفان حِلية جمالش به تحير منسوب ؛ كه ما عَرَفناكَ حَقَّ مَعرِفَتِك

 

گر كسي وصف او ز من پرسد

بي دل از بي نشان چه گويد باز

عاشقان، كشتگان معشوقند

بر نيايد ز كشتگان آواز

شيخ مصلح الدين سعدي شيرازي

 

 

ميز گرد تقريب بين مذاهب اسلامى - سید هادی خسروشاهی

 
 
به منظور مطالعه کتاب " ادامه مطلب " را کلیک نمایید.
ادامه نوشته

ويل دورانت - براي غرب پذيرش اين حقيقت سخت است ...

 

 

 

براي ما كه در قالبهاي مسيحيت محدود شده ايم، دشوار است بتوانيم اين حقيقت را بپذيريم كه از قرن هشتم تا سيزدهم اسلام از جهات فرهنگي و سياسي و نظامي از اروپا برتر بوده است.

 

ويل و آريل دورانت تاريخ تمدن – اصلاح ديني ج6، ص 818 ج 6

ویژه نامه همایش پاسداشت حکیم هزاره ها (تابستان 86)

 

دریافت نسخه PDF از صفحه 1 الی 27
دریافت نسخهPDF از صفحه 28 الی54
دریافت نسخه PDF از صفحه 55 الی 80

 


 یادنامه همایش بین المللی بوعلی سینا (تابستان 86)
مشاهده نشریه
دریافت نسخه PDF

بیش از 240 مقاله در زمینه ابن سینا

ادامه نوشته

غم صیقل خداست خدا یا ز مامگیر  ....مرحوم استاد محمد حسین شهریار تبریزی

از غم جدا مشو که غنا می‌دهد به دل

اما چه غم غمی که خدا می‌دهد به دل

گریان فرشته‌ایست که در سینه‌های تنگ

از اشک چشم نشو و نما می‌دهد به دل

تا عهد دوست خواست فراموش دل شدن

غم می‌رسد به وقت و وفا می‌دهد به دل

دل پیشواز ناله رود ارغنون نواز

نازم غمی که ساز و نوا می‌دهد به دل

این غم غبار یار و خود از ابر این غبار

سر می‌کشد چو ماه و صلا می‌دهد به دل

ای اشک شوق آینه‌ام پاک کن ولی

زنگ غمم مبر که صفا می‌دهد به دل

غم صیقل خداست خدا یا ز مامگیر

این جوهر جلی که جلا می‌دهد به دل

قانع به استخوانم و از سایه تاجبخش

با همتی که بال هما می‌دهد به دل

تسلیم با قضا و قدر باش شهریار

وز غم جزع مکن که جزا می‌دهد به دل

....همه‌ را پشت‌ سر انداخت‌ مرا تنها برد

مِهر خوبان‌ دل‌ و دين‌ از همه‌ بي‌پروا برد 

رُخ‌ شَطرنج‌ نبرد آنچه‌ رخ‌ زيبا برد

مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله تعالی

تو مپندار كه‌ مجنون‌ سرِ خود مجنون‌ گشت

‌از سَمَك‌ تا به‌ سِماكش‌ كشش‌ ليلَي‌ برد

من‌ به‌ سرچشمۀ خورشيد نه‌ خود بردم‌ راه‌ 

ذرّه‌اي‌ بودم‌ و مِهر تو مرا بالا برد

من‌ خَسي‌ بی‌سر و پايم‌ كه‌ به‌ سيل‌ افتادم

او كه‌ ميرفت‌ مرا هم‌ به‌ دل‌ دريا برد

جام‌ صَهبا ز كجا بود مگر دست‌ كه‌ بود 

كه‌ درين‌ بزم‌ بگرديد و دل‌ شيدا برد

خم‌ ابروي‌ تو بود و كف‌ مينوي‌ تو بود

كه‌ بيك‌ جلوه‌ ز من‌ نام‌ و نشان‌ يكجا برد

خودت‌ آموختيم‌ مهر و خودت‌ سوختيم‌

با برافروخته‌ روئي‌ كه‌ قرار از ما برد

همه‌ ياران‌ به‌ سر راه‌ تو بوديم‌ ولي 

‌خم‌ ابروت‌ مرا ديد و ز من‌ يَغما برد

همه‌ دل‌ باخته‌ بوديم‌ و هراسان‌ كه‌ غمت‌

 همه‌ را پشت‌ سر انداخت‌ مرا تنها برد

 

مروری بر مطالب وبلاگ هزار و 1 نکته

  کامیار صداقت ثمرحسینی 


روش تحقيق:

مقدمه: مدخلي براي تحقيق

علم و روش علمی

پژوهش علمي و انواع آن

قواعدي در روش شناسي علمي ـ مطالعات علوم اسلامي

انتخاب موضوع پژوهش

پرسش تحقيق :

فرضيه ي تحقيق – در حوزه ي مطالعات علوم اسلامي:

تعریف اصطلاحات و واژگان یک نوشتار علمی

نحوه ي طراحي طرح تحقيق

چگونه ببينيم؟

چگونه گفتگو نماييم؟

چگونه بخوانيم و بنويسيم

ساختار يك استدلال علمي:

روش نگارش مقالات علمي


ابن خلدون:

ضرورت اصطلاح شناسي علم عمران ابن خلدون/ بخش2 (فرهنگ اصطلاحات)

مدخلي براي مقدّمه

مفهوم ملكه در انديشه ي ابن خلدون

انديشه ي سياسي ابن خلدون

شهر و دولت در اسلام مطالعه ي ديدگاه ماوردي و ابن خلدون

پرسشي از مقدمه ي ابن خلدون

ابن خلدون ـ دوران نويني در تفسير تاريخ

علم عمران ـ موضوع و روش

ابن خلدون و قوانين انديشه

( گردآوري ) « فرهنگ اصطلاحات علم عمران ابن خلدون » ـ مشاهده ی متن 1    مشاهده ی متن 2

 


جامعه شناسی و نظریه اجتماعی:

جامعه شناسی چیست؟

مفهوم گروه اجتماعی

جايگاه ميراث فكري جهان اسلام در ساخت نظريه ي اجتماعي

پنج مشكل بنيادين در تفكر راهبردي ( راهبرد به جهت پيشرفت جامعه )


 مطالعات تاریخی – حوزه اندلس 

نهضت علمي در اندلس  

 نقش نوآوري هاي برجسته ي دانشمندان اندلس در تجديد حيلت فرهنگي اروپا / ترجمه بخش اول     بخش دوم  

شكل گيري تاريخ نگاري عربي در اندلس / ترجمه 

 بخش اول    بخش دوم 

 جنبش مقاومت عربي اسلامي در اندلس پس از سقوط غرناطه / ترجمه 

 بخش اول    بخش دوم    مشاهده متن كتاب در سايت روزنامه كيهان

 


اندیشه

نقش منطق ارسطويي بر تكوين علم نحو عربي

منطق ارسطويي در اسلام

« فلسفه ي سياسي چيست؟ » ـ دكتر عبدالرحمن بدوي    مشاهده ی متن مقاله 

 


 

 نكته ها

نقدي بر همايش ابن‌خلدون و دنياي معاصر

در پژوهش علمی نبايد جز بر مدار حق گرديد.

سخن بلند محمد بن علي بن طباطبا ( ابن طقطقي )

قاعده ي پرهيز از ابهام و تعقيد در انجام پژوهش

اهميت مشاهده در متون اسلامي

محورهاي اساسي در شناخت انديشه ها

به ياد مرحوم آيت الله حاج شيخ ذبيح الله ذبيحي قوچاني رحمة الله عليه

متني از ابن خلدون - در اهميت آگاهي ديني براي مردمان يك جامعه  

ضرورت اصطلاح شناسي در علوم انساني

چكيده ي يك مقاله

هر ملتي در غياب ميراث انديشه ي بومي خويش، در ذيل ميراث فكري ديگر ملل قرار مي گيرد

نكته اي در خصوص روانشناسي سياسي

تاملی بر عمليات رواني ميرزا ملكم خان ناظم الدوله

در زمينه ي اهميت ارتباط صحيح آن با پيشينه ي فرهنگي خويش

جوابي كه در نتيجه ي تفكر خود شما بدست نيامده باشد، بي ارزش است

بحثی مهم پیرامون علم: وثاقت دلالت. شرافت علم

پرسشي پيرامون تحليل رايج از سنت و تجدد

تحليل محمد بن يوسف العامري از مساله ي الفت اجتماعی:

فرازي بلند از انسجام جوامع در بيان ابن خلدون

نياز جامعه به برقراري عدل

طبقه بندي نيازها در متون جهان اسلام

تشبيه لطيف مردمان يك جامعه به برادراني از پدري واحد:

نياز انسان ها و شكل گيري جامعه

پدران غربي علم سياست ؟

تحليل دخالت « خويشان » وزيران در امور مملكت از نگاه قابوس نامه

مواردي كه منجر به موفقيت يك مقاله مي گردند،

نقد علمي و ضرورت توجه به نظريه هاي رقيب

نکته ای قابل توجه از یک جامعه شناس غربی 

     طبقه بندي صنايع از ديدگاه ابن ازرق: 

 احساس حقارت در ميان كساني كه از ميراث فكري تمدن خويش بيگانه اند   

 چند شغله بودن حاكمان از ديدگاه فارابي و خواجه نظام الملك  

 وجود رابطه اي بين بي عدالتي و فروپاشي حكومت


مطالبی در وبلاگ تاریخ و تحقیق:

جهاني شدن و طبيعت شناسي نوين ـ چه بايد كرد؟

اصطلاحات علم عمران ابن خلدون

تاملی بر منابع درسی دانشگاهی کشور در حوزه ی علوم انسانی

در آرزوي پرواز ـ درسي تاريخي در توليد علم در ايران

 
 

 

 

بيش از 1600 اسلايد ناياب

 

تاريخچه فرقه مرجئه دكترمحمدجوادمشكور

 

 

ادامه نوشته

کتاب در حوزه سیاست شرعی ( عربی )

  السياسة الشرعية في إصلاح الراعي والرعية

  الأحكام السلطانية

 

 

دل‌ اعتمادش‌ به‌ نوشتن‌ است‌

 

و چون‌ نوبت‌ امامت‌ به‌ امام‌ صادق‌ رسيد مردم‌ را بر تدوين‌ علم‌ برانگيخت‌ و تشويق‌ و ترغيبي‌ بليغ‌ نمود، موضوع‌ آن‌ علم‌ هر چه‌ بوده‌ باشد: ديني‌ يا دنيوي‌. فقه‌ عبادات‌ يا معاملات‌ يا علوم‌ تطبيقيّه‌؛ و پيوسته‌ مي‌فرمود:

             الْقَلْبُ يَتَّكِلُ عَلَي‌ الْكِتَابَةِ. «دل‌ اعتمادش‌ به‌ نوشتن‌ است‌.»

 

و خود آن‌ امام‌ علوم‌ را بر تلاميذش‌ املاء مي‌كرد، و براي‌ آنان‌ دوات‌ و كاغذ مي‌ آورد و مي‌فرمود: 

 

                                      اُكْتُبُوا فَإنَّكُمْ لَاتَحْفَظُونَ حَتَّي‌ تَكْتُبُوا.

 

«بنويسيد، به‌ علّت‌ آنكه‌ شما حفظ‌ نمي‌گرديد مگر زماني‌ كه‌ بنويسيد.»  منبع

 

مطالبی درباره مارتین هایدگر

ادامه نوشته

روش‌ علمي‌ مرحوم علامه طباطبایی در بیان مرحوم آیت الله حسینی طهرانی

 مرحوم علامه سيد محمد حسين طباطبايي رحمه الله

استاد، مردي‌ متفكّر و در تفكّر عميق‌ بودند. هيچگاه‌ از مطلبي‌ به‌ آساني‌ عبور نمي‌كردند؛ و تا بعمق‌ مطلب‌ نمي‌رسيدند و اطراف‌ و جوانب‌ آنرا كاوش‌ نمي‌نمودند دست‌ بر نمي‌داشتند.

در بسياري‌ از مواقع‌ كه‌ يك‌ سؤال‌ بسيط‌ و ساده‌اي‌ از ايشان‌ مي‌شد، در يك‌ مسألۀ فلسفي‌ و يا تفسيري‌ و يا روائي‌، و ممكن‌ بود با چند كلمه‌ جواب‌، فوري‌ پاسخ‌ داده‌ شده‌ و مطلب‌ تمام‌ شود؛ ايشان‌ قدري‌ ساكت‌ مي‌ماندند و پس‌ از آن‌ چنان‌ اطراف‌ و جوانب‌ و احتمالات‌ و مواضع‌ ردّ و قبول‌ را بررسي‌ و بحث‌ مي‌نمودند كه‌ حكم‌ يك‌ درسي‌ را پيدا مي‌كرد. 

در مباحث‌ فلسفي‌ از دائرۀ برهان‌ خارج‌ نمي‌شدند؛ و مواضع‌ مغالطه‌ و جدال‌ و خطابه‌ و شعر را خوب‌ از قياسات‌ برهانيّه‌ جدا مي‌كردند، و تا مسأله‌ به‌ اوّليّات‌ و نظائرها منتهي‌ نمي‌شد دست‌ بر نمي‌داشتند. و هيچگاه‌ مسائل‌ فلسفي‌ را با مسائل‌ شهودي‌ و عرفاني‌ و ذوقي‌ خلط‌ نمي‌نمودند؛ در مسائل‌ فلسفي‌ ـ در موقع‌ تدريس‌ ـ يك‌ سخن‌ از مسائل‌ شهودي‌ داخل‌ نميشد؛ و در اين‌ جهت‌ با صدرالمتألّهين‌ و حكيم‌ سبزواري‌ في‌الجمله‌ متفاوت‌ بودند.

بسيار دوست‌ داشتند كه‌ در هر رشته‌ از علوم‌، بحث‌ از مسائل‌ همان‌ علم‌ شود؛ و از موضوعات‌ و احكام‌ همان‌ علم‌ بحث‌ و گفتگو شود؛ و علوم‌ با يكديگر درهم‌ و برهم‌ نگردند. و بسيار رنج‌ مي‌بردند از كسانيكه‌ فلسفه‌ و تفسير و اخبار را با هم‌ خلط‌ مي‌كنند؛ و چون‌ برهان‌ دستي‌ از آنها نمي‌گيرد و در مسأله‌ در مي‌مانند به‌ روايات‌ و تفسير متوسّل‌ مي‌شوند و با استشهاد به‌ آنها مي‌خواهند برهان‌ خود را تمام‌ كنند.

از مرحوم‌ ملاّ محسن‌ فيض‌ كاشاني‌ بسيار تمجيد مي‌كردند و مي‌فرمودند: اين‌ مرد جامع‌ علوم‌ است‌ و بجامعيّت‌ او در عالم‌ اسلام‌ كمتر كسي‌ را سراغ‌ داريم‌؛ و ملاحظه‌ مي‌شود كه‌ در علوم‌ مستقلاّ وارد شده‌، و علوم‌ را با هم‌ خلط‌ و مزج‌ نكرده‌ است‌.

در تفسير « صافي‌ » و « أصفي » و « مُصفَّي‌ » كه‌ روش‌ تفسير روائي‌ را دارد، ابداً وارد مسائل‌ فلسفي‌ و عرفاني‌ و شهودي‌ نمي‌گردد. در اخبار، كسيكه‌ كتاب‌ « وافي » او را مطالعه‌ كند مي‌بيند يك‌ اخباري‌ صرف‌ است‌ و گوئي‌ اصلاً فلسفه‌ نخوانده‌ است‌. در كتاب‌هاي‌ عرفاني‌ و ذوقي‌ نيز از همان‌ روش‌ تجاوز نمي‌كند، و از موضوع‌ خارج‌ نمي‌شود؛ با اينكه‌ در فلسفه‌ استاد و از مبرّزان‌ شاگردان‌ صدرالمتألّهين‌ بوده‌ است‌.منبع

فلسفه به جامعه راه پيدا کند

 آيت‌الله جوادي آملي:

فلسفه به جامعه راه پيدا کند

«پروانه‌ و بلبل‌»از اشعار نغز و آبدار علامه طباطبايي رحمه الله  كه‌ در بازگشت‌ از تبريز سروده‌اند

از دلِ آنروز كه‌ من‌ زاده‌ام

داغ‌ بدل‌ بوده‌ و دل‌ داده‌ام‌مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله تعالی

تا به‌ ره‌ افتاده‌ام‌ از كودكي‌

هيچ‌ نياسوده‌ دلم‌ اندكي‌

شهر و ده‌ و سينۀ دريا و كوه ‌

 گشتم‌ و بگذشتم‌ ودل‌ در ستوه‌

رحل‌ بهر جاي‌ كه‌ مي‌افكنم

 روز دگر خيمۀ خود مي‌كَنم‌

شاهد مقصود نديدم‌ دمي

‌ هيچ‌ نديدم‌ خوشي‌ و خرّمي‌

چرخ‌ نگرديد بكامم‌ دمي

 ‌قرعه‌ نيفتاد بنامم‌ دَمي‌

از كف‌ و از كاسۀ گردون‌ دون

‌ برده‌ام‌ و ريخته‌ام‌ اشك‌ و خون‌

من‌ كه‌ نبودم‌ به‌ رهش‌ خار راه‌  

 كوشش‌ وي‌ را ننمودم‌ تباه‌

جرم‌ من‌ اينست‌ كه‌ آزاده‌ام 

 ‌ وز رقمِ تيره‌ دلي‌، ساده‌ام‌

دوش‌ بياد دل‌ ويران‌ شدم‌  

چون‌ خط‌ ايّام‌ پريشان‌ شدم‌

عاقبتم‌ سينۀ غم‌ تنگ‌ شد  

 پاي‌ شكيبائي‌ من‌ لنگ‌ شد

شمع‌ بدستي‌ و بدست‌ دگر 

 ساغر و مينا، شدم‌ از در بدر

نيم‌ شب‌ از خانه‌ گريزان‌ شدم‌ 

 گاهِ سحر سوي‌ گلستان‌ شدم‌

گاهِ بهار و شب‌ مهتاب‌ بود  

خرگه‌ گُل‌ بود و لب‌ آب‌ بود

جشن‌ بُد و شيوۀ سرو و سمن‌ 

كرده‌ پر از غلغله‌ صحن‌ چمن‌

بر سر هر بوته‌ گلي‌، گل‌ زدند 

 پاي‌ سمن‌ زيور سنبل‌ زدند

نغزْ نسيمي‌ كه‌ ز خاور وزد 

خود لب‌ گل‌، گل‌ لب‌ نسرين‌ گزد

رقص‌ كنان‌ نسترن‌ و ياسمن 

 ‌ چنگ‌ زنان‌، چنگ‌ زنان‌ چمن‌

تازه‌ عروسان‌ چمن‌ گرم‌ ناز 

 پرده‌ در افتاده‌ برون‌ جسته‌ راز

مرغ‌ سحر هر چه‌ به‌ دل‌ راز داشت‌ 

 چون‌ نيِ بی‌خويش‌ در آواز داشت‌

ما بغُنوديم‌ بيك‌ كُنج‌ باغ‌ 

 من‌ خودم‌ و شيشه‌ و جام‌ و چراغ‌

ليك‌ دلم‌ چون‌ خم‌ مي‌ جوش‌ داشت

 ‌ شاهد اندوه‌ در آغوش‌ داشت‌

بسته‌ لب‌ و ديده‌ و گوش‌ از جهان 

 ‌ گرمْ سر از تابش‌ سوز نهان‌

چشم‌ و لبي‌ را كه‌ ز غم‌ بسته‌ بود 

 گريه‌ گهي‌ خنده‌ گهي‌ مي‌گشود

ديدم‌ و پروانه‌ به‌ گرد چراغ‌ 

گردد و بزمي‌ است‌ دگر سوي‌ باغ‌

ليك‌ سراسر همه‌ خاموشي‌ است‌

جلوه‌ گه‌ راز، فراموشي‌ است‌

در دو سر باغ‌ دو تا جان‌ فروش 

اين‌ بطواف‌ آمده‌ آن‌ در خروش‌

عالم‌ پروانه‌ همه‌ راز بود 

عالم‌ بلبل‌ همه‌ آواز بود

گفت‌ به‌ پروانۀ خامش‌، هَزار 

هان‌ تو هم‌ از سينه‌ نوائي‌ بيار

با دل‌ پر سوز ترا تب‌ سزاست‌

 در جلوي‌ ناز نيازت‌ رواست‌

گفت‌ به‌ مرغ‌ سحر آرام‌ شو 

بستۀ دامي‌، برو و رام‌ شو

راستي‌ ار عاشق‌ دل‌ رفته‌اي 

 اين‌ همه‌ از بهر چه‌ آشفته‌اي‌

گفت‌ مرا يار بدينسان‌ كند

بی‌خود و بي‌تاب‌ و پريشان‌ كند

گفت‌ بگو زنده‌ چرا مانده‌اي

تخم‌ وفا گر به‌ دل‌ افشانده‌اي‌

صاعقۀ عشق‌ به‌ هر جا فتاد 

نام‌ و نشان‌ سوخته‌ بر باد داد

يا به‌ دل‌ انديشۀ جانان‌ ميار 

يا به‌ زبان‌ نام‌ دل‌ و جان‌ ميار

پيش‌ نياور سخن‌ گنج‌ را

ور نه‌ فراموش‌ نما رنج‌ را

فارغ‌ ازين‌ پند چو پروانه‌ گشت

از دل‌ و جان‌ بيخود و بيگانه‌ گشت‌

خويش‌ بر آتش‌ زد و خاموش‌ شد 

رخت‌ برون‌ بُرد وفراموش‌ شد

 منبع

نکات قابل توجهی از یک گزارش :  لذت دانش آموز بودن در ژاپن

 

هيچگاه یک جوان دبیرستانی در حال رانندگی دیده نمی شود. آنها به طور معمول مسافت خانه تا مدرسه را با دوچرخه یا پیاده می روند. گاهی وقتها از اتوبوس و قطار هم استفاده می کنند و چندین بار مسیر خود را تغییر می دهند. اصلا جای تعجب نیست که یک دانش آموز ژاپنی برای رسیدن به مدرسه خود 2 تا 3 ساعت در راه باشد. آنها در تمام طول راه از قوانین مدرسه ای که در آن درس می خوانند پیروی می کنند. به عنوان مثال خوردن آدامس و پفک ، خواندن کتاب هنگام راه رفتن و هر چیز دیگری که شهرت و اعتبار مدرسه شان را زیر سوال ببرد، ممنوع است.

بیشتر جوانان ژاپنی که با قطار و اتوبوس به دبیرستان های خود می روند موظفند چنانچه مسافری سوار شود از جایشان بلند شوند و صندلی خود را به او بدهند. در این کشور معلم و استاد در کلاس ریاست می کنند و هر چه بگویند باید اجرا شود  .

 

.... برخی از منتقدان از فشار شدیدی که مدارس ژاپن به دانش آموزان وارد می کنند، انتقاد می کنند. ... تغذیه در مدارس این کشور براساس قانون تغذیه مدارس انجام می شود و دانش آموزان به درست غذا خوردن ، عادت می کنند و آداب لازم را هنگام غذا خوردن می آموزند. در بیشتر مدارس ابتدایی ، دوره اول و دوم دبیرستان ساعتی را برای غذا خوردن دانش آموزان اختصاص داده اند. در مدارس ژاپن هر گروه طبق برنامه از پیش تعیین شده به آشپزخانه می رود و مسوولیت توزیع غذا میان همه دانش آموزان را به عهده می گیرد. پس از تقسیم غذا میان دیگر گروهها، آن گروه نیز غذای خودشان را در کلاس درس و پشت همان میزها می خورند. هدف از این کار تقویت عادات اجتماعی و درونی کردن آنها در دانش آموزان است. هنگام غذا خوردن ، دانش آموزان از طریق تلویزیون هایی که در هر کلاسی وجود دارد به استودیوی خبر مدرسه متصل است ، از اخبار مدرسه مطلع می شوند یا فیلمهای پخش شده را نگاه می کنند. زنگ نظافتی هم هست که همه دانش آموزان ، محیط کلاس و مدرسه را تمیز می کنند و همگی باهم مسواک می زنند. دانش آموزان ژاپنی پس از پایان کلاس های درس ، مدرسه را کاملا تمیز می کنند. اشوچی یا همان تمیز کردن مدرسه ، شامل جارو کردن کلاسها و راهروها، تمیز کردن سطل های زباله ، تمیز کردن تخته ها و دیگر قسمتهای مدرسه است. در مدارس ژاپن ، پست نظافتچی وجود ندارد. 

.... برخی از دانش آموزان ژاپنی که وضع والدین آنها خوب است آنها را برای تحصیل به خارج از کشور می فرستند؛ ولی پسران باهوش معمولا به دانشگاه ها و مدارس ژاپنی می روند و از این طریق اعتبار بیشتری به دست می آورند. ....

 

برای مطالعه متن کامل گزارش اینجا را کلیک نمایید.

امنيت تكويني حرم الهي ( حضرت آيت الله جوادي آملي )

سرزمين مكه به ظاهر بايد فاقد امنيت باشد؛ زيرا از يك‌سو خويِ مردم حجاز تجاوزگري و غارتگري بود و از سوي ديگر از علم، فرهنگ، كشاورزي، دامداري و صنعت بي‌بهره بودند و اصولا‌ً مردمِ بي‌فرهنگِ گرسنه، غارتگر مي‌شوند، ولي با اين همه، خداوند مي‌فرمايد: ما مكه را هم محلّ امن قرار داديم و هم با‌بركت: "أو‌لم نمكّن لهم حرماً امناً يُجبي إليه ثمرات كل شيءٍ رزقاً من لَدُنّا"1.
خداوند كعبه را محل امن و ميعادگاه مردم قرار داد: "وإذ جعلنا البيت مثابةً للنّاس وأمناً"2 و سپس به سبب شرافت و حرمت كعبه، مكه را "بلد امين"3 و حرم را "مأمون" و مكه را "مصون" خواند: "أو‌لم يروْا أنّا جعلنا حرماً امناً ويتخطَّف النّاس من حولهم"4. چنانكه در روايت است كه خداوند حَرَم را بر اثر حُرمت مسجد، تحريم كرد: "حرّم الحرم لعلّة المسجد"5.
امام صادق‌(عليه السلام) درباره‌ي‌ امنيت حرم فرمود:
هر كس به حرم پناه بَرد در امان است و هر گنهكاري داخل كعبه شود و بدان پناه ببرد، از خشم خدا در امان است و هر حيواني كه وارد حرم شود از هر گونه تهديد يا آزاري در امان است، تا زماني كه از حرم بيرون رود: "من دخل الحرم من الناس مستجيراً به فهو آمن، ومن دخل البيت مستجيراً به من المذنبين فهو آمن من سخط الله، ومن دخل الحرم من الوحش والسباع والطير فهو آمن من أن يهاج أو يؤذى حتي يخرج من الحرم"6.
اين تأمين خدايي در واقع پاسخي است به
دعاي باني كعبه، ابراهيم خليل‌(عليه السلام) كه عرض كرد: "ربِّ اجعل هذا بلداً امناً"7 و نيز گفت: "ربِّ اجعل هذا البلد امنا"8. همچنين خداوند فرمود: هر كس بدان داخل شود در امان است: "ومن دخله كان امناً"9


1 ـ سوره‌ي‌ قصص، آيه‌ي‌ 57.
2 ـ سوره‌ي‌ بقره، آيه‌ي‌ 125.
3 ـ سوره‌ي‌ تين، آيه‌ي‌ 3.
4 ـ سوره‌ي‌ عنكبوت، آيه‌ي‌ 67.
5 ـ وسائل الشيعه، ج 9، ص 336.
6 ـ همان، ص 339.
7 ـ سوره‌ي‌ بقره، آيه‌ي‌ 126.
8 ـ سوره‌ي‌ ابراهيم، آيه‌ي‌ 35.
9 ـ سوره‌ي‌ آل عمران، آيه‌ي‌ 97.

مساله نظم را به اولادمان یاد بدهیم

 

 

....شما بیایید به خاطر حسین { علیه السلام } و به خاطر این عظمتی که به بشریت داده است، مساله نظم را به اولادمان یاد بدهیم. ما کتک بی نظمی را زیاد خورده ایم. ... ما با داشتن فلسفه خوب زندگی، اما با بی نظمی زندگی ، از زندگی لذت نمی بریم. عده ای به علت نظم زندگی، با این که زندگی شان فلسفه ندارد ، لذت می برند و کار می کنند . این { بی نظمی } درد ماست. انشاء الله امیدواریم جوانان ما به این مساله خیلی اهمیت بدهند. ...

در محضر حکیم مجموعه پرسش ها و پاسخ ها – ص 135 – 136.

موضوعات دانشنامه جهان اسلام - با قابلیت دسترسی به مقالات مربوطه

کمی تامل

 
صائب تبریزی
 
دنیا به اهل خویش ترحم نمی کند
آتش امان نمی دهد آتش پرست را
 
************************
حزین لاهیجی
 
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
 
************************
نجات اصفهانی
 
رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد
ما به قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم.
 
************************