کامیار صداقت ثمرحسینی، استاد تاریخ اسلام در گفتگوی تفصیلی با «نسیم»: پدر ملک عبدالله پادشاه کنونی عر

 

 

 منبع خبرگزاری نسیم: كد خبر : 588414

 وب گاه دکتر صداقت

 

به گزارش خبرنگار «نسیم»، امروز 8 شوال المعظم است روزی که برخی با هتک حرمت به بقاع متبرکه ائمه بقیع و تخریب بارگاه ملکوتی ایشان نه تنها قلب رسول الله را مکدر کرده که شیعیان را تا قیام قیامت عزادار این اقدام کردند. به همین بهانه پای صحبت دکتر کامیار صداقت ثمر حسینی، عضو هیأت علمی و استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نشستیم تا به ریشه یابی ابعاد مختلف این اقدام ناگوار پرداخته ایم.

* تخریب بقاع بقیع در چه سالی و توسط چه کسانی و با چه انگیزه ای صورت گرفت؟

- سیطره آل سعود بر حجاز در سه دورة تاریخی محقق شد. دوران اول دوران تأسیس دولت آل سعود توسط محمدبن سعود است که با پیمان معروف او با محمد بن عبدالوهاب روی داد. این اولین نقطة تاریخی است که پیروان سلفیه از پشتیبانی سیاسی محکمی جهت اشاعة عقاید خود برخوردار شدند. در این دوران سعودی‌ها یکبار حجاز را مورد تاخت‌و‌تاز خود قرار دادند و به تخریب مشاهد و قبور بزرگان اسلام پرداختند که شرح مظالم آن‌ در کتب تاریخی موجود است. در آن زمان حکومت عثمانی، محمدعلی پاشا والی مصر را مأمور سرکوب وهابی‌های سعودی کرد و آزادسازی حرمین در این دوران یکبار در سال 1226 قمری توسط فرزند محمدعلی به نام طوسون پاشا و یکبار دیگر در سال 1232 قمری توسط دیگر فرزندش به نام ابراهیم پاشا رخ داد. 

دوران دوم حکومت آل سعود که از آن با عنوان دوران میانه یاد می‌شود، با تجدید قدرت یافتن آل سعود به دست «ترکی» و فرزندش به نام «فیصل» همراه شد. سعودی‌ها در آن دوره، قدرت چندانی نداشتند و در حد یک فرمانداری و البته مورد توجه استعمار بریتانیا حضور داشتند.

دوران سوم، دوران عربستان جدید با عنوان «عربستان سعودی» است که با پادشاهی عبدالعزیز و فرزندانش (تاکنون پنج فرزند او به نام‌های سعود، فیصل، خالد، فهد، عبدالله) و با حمایت سرسختانه بریتانیا آغاز شد. این دوران از 1902 میلادی یعنی بیش از 110 سال پیش شروع می‌شود. تخریب دوم بقیع در همین دوران یعنی در سلطنت عبدالعزیز بن سعود در 8 شوال 1344 قمری روی داد. بنابراین پدر ملک عبدالله پادشاه کنونی عربستان عامل اصلی تخریب بقیع است. و هموست که با بی‌ادبی نام آل سعود را بر سرزمین وحی نامید. اقدام آن‌ها در تخریب بقیع و سایر مراقد و مشاهد بزگ اسلامی در حجاز ظاهراً بر اساس عقاید ابن‌تیمیه است؛ هرچند نباید از جهت‌دهی استعمار بریتانیا غافل شد و چه خون‌های بیگناهی که در کنار خانه خدا به خاطر تعصبات کور و مطامع استعماری به‌ناحق بر زمین ریخته شدند. بی‌جهت نیست که مرحوم حضرت امام خمینی ره در وصیت‌نامه سیاسی الهی‌شان از آل سعود با‌عنوان «این خائنین به ‌حرم بزرگ الهی لعنه الله و ملائکته و رسله علیهم» یاد می‌کنند. 

* با توجه به این که بقاع متبرکه بقیع از نمادهای دوستی با اهل بیت بود و از بناهای تاریخی اسلام به شمار می رفت آیا اشخاص حقیقی حقوقی یا دولت و نهادی به این عمل اعتراض کردند؟

- برای پاسخ به این پرسش لازم است تا قدری به تاریخ تحولات فکری سلفیه رجوع کنیم. از صدر اسلام، قبور انبیاء، امامان، اولیاء و بزرگان دین و پیشاپیش همه آن‌ها، قبر پیامبر بزرگوار اسلام مورد احترام و زیارت همه مسلمانان بوده است. در یک دورة تاریخی ابن تیمیه حرانی با انکار این روش پسندیده که مورد احترام مسلمانان چه شیعه و چه سنی بود، جانب ادب و حرمت دین را نگاه نداشت و در فتوایی اعلام کرد که سفر برای زیارت پیامبر اکرم (ص) حرام است و به صراحت بیان کرد که آنکه برای زیارت پیامبر اکرم مسافرت کند، چون سفرش سفر معصیت است، باید نمازش را تمام بخواند. او این سخن برای همه اماکن متبرکه از جمله بقیع مطرح کرد. این سخنان کافی بود تا انتقادات شماری بسیاری از علمای اهل سنت را برانگیزد. علامه امینی در کتاب «الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب» به تفصیل به اقوال برخی از علمای اهل سنت که نظر ابن تیمیه را خلاف شرع اسلام دانسته‌اند و آن را محکوم کرده‌اند، اشاره کرده است. بنابراین از همان ابتدای کار ابن‌تیمیه، ادبیات مفصلی در ردیه‌نویسی اهل سنت بر او شکل گرفت. 

موج دوم در محکومیت اندیشه‌های محمد بن عبدالوهاب ایجاد شد. محمدبن عبدالوهاب به‌دنبال تجدید حیات اندیشة ابن‌تیمیه برآمد که همواره عقیده‌ای در حاشیه بود و چندان مورد اعتنای مسلمانان نبود. او با پیوند با آل سعود به دنبال تبدیل سلفیه به جریانی فراگیر برآمد و از آن زمان به دلیل ازدواج‌های مکرری که میان فرزندان و نوادگان او با آل سعود روی داد، (و خود محمد بن سعود نیز داماد او شد) این استحکام بیشتر از پیش شد. برای مثال نسبت مادری ملک فیصل به محمد بن عبدالوهاب می‌رسد. سید مرتضی رضوی مدیر انتشارات النجاح که مدتی در عراق و مصر، فعالیت‌های ارزنده مطبوعاتی و تقریبی داشت و این اواخر انتشارات او در کوچه حاج نایب ناصرخسرو تهران بود، منابع منتقد اهل سنت در رد وهابیت را در ملحق کتاب «البراهین الجلیّة فی دفع تشکیکات الوهابیّة» اثر آیت‌الله سید محمدحسن قزوینی جمع‌آوری کرد و نشان داد بسیاری از علمای بزرگ اهل سنت با محمدبن عبدالوهاب در تعارض و اختلاف بوده‌اند. حسن سقاف اردنی نیز در این زمینه منبع‌شناسی مهمی دارد. 

همچنین حملة والی مصر به حجاز که پیش‌تر به آن اشاره شد، با انگیزة دینی روی داد. این دقیقاً چیزی است که آل سعود سعی در کتمان آن دارند. مصری‌ها در آن زمان دو بار به عنوان وظیفة شرعی و جهاد برای آزادسازی حرمین الهی از سیطرة وهابی‌ها وارد حجاز شدند. باید محققان بایگانی‌های آن دوران چه در عثمانی و چه در مصر را بازخوانی دقیقی کنند و جزئیات جدیدی از فتاوی جهادیه علیه وهابی‌ها را به عنوان سند ثبت و منتشر کنند. متاسفانه یکی از اشکالات ما آن است که به رغم داشته‌های بسیارمان، «بایگانی قابل رجوع از گذشته‌مان» ایجاد نمی‌کنیم و صدمه‌ها از این موضوع خورده‌ایم. 

موج دیگر انتقادات با تخریب بقیع و سایر مشاهد اسلامی حجاز در دوران محمد بن سعود روی داد که موج انتقادات وسیعی از علمای شیعه از قبیل مراجع نجف اشرف و ایران را به همراه داشت و تاکنون هرساله مورد تاکید مراجع بزرگوار شیعه قرار می‌گیرد. انتقادات وسیعی از این اقدام در آثار علامه سید محسن امین، علامه عبدالحسین امینی، علامه محمدحسین مظفر و دیگر مرزبانان حریم اسلام و تشیع منعکس شده است. این را نیز عرض کنم که جهت مطالعة انتقادی عقاید وهابیت، در کنار مطالعة الغدیر آثار حضرات آیات سبحانی و مکارم شیرازی پیشنهاد می‌شود. 

* آیا تفکری که در آن زمان موجب تخریب بقیع شد؛ در دنیای کنونی هنوز وجود دارد؟ آیا ممکن است که آن اندیشه تخریب مرقد پیامبر اکرم (ص) را نیز در سر بپرورانند؟

- آن تفکر همچنان موجود است و امروزه صورتی دانشگاهی نیز یافته است. ما باید توجه کنیم که روش آنها از دوران ملک فیصل به بعد تغییر کرده است. آنان جهت تربیت سلفی جهان اسلام، بزرگترین انتقال جمعیتی استاد و دانشجو را شکل داده‌اند و از اینرو بی‌جهت نیست که معروف‌ترین شیوخ حال حاضر مصر، کویت، یمن، الجزایر و ... مستقیم و غیرمستقیم شاگرد شیوخ سلفی سعودی و یا مراکز دولتی سعودی بوده‌اند. خطر این موضوع بسیار زیاد است زیرا می‌کوشد تا منزلت سلفیه را جهانی کند و همة جهان اسلام را پوشش دهد. من به این موضوع در مجلدات دوم و سوم کتاب شیعه‌شناسی معاصر اهل سنت به تفصیل اشاره کرده‌ام که انشاء الله در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر خواهند شد. 

در خصوص تخریب بارگاه ملکوتی پیامبر اکرم (ص) باید گفت که ابتدا در دستور کارشان بود ولی به دلیل فشار جهان اسلام از آن منصرف شدند. 


* با توجه به بازسازی مرقد امام علی (ع) و گاه بازسازی مرقد امام زادگان در ایران نقش بقاع ائمه و بازسازی و نگهداری آن در زنده ماندن فرهنگ تشیع چیست؟ و آیا دین اسلام سفارش مستقیمی به ارزش کذاری به قبور ائمه کرده است؟

- اگر خوب به معماری مساجد و امامزاده‌ها و مراقد اهل بیت (ع) توجه کنیم، نیت متعالی هنرمندان مسلمان را در ارائة ناب‌ترین هنرهای اسلامی می‌توان دید. کاشیکاری، طلاکاری، آیینه‌کاری و ... همه و همه به دنبال ارائة مضامین دینی و توحیدی هستند. از این‌رو هرچند هنرمندان هر رشته افرادی مختلف بوده‌اند، ولی وقتی هنرشان در یکجا و در کنار هم جمع شده است، هیچ احساس تعارضی میان آنها دیده نمی‌شود؛ زیرا تمام آن تزئینات، آن خطوط زیبای آیات قرآن و گلچین روایات، و آن نقش و نگارهای اسلامی و ... همه در راستای توحید و ارزشهای دینی‌اند. برای همین خود بناهای مساجد و اماکن متبرکه هم ویژگی تربیتی دارند و از اینرو زمانی که وارد یکی از مساجد باشکوه اسلامی و یا حرم حضرات معصومین (علیهم‌السلام) می‌شویم، احساس ورود به مکانی برای عبادت خداوند را داریم، احساسی که کاملاً در تضاد با احساس ورود به اماکن دنیوی مانند قصرهای مملو از طلا و جواهر است. بنابراین مسئله از باب انباشت طلا و جواهر در مکانی و عدم استفاده از آنها نیست. 

نیز باید توجه داشت که شیعه برخلاف تهمت‌های دروغین وهابیت، هرگز صاحبان مشاهد را عبادت نمى‏کند، بلکه با زیارت آنان، سوگواری و درود و ثنا بر آن‌ها و بزرگداشت‌شان، می‌خواهد به خداى سبحان تقرّب ‏جوید؛ زیرا آنان اولیاى خدا و دوستان اویند و در اینباره، احادیثى فراوان در کتب روایی شیعه موجود است. در الفاظ زیارات وارد است که «عِبادٌ مُکْرَمُونَ لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ» یعنی آنان بندگان گرامی خدایند که در سخن بر او پیشى نمى‏جویند و تنها به فرمان خدا عمل مى‏کنند. بنابراین بازسازی و مراقبت از مراقد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) از باب تعظیم شعائر اسلام است و باید بهترین فضاها برای آن امکان که سالیانه میلیونها نفر زایر مشتاق را به خود می‌بیند، تدارک دید؛ تدارکی درخور عظمت و فرهنگ غنی اسلام باشد. 

* چرا هم اکنون نیز شاهد رفتارهایی شبیه به تخریب بقیع مانند حمله به مقبره حضرت زینب (س) در سوریه و تخریب یاران امام علی (ع) هستیم؟ نقش نهادهای بین المللی شیعه و خود شیعیان و دولت ها در جلوگیری از این اقدامات وحشیانه چیست؟

- ابتدا باید یادآوری کرد که بسیاری از اهل سنت نسبت به صحابه و به ویژه خاندان رسالت، احترام و ادب را رعایت می‌کنند. عزاداری اهل سنت در روز عاشورا چه در ایران خودمان و یا در قاهره بسیار معروف است. تا پیش از تخریب بقیع، اهل سنت نیز آنجا را با شور و شوق زیارت می‌کردند. مسئلة بقیع مسئلة تنها شیعه نیست، مسئلة جهان اسلام است؛ اما وهابی‌ها وقتی جانب ادب را نگاه ندارند، چنانکه در وقایع دردناک سوریه دیده شد، حتی تا نبش قبور مطهر صحابه پیش می‌روند. در حقیقت سعودی‌ها با تخریب اماکن اسلامی درصدد تحقیر همه جهان اسلام برآمده‌اند. فرض کنید اگر در یکصد سال پیش یکی از مسلمانان چه اهل سنت و یا شیعه به زیارت خانه خدا می‌رفت، حتماً اماکن متبرکه بقیع و مانند آن از مراقد برخی از صحابه را زیارت می‌کرد. مسلمانان قرن‌ها چنین عمل کرده‌اند. حال آل سعود با اتهام کفرآمیز بودن آن تمام تاریخ اسلامی را زیر سئوال ‌برد و می‌برد.

اما اقدامات عملی، می‌تواند از راه‌های مختلفی صورت گیرد. یکی از آنها پیشبرد تقریب مذاهب اسلامی است که در مقابل چنین تعصبات کوری قرار دارد. دوم آنکه باید این آگاهی را در امت ایجاد کرد که بتواند شیوخ درباری سعودی را از غیر آن تمییز دهد. پژوهشهای میدانی ما در این زمینه بسیار کم بوده است. سوم آنکه بیشتر نقدها و توجه ما عموماً متوجه اندیشه سلفی ابن‌تیمیه و محمدبن عبدالوهاب بوده است؛ و به طور جدی خود آل سعود به چالش کشیده نشده‌اند. البته افرادی چون ناصر السعید که جانش را نیز بر سر این راه گذاشت و یا انور عبدالله و برخی دیگر تحقیقاتی در خصوص آل سعود و اقداماتشان انجام داده‌اند که کافی نیست. چهارم آنکه باید بایگانی‌های محققانه و قابل رجوع در جهان اسلام است. فتاوی اهل سنت و شیعه در محکومیت این عمل، مستندات تاریخی زیارت و ... باید به نسل‌های بعدی جهان اسلام منتقل شود.

منبع خبرگزاری نسیم: كد خبر : 588414

گزارش سخنرانی دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی در چهارمین نشست علمی مرکز تحقیقات امام علی (علیه‌السلام)

بسم‌الله الرحمن الرحیم

منبع خبر

چهارمین نشست علمی مرکز تحقیقات امام علی (علیه‌السلام) با موضوع «جریان های دانشگاهی مخالف شیعه در جهان عرب و لزوم فهم آن در تحقق آرمان های وحدت‌آفرین امام علی (ع)» دوشنبه، 27 خردادماه، در سالن الغدیر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با سخنرانی دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دبیری سرکار خانم دکتر مریم صانع‌پور برگزار شد.


دکتر صداقت در ابتدا اشاره کرد که در مطالعه احوال جهان اسلام همواره باید امورِ اتفاقی و استثنایی، از رویه‌های مستمر و متناوب جدا شوند و موضوعات اصلی از موضوعات پیش‌پاافتاده و کم‌اهمیت تمییز داده شوند. جهت این کار باید به بسامد آماری وقایع و پدیده‌ها توجه کرد. زیرا این تنها یک پدیدۀ مهاجم نیست که اهمیت دارد بلکه تعداد دفعات تکرار آن نیز مهم است. لازمه این امر «رصد کردن» است به عبارتی همواره باید بدانیم در جهان اسلام چه کسی با چه کسی دوست و چه کسی با چه کسی دشمن است و این کار یک نفر نیست. او سپس در تبیین سیاست و رویکرد اصلی دانشگاه‌های سلفی عربستان در قبال جهان اسلام، به تشریح سخنرانی ناصرالدین البانی محدث سرشناس سلفی ( 1333-1420ق) در المعهد الشرعی (عَمان) به سال 1393ق (1972م) پرداخت که به باور وی باید به‌عنوان مدخل ورود به موضوع مطالعات نوین دانشگاهی سلفی‌ها (وهابی‌ها) مورد توجه واقع شود. این سخنرانی در کتابی با عنوان «التصفیة و التربیة و حاجة المسلمین الیهما» توسط المکتب الاسلامی عمان در سال 1421 قمری منتشر شده است. به باور آلبانی، جهان اسلام دچار ذلت شده است و او مستند به روایتی نبوی، تنها راه خروج از ذلت را رجوع به دین اسلام می‌داند و همانند دیگر شیوخ سلفی بازگشت به فهم سلف از قرآن و سنت را توصیه می‌کند آلبانی در آن سخنرانی، طرحی برای سلفی کردن جهان اسلام ارائه داده است که شامل:

1. تصفیه کتاب‌ها و منابع اسلامی (فقه و حدیث و تاریخ) از آنچه بدعت و گمراهی می‌نامد و

2. تربیت نسل جوان بر اساس «متون تصفیه شده» است.

به باور آلبانی با عبور علم امت از صافی، جوامع اسلامی نیز از صافی رد می‌شوند. آنچه که مراکز آموزشی سلفیه دنبال می‌کنند، بر اساس همین دو مؤلفه است. سپس سخنران به چند تأمل اساسی در این موضوع پرداخت. اول آنکه اقتضای مقابله با این سیاست در وهله اول آبادی و رونق مراکز علوم قرآنی و حدیثی در کشور است. دوم آنکه باید سیاست تصفیه همواره رصد شود. هم جلوی تحریف گرفته می‌شود و هم آنکه سیاست تصفیه می‌تواند بیانگر نقاط ضعف سلفیه هم باشد. نیز باید سیاست تصفیه و تربیت در قبال همه جهان اسلام مورد توجه قرار گیرد و نه تنها شیعه. زیرا این سیاست تنها در قبال شیعه نیست بلکه در قبال جهان اسلام است.

دکتر صداقت بحث خود را از دوران نوین سیاست در عربستان سعودی که با سلطنت عبدالعزیز آل سعود (پادشاهی 1902-1953م) آغاز شد، ادامه داد. پس از عبدالعزیز، حکومت طبق وصیت ملک عبدالعزیز به ترتیب در اختیار فرزندان ارشد او بوده است. دوران فرزندان عبدالعزیز آل سعود (1959- تاکنون 2013م)، به‌ویژه دوران ملک فیصل (1964-1975م) و ملک خالد، با عنایت به افزایش درآمدهای نفتی سعودی، دوران گسترش و نوسازی مدارس و دانشگاه‌های سلفی است که تا اواخر دهه 1990م دارای دو ویژگی بارز بوده است: 1. آموزش سازمان‌یافته و 2. آموزش فراملی. از اواخر دهه 1990 م نیز آموزش مجازی سلفیه در سطح جهان اسلام گسترش یافت. اسامی مهم‌ترین مراکز دانشگاهی عربستان که هریک به نوعی در داستان شیعه‌شناسی دستی دارند، عبارت‌اند از:

- دانشگاه اسلامی مدینه، تاسیس در دوران حکومت ملک سعود 1381ق / 1961م واقع در مدینه.

- هیئت کبار علمای سعودی سال 1971م تاسیس در دوران ملک فیصل واقع در ریاض (انتخاب اعضا با دستور و انتخاب پادشاه سعودی)

- دانشگاه اسلامی امام محمد بن سعود، تاسیس در دوران حکومت ملک خالد 1395ق / 1975م واقع در ریاض.

- دانشگاه ملک سعود، تاسیس در دوران حکومت ملک خالد 1395ق/ 1975م واقع در ریاض

- جایزه جهانی ملک فیصل، تاسیس در دوران حکومت ملک خالد واقع در ریاض (اولین دوره آن در سال 1399ق (1979م) در دوران بود.)

- دانشگاه اسلامی ام‌القری، تاسیس در دوران حکومت ملک خالد 1401ق / 1980م واقع در مکه .

او افزود: سلفیه را به‌صورت‌های مختلفی دسته‌بندی می‌کنند که شامل سلفیه رسمی، جهادی اصلاح‌طلب، جامی و سروری می‌شود. شیعه‌شناسی در تمامی این دسته‌بندی‌ها، صورتی کم‌و‌بیش یکسان دارد و در سیاقی یکسان (متأثر از ابن‌تیمیه و محمد بن عبدالوهاب) واقع است. البته سلفیه جهادی در عربستان سعودی و کشورهای عربی گروهی زیرزمینی محسوب می‌شوند و ازاین‌رو حضور رسمی دانشگاهی آنها کم‌رنگ است. اما سلفیه رسمی که مدافع نظام حکومت پادشاهی در عربستان سعودی است، با حمایت سعودی، بیشترین نفوذ را در دانشگاه‌های نوین جهان عرب دارد و شاخص فکری آنها فتاوی هیئت کبار علمای عربستان سعودی مانند عبدالعزیز بن‌باز، ابن‌عثیمین، عبدالله الجبرین است. یک دسته از شیوخ سلفی نیز در مابین سلفیه رسمی و جهادی قرار دارند. اینان فعالیت رسمی در عربستان سعودی دارند ولی به‌واسطه انتقادهایشان از نظام حاکم، زیر فشار بوده‌اند. از زمرة شیعه‌ستیزان بنام آن می‌توان به محمد سرور زین‌العابدین (متولد 1938 - سوریه) اشاره کرد که چندین سال در دانشگاه‌های عربستان سعودی سابقه تدریس دارد. او نویسندة اصلی کتابی است با عنوان «و جاء دور المجوس» و در مقدمه آن کتاب تصریح می‌کند که فرد دیگری (بنام عبدالله الغریب) با سرقت اثر مذکور، آن را در میانۀ سال‌های 1981م الی 2008م، بارها بنام خود منتشر کرده است. سلفیه جامی و یا مدخلی، جریان افراطی سلفیه رسمی سعودی هستند. افرادی مانند محمد امان جامی، ربیع المدخلی، زید المدخلی در این چارچوب فکری قرار دارند.

سخنران در اینجا گریزی به موضوع بیداری اسلامی زد و با معرفی چند شخصیت مانند مرحوم علامه میرزا خلیل کمره‌ای (1277-1363 ش)؛ مرحوم آیت‌الله حسن سعید تهرانی متوفی 1374ش و دکتر سید جعفر شهیدی اشاره کرد که آنان در زمانه خود به خوبی متوجه سیاست‌های عربستان سعودی شده بودند و سپس به تشریح فعالیت‌های آیت‌الله سعید تهرانی در تأسیس گنجینه قرآن در کتابخانه مسجد چهل‌ستون تهران پرداخت که باید وزارت خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، و دیگر مراکز مربوطه بر روی آن سرمایه‌گذاری کنند. به اعتقاد سخنران مراد مقام معظم رهبری از بیداری اسلامی آن نیست که تنها درباره بیداری اسلامی سخن گفته شود، و مثلاً در طی تنها چند ماه، چندصد مقاله درباره بیداری اسلامی در همایشهای گوناگون ارائه شود! بلکه مراد ایشان آن است که در قبال مسایل اسلام و جهان اسلام بیدار باشیم؛ آنگونه که علمایی چون مرحوم آیت الله حسن سعید بودند. نمونه بارز بیداری را می‌توان در رویکردها و فعالیتهای ارزشمند حضرت آیت الله تسخیری در قبال مسایل جهان اسلام مشاهده کرد.

در ادامه دکتر صداقت مهم‌ترین جریان‌های دانشگاهی ضد شیعه را شامل 1. جریان‌های مهاجر و 2. جریان بومی‌سازی و 3. جریان آموزش در فضای مجازی است چنانکه محمد امان بن علی جامی (1349-1416ق) در کتاب «العقیدة الاسلامیة و تاریخها» می‌نویسد: «دانشگاه اسلامی مدینه نبوی و دانشگاه اسلامی امام محمد بن سعود در ریاض، نقشی اساسی در انتشار عقیده سلفیه، حتی در مناطقی دور از آفریقا و شرق آسیا و قاره هند و در بسیاری از کشورهای عربی داشته‌اند. دانشجویانی از آن کشورها به‌صورت مهمان وارد این دو دانشگاه می‌شوند، پس از مدتی با اتمام تحصیل و اخذ درجات علمی مختلف، به کشور خود مراجعه می‌کنند تا مردمانشان را اندرز دهند و در میانشان عقیده صحیح سلفی را منتشر کنند. و با چند نقل‌قول دیگر اشاره دارد که در حال حاضر بزرگ‌ترین جابه‌جایی جمعیتی استاد و دانشجو در تاریخ پیدایش سلفیه در جهان اسلام در حال اتفاق است و استفاده از اساتید مهمان و دانشجوی بورسیه یکی از طرق انتشار عقاید سلفی بوده است. به گونه‌ای که امروزه تمامی شیوخ سلفی طراز اول مصر تربیت‌شده عربستان سعودی هستند.

سخنران در پایان نیز با اشاره به نتایج پژوهشی خاتمه‌‌یافته دربارة فعالیت‌های رسانه‌ای شیوخ سلفی در اینترنت، اشاره کرد که نزدیک به هشتاد درصد از شیوخ فعال در زمینه اینترنت، محصول جریانهای مهاجر هستند.

جلسه با طرح نظرات و دیدگاه‌های اساتید و محققان حاضر در جلسه و پرسش و پاسخ به پایان رسید.

انتشار کتاب شیعه‌شناسی اهل سنت و چالش‌های فراروی آن

منبع خبرگزاری مهر       کتابخانه مجلس آناج

 

پرفروشترین کتابهای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سال 1391

 
 
کتاب شیعه‌شناسی اهل سنت و چالش‌های فراروی آن توسط کامیار صداقت ثمرحسینی عضو هیئت‌ علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، نوشته ‌شده و از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با همکاری مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی منتشر شده است.
 
 
 به گزارش خبرگزاری مهر، این کتاب در زمره پرفروش‌ترین کتاب‌های پژوهشگاه علوم انسانی در بیست و ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب بود.
شیعه‌شناسی معاصر اهل سنت، در اصل مجموعه‌ای هفت جلدی است و اینک جلد دوم آن با عنوان «رسانه‌های اینترنتی مخالفان تقریب» آماده انتشار است و جلد سوم آن نیز با عنوان «مطالعات دانشگاهی مخالفان تقریب مذاهب اسلامی» در مراحل پایانی نگارش و تنظیم قرار دارد. عناوین مجلدات دیگر عبارت‌اند از:
کتاب چهارم: «احزاب و گروه‌های سیاسی مخالف تقریب مذاهب اسلامی»
کتاب پنجم: «وحدت اسلامی، فرصتها و مخاطرات فراروی آن»
کتاب‌های ششم و هفتم آن: «فرهنگ فتاوی و اعلام علمای تقریب مذاهب اسلامی و مخالفان آن در جهان اسلام»
دکتر صداقت هدف از نگارش کتاب خود را در یک عبارت چنین می‌گوید: «در خصوص دغدغه «ایجاد فرهنگ وحدت و همکاری در جهان اسلام» ما باید بدانیم در جهان اسلام چه کسانی دوست ما و چه کسانی دشمن ما هستند؟ و فراتر از آن بدانیم چه کسانی دوست هم و چه کسانی دشمن هم هستند؟» او درک بخشی از تحولات جاری در جهان اسلام را منوط به شناخت تحولاتی و اقداماتی می‌داند که از چند پیش در طی برنامه‌ای هدف‌مند از سوی عربستان سعودی و قطر آغاز شده است و در این راستا به تحلیل بسامد پدیده‌هایی چون شکل‌گیری وب‌گاه‌های مخالف تقریب مذاهب اسلامی، ظهور شیوخ رسانه‌ای، تاسیس مراکز دانشگاهی و ... می‌پردازد و تاکید دارد که «ما باید بکوشیم تا مجموعه‌ای از شبکه‌های فعال سیاسی و فرهنگی موجود در جهان اسلام را بشناسیم. شبکه معنا و وجه دیگری از ذراتِ تشکیل دهنده آن را ارائه می‌کند.» این مضمون در سراسر کتاب دوم شیعه شناسی که به رسانه‌های اینترنتی مخالفان تقریب اختصاص داشت، دیده می‌شود.
از دید نویسنده، متأسفانه بسیاری از مراکز پژوهشی دانشگاهی کشور، درباره جهان اسلام، به رصدکردن منظم وقایع نمی‌پردازند و حتی انگیزه‌ای برای آن ندارند. مسئولان اگر می‌خواهند در جهان اسلام مؤثر باشند باید نوع پرسش‌های خود را تغییر دهند و صورتی کاربردی به مطالعات خود بدهند. او برای مثال این پرسش‌ها را مطرح می‌کند: از خود بپرسیم در دانشگاه‌هاي مصر، لبنان، عربستان، کویت، بحرین و دیگر کشورهای اسلامی چه خبر است؟ چه كتاب‌ها و سرفصل‌هايي درباره شيعه در آن دانشگاه‌ها تدريس و یا نوشته مي‌شود؟ چه موضوعات پژوهشی در اولویت مطالعاتی كشورهاي منطقه و جهان اسلام است؟ چه سياست‌هايي درباره شيعه‌شناسي دنبال مي‌شود؟ آنها به چه پرسش‌ها و موضوعاتي نمی‌پردازند؟ چه اختلافات دروني ميان اهل سنت موجود است؟ اختلاف مخالفان تقريب مذاهب اسلامي را در چه چشم‌انداز وسيع‌تري بايد مورد توجه قرار داد؟ چه جریانهای مطبوعاتی و رسانه‌ای در آن کشورها موجود است؟ این رسانه‌ها در چه شبکه‌های وسیع‌تری در منطقه و جهان قرار می‌گیرند؟ آنها چگونه علايق و سلايق و باورهاي مخاطبان خود را مي‌سازند؟ چه تصاويري از شيعه ارائه مي‌دهند؟ چه رسانه‌هايي ديدي منصفانه و تقريبي به شيعه دارند؟ دوستان و دشمنان ما کیستند؟ مهم‌ترین مسايل دروني آنها چيست و چه مسايلي با ما دارند؟ سیر سرمایه‌گذاری‌های عربی در منطقه و کشورهای غربی چه سمت‌و‌سویی را نشانه رفته است و این امر چه تأثیراتی را بر جایگاه کشورمان دارد؟ همچنین شیعیانی که در منطقه و جهان اسلام عليه شيعه و يا جمهوری اسلامی ایران سخن می‌گویند، کیستند و شجره‌نامه فکری و سازمانیشان چیست؟ به لحاظ اجتماعی چه گروه‌های مرجعی در منطقه و در میان همسایگان‌مان مورد توجه‌اند؟ یعنی چه گروه‌های سازنده افکار و رفتار در کشورهای اسلامی‌اند و مرجع قضاوت‌ها واقع می‌شوند؟ چه نویسندگان، هنرمندان، فیلم‌ها، کتاب‌ها، برنامه‌های خبری مورد توجه مردم آن کشورها هستند؟ و به‌کارگیری چه مضامین فرهنگی و اجتماعی در قالب‌های مختلف فیلم و اینترنت موجب توجه کاربران عرب می‌باشد؟ چه مؤلفه‌هایی در آنها ایجاد انگیزه می‌کند؟ و ...
در غیاب طرح چنین موضوعاتی، خطر لفاظی‌ها و فلسفه‌بافی‌های نامربوط در قبال مسایل جهان اسلام، مطالعات دانشگاهی را تهدید می‌کند.
به باور دکتر صداقت، ابتدا باید تلقی صحیحی از ضرورت «اطلاعات و عملیات» در شناخت جهان اسلام ایجاد کرد و این نیازمند تأسیس مرکزی است با عِدّه و عُدّه کافی، که جهان اسلام را به طور دائمی رصد کند و گزارش‌هایی منظم از وضعیت جهان اسلام را ارائه دهد. هرچه شناخت ما از مخالفان تقریب بیشتر شود، قدرت ما در خلق ابتکارات تقریبی بیشتر خواهد شد. اتخاذ هرگونه راهبردی جهت پیشبرد تقریب و وحدت اسلامی در جهان اسلام متوقف بر شناخت وقایعی است که در جهان اسلام در حال جریان است. وی در پایان کتاب اول می‌نویسد:
در صورتي كه متفكران اسلامي بينش صحيحي از آينده نداشته باشند، قادر به فهم درستي از نحوه تعامل با زمان حال نخواهند بود. فهم زمان حال، فهم آينده را طلب مي‌كند. توجه به آينده موجبِ دگرگون شدن دیدگاهمان نسبت به فرصت‌ها در زمان حال مي‌شود. بنابراين انديشمندان تقريبي بايد هر چه بيشتر آمادگي خود را براي آينده ارتقا بخشند و اين نيازمند ايجاد زيربنايي محكم در زمان حال است. كسي كه تنها به لحظه حاضر مي‌انديشد، موفقيت پايداری نخواهد داشت. براي آنکه زمانه‌مان درك شود بايد آن آينده‌اي كه در انتظارمان است درك شود. علماي تقريب وظيفه دارند از خلال مطالعه درباره مذاهب مختلف، مشكلات را پيش از وقوع آن‌ها بيابند و از اين‌رو با آينده‌پژوهي وظيفه خطير هشدار قبلي و آمادگي قبلي در قبال مسايل آتي را جهت سعادت امت اسلامي به انجام رسانند. اين بدان معناست كه شيعه شناسي و مطالعاتي از اين دست وظيفه بازشناسي خويشتن و منابع و توانایی‌هایمان را بر عهده دارد. آينده‌پژوهي اين امكان را فراهم مي‌سازد تا امكانات و توانايي‌هاي بالقوه خود را بشناسيم و آن‌ها را توسعه بخشيم.
مجلد دوم شیعه شناسی با کوششی وسیع جهت شناسایی وب‌گاه‌های ضد تقریب اسلامی و نیز معرفی مهم‌ترین فعالان رسانه‌ای ضد شیعی در وب‌گاه‌ها و ماهواره‌های سلفی است و به صورت آماری نشان می‌دهد که خاستگاه فکری و اعتقادی بیش از هشتاد درصد آنان، عربستان سعودی است و در بخش پایانی آن موضع بیداری اسلامی را مورد توجه قرار می‌دهد.
کتاب سوم شیعه شناسی نیز در ادامه کتاب دوم، به معرفی جریان‌های آموزشی مخالفان شیعه می‌پردازد و در آن به صورتی مستند و عینی نشان داده می‌شود که از اواخر دوران ملک فیصل (1964 ـ 1975 م) و به ویژه در دوران ملک خالد (1975 ـ 1982 م) سیاست آموزشی عربستان سعودی، با رویکردی فراگیر به جهان اسلام، معطوف به تغییر شجره‌نامه‌های علمی دانشکده‌های شریعت و اصول دین جهان اسلام شد تا ضمن تغییر مرجعیت علمی، سرفصل‌های دانشگاهی، اساتید و موقعیت مراکز آموزشی جهان اسلام دچار تغییرات مورد نظر عربستان سعودی واقع شود. در کنار بررسی موارد فوق، معرفی اسامی افراد و مراکز فعال و منابع آموزش اعتقادات در دانشگاه‌ها و مراکز سلفی، در کنار اسامی مهم‌ترین رساله‌های دانشگاهی ضد شیعه بخش دیگر پژوهش را تشکیل می‌دهد که مباحث آن مکمل مباحث مجلد دوم کتاب شیعه شناسی با عنوان «رسانه‌های اینترنتی مخالفان تقریب» است.

درباره شیعه‌شناسی - دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

ادامه نوشته

بررسی رسانه های اینترنتی مخالف تقریب مذاهب

دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

 دکتر "کامیار صداقت ثمر حسینی"، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 18 مهرماه، طی سخنانی در سالن اندیشة پژوهشگاه مذکور، به ارائه گزارش خود از طرح پایان‌یافته‌اش در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (مرکز تحقیقات امام علی علیه‌السلام) پرداخت که در ذیل مبحث شیعه‌شناسی اهل سنت به رسانه های اینترنتی مخالف تقریب مذاهب می‌پردازد.

سخنران ابتدا به طرح چند مقدمه در باب موضوع مورد بحث پرداخت. اول آنکه اکثریت مسلمانان قایل به تقریب مذاهب اسلامی‌اند و شیعه را به عنوان یکی از مذاهب اسلامی می‌شناسند. اما مخالفان تقریب مذاهب اسلامی، گروهی در اقلیت هستند که عمدتاً سلفی هستند و متاثر از عقاید ابن‌تیمیه، شیعه را دینی جدا از اسلام و متاثر از یهود و مسیحیت و آیین زردشت می‌دانند و معتقدند که شیعیان قایل به تحریف قرآن هستند و از سنت پیامبر سرپیچی کرده‌اند. این عقاید عموماً از دوره های میانی حیات اندیشه سلفیه از ابن‌تیمیه و شاگردانش به نسلهای بعدی منتقل شده است. با این حال باید توجه داشت که اقلیت فعال همواره ابتکار عمل را از اکثریت خاموش می‌گیرد. هر چه گروه اقلیت فعال باشند و اکثریت خاموش، به تدریج ممکن است اقلیت در مکان و منزلت اکثریت قرار می‌گیرد و اکثریت به مثابة اقلیت در آید.

دومین مقدمه سخنران آن بود که در بررسی شیعه‌شناسی مانند بسیاری از حوزه های دیگر باید به بسامد (فرکانس) اندیشه‌ها و پدیده‌ها توجه کرد. بسامد تعداد دفعاتی است که یک اندیشه و یا پدیدة متناوب در یک دورة زمانی مشخص تکرار می‌شود. در مطالعات آسیب‌شناسانه مانند تهاجم فرهنگی توجه به بسامد مهم است. زیرا یک معضل فرهنگی به واسطه بسامدش اهمیت می‌یابد و مشخص می‌شود که آیا در زمان مورد نظر معضلی عمومی و مستمر بوده و یا خیر؟ از طریق بسامد می‌توان امور استثنایی و اتفاقی را از رویه‌ها و جریانهای غالب تفکیک کرد. علامه امینی در کتاب عظیم الغدیر و شاگردش محقق طباطبایی نیز در مبحث غدیر به بسامد نقل حدیث غدیر در طول دورانهای تاریخی مانند قرن دوم، قرن سوم، قرن چهارم تا دوران حیات‌شان توجه داشتند تا نشان دهند که این حدیث شریف همواره عمومیت و استمرار داشته و در حاشیه نبوده است.

کتاب شیعه شناسی اهل سنت تالیف دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

در ادامه سخنران اشاره کرد که اینترنت عموماً در نیمه دهه 1990 میلادی به صورت فراگیر وارد جهان عرب شد. هرچند کشورهایی مانند عربستان در 1994 و مصر در 1993 میلادی به اینترنت پیوسته بودند ولی عمومیت اینترنت در اواخر نیمة دوم دهه 1990 بود. از این رو همزمان با رواج اینترنت، پایگاه‌های ضد تقریبی نیز رواج یافتند. این موضوع چنانکه در پایان جلسه نیز بر آن تاکید شد، نشان می‌دهد که حل مسايل فرهنگي اينترنت در جهان اسلام بايد در خارج از اينترنت مانند دانشگاه‌ها، مدارس، و ... آغاز شود و در داخل اينترنت تقويت شود. تکیه تنها بر فیلترینگ محتوای فرهنگ تکفیری در اینترنت مشکلی را حل نخواهد کرد. در نبود فرهنگ تقریب و وحدت اسلامی، اینترنت مبدل به ابزاری برای گسترش تضاد و فعال‌شدن شکاف‌های اجتماعی می‌شود. بنابراین مقدم بر اخذ اینترنت، اخذ فرهنگ استفاده صحیح از آن اهمیت می‌یابد.

وی با اشاره به تقسیم اینترنت به دو مرحله تطور وب (1) و وب (2) افزود: در وب (1) نمونه‌ای چون ایمیل و وبلاگ وجود دارد که عمدتا حالت تعاملی همزمان ندارند وبرخط و آنلاین نیستند در حالی که در وب(2) شبکه های اجتماعی نمود می‌یابند که بر دسته‌بندی، تعامل جمعی زنده و برخط (آنلاین) استوارند. در حال حاضر قالب پایگاه های اینترنتی منسوب به شیوخ سلفی شامل هر دو دسته یاد شده می شود و آنها از هردوی این امکانات بهره می‌برند و فعال‌اند. او انواع فعالیت پایگاه‌های ضد تقریب را در انواع مختلفی مانند 1.اشتراک فایل و ساخت بانک داده‌های نوشتاری، شنیداری و دیداری 2. آموزشی با تاکید بر آموزش مجازی 3. خبری و اطلاع‌رسانی 4. گروه‌ها و احزاب مذهبی (به ویژه پس از قیامهای مردمی جهان عرب) 5. شبکه‌های اجتماعی (که شامل دو دسته شبکه‌های غربی مانند فیسبوک و یا شبکه‌های منتسب به پایگاه‌های شیوخ سلفی می‌شوند.) و 6. شخصی (رسمی و غیررسمی) مورد بررسی قرار داد و با نمایش تصاویری از پایگاه‌های شیوخ سلفی نشان داد که نمادهای f و t  و y (فیسبوک، تویتر و یوتیوب) در آن پایگاه‌ها کاربرد وسیعی دارند.

در شیعه‌شناسی باید به این پرسش پرداخت که چه کسی با چه کسی دوست است و چه کسی با چه کسی دشمن است؟ یکی از راه‌های درک این موضوع منبع‌شناسی است هرچند متاسفانه هنوز کتابخانه‌های کشور به سایت‌های اینترنتی مانند یک کتاب نمی‌نگرند و آنها را در دوره‌های زمانی مشخص بایگانی نمی‌کنند. برای همین سایت رسمی قذافی صدام حسین حسنی مبارک در هیچ کتابخانه ای در کشور موجود نیستند؛ در حالی که آنها از منابع مرجع محققان برای شناختن دیدگاه‌ها، متن سخنرانی‌ها، تصاویر، و فرمان‌های حکومتی آنها هستند.

سپس با تحلیل پیوندهای (links) یکی از سایت‌های سلفی، به اهمیت پیوندها در شناخت دسته‌بندی‌ها و دوستان و دشمنانی پرداخت که گردانندگان هر پایگاه سلفی برای خود تعریف کرده‌اند. و انواع پیوندها را در دو گونه در هم تنیدة پیوندهایی که به طور رسمی معرفی می‌شوند و 2. پیوندهایی که در عمل جریان دارند، تقسیم کرد. و مطالعة این پیوندها، علاوه بر آنکه جناح‌بندی سایتهای سلفی را نشان می‌دهد، نشان از فضای سیاسی پرتنش درونی آنها نیز می‌کند.

در ادامه سخنران به طرح چند پرسش درباره پایگاه‌های اینترنتی ضد تقریب پرداخت که عبارت بودند از: این پایگاه‌ها کدامند؟ چه زمانی تاسیس شدند؟ موقعیت جغرافیایی سرورهای آنها کجاست؟ و در نتایج پژوهش خویش بیان کرد که با بررسی پیوندهای درگاه‌های معتبر اینترنتی و نیز پیوندهای متقابل پایگاه‌های ضد تقریبی، در حدود 70 پایگاه انتخاب شد که در نهایت با حذف پایگاه‌هایی که از فعالیت بازمانده‌اند نهایتاً 45 پایگاه انتخاب شد. (که ممکن است در ویرایش بعدی بالغ بر 50 پایگاه شود.) از این موارد 3 پایگاه متعلق به اواخر دهه 1990م و یک پایگاه متعلق به سال 2012 میلادی بود. 39 پایگاه به دهه 2010 م تعلق داشتند. و در شکل‌گیری آنها و افزایش بسامد عبارات و واژگان ضد تقریبی، سه واقعه بسیار تاثیرگذار بوده است که عبارت‌اند از:

1. دوران 2003 -2006 م اشغال عراق تا اعدام صدام که شیعیان به طور جدی وارد عرصه سیاسی عراق شدند.

2. سال 2010 میلادی که فعالیت مشکوک یاسر الحبیب در سایه سرویس‌های اطلاعاتی بریتانیا در لندن آغاز می‌شود. که به توهین به مقدسات اهل سنت پرداخت و با محکومیت جهانی علمای شیعه مواجه شد. دشمنی آنان با علمای شیعه موجب ناکامی‌اش در انتساب اعمال تحریک آمیزش به شیعه شد. هر چند سلفی‌های مخالف تقریب، با بهره‌برداری از فعالیتهای او ، این اعمال را به حساب شیعه گداشتند.

3. سال 1432 قمری که مصادف با قیام‌های مردم بحرین و یمن و در ادامه بحران سوریه بود و به عاملی جهت تجدید حیات پایگاه‌های سلفی منجر شد.

وی سپس با ارائه آماری نشان داد که سرورهای پایگاه‌های فوق نیز جز چند مورد که به کشورهای اروپایی تعلق داشتند، عموماً متعلق به ایالات متحده آمریکا بوده‌اند. سرور رایانه میزبان است. اینکه در خارج از جهان اسلام است: نشانه ضعف جهان اسلام است و اینکه  سرور غربی زمین بازی غرب است. اینکه مسلمانان در زمین بازی غرب دعوای داخلی می‌کنند یعنی متوجه چالشهای ارتباطات نوین نیستند. قدرت شناخت غربی ها از نقاط ضعف مسلمانان بیشتر می‌شود. جایی می‌رسد که طرفین دعوا فکر می‌کنند بازیگر اصلی اند ولی در حقیقت محرکهای قدرتهای غربی بازی را آغاز کرده‌اند. این موضوع که جهان اسلام داشته‌های فکری و فرهنگی (و نیز اقتصادی و اجتماعی) خود را در قفسه‌های دیگران نگهداری می‌کند، به این معناست که عملاً جهان اسلام مجری قدرت‌های غربی برای جمع‌آوری تمامی اطلاعات کلیدی خود شده است. فناوری‌های نوین موجب شده‌اند که قدرت شناخت کشورهای غربی از مسلمانان به مراتب بیشتر از گذشته شود و آنها به شیوه‌های جدیدتری بر نقاط ضعف مسلمانان آگاهی می‌یابند. در گذشته، جمع‌آوری چنین اطلاعاتی به سالها زمان نیاز داشت تا موجبات تداوم استعمار را فراهم کنند. برای مثال هر وقت بخواهند می‌دانند چگونه صوفیه را در مقابل سلفیه، و شیعه را در مقابل اهل سنت و یک نژاد و قومیت خاص را بر ضد سایر اقوام مسلمان تحریک کنند.

وی سپس به مخالفان تقریب مذاهب اسلامی پرداخت و اشاره کرد که در فهرست نویسی فعالان ضد شیعه و تقریب در اینترنت، فهرستی از حدود 80 نفر با ارئة توضیحاتی مختصر از آنها با ویژه محل تحصیلات دینی‌شان، جمع‌آوری شد که از آن میان به صورت نمونه به معرفی برخی چون عدنان عرعور (سوری)، عبدالرحمن الدمشقیه (لبنانی)، محمد علی فرکوس (الجزایری)، طه حامد الدلیمی (عراقی)، محمد العریفی (عربستانی)، عثمان الخمیس (کویتی) و ... پرداخت و نشان داد که غالب افراد فهرست مذکور و فعالان ضد تقریب مذاهب اسلامی، یا فارغ التحصیلان دانشگاه‌های سعودی هستند و یا آنکه در ارتباط تنگاتنگی با مراکز سلفی و سیاسی سعودی قرار دارند. این نشان می‌دهد که کوششی برنامه‌ریزی شده در راستای تغییر شجرنامه علمی مسلمانان در حال انجام است. ملیت مخالفان شیعه مختلف است، اما آنچه اهمیت دارد، جغرافیای اعتقادی آنان است و نه مکان تولدشان. همچنین به وضوح مشاهده می‌شود که مخالفان شیعه همان مخالفان ایران هستند، همان مخالفان دولت شیعی در عراق و مخالفان حزب الله لبنان که در نهایت عمل سیاسی آنان در تبلیغات اینترنتی دقیقاً مطابق با منافع و امنیت عربستان سعودی است.

نکتة دیگری که سخنران در خاتمه مباحث خود به آن پرداخت اهمیت فعالیتهای شبکه‌های ماهواره‌ای ضد شیعه در بروزرسانی سایتهای ضد تقریبی است. زیرا هر فیلم قابیلت تقسیم شدن به دهها «ویدئوکلیپ» (Video Clip) را دارد که کمک شایانی به تاسیس تلویزیون شخصی در اینترنت کرده است. ویدئوکلیپ پاره‌ای منتخب از یک فیلم است، که به انتخاب شخص از آن جدا می‌شود و می‌تواند معنایی مستقل از فیلم و حتی متفاوت از معنای اصلی‌اش به خود گیرد. ویژگی‌های بارز استفاده از ویدئوکلیپ عبارت‌اند از: کوتاه بودن فیلم. (صرف زمان کمتر برای تماشای فیلم) ، گلچین کردن (انتخاب اثرگذارترین بخشها) ، حجم پایین (قابلیت استفاده در وسایل مختلف پخش کننده)،  امکان دستکاری در فیلم (مانند ایجاد زیرنویس،  استفاده آسان در قالب وب ویدئو آنلاین مانند اشتراک در یوتیوب (YouTube)

جلسه با پرسشهای اساتید حاضر در جلسه و ارائة نظرات آنان و ارائه پاسخهای سخنران پایان یافت