* شناخت غرب، غربي شدن نيست!
دكتر كريم مجتهدي در ادامه اين نشست به طرح ديدگاه هاي خود پرداخت و گفت: شناختن غرب، غربي شدن نيست. غرب شناسي خودشناسي است به اين معنا كه خودمان را در مقابل مان و در آينه  غرب  بينيم.
كريم مجتهدي با اشاره به بحث شناخت گفت: بحث ما در بررسي غرب بحث «شناخت» است. «شناخت» غربي ها از شرق و بالعكس، قصد و غرض مي خواهد، يعني ما بايد «قصد شناخت» داشته باشيم. اگر از اين لحاظ بخواهيم غرب را مورد بررسي قرار دهيم مي بايست به زمان تجديد حيات فرهنگي در غرب يعني حدود قرن 16 برگرديم.
مؤلف كتاب «فلسفه نقادي كانت» درادامه با اشاره به زمان مطرح شدن غرب شناسي و شرق شناسي گفت: غرب شناسي بعد از قرن 16 و با پيشرفت راههاي دريايي مطرح شد. اين اتفاقات البته جنبه هاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي هم داشت. اولين لغتنامه هاي فارسي انگليسي اواخر قرن 16 منتشر شد.
پيش از دكارت، گلستان سعدي و انوار سهيلي به اروپا شناسانده شده بود و بالزاك از هزار و يك شب تأثير پذيرفته بود. ويكتور هوگو هم به عطار و منطق الطير نظراتي داشته است اين اتفاقات تصادفي نيست.
مؤلف «فلسفه در قرون وسطي» ادامه داد: آنها وقتي مبلغان مسيحي را در دوران مغولها به ايران مي فرستند اطلاعات ايران را مي برند. اين اتفاقات يا مبادلات خواه اقتصادي تجاري، فرهنگي در حال آماده سازي براي استعمار بوده است. در آن روزگار مسأله اي تحت عنوان غرب مطرح نبوده است. در آن زمان مسأله دو صورت وجود داشته است از طرفي مسلمانان بوده اند و طرف ديگر مسيحيان، اما ما بدون اينكه بدانيم در زمان صفويه وارد جنگ عثماني مي شويم و اين جنگ خواه ناخواه ما را وارد جنگ اروپا مي كند.
مؤلف كتاب «فلسفه تاريخ» ادامه داد: ما هيچگاه كوشش نكرديم متوجه شويم با چه كساني رو به رو هستيم اما آ نها اين كار را كردند. ما اهميت سلاح و نظامي گري آن را فهميديم اما به ساير موارد توجهي نكرديم.
مولف «دكارت و فلسفه او» ضمن اشاره به زيربناهاي صنايع و فعاليت غرب تصريح كرد: ما براي فهميدن قدرت و صنايع غربي مي بايست زيربناي فكري آنها را بشناسيم. زيربناي فكري در عميق ترين صورت اش در فلسفه متبلور مي شود. غرب فقط صنايع، تكنولوژي، سينما و... نيست، غرب تفكرات و تفكر همان فلسفه است.
دكتر مجتهدي يك شكل از راهكار در مقابل اين جريان را حركت جمعي دانست و افزود: به نظر من هيچكس نمي تواند ادعا كند كه با چند مقاله و كتاب مسايل را حل كرده است. ما بايد دسته جمعي و همه با هم باشيم و همت و دقت عمومي كنيم تا به مرور بتوانيم انديشه را بارور كنيم.