تکفیر شیعه جغرافیای دارالاسلام و دارالحرب را تغییر می دهد - خبرگزاری شبستان

کامیار صداقت ثمرحسینی

 

خبرگزاری شبستان: تجربه نشان داده است که به هر میزان که تفکر وهابی و تکفیری بر جوامع اسلامی سیطره یابد، مسلمانانی که تحت‌تاثیر قرار گرفته‌اند، قدرت ارتباطی و اشتراک مفهومی‌شان را نسبت به یکدیگر از دست می‌دهند. این خطر بزرگی است که جهان اسلام را تهدید می‌کند. در واقع، در ورای رواج فرهنگ تکفیر و درگیری میان مسلمانان کوشش هدفمندی جهت تغییر تصورات مسلمانان از جغرافیای جهان اسلام نهفته است. تکفیر شیعیان و دیگر مسلمانان موجب می‌شود تا نقشه‌های جدیدی از دارالاسلام و دارالحرب و مانند آن ترسیم شود. این ها بخش هایی از سخنان کامیار صداقت ثمر حسینی، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات امام علی (ع) است که در گفتگویی پیرامون جنایات وهابیت در جهان اسلام و تاثیر سوء بر سبک زندگی مسلمانان بیان شده است. مشروح این گفتگو از نظرتان می گذرد:

منبع - خبرگزاری شبستان

ریشه اصلی جنایات وهابیت در سوریه و مصر را در چه اعتقاداتی باید جستجو کرد؟
ابتدا باید گفت که مسلمانان همه با هم برادرند و مشکل اصلی جهان اسلام، نه شیعه در برابر اهل سنت که دشمنان تقریب و وحدت اسلامی است؛ چه آنان سلفی و وهابی باشند و یا نباشند؛ اما برای درک بهتر وقایعی که وهابیت در مصر و یا سوریه ایجاد کرده است باید سه سطح متداخل 1. سیاست‌ها و راهبردها، 2. اجرا و 3. جامعه هدف را از هم جدا کرد.
ما اگر نقشه جهان اسلام را در مقابل خود بگذاریم و روی مراکز چاپ و انتشاراتی که علیه شیعه فعالیت می‌کنند، علامت بگذاریم و سپس با خط‌کش آنها را به هم وصل کنیم و بار دیگر و این بار بر اساس ملیت نویسندگان ضد شیعه و نیز محل تحصیل آنها خطوطی با رنگی دیگر ترسیم و به ‌هم متصل کنیم و همین‌کار را درباره مراکز آموزشی و رسانه‌ای ضد شیعی و مانند آن، هر یک با رنگی متمایز انجام دهیم، به ناگاه خود را مواجه با شبکه‌ای از خطوط پیچیده و درهم‌تنیده می‌بینیم که رنگ‌ها به طرز معناداری در عربستان سعودی متراکم می‌شوند. وقایعی که در سوریه و بحرین و مصر و مانند آن جاری است، در این شبکه قابل ‌درک‌اند. در اینجا، خطوط ترسیم‌ شده توجه ما را به بسامد یا فرکانس اصلی‌ آن با محوریت عربستان سعودی جلب می‌کند. حال اگر این ساختار پیچیده را از زاویه مراحل شکل‌گیری تاریخی‌اش مورد توجه قرار دهیم، خواهیم دید که کم‌کم چیزی در حال ایجاد است، یعنی در دوران معاصر و از دوران ملک فیصل و به‌ویژه ملک خالد، سیاستی دنبال می‌شود که می‌خواهد عقاید شیخ محمد بن عبدالوهاب را از جریانی حاشیه‌ای به جریان اصلی اعتقادی در جهان اسلام مبدل کند و نیز خواهیم دید که بتدریج فعالیت‌های سلفی از عربستان سعودی به سایر کشورها به‌ویژه مصر منتقل می‌شود و به تدریج مناسبات درونی این شبکه خطوط به ‌هم پیوسته بیشتری می‌یابد.
به باور من، در حوزه سیاست‌ها و راهبردها، بیش از آنکه اعتقادات مطرح باشد، کسب منافع و قدرت اهمیت دارد. هدف سران آل سعود از ترویج وهابیت، تحکیم قدرت است. از این ‌رو مشاهده می‌کنیم که شاخه اصلی سلفیه هیچ‌گاه از آل سعود انتقاد نمی‌کنند و منتقدان آل سعود، همگی شاخه‌های فرعی منشعب‌ شده‌ از شاخه اصلی هستند. همچنین سلفیه جهادی که در افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه مورد حمایت آل سعود است، در داخل عربستان سعودی مجوز فعالیت علیه حکومت ندارد. این یعنی سلفیه ابزاری جهت تحکیم قدرت است. اگر‌چه همگی آنان در شیعه‌ستیزی، هم‌داستان هستند.
اما «مجریان» مانند شیوخ سلفی و «جامعه هدف» یا همان مردمی که از روی بی‌اطلاعی و تبلیغات منفی شیوخ سعودی، از شیعه متنفر شده‌اند، سخت درگیر موضوعات اعتقادی هستند. به لحاظ اعتقادی، اصلی‌ترین مسئله‌ای که شیعه در دوران معاصر با آن درگیر است، اتهام «اعتقاد شیعه به تحریف قرآن» است؛ اتهامی که به تعبیر مرحوم علامه عسکری (ره) عامل اصلی کشتار شیعیان پاکستان و اینک در سایر کشورهاست.
این اتهام در آن ساختاری که گفته شد، دائماً در سراسر جهان اسلام تکرار می‌شود تا به برداشت رایج از شیعه مبدل شود و نیک می‌دانیم که اقلیت فعال همواره قدرتمندتر از اکثریت خاموش است. زمانی که به اهل سنت چنین القاء کنند که شیعه دشمن قرآن است و برای آن حریم و حرمتی قائل نیست، دیگر به ‌راحتی می‌توان هر اتهامی را به شیعه زد و انجام هر کاری را توجیه کرد. مابقی اتهامات از قبیل یهودی بودن تشیع و یا تقیه به منزلة فریب و نیرنگ و ... در حاشیه این اتهام کلان هستند. 
از همین رو اولویت اصلی ما مسئله قرآن است؛ نه در سیاق دفاع شیعه در برابر اهل سنت و یا سلفی‌ها، بلکه به ‌منزله یکی از دو اصل تفکر شیعی بر اساس حدیث ثقلین، به‌ نحوی که نام شیعه در جهان اسلام بلافاصله تداعی‌گر قرآن و اهل‌بیت رسول‌الله (صلی‌الله علیه وآله) شود. اینکه ایران مجوز توزیع قرآن در موسم حج را ندارد، نشان از نقطه‌ضعف دشمنان وحدت اسلامی دارد. ما کارهای بسیار خوبی در این زمینه چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ عملی مانند تأسیس گنجینه قرآن مسجد چهل‌ستون بازار تهران توسط مرحوم آیت‌الله حاج شیخ حسن سعید تهرانی (ره) داشته‌ایم، اما باید آنها را در نگرش راهبردی کلانی در سطح جهان اسلام بازنویسی کنیم و ساختارهایی جهت ترویج تقریب و همدلی در جهان اسلام به‌وجود آوریم.

آیا دشمنی وهابیت تنها به شیعه محدود می‌شود یا دارای عواقب سوء و تخریبی برای اهل سنت نیز بوده است؟
به طور کلی وهابیت دو دوره یا دو رویکرد را تجربه کرده است. ابتدا علیه مذاهب اهل سنت موضعی سخت اتخاذ کرد که انتقادات شدید علمای اسلام را موجب شد. سید مرتضی رضوی کشمیری منابع منتقد اهل سنت در رد وهابیت را در ملحق کتاب «البراهین الجلیّة فی دفع تشکیکات الوهابیّة» اثر آیت‌الله سیدمحمدحسن قزوینی آورده است که نشان می‌دهد صورت‌مسئله اختلاف شیخ محمدبن عبدالوهاب با شیعه در ذیل اختلاف بسیار او با بسیاری از علمای مذاهب مختلف اسلامی است. حتی حسن مشهور آل سلمان از شیوخ سلفی ضد شیعی اردنی که از شاگردان برجسته محمد ناصرالدین آلبانی، فهرستی طولانی در حدود 120 اثر در نقد سلفیه و وهابیت اشاره دارد که بسیاری از آنها منابع اهل سنت هستند. مثال‌ها از این ‌دست بسیار است و در حوصله این گفت‌وگو نیست. یکی از دلایل وجود چنین چالشی آن است که سلفیه از چارچوب فقهی رایج مذاهب اهل سنت خارج شده است. برای مثال می‌توان به ‌نقدهای تند شیخ محمدامین شنقیطی که از اساتید عبدالعزیز بن باز بود بر کلام علامه صاوی در حاشیة «تفسیر جلالین» اشاره کرد که چرا او در ذیل آیة 23 از سورة کهف گفته است که تقلید جز از مذاهب چهارگانه صحیح نیست و خروج از مذاهب چهارگانه را گمراهی است؟ توجه شود که این بحث‌ها خارج از فضای شیعه‌شناسی آنان روی می‌دهد و نقدهایی درونی از یکدیگر است.
اما در رویکرد یا مرحله دوم که به باور من از دوره فیصل شروع می‌شود، شیوخ سعودی با تغییر تاکتیکی، بجای مخالفت با علمای اهل سنت درصدد تربیت سلفی آنها برآمدند. بی‌جهت نیست بزرگ‌ترین جابه‌جایی جمعیتی استاد - دانشجوی جهان اسلام در عربستان سعودی رخ داد که آن را در مجلد سوم شیعه‌شناسی اهل سنت که اخیراً آن را در نشست علمی مرکز تحقیقات امام علی علیه‌السلام درباره آن سخنرانی داشتم، به تفصیل اشاره کرده‌ام. تقریباً تمام شیوخ سلفی طراز اول مصر و الجزایر و کویت و یمن و ... همگی مستقیم و یا غیرمستقیم شاگرد مؤسسات آموزشی سعودی بوده‌اند. امروزه برخی از علمای مذهب مالکی مانند شیخ عبدالفتاح مورو از مؤسسان جنبش النهضه تونس نسبت به اهداف سازمان‌یافتۀ برخی از شیوخ تندروی سلفی برای از میان برداشتن فقه مالکی در تونس و جایگزین کردن آن با فقه حنبلی در قالب اجتهاد سلفی، شدیداً نگران هستند. این دوره تأثیرات مخرب‌تری از قبل داشته است که چه‌بسا اثرات اصلی آن در چند دهه آتی بیشتر نمایان شود.

رابطه وهابیت تکفیری با قدرت‌های بزرگ از چه منظر قابل تبیین است؟
در این خصوص باید به چند نکته مهم توجه کرد: اول آنکه کشورهای غربی تنها از منافع خود حمایت می‌کنند. ادوارد سعید به‌درستی متوجه شده بود عامل حضور غرب در منطقه دو چیز است: 1. حفظ امنیت رژیم غاصب اسرائیل و 2. نفت؛ بنابراین صورت‌مسئله غرب با وهابیت در تأمین این دو هدف اساسی گره خورده است. 
دوم آنکه راهبردشناسان غربی شدیداً متکی به داده‌های رصد و اطلاعات و عملیات هستند. هدف آنان از رصد اسلام کسب قدرت جهت تشدید اختلافات درونی در جهان اسلام است. آنان جهت کسب منافع خود گاه از شعار «یکی کن و حکومت کن» استفاده می‌کنند که مثال بارز آن در اقتصاد وابسته جهانی دیده می‌شود و گاه از شعار «تفرقه بینداز و حکومت کن» استفاده می‌کنند که نمونه‌ای از آن استفاده از فرق و مذاهب اسلامی برای تضعیف جوامع اسلامی است. 
سوم آنکه جریانات مشکوک منتسب به شیعه مانند گروه یاسر الحبیب در لندن، با حمایت ملموس قدرت‌های غربی، فعالیت‌های زیادی را علیه تقریب مذاهب اسلامی و تحریک اهل سنت علیه شیعه انجام می‌دهند، و از آنها نیز در تحلیل واقعیت ماجرای شیعه‌ستیزی در جهان اسلام نباید غافل شد. مقام معظم رهبری تعبیری نیکو از ندای وحدت داشتند که حنجره دعوت‌ مسلمانان به وحدت حنجره الهی و زبان تحریک‌ به دشمنی زبان شیطان است. 
ما از زمان فعالیت گروه یاسرالحبیب در سال 2010 میلادی، با روند رو‌ به رشد شیعه‌هراسی در جهان اسلام مواجه‌ایم. خوشبختانه با موضع‌گیری مقام معظم رهبری در صدور فتوای حرمت توهین به مقدسات اهل سنت و آشکار شدن دشمنی یاسر الحبیب با مرجعیت شیعه مانند مرحوم آیت‌الله بهجت (آیت‌الله‌العظمی سیستانی و حضرت آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی که مرجعی است بیدار که واکنش بسیار خوب و به‌موقعی داشتند و سایر علمای شیعه در جهان اسلام، نقشه انتساب اقدامات یاسر الحبیب به شیعه نقش بر آب شد، هر چند همچنان تبلیغات منفی جهت بسیج افکار عمومی جهان اسلام علیه شیعه در جریان است.

آیا حمایت قدرت‌های غرب از وهابیت و جنایات آن، نقضی آشکار بر مدعیات حقوق بشری آنها است؟
چنانکه قبلاً اشاره شد، قدرت‌های غربی به دنبال کسب منافع خود هستند و از این‌ رو اگر حقوق انسانی دیگر ملل جهان با منافعشان در تعارض باشد، منافع خود را بر حفظ ارزش‌های انسانی و الهی ترجیح می‌دهند. علاوه بر متفکران مسلمان، چهره‌های غربی رویکرد واقع‌گرای روابط بین‌الملل هم نه از حیث اظهار همدردی با مسلمانان، بلکه از حیث بیان آنچه در جریان است، بر محوریت منافع غرب تاکید کرده‌اند. این بدان معناست که قدرت‌های غربی، شهروندان دیگر ملل جهان را انسان‌های درجه دوم می‌بینند. به‌خاطر دارم عنوان خبر بی‌بی‌سی در تاریخ 11 سپتامبر 2004 م. چنین بود: «سه سال زندان برای نجات مجروح عراقی از درد و رنج» عنوان تداعی‌گر فداکاری انسانی و قدرنشناسی آن از سوی مسئولان بود. ولی واقعیت خبر چه بود؟ سرباز آمریکایی به نام جانی هورن، فردی عراقی، غیرنظامی و غیرمسلحی به نام قاسم حسن را که توسط آمریکایی‌ها زخمی شده بود، به بهانه راحت کردن او، مجدداً به رگبار گلوله بست. فرمانده آن سرباز در دادگاه وی را سربازی برجسته با قابلیت‌های بی‌شمار و اخلاقیات قوی معرفی کرده بود. آیا اگر قاسم حسن چنین کاری را با سرباز آمریکایی کرده بود، آمریکا همین مجازات را برای او وضع می‌کرد؟ در اینجا نیز ما شاهد محکومیت کشتار شیعیان مصر توسط مقامات آمریکایی هستیم، اما این محکومیت موجب نمی‌شود تا شبکه‌های اینترنتی و رسانه‌ای تکفیری از سرورها و ماهواره‌های غربی که عمدتاً متعلق به ایالات‌متحده هستند، حذف شود. آیا در ایالات‌متحده شبکه‌ای که زمینه‌های فکری کشتار شهروندان آن کشور را ایجاد کند، مجوز ادامه فعالیت خواهد داشت؟

جنایات و تفکرات تکفیری‌ها چه آسیب‌هایی برای سبک زندگی اسلامی به‌عنوان آنچه در قرآن و سنت تصریح شده است، دارد؟
تجربه نشان داده است که به هر میزان که تفکر وهابی و تکفیری بر جوامع اسلامی سیطره یابد، مسلمانانی که تحت‌تاثیر قرار گرفته‌اند، قدرت ارتباطی و اشتراک مفهومی‌شان را نسبت به یکدیگر از دست می‌دهند. این خطر بزرگی است که جهان اسلام را تهدید می‌کند. در واقع، در ورای رواج فرهنگ تکفیر و درگیری میان مسلمانان کوشش هدفمندی جهت تغییر تصورات مسلمانان از جغرافیای جهان اسلام نهفته است. تکفیر شیعیان و دیگر مسلمانان موجب می‌شود تا نقشه‌های جدیدی از دارالاسلام و دارالحرب و مانند آن ترسیم شود. موضوع تکفیر مسلمانان تنها نوشته‌ای در کتاب‌ها و یا اعلامیه‌ای روی کاغذها نیست و تبعات عملی خطیری دارد. هر فتوای تکفیری، به‌ویژه‌زمانی که تمامیت یک مذهب اسلامی و نه خطای فردی را مورد هدف قرار دهد، گامی است در راستای شکستن تمامیت حریم جهان اسلام که همه عرصه‌های زندگی اجتماعی و فردی مسلمانان را دگرگون می‌کند.

جنایات و عقاید باطل وهابیت در روند اسلام هراسی و گسترش دامنه اقدامات غرب در این زمینه چقدر اثرگذار بوده است؟
ادوارد سعید (متفکر مسیحی فلسطینی) در مهم‌ترین آثار خود نشان داد که غربی‌ها تصویری غیرواقعی و معمولاً خشن از اسلام را به نمایش می‌گذارند. آنان در عین بهره‌ گرفتن از ایجاد تفرقه در جهان اسلام، ‌می‌کوشند تا تصویری خشن و بی‌منطق از اسلام ارائه دهند تا مانع نفوذ اسلام به قلوب انسان ها شوند. 

سخن پایانی...
من بارها به بهانه‌های مختلف تاکید کرده‌ام که دانشگاه‌‌ها و مراکز پژوهشی باید به ‌صورت دائم فعالیت‌های تقریبی و ضد تقریبی را رصد کنند و محصولات فرهنگی ارائه ‌شده به جهان اسلام را با ‌دقت تحلیل کنند. این کارها، کار یک نفر نیست و باید تبدیل به جریانی اثرگذار در مراکز پژوهشی کشور، با اولویت جهان اسلام شود. 
بیداری اسلامی صرفا حرف زدن و مقاله نوشتن و اظهار نگرانی و دردمندی نیست؛ این بیداری یعنی بیدار بودن، یعنی رصد دائمی و ایجاد نظام بایگانی قابل رجوع برای دستاوردها و تجربیات گذشته. کافی است با جستجو در منابع کتابخانه ملی ایران، آثار علمی نوشته شده درباره لیبی و یمن و بحرین و پاکستان در بعد از انقلاب بررسی و تحلیل شود تا عمق بحران دانسته شود. 
در اینجا تاکید می‌کنم که آثار آیت‌الله تسخیری که از بزرگان تقریب و وحدت اسلامی در عصر حاضر است، از مهم‌ترین منابع موجود در فهم اندیشۀ تقریب، مبتنی بر آرمان حضرت امام خمینی (ره) است؛ آرمانی که همواره مورد تاکید و توجه مقام معظم رهبری بوده است

شهادت شیعیان مصر در گفتگو با دکتر کامیار صداقت ثمر حسینی

کامیار صداقت ثمرحسینی

منبع خبر - خبرگزاری نسیم

 جریان سلفی گری روزبه‌روز در سطح جهان اسلام گسترش می‌یابد و به تبع آن فعالیت های مختلف افراطی به نام اسلام‌گرایی نیز افزایش یافته است که سر بریدن و کشتارهای گروه‌های تکفیری در سوریه، پاکستان، عراق و در تازه‌ترین مورد در مصر، ماحصل ترویج عقاید این جریان است. به همین بهانه پای صحبت دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی، عضو هیأت علمی و استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نشستیم تا به ریشه یابی عقاید این گروه‌های انحرافی بپردازیم.

* سلفی‌های تکفیری چه کسانی هستند؟

- سلفیه مکتبی است که طرز فکر و عمل پاره‌ای از صحابه، تابعان و تابعان آنها را حجتی شرعی برای زندگی در عصر حاضر قلمداد می‌کند.پیروان این عقیده، از یکسو از موازین فقه مذاهب چهارگانه اهل سنت خارج‌شده‌اند و از سوی دیگر با باز کردن راه اجتهاد بر اساس فهم صحابه، باب پیدایش برخی فتاوی افراطی نادرست و سلیقه‌ای را گشوده‌اند. شکل‌گیری چنین عقیده‌ای از سده چهارم هجری قمری آغاز شد، اما بعدها توسط ابن‌تیمیه و شاگردانش مدون شد و نهایتاً با محمد بن عبد‌الوهاب و از طریق حاکمان آل سعود در دوران معاصر تجدید حیات یافت. به سلفی‌ها به اعتبار نام محمد بن عبدالوهاب، وهابی نیز اطلاق می‌شود. در این سیاق، «تکفیری»عنوانی است که به فرد یا جریانی اطلاق می‌شود که غالباً برخاسته از قرائت‌‌های مختلف سلفی وهابی، مسلمانان را به‌صرف آنکه با آنان هم‌عقیده نیستند، بر خلاف معیارهای شرعی شناخته‌شده، متهم به کفر و خروج از دین می‌کنند. کافر خواندن مسلمانان و یا اصولاً مذاهب اسلامی، پیامدها و واکنش‌های عملی مهمی در جوامع اسلامی دارد. چنانکه فتاوی تکفیری در پس بسیاری از اقدامات تروریستی پاکستان و عراق و اخیراً جنایت شهادت شیعیان مصر، قرار دارند. جهت مطالعه بیشتر درباره عقاید وهابیت، آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سبحانی توصیه می‌شود.

* چه اعتقاداتی در سلفی‌های تکفیری موجب این اقدامات وحشیانه و خشونت‌آمیز می‌شود؟

- شیعه‌شناسیِ گروه‌های مختلف سلفی‌ (وهابی‌) اعم از جهادی و تکفیری و یا رسمی و علمی، به‌رغم همه اختلاف‌نظرهای درونی‌شان درباره دیگر مسایل، کم‌‌و‌‌بیش شکلی یکسان و مشابه دارد و معمولاً متأثر از آثار ابن‌تیمیه و شاگردش ابن‌قیم الجوزی است که اثرگذارترین شخصیت‌ها بر سلفی‌های معاصر چون محمد بن‌عبد‌الوهاب و شاگردانش بوده‌اند. مهم‌ترین دلیلی که آنان در توجیه تکفیر شیعیان ارائه داده‌اند، ادعای دروغینِ «اعتقاد شیعه به تحریف قرآن» است. وقتی پیروان یک مذهب متهم به عدم اعتقاد به قرآن می‌شوند، به‌راحتی می‌توان سایر باورهای نادرست درباره آنان را تبلیغ کرد و آنان را متهم به عقایدی غیرتوحیدی کرد. این‌ در حالی است که علمای بزرگی از شیعه مانند مرحوم شیخ صدوق (ره) تا روزگار معاصر همانند مرحوم امام خمینی (ره) و شاگردانش همچون مرحوم آیت‌الله معرفت (ره) همگی بر تحریف‌ناپذیری و صیانت قرآن از تحریف تاکید کرده‌اند. در سال‌های اخیر، به‌ویژه پس از بحران سوریه، عملیات روانی سنگینی در مصر علیه شیعیان آغاز و تشدید شد که محور اصلی تمام نظرات تکفیری شیوخی چون محمد عبدالملک الزغبی و یا ابواسحاق الحوینی، محمد فرید، محمدابراهیم منصور و دیگران، بر پایه همین اتهام بوده است.

آیت الله حسن سعید تهرانی رهده‌ها سال پیش مرحوم آیت‌الله حاج شیخ حسن سعید تهرانی (ره) در کتابخانه مسجد چهل‌ستون بازار تهران، گنجینه قرآن را تأسیس کرد. او کوشید تا نسخ مختلف قرآن کریم را به هر میزان که می‌تواند از سراسر جهان - اعم از چاپی و خطی، با ترجمه و یا بدون ترجمه - جمع‌ کند که در آن زمان مجموعاً بالغ بر هزار نسخه شد. علاوه بر آن در حدود سی و پنج هزار مجلد کتاب جمع کرد که بیست هزار مجلد آن مربوط به علوم قرآنی بود. پشت سر تأسیس گنجینه قرآن اندیشه‌ای راهبردی برای آینده شیعه و تقریب مذاهب اسلامی موجود است. من چندین بار سعادت دیدار با آن عالم بزرگ را داشتم و شوق و شور و اخلاص او را نسبت به هدفی والایی که داشت فراموش نمی‌کنم. آن مرحوم با تأسیس این کتابخانه عملاً سلفی‌های وهابی را در مقابل این پرسش قرار می‌داد که از بین تمام قرآن‌های موجود در این گنجینه قرآنی، آن قرآنی که ادعا می‌کنید شیعه آن را قبول دارد و تحریف شده است، نشان دهید؟

یهودی قلمداد کردن عقاید شیعه، اتهام ناروای دیگری است که از سوی سلفی‌ها مکرر بیان می‌شود. این موضوع را معمولاً در ذیل داستان عبدالله ابن سبأ مطرح می‌کنند. علامه عسکری (ره) در تحقیقات خود افسانه بودن شخصیت عبدالله بن سبأ را نشان می‌دهد. بر این اساس، شخصی یهودی از اهالی یمن که ظاهراً مسلمان شده بود، اول بار عقاید شیعی را بر اساس تعالیم یهودی بیان کرد و این‌چنین او مؤسس عقیده شیعه است! برخی از سلفی‌ها مانند سعدی مهدی الهاشمی که از اساتید دانشگاه ام‌القری سعودی است، با استفاده از این داستان، راویان شیعی را نیز یهودی پنداشته‌‌اند. مابقی اتهامات و ادعاها درباره شیعه معمولاً حول‌وحوش این دو محور اصلی و یا فرع بر آنها هستند.

* میزان تطابق اعتقادات ایشان با منابع اهل سنت چگونه است؟

- سلفیه در طول تاریخ همواره فرقه‌ای حاشیه‌ای در کنار مذاهب اصلی چهارگانه برادران اهل سنت بوده است. خاستگاه آنان هرچند مذهب حنبلی است، اما خود اهل اجتهادند و از صورت سنتی آن خارج‌شده‌اند. در دوران معاصر، سیاست رسمی عربستان سعودی مبتنی بر تصفیه متون اهل سنت از هر آنچه خارج از اعتقادات سلفی است و تربیت دانشجو و استاد بر پایه متون جدید بنا شد. هدف از اتخاذ چنین سیاستی که مورد توجه شیوخی چون ناصرالدین آلبانی بود، تبدیل سلفیه به جریان اصلی اعتقادی اهل سنت بود. این موضوع که اکنون بدنه اصلی شیوخ سلفی مصر، از قبیل ابواسحاق حوینی، محمد حسان، محمد اسماعیل مقدم، محمدحسین یعقوب، محمود المصری همگی تحصیل‌کرده عربستان سعودی‌اند، بدان معناست که عربستان سعودی از چندین دهه پیش درصدد تربیت نسل جدید شیوخ سلفی بوده است. در حقیقت، در حدود نیم‌قرن گذشته ما شاهد بزرگ‌ترین جابه‌جایی جمعیتی استاد و دانشجو در جهان اسلام جهت تعلیم و تربیت در عربستان سعودی بوده‌ایم. این موضوع را به طور مفصل در مجلد سوم کتاب شیعه‌شناسی معاصر اهل سنت که به دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی مخالفان تقریب مذاهب اسلامی اختصاص دارد، تشریح کرده‌ام که انشاء الله در آینده از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر خواهد شد. این جابه‌جایی کوششی هدفمند برای تغییر عقاید اسلامی در سطح جهان اسلام است و در حقیقت موضوع بسیار وسیع‌تر از مخالفت سلفی‌های وهابی با شیعه است و مشکل را نباید صرفاً مشکل شیعه پنداشت.

* موضع رسانه‌های غرب و پوشش خبری رسانه‌های جمعی غرب به اقدامات سلفی‌های چیست؟

- در رابطه با رسانه‌ها دو نکته جالب‌توجه است. اول آنکه در فاصله سال‌های 2003 میلادی تا 2006 میلادی که با تغییر رژیم بعثی عراق تا اعدام صدام همراه شد، ماهواره‌ها و پایگاه‌های اینترنتی سلفی، با مفهوم‌پردازی درباره «هلال شیعی»، به‌صورتی تصاعدی تأسیس و یا فعال شدند و ادبیات وسیعی در شیعه‌هراسی و تکفیر شیعیان تولید کردند. اصطلاح هلال شیعی را اول بار توسط ملک عبدالله در اثنای سفرش به ایالات‌متحده در دسامبر سال 2004 میلادی بیان کرده بود. این تبلیغات رسانه‌ای بعدها در جریان قیام مردم مظلوم بحرین و بحران سوریه به اوج خود رسید.

درصورتی‌که به مالکیت سرورهای پایگاه‌های اینترنتی تکفیری توجه کنیم، مشخص می‌شود که بیشتر آنها متعلق به شرکت‌های آمریکایی است.نکته دقیقاً همین‌جاست. اگر وب‌گاه و پایگاهی در ایالات‌متحده آمریکا به تهییج افکار عمومی جهت قتل شهروندان آن کشور مبادرت کند، گردانندگان آن فوراً به‌عنوان تروریست تحت تعقیب قرار می‌گیرند و فعالیت پایگاه مزبور متوقف می‌شود؛ اما درصورتی‌که چنین پایگاهی در راستای تفرقه و نفاق و کشتار در میان مسلمانان فعالیت کند، مادام که در تعارض با امنیت ایالات‌متحده آمریکا نباشد، فعالیتش به‌صورت رسمی در پایگاه‌های آمریکایی جریان دارد. این دوگانگی در رفتار به این معناست که مسلمانان نسبت به شهروندان غربی، انسان‌های درجه دو و فاقد اهمیت‌اند؛ چنانکه در جنایات مربوط به رژیم غاصب صهیونیستی نیز همین قاعده را برقرار می‌کنند.

از سوی دیگر باید توجه داشت که استعمارگران غالباً به‌صورت مستقیم وارد عمل نمی‌شوند. آنان با آگاهی بر زمینه‌های تفرقه و تضاد، ترتیبی می‌دهند تا مسلمانان خود به جان هم بیفتند؛ بی‌آنکه بدانند اصل ماجرا از چه قرار بوده است. واکنش غربی‌ها در قبال عملیات‌ تروریستی القاعده و مانند آن در جهان اسلام، معمولاً محکومیت آن است؛ اما این محکومیت موجب نمی‌شود تا شبکه‌های ماهواره‌ای تکفیری الخلیجیه، صفا، وصال و مانند آن تحریم شوند و یا پایگاه‌های اینترنتی مخالفان وحدت اسلامی که به اشکال مختلف سراسر شعار قتل و کشتار را سر می‌دهند، از سرورهای غربی حذف شوند.

* آیا علماء اهل سنت و روشنفکران و فرهیختگان جامعه اهل سنت از سلفی‌ها حمایت می‌کنند؟

- عموم علمای اهل سنت پیرو سلفیه وهابی نیستند و حتی بسیاری از آنان خود مورد حمله و طعنه وهابیان هستند و آنان که به ادبیات سلفیه آشنایند، سنت ردیه‌نویسی سلفی‌ها بر عقاید دیگران را به خوبی می‌شناسند.

مرحوم شیخ حسن البنا که در جلسات دارالتقریب قاهره شرکت می‌کرد و یا مرحوم شیخ مصطفی عبدالرازق، شیخ عبدالمجید سلیم و شیخ محمد مصطفی المراغی و شیخ محمود شلتوت، عبدالمتعال الصعیدی، فتحی یَکَن، شهید شیخ محمد سعید رمضان البوطی، احمد حسن الباقوری، دکتر حامد حفنی داود، دکتر علی عبدالواحد وافی، شیخ عبدالرحیم السائح، شهید دکتر فتحی شقاقی، شیخ احمد کفتارو، شیخ محمد الحبیب بن الخوجه، شیخ احمد بدرالدین حسون و صدها شیخ و عالم و دانشمند بزرگ دیگر اهل سنت که پرچم‌دار وحدت اسلامی بودند، هر یک به فراخور فعالیت خویش، خدمتی بزرگ به وحدت اسلامی کرده‌اند. رحمت خدا بر شیخ محمد غزالی باد که با صراحت هرچه‌تمام‌تر گفت که: «اگر می‌توانست گروهی از اهل سنت را برای یاری شیعه در جنگ با حزب بعث عراق اعزام کند حتماً آن را انجام می‌داد ولی افسوس که توان چنین کاری را ندارد.» شیخ عبدالله موصلی که از شیوخ وهابی در مصر است، در صفحه 214 کتاب «حقیقة الشیعة، حتی لا ننخدع» با خشم زائدالوصفی به مرحوم غزالی و دفاع او از فتوای شیخ محمود شلتوت در جواز تعبد به مذهب شیعه اثناعشری، حمله ‌می‌کند

* مهم‌ترین اقدام اساسی که می‌توان در کاهش این جنایات علیه شیعه داشت چیست؟

- به نظر من، باید صورت‌مسئله شهیدان شیعه، چه در مصر و چه در پاکستان و سایر نقاط جهان را در صورت‌مسئله اعتقاد به صیانت قرآن از هرگونه تحریف و تغییر تعریف کنیم. دشمنان وحدت اسلامی می‌کوشند تا شهادت شیعیان را به موضوع شیعه در برابر اهل سنت تقلیل دهند. این در حالی است که اهل سنت در برابر شیعه نیستند، بلکه این مخالفان وحدت و تقریب مذاهب اسلامی‌اند که در برابر موافقان و منادیان وحدت اسلامی قرار دارند. این صورت‌مسئله نشان از اهمیت نقش و رسالت مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی دارد که حضرت آیت‌الله حاج شیخ محمدعلی تسخیری خدمات بزرگی برای گسترش آن انجام داده‌اند و اینک با مدیریت حضرت آیت‌الله اراکی مسیر وحدت اسلامی را دنبال می‌کند.

* دستاویز دشمنی سلفی‌ها با تشیع چیست؟

- ما باید مسئله را در قالب مطالبه همه مسلمانان جهان تعریف کنیم. اگر شیعیان مصر به این صورت مظلومانه به شهادت می‌رسند، ناشی از انتشار تبلیغات دروغینی است که محور اصلی آن اتهام دروغین «اعتقاد شیعه به تحریف‌ قرآن» است. این تبلیغات روانی موجب می‌شود تا جنایت قتل مسلمانان شیعه توجیه و حتی با افتخار از صحنه‌های آن فیلم‌برداری کنند.

به نظر من ایران، در قالب نهادهای دولتی و به‌ویژه غیردولتی، باید پیشگام در تأسیس گنجینه‌های قرآن و مراکز دفاع از قرآن باشد. البته کارهای قرآنی خوبی صورت گرفته است، اما تاکید من بر ایده‌هایی چون ایده مرحوم آیت‌الله حسن سعید تهرانی است که پیش‌تر بدان اشاره کردم. وزارت امور خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و ... باید بر روی گنجینه قرآن مسجد چهل‌ستون و مانند آن سرمایه‌گذاری کنند. باید آن ایده را به‌عنوان راهبردی بین‌المللی و با مشارکت علمای شیعه و اهل سنت، باز تعریف کرد و مراکزی با شعباتی در کشورهای مختلف و با مشارکت علمای مذاهب مختلف اسلام، فعال کرد. به‌نحوی‌که نام ایران و شیعه در اذهان مسلمانان جهان تداعی‌کننده دفاع از قرآن شود. اینکه عربستان سعودی مانع توزیع قرآن‌های چاپ ایران در موسم حج می‌شود، ریشه در سیاست آنان در به تصویر کشیدن جدایی شیعه از قرآن دارد و همین سیاست سلبی نشان از نقطه‌ضعف اصلی آنان دارد. ما باید عملاً در اذهان مسلمانان جهان اسلام، شیعه را مطابق با حقیقت و واقعیت، یعنی جداناپذیر از اعتقاد به قرآن و صیانت آن از تحریف و تغییر ترسیم کنیم. از طریق همین گونه مراکز ارتباطات مسلمانان در فضایی دوستانه افزایش می‌یابد که خود موجبات همدلی بیشتر را فراهم می‌کند.

* پژوهشگاه‌ها و نهادهای علمی در این میان چه نقشی می‌توانند ایفا کنند؟

- باید مراکز پژوهشی خفته کشور در حوزه خاورمیانه و جهان اسلام فعال شوند. پژوهش‌ها به‌جای اکتفا به ترجمه چند مقاله و مقداری نقل مطالب، جنبه اطلاعات - عملیاتی پیدا کنند. باید دائماً افراد، گروه‌ها، جریان‌ها، سیاست‌ها و راهبردهای مختلفی که در جهان اسلام دنبال می‌شوند مورد رصد قرار گیرند.اتفاقات امروز حاصل برنامه‌ریزی‌های دیروز بازیگران آن است و شناخت به‌موقع خطر، واکنش مناسب به‌موقع را ممکن می‌سازد. این کار نیازمند تأسیس مرکزی است که جهان اسلام را به طور دائمی رصد کند. هرچه شناخت ما از دوستان و دشمنان وحدت اسلامی بیشتر شود، قدرت ما در خلق ابتکارات تقریبی بیشتر خواهد شد. دشمنان اسلام برای اغراض پلید خود، تمامی اختلافات درونی میان مسلمانان از مذاهب مختلف را رصد می‌کنند و آن‌ها را بایگانی می‌کنند. سپس با برجسته کردن همین نقاط اختلاف، نقاط ضعف جهان اسلام را نشانه می‌روند. فضای سنتی مطالعاتی کشور درباره خاورمیانه و جهان اسلام به سر آمده است و برای حضور در جهان اسلام باید جدی‌تر به پژوهش پرداخت. مسئولان باید به‌صورت دائم فعالیت‌های تقریبی و ضد تقریبی را رصد کنند و محصولات فرهنگی ارائه‌شده به جهان اسلام را به‌دقت تحلیل کنند. از این طریق می‌توان با سلایق و فضای مصرف تولیدات فرهنگی وبگاه‌های سلفی آشنا شد. فرمایش مقام معظم رهبری درباره بیداری اسلامی آن نیست که راجب به بیداری اسلامی سخن بگوییم، بلکه آن است که در مواجهه با جهان اسلام بیدارباشیم. این بیداری جز از راه رصد دائمی و ایجاد نظام بایگانی قابل رجوع برای دستاوردها و تجربیات گذشته، به‌دست نمی‌آید.

گزارش سخنرانی دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی در چهارمین نشست علمی مرکز تحقیقات امام علی (علیه‌السلام)

بسم‌الله الرحمن الرحیم

منبع خبر

چهارمین نشست علمی مرکز تحقیقات امام علی (علیه‌السلام) با موضوع «جریان های دانشگاهی مخالف شیعه در جهان عرب و لزوم فهم آن در تحقق آرمان های وحدت‌آفرین امام علی (ع)» دوشنبه، 27 خردادماه، در سالن الغدیر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با سخنرانی دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دبیری سرکار خانم دکتر مریم صانع‌پور برگزار شد.


دکتر صداقت در ابتدا اشاره کرد که در مطالعه احوال جهان اسلام همواره باید امورِ اتفاقی و استثنایی، از رویه‌های مستمر و متناوب جدا شوند و موضوعات اصلی از موضوعات پیش‌پاافتاده و کم‌اهمیت تمییز داده شوند. جهت این کار باید به بسامد آماری وقایع و پدیده‌ها توجه کرد. زیرا این تنها یک پدیدۀ مهاجم نیست که اهمیت دارد بلکه تعداد دفعات تکرار آن نیز مهم است. لازمه این امر «رصد کردن» است به عبارتی همواره باید بدانیم در جهان اسلام چه کسی با چه کسی دوست و چه کسی با چه کسی دشمن است و این کار یک نفر نیست. او سپس در تبیین سیاست و رویکرد اصلی دانشگاه‌های سلفی عربستان در قبال جهان اسلام، به تشریح سخنرانی ناصرالدین البانی محدث سرشناس سلفی ( 1333-1420ق) در المعهد الشرعی (عَمان) به سال 1393ق (1972م) پرداخت که به باور وی باید به‌عنوان مدخل ورود به موضوع مطالعات نوین دانشگاهی سلفی‌ها (وهابی‌ها) مورد توجه واقع شود. این سخنرانی در کتابی با عنوان «التصفیة و التربیة و حاجة المسلمین الیهما» توسط المکتب الاسلامی عمان در سال 1421 قمری منتشر شده است. به باور آلبانی، جهان اسلام دچار ذلت شده است و او مستند به روایتی نبوی، تنها راه خروج از ذلت را رجوع به دین اسلام می‌داند و همانند دیگر شیوخ سلفی بازگشت به فهم سلف از قرآن و سنت را توصیه می‌کند آلبانی در آن سخنرانی، طرحی برای سلفی کردن جهان اسلام ارائه داده است که شامل:

1. تصفیه کتاب‌ها و منابع اسلامی (فقه و حدیث و تاریخ) از آنچه بدعت و گمراهی می‌نامد و

2. تربیت نسل جوان بر اساس «متون تصفیه شده» است.

به باور آلبانی با عبور علم امت از صافی، جوامع اسلامی نیز از صافی رد می‌شوند. آنچه که مراکز آموزشی سلفیه دنبال می‌کنند، بر اساس همین دو مؤلفه است. سپس سخنران به چند تأمل اساسی در این موضوع پرداخت. اول آنکه اقتضای مقابله با این سیاست در وهله اول آبادی و رونق مراکز علوم قرآنی و حدیثی در کشور است. دوم آنکه باید سیاست تصفیه همواره رصد شود. هم جلوی تحریف گرفته می‌شود و هم آنکه سیاست تصفیه می‌تواند بیانگر نقاط ضعف سلفیه هم باشد. نیز باید سیاست تصفیه و تربیت در قبال همه جهان اسلام مورد توجه قرار گیرد و نه تنها شیعه. زیرا این سیاست تنها در قبال شیعه نیست بلکه در قبال جهان اسلام است.

دکتر صداقت بحث خود را از دوران نوین سیاست در عربستان سعودی که با سلطنت عبدالعزیز آل سعود (پادشاهی 1902-1953م) آغاز شد، ادامه داد. پس از عبدالعزیز، حکومت طبق وصیت ملک عبدالعزیز به ترتیب در اختیار فرزندان ارشد او بوده است. دوران فرزندان عبدالعزیز آل سعود (1959- تاکنون 2013م)، به‌ویژه دوران ملک فیصل (1964-1975م) و ملک خالد، با عنایت به افزایش درآمدهای نفتی سعودی، دوران گسترش و نوسازی مدارس و دانشگاه‌های سلفی است که تا اواخر دهه 1990م دارای دو ویژگی بارز بوده است: 1. آموزش سازمان‌یافته و 2. آموزش فراملی. از اواخر دهه 1990 م نیز آموزش مجازی سلفیه در سطح جهان اسلام گسترش یافت. اسامی مهم‌ترین مراکز دانشگاهی عربستان که هریک به نوعی در داستان شیعه‌شناسی دستی دارند، عبارت‌اند از:

- دانشگاه اسلامی مدینه، تاسیس در دوران حکومت ملک سعود 1381ق / 1961م واقع در مدینه.

- هیئت کبار علمای سعودی سال 1971م تاسیس در دوران ملک فیصل واقع در ریاض (انتخاب اعضا با دستور و انتخاب پادشاه سعودی)

- دانشگاه اسلامی امام محمد بن سعود، تاسیس در دوران حکومت ملک خالد 1395ق / 1975م واقع در ریاض.

- دانشگاه ملک سعود، تاسیس در دوران حکومت ملک خالد 1395ق/ 1975م واقع در ریاض

- جایزه جهانی ملک فیصل، تاسیس در دوران حکومت ملک خالد واقع در ریاض (اولین دوره آن در سال 1399ق (1979م) در دوران بود.)

- دانشگاه اسلامی ام‌القری، تاسیس در دوران حکومت ملک خالد 1401ق / 1980م واقع در مکه .

او افزود: سلفیه را به‌صورت‌های مختلفی دسته‌بندی می‌کنند که شامل سلفیه رسمی، جهادی اصلاح‌طلب، جامی و سروری می‌شود. شیعه‌شناسی در تمامی این دسته‌بندی‌ها، صورتی کم‌و‌بیش یکسان دارد و در سیاقی یکسان (متأثر از ابن‌تیمیه و محمد بن عبدالوهاب) واقع است. البته سلفیه جهادی در عربستان سعودی و کشورهای عربی گروهی زیرزمینی محسوب می‌شوند و ازاین‌رو حضور رسمی دانشگاهی آنها کم‌رنگ است. اما سلفیه رسمی که مدافع نظام حکومت پادشاهی در عربستان سعودی است، با حمایت سعودی، بیشترین نفوذ را در دانشگاه‌های نوین جهان عرب دارد و شاخص فکری آنها فتاوی هیئت کبار علمای عربستان سعودی مانند عبدالعزیز بن‌باز، ابن‌عثیمین، عبدالله الجبرین است. یک دسته از شیوخ سلفی نیز در مابین سلفیه رسمی و جهادی قرار دارند. اینان فعالیت رسمی در عربستان سعودی دارند ولی به‌واسطه انتقادهایشان از نظام حاکم، زیر فشار بوده‌اند. از زمرة شیعه‌ستیزان بنام آن می‌توان به محمد سرور زین‌العابدین (متولد 1938 - سوریه) اشاره کرد که چندین سال در دانشگاه‌های عربستان سعودی سابقه تدریس دارد. او نویسندة اصلی کتابی است با عنوان «و جاء دور المجوس» و در مقدمه آن کتاب تصریح می‌کند که فرد دیگری (بنام عبدالله الغریب) با سرقت اثر مذکور، آن را در میانۀ سال‌های 1981م الی 2008م، بارها بنام خود منتشر کرده است. سلفیه جامی و یا مدخلی، جریان افراطی سلفیه رسمی سعودی هستند. افرادی مانند محمد امان جامی، ربیع المدخلی، زید المدخلی در این چارچوب فکری قرار دارند.

سخنران در اینجا گریزی به موضوع بیداری اسلامی زد و با معرفی چند شخصیت مانند مرحوم علامه میرزا خلیل کمره‌ای (1277-1363 ش)؛ مرحوم آیت‌الله حسن سعید تهرانی متوفی 1374ش و دکتر سید جعفر شهیدی اشاره کرد که آنان در زمانه خود به خوبی متوجه سیاست‌های عربستان سعودی شده بودند و سپس به تشریح فعالیت‌های آیت‌الله سعید تهرانی در تأسیس گنجینه قرآن در کتابخانه مسجد چهل‌ستون تهران پرداخت که باید وزارت خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، و دیگر مراکز مربوطه بر روی آن سرمایه‌گذاری کنند. به اعتقاد سخنران مراد مقام معظم رهبری از بیداری اسلامی آن نیست که تنها درباره بیداری اسلامی سخن گفته شود، و مثلاً در طی تنها چند ماه، چندصد مقاله درباره بیداری اسلامی در همایشهای گوناگون ارائه شود! بلکه مراد ایشان آن است که در قبال مسایل اسلام و جهان اسلام بیدار باشیم؛ آنگونه که علمایی چون مرحوم آیت الله حسن سعید بودند. نمونه بارز بیداری را می‌توان در رویکردها و فعالیتهای ارزشمند حضرت آیت الله تسخیری در قبال مسایل جهان اسلام مشاهده کرد.

در ادامه دکتر صداقت مهم‌ترین جریان‌های دانشگاهی ضد شیعه را شامل 1. جریان‌های مهاجر و 2. جریان بومی‌سازی و 3. جریان آموزش در فضای مجازی است چنانکه محمد امان بن علی جامی (1349-1416ق) در کتاب «العقیدة الاسلامیة و تاریخها» می‌نویسد: «دانشگاه اسلامی مدینه نبوی و دانشگاه اسلامی امام محمد بن سعود در ریاض، نقشی اساسی در انتشار عقیده سلفیه، حتی در مناطقی دور از آفریقا و شرق آسیا و قاره هند و در بسیاری از کشورهای عربی داشته‌اند. دانشجویانی از آن کشورها به‌صورت مهمان وارد این دو دانشگاه می‌شوند، پس از مدتی با اتمام تحصیل و اخذ درجات علمی مختلف، به کشور خود مراجعه می‌کنند تا مردمانشان را اندرز دهند و در میانشان عقیده صحیح سلفی را منتشر کنند. و با چند نقل‌قول دیگر اشاره دارد که در حال حاضر بزرگ‌ترین جابه‌جایی جمعیتی استاد و دانشجو در تاریخ پیدایش سلفیه در جهان اسلام در حال اتفاق است و استفاده از اساتید مهمان و دانشجوی بورسیه یکی از طرق انتشار عقاید سلفی بوده است. به گونه‌ای که امروزه تمامی شیوخ سلفی طراز اول مصر تربیت‌شده عربستان سعودی هستند.

سخنران در پایان نیز با اشاره به نتایج پژوهشی خاتمه‌‌یافته دربارة فعالیت‌های رسانه‌ای شیوخ سلفی در اینترنت، اشاره کرد که نزدیک به هشتاد درصد از شیوخ فعال در زمینه اینترنت، محصول جریانهای مهاجر هستند.

جلسه با طرح نظرات و دیدگاه‌های اساتید و محققان حاضر در جلسه و پرسش و پاسخ به پایان رسید.

بیداری اسلامی، شکافی عمیق در مبانی نظریه‌ی سیاسی شیوخ سلفی - دکتر کامیار صداقت ثمرحسيني

پیش‌فرض غالب نظرات شیوخ رسمی سلفی، پذیرش حکومتِ حاکم ظالم و حرمت خروج علیه آن به عنوان اصلی برآمده از دین است و طبق آن تنها زمانی خروج مشروع است که حکم تکفیر حاکم صادر شده باشد. نوشتار حاضر نگاهی گذرا به موضع امام خمینی (رحمت الله علیه) در قبال قیام علیه ظالم و مقایسه‌ی آن با دیدگاه شیوخ سلفی است.
گروه سیاسی برهان/ دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
مهم‌ترین پیامدِ قیام‌های جهان عرب در سال‌های 1432 تا 1433ق که آن را باید مهم‌ترین عرصه‌ی بیداری اسلامی قلمداد کرد، محکوم کردن ظلم و تجدیدنظر در باب حکومت حاکم ظالم است. این در حالی است که چندین دهه پیش‌تر، امام خمینی(رحمت الله علیه) قیام علیه حکومت حاکم ظالم را تکلیفی شرعی قلمداد کردند و جهت حفظ اسلام آن را واجب دانستند. از این رو، جهان اسلام یک بار دیگر خود را نیازمند تجربه‌ی ظلم‌ستیزی حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) می‌یابد. تجربه‌ای که با عنایت به دیدگاه‌های تقریبی و وحدت‌آفرین حضرت امام خمینی، در صورت تبیین مناسب آن، به سهولت قابل انتقال است.
مسئله‌ی عدالت و به ویژه عدالت حاکم، از مسائل مطرح در حوزه‌ی کلام و اعتقادات اسلامی است. برای مثال، رساله‌ی «العقیده‌ الطحاویه» اثر طحاوی[1] (230 تا 321ق) یکی از مراجع اعتقادی معروف اهل سنت است که در بند 72 آن، به ضرورت پیروی از حاکم ظالم و عدم خروج بر او، به عنوان یک اصل اعتقادی اشاره شده است (الطحاوی الحنفی، 1397، ص 11). شیوخ سلفی مانند ناصرالدین آلبانی (1333 تا 1420ق) در شرح فراز مذکور از آن کتاب، صراحتاً قیام و حتی کودتا بر ضد حکومت‌های عربی را بدعت دانسته‌اند (آلبانی، 1394، ص 33). از دیگر شارحان معاصر سلفی «عقیده طحاوی» عبارت‌اند از: عبدالعزیز بن باز (1330 تا 1420ق)، محمد بن صالح العثیمین (1347 تا 1421ق) و عبدالله بن عبدالرحمن الجبرین (1352 تا 1430ق) که همگی بر حرمت خروج بر حاکم نظر داده‌اند..[2]
عقیده‌ی پذیرش ظلم، عقیده‌ای است که در مقاطعی از تاریخ اسلام شکل گرفته و به تدریج وارد مراجع اعتقادی شده است. به طور کلی، منابع مرجع آن، در قالب منابع حدیثی، اعتقادی و فتاوی فقهی طبقه‌بندی می‌شوند. منابع حدیثی عموماً شروحی است که محدثان بر ذیل روایات مربوط به خروج بر حاکم مسلمان نگاشته‌اند. غالب فتاوی شیوخ سلفی در این زمینه مستند به همین روایت‌ها هستند که عمدتاً در باب‌های مربوط به «امارت» یا «فتنه‌های آخرالزمان» در کتاب‌هایی مانند «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» و دیگر کتاب‌های حدیث اهل سنت نقل شده‌اند. برای مثال، به موجب روایتی از ابوهریره در «صحیح بخاری» (البخاری، 1400، حدیث 7137) و «صحیح مسلم» (مسلم، 1412، حدیث 1835) حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«من اطاعنی فقد اطاع الله و من عصانی فقد عصی الله و من أطاع امیری، فقد اطاعنی و من عصی امیری فقد عصانی» هر کس مرا اطاعت کند، اطاعت خدای کرده است و هر کس که از امر من نافرمانی کند، از امر خدای نافرمانی کرده است و آنکه امیر مرا اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و آنکه امیر مرا نافرمانی کند، از من نافرمانی کرده است.
خاطر نشان می‌شود در پاره‌ای از این روایات تأکید شده است که اطاعت از امیر، مقید به غیر معصیت خدا شده است؛ ولی این قید، در ادبیات سلفیه‌ی رسمی، به معنای پذیرش حق مردم جهت قیام بر حاکم مسلمان (هرچند فاجر) نیست. برای مثال، در حدیثی از عبدالله بن عمر در «صحیح بخاری» (البخاری، 1400، حدیث 7144) آمده است: «السمع و الطاعه علی المرء المسلم فیما أحب و کره، ما لم یؤمر بمعصیه فإذا أمر بمعصیه فلا سمع و لا طاعه» فرمان‌برداری و اطاعت مادام بر انسان واجب است که معصیت خدا نباشد، در معصیت خدا، اطاعت و فرمان‌برداری نیست.
به لحاظ منابع فتاوی فقهی، امروزه سایت‌های رسمی شیوخ سلفی مرجعی مهم در این زمینه‌اند. علی حلبی در کتاب «البراهین الواضحات فی حکم المظاهرات» فهرست اسامی مؤسسات افتاء و شیوخی را که حکم بر حرمت خروج بر حاکمان ظالم و ستمگر داده‌اند، چنین نام برده است (حلبی، 1432، صص 15 و 16):
1. هیئت علمای کبار عربستان سعودی.
2.شورای دائمی بررسی‌های علمی و افتاء عربستان سعودی.
3.مرکز امام آلبانی.
4.عبدالعزیز بن باز.
5.ناصرالدین آلبانی.
6.محمد بن صالح العثیمین.
7.عبدالعزیز آل‌‌الشیخ.
8.عبدالمحسن العباد.
9.عبدالله بن سلیمان المنیع.
10.صالح بن فوزان الفوزان.
11. بکر عبدالله ابوزید.
12. عبدالله بن غُدَیّان.
13.صالح الغصون.
14.عبدالعزیز الراجحی.
15. صالح آل‌الشیخ.
16.عبدالوهاب بن ابراهیم أبوسلیمان.
17. عبدالله بن عبدالمحسن الترکی.
18. عبدالله بن محمد آل‌الشیخ.
19. أحمد بن علی سیر المبارکی.
20. صالح بن عبدالله المطلق.
21. محمد بن عبدالکریم العیسی.
22. صالح بن عبدالرحمن الحصین.
23. سعد الحُصَیّن.
24.عبدالله بن محمد خُنَین.
25. عبدالکریم بن عبدالله الخُضَیر.
26.محمد بن حسن آل‌الشیخ.
27. یعقوب بن عبدالوهاب الباحسین.
28.علی بن عباس الحکمی.
29.محمد بن محمد المختار الشنقیطی.
30.قیس بن محمد آل‌‌الشیخ مبارک.
31. مشهور بن حسن آل‌سلمان.
32.علی بن حسن الحلبی.
33.محمد بن موسی آل‌نصر.
34.ابواسحاق الحوینی.
35.محمد بن علی فرکوس.
36.باسم الجوابره.
37.حسین العوایشه.
38.اکرم زیاده.
39. زیاد العبادی.
کارکرد چنین تفاسیری از این روایات، ایجاد قابلیت پذیرش ظلم در جوامع اسلامی بود. در تاریخ معاصر جهان اسلام، این عقیده ابتدا با پیروزی انقلاب اسلامی ایران (1399ق) به چالش کشیده شد. انقلاب اسلامی ایران زمانی پیروز شد که توانست قابلیت پذیرش ظلم و استعمار را در میان مردم جامعه از میان بردارد. این کار توسط سه تن از مجددان بزرگ مذهب شیعه، یعنی امام خمینی، علامه عبدالحسین امینی و علامه سید محمدحسین طباطبایی روی داد. آنان با نوآوری‌های عظیم خود در فقه سیاسی، فقه تاریخ (اعتقادات) و علوم قرآن، زمینه‌ساز فرهنگی در میان جامعه و نخبگان مذهبی شدند که اصولاً قابلیت پذیرش حکومت نظام جائر بر آنان ناممکن گشت و تا این بستر زنده و پویا باشد، انقلاب اسلامی ایران در مسیر صحیح خود حرکت می‌کند.
توجه شود که مقدم بر اصل ولایت فقیه حضرت امام خمینی، اصل ولایت قرار دارد که علامه امینی بیشترین سهم را در احیای آن در دوران معاصر دارد. حاکمان ظالم و استعمارگر تنها زمانی می‌توانند حکومت کنند که ابتدا قابلیت پذیرش ظلم را مهیا کرده باشند (ن. ک. به: صداقت ثمرحسینی، زمستان 1391، صص 25 تا 35). هرچند این انقلاب در فضایی شیعی و البته مبتنی بر نگرش تقریب مذاهب اسلامی روی داد، اما توانست برای دیگر ملت‌ها، زمینه‌ای اساسی جهت مقایسه و تجدیدنظر در اعتقاد به پیروی از ظلم را فراهم سازد. دکتر ناصف نصار (فیلسوف سکولار لبنانی)، در نوشتاری که آن را سال‌ها پیش از قیام‌های سال 1432ق نوشته است، چنین به تجربه‌ی بکر و تازه‌ی اعراب در مواجهه با انقلاب اسلامی ایران اشاره می‌کند:
انقلاب اسلامی پدیده‌ای شگفت‌انگیز در تاریخ جهان اسلام و در تاریخ جهان سوم است. شگفتی آن، چه در مردم انقلابی‌اش، چه در ریشه‌های آن و چه در شیوه‌ی سرنگونی تاج‌وتخت شاه، نمایان است و از این رو، آن انقلاب پدیده‌ای باشکوه و حیرت‌انگیز است. در تاریخ معاصر جهان عرب، تا کنون هیچ پدیده‌ای مانند انقلاب اسلامی ایران و یا حداقل شبیه به آن روی نداده است. تحولات سیاسی‌ای که ما در جهان عرب ناظر آن هستیم، معمولاً نتیجه‌ی کودتاهای نظامی و شبه‌نظامی و یا نتیجه‌ی جنگ‌هایی برای آزادی کشور است (نصار، 1997، ص 231).
قیام امام خمینی (رحمت الله علیه) اقتدا به حضرت امام حسین (علیه ‌السلام) بود. امام خود تأکید دارند که با توجه به این اصل که «در صورت اضمحلال اصل، بقاى فرع، عموماً معنا ندارد.» مصمم شدند تا «مثل حضرت سیدالشهداء از براى حفظ اصل دین، با ایادى دولت ظلم مبارزه کند و مادام که مأمورین آن‌ها از زور و ظلم و ملاعبه با احکام الهى دست برندارند، او نیز از مجاهده دست برندارد.» (امام خمینی، ج 1، ص 193) از دید امام خمینی، نظام ظالم، نظامی شیطانی است؛ در حالی که همه‌ی جهات نظام الهی متوجه خداست و در آن ظلمی نیست (همان، ج 12، ص 46).
حدود سه دهه پس از انقلاب اسلامی ایران، قیام‌های عربی سال‌های 1432 و 1433ق دیگر پدیده‌ای بودند که اعتقاد به حرمت قیام علیه حاکم ظالم را (این بار در میان اهل سنت) به چالش کشیدند تا آنجا که می‌توان مهم‌ترین وجه بیداری اسلامی در دوران معاصر را در تجدید‌نظر در تفسیر روایاتی دانست که به موجب آن حکومتِ حاکم ستمگر مجاز شناخته شده است.
برای مثال، محمد نعیم محمد هانی (مصری)، در کتاب «فی سبیل التجدید لهذا الدین: مصر و اخواتها فی موازین الفقهاء و مناهج العلماء» از انتقالِ مسئله‌ی حرمت خروج بر حاکم، از کتاب‌های فقیهان به کتاب‌های عقاید و تبدیل آن، به یکی از اصول اعتقادی اهل سنت انتقاد می‌کند (الساعی، 2011، صص 161 و 162). همچنین ابوعبدالفتاح علی بن حاج از دیگر شیوخی است که در آثاری چون «فصل الکلام فی مواجهه ظلم الحکام» و نیز «من الشواهد الشرعیه والنماذج التاریخیه على مشروعیه الإضرابات والاعتصامات والمظاهرات السلمیه» بر مشروعیت مواجهه با ظلم و نیز مشروعیت تظاهرات مسالمت‌آمیز بر ضد حکومت ظالم، نظر داده است و می‌کوشد تا شواهدی شرعی و تاریخی در تأیید آن ارائه دهد.[3] حتی دامنه‌ی تعارضات درونی شیوخ سلفی به نقد روایات صحیحان[4] نیز کشیده شده است؛ چنان که علی الحلبی (از شیوخ سلفی اردن) در نقد نظر قرضاوی چنین نوشته است:
دیروز با گوش خودم شنیدم که یوسف قرضاوی حدیثی از صحیح مسلم (حدیث حذیفه) را ضعیف دانست و آن در ضمن مناقشه‌ی او در خصوص موضوع تظاهرات بود. این در حالی است که ما معتقدیم که با هیچ نامی و با هیچ انگیزه‌ای چنین کاری جایز نیست، زیرا مفاسدی بر آن مترتب است که جز خدا بر آن اطلاعی ندارد و ما قائل به تجارب نیستیم که مثلاً بگویند تظاهرات در تونس پیروز شد و آن نشانه‌ی پیروزی‌اش در مصر باشد و چه بسا در دیگر جاها نیز پیروز شود. تکیه بر تجاربی که مخالفت با شرع الهی و در تضاد با احادیث رسول‌الله (صلى الله علیه و سلم) است، هیچ ارزشی ندارد... من به خوبی می‌دانم که قرضاوی نه از اهل حدیث است و نه به خوبی حدیث را می‌شناسد و نه اصلاً از علم حدیث چیزی می‌داند! با این حال، آن روایت را با این دلیل که سندش منقطع است، ضعیف دانسته است.[5]
اگرچه این تجدیدنظر در چارچوب اندیشه‌ی اهل‌ سنت رخ داده است، ولی در عمل، اعتقاد به «وجوب تبعیت از ظالم» را به چالش کشید و از این رو آنان را تا حدودی به مضامین انقلاب اسلامی ایران نزدیک ‌ساخت؛ هرچند باید به تفاوت عقاید و باورهای فِرَق و مللِ اسلامی و نیز شرایط متفاوت هر کشور با دیگری توجه کرد و از مقایسه‌های شتاب‌زده میان انقلاب اسلامی ایران با قیام‌های عربی سال‌های 1432 و 1433ق اجتناب کرد. همچنین باید به ملاحظاتِ سیاسی برخی از شیوخ سلفی توجه داشت که موجب اتخاذ مواضعی تبعیض‌آمیز میان قیام مردم بحرین با قیام علیه قذافی یا حسنی مبارک می‌شود.[6]
نقطه‌ی برخورد دیدگاه وجوب قیام علیه ظلم با وجوب پیروی از ظالم، به صورتی ملموس، در احیای مراسم «برائت از مشرکان» توسط امام خمینی دیده می‌شود که با مخالفت شدید مخالفان وحدت اسلامی مواجه شد و سرانجام به شهادت تنی چند از حجاج بیت‌الله الحرام منجر شد (1407ق). امام خمینی در پیام به زائران بیت‌الله الحرام (6 مرداد 1366 برابر با اول ذی‌الحجه 1407ق) به صراحت اشاره می‌کند که مسئله‌ی برائت از مشرکان، تنها ایراد شعار علیه کافران نیست، بلکه «رمى استعمار از کشورها و سرزمین‌هاى اسلامى» و «برچیدن پایگاه‌هاى نظامى شرق و غرب از کشورهاى اسلامی» و «تربیت و کنترل و اصلاح سران خودفروخته‌ی برخی از آن کشورها» است (امام خمینی، ج 20، ص320).
نمونه‌ای از واکنش‌های شیوخ سلفی به این دعوت اسلامی را می‌توان در کتاب «الالحاد الخمینی فی الارض الحرمین» اثر شیخ سلفی یمنی، مقبل بن هادی الوادعی ( 1356تا 1422ق) مشاهده کرد. آن کتاب واکنشی است در برابر تأکید امام خمینی بر برگزاری مراسم برائت از مشرکان در موسم حج ابراهیمی که او آن را فتنه‌ی شیعه در موسم حج نامیده و تظاهرات را، حتی به جهتِ اعلان برائت از مشرکان، به مثابه‌ی تشبه به کفار دانسته است؛ چنان که می‌نویسد:
باید دانست که این تظاهرات عملی اسلامی نیست و به ما چیزی از نبی (صلى الله علیه و آله و سلم) نرسیده است که جماعتی در حالی که شعاری واحد دهند بیرون بیایند و این چیزی نیست جز تقلید از دشمنان اسلام و تشبه به آنان که رسول (صلى الله علیه و آله و سلم) در وصفشان فرموده است که «کسی که خود را شبیه قومی درآورد از آنان است.» (وادعی، 1407، ص 44)
این گونه مواضع از شیوخ سلفی، به ویژه شاگردان آلبانی، در راستای حفظ بسیاری از حکومت‌های فاسد جهان عرب مکرر دیده می‌شود. برای مثال، علی حلبی در کتاب «الدعوه السلفیه الهادیه و موقفها من الفتن العصریه الجاریه»، که آن را در واکنش به قیام‌های عربی تونس، مصر و لیبی، در 11 جمادی‌الاولی سال 1432ق منتشر کرد، با استفاده از نظر ناصرالدین آلبانی مبنی بر حرمت تظاهرات و با این ادعا که اساساً تظاهرات پدیده‌ای اروپایی است و «وسیله‌ای شرعی برای اصلاح حکومت» نیست، می‌نویسد (حلبی، 1432، ص 16):
تظاهراتی که در برخی از کشورهای اسلامی به راه افتاده است در اصل خروج از طریق مسلمانان و تشبه به کافران است و رب‌العالمین فرموده است: وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِیرًا: آنکه بعد از آشکار شدن حق از در مخالفت با پیامبر درآید و از راهى جز راه مؤمنان پیروى کند، ما او را به همان راه که مى‌رود مى‌بریم و به دوزخ داخل مى‌کنیم و جایگاه بدى دارد (سوره‌ی نساء، آیه‌ی 115).
اما از دید حضرت امام خمینی، «مسلمان نمى‏تواند موافق و معاون دستگاه ظلم و ستم باشد.» آن هم «دستگاهى که احکام اسلام را یکى پس از دیگرى محو نموده و مى‏نماید.» (امام خمینی، ج 2، ص 287) هدف از قیام علیه ظلم، عمل به تکلیف است و عمل به تکلیف لزوماً مقید به کسب پیروزی و دستاوردهای دنیوی نیست. بنابراین ایشان به کسانی که سرنگونی حکومت طاغوت را ناممکن می‌دانستند، اصل مهمی در انقلاب اسلامی را یادآور می‌شود:
من به آن‌ها مى‏گفتم ما تکلیف داریم ادا مى‏کنیم، مى‏شود و نمى‏شود براى ما مطرح نیست. ما مکلفیم از طرف خداى تبارک و تعالى که با ظلم مقابله کنیم؛ با این آدم‌خوارها و با این خون‌خوارها مقابله کنیم. ما به آن اندازه‏اى که قدرت داریم مقابله مى‏کنیم. اگر پیروز شدیم که خوب، الحمدالله، و اگر پیروز هم نشدیم، الحمدالله که به تکلیف عمل کردیم. مسلمین باید خودشان را مکلف بدانند؛ گمان نکنند که اگر پیروز نشدند، نیستید پیروز (امام خمینی، ج ‏12، صص 321 و 322).(*)
فهرست منابع
قرآن مجید.
محمد ناصرالدین آلبانی، العقیده الطحاویه‌، شرح و تعلیق، 1394.
امام خمینی، نرم‌افزار صحیفه‌ی امام، نسخه‌ی 3، مرکز تحقیقات کامپیوترى علوم اسلامى.
محمد بن إسماعیل البخاری، الجامع الصحیح، (تحقیق) محب‌الدین الخطیب، محمد فواد عبدالباقی. القاهره، المکتبه السلفیه، 1400.
علی بن الحسن بن علی بن عبدالله حلبی، الدعوه السلفیه الهادیه و موقفها من الفتن العصریه الجاریه و بیان الاسباب الشرعیه الشرعیه الواقیه، منشورات (منتدیات کل السلفیین)، 1432.
محمد نعیم محمد هانی الساعی، 2011، ثوره مصر و اخواتها فی موازین الفقهاء و مناهج العلماء، القاهره، (ط1) دارالسلام للطباعه‌ و النشر و التوزیع و الترجمه‌.
کامیار صداقت ثمرحسینی، یک بام دو هوای وهابیت، ماهنامه‌ی زمانه، دی 1390، شماره‌ی 20.
کامیار صداقت ثمرحسینی، انقلاب اسلامی ایران و مجددان بزرگ مذهب شیعه، فصلنامه‌ی مطالعات انقلاب اسلامی، قم، سال نهم، زمستان 1391، شماره‌ی 31. از طریق نشانی زیر قابل دریافت است:
http://maaref.ac.ir/Upload/Quarterly/ArticleFile/13607418332802.pdf
ابوالحسن مسلم بن الحجاج مسلم، صحیح مسلم، (تحقیق) محمد فؤاد عبد الباقی، داراحیاء الکتب العربیه‌، 1412.
ناصیف نصار، التفکیر والهجره‌ من التراث إلى النهضه‌ العربیه‌ الثانیه‌، بیروت، دارالنهار للنشر، 1997.
مقبل بن هادی الوادعی، الالحاد الخمینی فی الارض الحرمین، القاهره، الحرمین، 1407.
* دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (مرکز تحقیقات امام علی علیه‌السلام)/انتهای متن/

دانلود کتاب شیعه شناسی اهل سنت اثر دکتر کامیار صداقت ثمر حسینی

 

دانلود بخشی از کتاب

 

شیعه شناسی اهل سنت و چالشهای فراروی آن جلد اول اثر دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

دانلود کتاب شیعه شناسی اهل سنت جلد اول - اینجا را کلیلک کنید

جهت تهیه کتاب به نشانی زیر مراجعه کنید:

تهران - خیابان کریم خان زند بین خیابانهای قرنی و ایرانشهر - ضلع جنوبی پل کریمخان زند - پلاک ۱۷۸ کتابفروشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تلفن: ۸۸۳۱۷۱۹۲

 

جهت اطلاعات بیشتر اینحا را کلیک کنید

فروش آنلاین کتاب - آدینه بوک          مشخصات کتاب در پایگاه کتابخانه ملی ایران

بررسی رسانه های اینترنتی مخالف تقریب مذاهب

دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

 دکتر "کامیار صداقت ثمر حسینی"، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 18 مهرماه، طی سخنانی در سالن اندیشة پژوهشگاه مذکور، به ارائه گزارش خود از طرح پایان‌یافته‌اش در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (مرکز تحقیقات امام علی علیه‌السلام) پرداخت که در ذیل مبحث شیعه‌شناسی اهل سنت به رسانه های اینترنتی مخالف تقریب مذاهب می‌پردازد.

سخنران ابتدا به طرح چند مقدمه در باب موضوع مورد بحث پرداخت. اول آنکه اکثریت مسلمانان قایل به تقریب مذاهب اسلامی‌اند و شیعه را به عنوان یکی از مذاهب اسلامی می‌شناسند. اما مخالفان تقریب مذاهب اسلامی، گروهی در اقلیت هستند که عمدتاً سلفی هستند و متاثر از عقاید ابن‌تیمیه، شیعه را دینی جدا از اسلام و متاثر از یهود و مسیحیت و آیین زردشت می‌دانند و معتقدند که شیعیان قایل به تحریف قرآن هستند و از سنت پیامبر سرپیچی کرده‌اند. این عقاید عموماً از دوره های میانی حیات اندیشه سلفیه از ابن‌تیمیه و شاگردانش به نسلهای بعدی منتقل شده است. با این حال باید توجه داشت که اقلیت فعال همواره ابتکار عمل را از اکثریت خاموش می‌گیرد. هر چه گروه اقلیت فعال باشند و اکثریت خاموش، به تدریج ممکن است اقلیت در مکان و منزلت اکثریت قرار می‌گیرد و اکثریت به مثابة اقلیت در آید.

دومین مقدمه سخنران آن بود که در بررسی شیعه‌شناسی مانند بسیاری از حوزه های دیگر باید به بسامد (فرکانس) اندیشه‌ها و پدیده‌ها توجه کرد. بسامد تعداد دفعاتی است که یک اندیشه و یا پدیدة متناوب در یک دورة زمانی مشخص تکرار می‌شود. در مطالعات آسیب‌شناسانه مانند تهاجم فرهنگی توجه به بسامد مهم است. زیرا یک معضل فرهنگی به واسطه بسامدش اهمیت می‌یابد و مشخص می‌شود که آیا در زمان مورد نظر معضلی عمومی و مستمر بوده و یا خیر؟ از طریق بسامد می‌توان امور استثنایی و اتفاقی را از رویه‌ها و جریانهای غالب تفکیک کرد. علامه امینی در کتاب عظیم الغدیر و شاگردش محقق طباطبایی نیز در مبحث غدیر به بسامد نقل حدیث غدیر در طول دورانهای تاریخی مانند قرن دوم، قرن سوم، قرن چهارم تا دوران حیات‌شان توجه داشتند تا نشان دهند که این حدیث شریف همواره عمومیت و استمرار داشته و در حاشیه نبوده است.

کتاب شیعه شناسی اهل سنت تالیف دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

در ادامه سخنران اشاره کرد که اینترنت عموماً در نیمه دهه 1990 میلادی به صورت فراگیر وارد جهان عرب شد. هرچند کشورهایی مانند عربستان در 1994 و مصر در 1993 میلادی به اینترنت پیوسته بودند ولی عمومیت اینترنت در اواخر نیمة دوم دهه 1990 بود. از این رو همزمان با رواج اینترنت، پایگاه‌های ضد تقریبی نیز رواج یافتند. این موضوع چنانکه در پایان جلسه نیز بر آن تاکید شد، نشان می‌دهد که حل مسايل فرهنگي اينترنت در جهان اسلام بايد در خارج از اينترنت مانند دانشگاه‌ها، مدارس، و ... آغاز شود و در داخل اينترنت تقويت شود. تکیه تنها بر فیلترینگ محتوای فرهنگ تکفیری در اینترنت مشکلی را حل نخواهد کرد. در نبود فرهنگ تقریب و وحدت اسلامی، اینترنت مبدل به ابزاری برای گسترش تضاد و فعال‌شدن شکاف‌های اجتماعی می‌شود. بنابراین مقدم بر اخذ اینترنت، اخذ فرهنگ استفاده صحیح از آن اهمیت می‌یابد.

وی با اشاره به تقسیم اینترنت به دو مرحله تطور وب (1) و وب (2) افزود: در وب (1) نمونه‌ای چون ایمیل و وبلاگ وجود دارد که عمدتا حالت تعاملی همزمان ندارند وبرخط و آنلاین نیستند در حالی که در وب(2) شبکه های اجتماعی نمود می‌یابند که بر دسته‌بندی، تعامل جمعی زنده و برخط (آنلاین) استوارند. در حال حاضر قالب پایگاه های اینترنتی منسوب به شیوخ سلفی شامل هر دو دسته یاد شده می شود و آنها از هردوی این امکانات بهره می‌برند و فعال‌اند. او انواع فعالیت پایگاه‌های ضد تقریب را در انواع مختلفی مانند 1.اشتراک فایل و ساخت بانک داده‌های نوشتاری، شنیداری و دیداری 2. آموزشی با تاکید بر آموزش مجازی 3. خبری و اطلاع‌رسانی 4. گروه‌ها و احزاب مذهبی (به ویژه پس از قیامهای مردمی جهان عرب) 5. شبکه‌های اجتماعی (که شامل دو دسته شبکه‌های غربی مانند فیسبوک و یا شبکه‌های منتسب به پایگاه‌های شیوخ سلفی می‌شوند.) و 6. شخصی (رسمی و غیررسمی) مورد بررسی قرار داد و با نمایش تصاویری از پایگاه‌های شیوخ سلفی نشان داد که نمادهای f و t  و y (فیسبوک، تویتر و یوتیوب) در آن پایگاه‌ها کاربرد وسیعی دارند.

در شیعه‌شناسی باید به این پرسش پرداخت که چه کسی با چه کسی دوست است و چه کسی با چه کسی دشمن است؟ یکی از راه‌های درک این موضوع منبع‌شناسی است هرچند متاسفانه هنوز کتابخانه‌های کشور به سایت‌های اینترنتی مانند یک کتاب نمی‌نگرند و آنها را در دوره‌های زمانی مشخص بایگانی نمی‌کنند. برای همین سایت رسمی قذافی صدام حسین حسنی مبارک در هیچ کتابخانه ای در کشور موجود نیستند؛ در حالی که آنها از منابع مرجع محققان برای شناختن دیدگاه‌ها، متن سخنرانی‌ها، تصاویر، و فرمان‌های حکومتی آنها هستند.

سپس با تحلیل پیوندهای (links) یکی از سایت‌های سلفی، به اهمیت پیوندها در شناخت دسته‌بندی‌ها و دوستان و دشمنانی پرداخت که گردانندگان هر پایگاه سلفی برای خود تعریف کرده‌اند. و انواع پیوندها را در دو گونه در هم تنیدة پیوندهایی که به طور رسمی معرفی می‌شوند و 2. پیوندهایی که در عمل جریان دارند، تقسیم کرد. و مطالعة این پیوندها، علاوه بر آنکه جناح‌بندی سایتهای سلفی را نشان می‌دهد، نشان از فضای سیاسی پرتنش درونی آنها نیز می‌کند.

در ادامه سخنران به طرح چند پرسش درباره پایگاه‌های اینترنتی ضد تقریب پرداخت که عبارت بودند از: این پایگاه‌ها کدامند؟ چه زمانی تاسیس شدند؟ موقعیت جغرافیایی سرورهای آنها کجاست؟ و در نتایج پژوهش خویش بیان کرد که با بررسی پیوندهای درگاه‌های معتبر اینترنتی و نیز پیوندهای متقابل پایگاه‌های ضد تقریبی، در حدود 70 پایگاه انتخاب شد که در نهایت با حذف پایگاه‌هایی که از فعالیت بازمانده‌اند نهایتاً 45 پایگاه انتخاب شد. (که ممکن است در ویرایش بعدی بالغ بر 50 پایگاه شود.) از این موارد 3 پایگاه متعلق به اواخر دهه 1990م و یک پایگاه متعلق به سال 2012 میلادی بود. 39 پایگاه به دهه 2010 م تعلق داشتند. و در شکل‌گیری آنها و افزایش بسامد عبارات و واژگان ضد تقریبی، سه واقعه بسیار تاثیرگذار بوده است که عبارت‌اند از:

1. دوران 2003 -2006 م اشغال عراق تا اعدام صدام که شیعیان به طور جدی وارد عرصه سیاسی عراق شدند.

2. سال 2010 میلادی که فعالیت مشکوک یاسر الحبیب در سایه سرویس‌های اطلاعاتی بریتانیا در لندن آغاز می‌شود. که به توهین به مقدسات اهل سنت پرداخت و با محکومیت جهانی علمای شیعه مواجه شد. دشمنی آنان با علمای شیعه موجب ناکامی‌اش در انتساب اعمال تحریک آمیزش به شیعه شد. هر چند سلفی‌های مخالف تقریب، با بهره‌برداری از فعالیتهای او ، این اعمال را به حساب شیعه گداشتند.

3. سال 1432 قمری که مصادف با قیام‌های مردم بحرین و یمن و در ادامه بحران سوریه بود و به عاملی جهت تجدید حیات پایگاه‌های سلفی منجر شد.

وی سپس با ارائه آماری نشان داد که سرورهای پایگاه‌های فوق نیز جز چند مورد که به کشورهای اروپایی تعلق داشتند، عموماً متعلق به ایالات متحده آمریکا بوده‌اند. سرور رایانه میزبان است. اینکه در خارج از جهان اسلام است: نشانه ضعف جهان اسلام است و اینکه  سرور غربی زمین بازی غرب است. اینکه مسلمانان در زمین بازی غرب دعوای داخلی می‌کنند یعنی متوجه چالشهای ارتباطات نوین نیستند. قدرت شناخت غربی ها از نقاط ضعف مسلمانان بیشتر می‌شود. جایی می‌رسد که طرفین دعوا فکر می‌کنند بازیگر اصلی اند ولی در حقیقت محرکهای قدرتهای غربی بازی را آغاز کرده‌اند. این موضوع که جهان اسلام داشته‌های فکری و فرهنگی (و نیز اقتصادی و اجتماعی) خود را در قفسه‌های دیگران نگهداری می‌کند، به این معناست که عملاً جهان اسلام مجری قدرت‌های غربی برای جمع‌آوری تمامی اطلاعات کلیدی خود شده است. فناوری‌های نوین موجب شده‌اند که قدرت شناخت کشورهای غربی از مسلمانان به مراتب بیشتر از گذشته شود و آنها به شیوه‌های جدیدتری بر نقاط ضعف مسلمانان آگاهی می‌یابند. در گذشته، جمع‌آوری چنین اطلاعاتی به سالها زمان نیاز داشت تا موجبات تداوم استعمار را فراهم کنند. برای مثال هر وقت بخواهند می‌دانند چگونه صوفیه را در مقابل سلفیه، و شیعه را در مقابل اهل سنت و یک نژاد و قومیت خاص را بر ضد سایر اقوام مسلمان تحریک کنند.

وی سپس به مخالفان تقریب مذاهب اسلامی پرداخت و اشاره کرد که در فهرست نویسی فعالان ضد شیعه و تقریب در اینترنت، فهرستی از حدود 80 نفر با ارئة توضیحاتی مختصر از آنها با ویژه محل تحصیلات دینی‌شان، جمع‌آوری شد که از آن میان به صورت نمونه به معرفی برخی چون عدنان عرعور (سوری)، عبدالرحمن الدمشقیه (لبنانی)، محمد علی فرکوس (الجزایری)، طه حامد الدلیمی (عراقی)، محمد العریفی (عربستانی)، عثمان الخمیس (کویتی) و ... پرداخت و نشان داد که غالب افراد فهرست مذکور و فعالان ضد تقریب مذاهب اسلامی، یا فارغ التحصیلان دانشگاه‌های سعودی هستند و یا آنکه در ارتباط تنگاتنگی با مراکز سلفی و سیاسی سعودی قرار دارند. این نشان می‌دهد که کوششی برنامه‌ریزی شده در راستای تغییر شجرنامه علمی مسلمانان در حال انجام است. ملیت مخالفان شیعه مختلف است، اما آنچه اهمیت دارد، جغرافیای اعتقادی آنان است و نه مکان تولدشان. همچنین به وضوح مشاهده می‌شود که مخالفان شیعه همان مخالفان ایران هستند، همان مخالفان دولت شیعی در عراق و مخالفان حزب الله لبنان که در نهایت عمل سیاسی آنان در تبلیغات اینترنتی دقیقاً مطابق با منافع و امنیت عربستان سعودی است.

نکتة دیگری که سخنران در خاتمه مباحث خود به آن پرداخت اهمیت فعالیتهای شبکه‌های ماهواره‌ای ضد شیعه در بروزرسانی سایتهای ضد تقریبی است. زیرا هر فیلم قابیلت تقسیم شدن به دهها «ویدئوکلیپ» (Video Clip) را دارد که کمک شایانی به تاسیس تلویزیون شخصی در اینترنت کرده است. ویدئوکلیپ پاره‌ای منتخب از یک فیلم است، که به انتخاب شخص از آن جدا می‌شود و می‌تواند معنایی مستقل از فیلم و حتی متفاوت از معنای اصلی‌اش به خود گیرد. ویژگی‌های بارز استفاده از ویدئوکلیپ عبارت‌اند از: کوتاه بودن فیلم. (صرف زمان کمتر برای تماشای فیلم) ، گلچین کردن (انتخاب اثرگذارترین بخشها) ، حجم پایین (قابلیت استفاده در وسایل مختلف پخش کننده)،  امکان دستکاری در فیلم (مانند ایجاد زیرنویس،  استفاده آسان در قالب وب ویدئو آنلاین مانند اشتراک در یوتیوب (YouTube)

جلسه با پرسشهای اساتید حاضر در جلسه و ارائة نظرات آنان و ارائه پاسخهای سخنران پایان یافت