مقاله هايي که مقاله نيستند گزارشي از سخنراني دكتر رضا داوري اردكاني پيرامون سياست هاي علمي كشور

ادامه نوشته

اگـر فلسـفه نبـود! - دکتر رضا داوری اردکانی

Prof. Reza Davari Ardakani
ادامه نوشته

جایی که حقیقت هست، تطبیق نیست - دكتر رضا داوري اردكاني

ادامه نوشته

Can Science Dispense with Religion?An interview of Reza Davari Ardakani

Prof. Reza Davari ArdakaniProf. Mehdi Golshani
ادامه نوشته

هزار راه نرفته - گپ و گفت با دكتر رضا داوري اردكاني - عليرضا سميعي‎

دكتر رضا داوري اردكاني
ادامه مطلب را كليك نماييد.
ادامه نوشته

يادداشتي از دكتر رضا داوري اردكاني: خليج فارس خليج فارس است.

دكتر رضا داوري اردكاني 
 
 
 
 
 
 
 
ادامه نوشته

مقام هنر در فلسفه اسلامی - دكتر رضا داوري اردكاني

دكتر رضا داوري اردكاني
ادامه نوشته

مقدمه­ای برای روسیه شناسی / دکتر رضا داوری اردکانی

دكتر رضا داوري اردكاني 
 
ادامه مطلب را کلیک نمایید.
 
  
 
 
ادامه نوشته

پوزیتیویسم اروپایی و صورت سطحی وارداتی آن - دکتر رضا داوری اردکانی

ادامه نوشته

بررسی وضعیت علم در کشور برای جهت گیری آینده - مصاحبه با دکتر رضا داوری اردکانی

ادامه نوشته

سایت دکتر رضا داروری اردکانی

 
  
 
            سایت دکتر رضا داروری اردکانی            

 

http://www.rdavari.com

 

روشنفكري ديني : مثلث هشت ضلعي - دكتر رضا داوري اردكاني

دكتر رضا داوري اردكاني
 
ادامه نوشته

توسعه علمي يا ازدياد تعداد مقالات؟ دكتر رضا داوري اردكاني

 

 

 

 

 

ادامه مطلب را کلیک نمایید.

ادامه نوشته

داوري اردكاني:ابن سينا محدود به زمان و مكان خاصي نيست

دكتر رضا داوري اردكاني گفت: فلسفه ابن سينا و حتي پزشكي او تاريخ مصرف ندارد. با اين حال ما اصلاتاريخ را براي فايده بردن نمي خوانيم؛ ما موجود زماني و تاريخي هستيم و نمي توانيم از گذشته بگذريم. به گزارش ايسنا، اين پژوهشگر فلسفه افزود: سخن حقيقي، سخن زمان است. فلسفه هم چيزي جز سخن زمان نيست، منتهي فلسفه، سخن گذشته است. اكنون ديگر فلسفه چندان چيزي ندارد كه بگويد؛ ولي ما نمي توانيم به فلسفه اعتراض كنيم. يكي از وظايف مهم فلاسفه زمان ما پرس و جو از فيلسوفان گذشته است. وي همچنين درباره اين كه در حال حاضر چرا بايد از ابن سينا و فارابي خواند، گفت: اگر از ابن سينا مي پرسيدند كه فلسفه به چه درد مي خورد، تعجب مي كرد و به همين جهت است كه هيچ كدام از فلاسفه بزرگ عالم قديم، درصدد برنيامدند كه وجود و ضرورت فلسفه را توجيه كنند و اگر چيزي در اين باب گفتند به اقتضاي دفاع از فلسفه در دادگاه شريعت بود. اين پژوهشگر فلسفه ادامه داد: ما فلسفه را براي اين كه به درد ما بخورد، نمي خوانيم بلكه مي خوانيم تا با سخن ديروز و امروز آشنا شويم و بتوانيم در زمان، سكني گزينيم و در آن زندگي كنيم. وي افزود: فلسفه و شعر و معارف ما زندگي و تاريخ ماست و فهم آدمي با تاريخ و زبان ساخته مي شود و هنرها، اموري نيستند كه به يك زمان خاص تعلق داشته باشند؛ آنها مظهر و جوهر يك زمانند و به همين جهت در زمان دوام پيدا مي كنند. داوري اردكاني اظهار داشت: اگر ابن سينا مانده، نه از آن جهت است كه آثارش متضمن احكام درست است و ما نيز به آن احكام نياز داريم، با آن احكام هيچ نيازي از نيازهاي امروزي ما برآورده نمي شوند؛ بلكه به اين خاطر است كه اگر مي خواهيم جايي در تاريخ داشته باشيم، به تذكر تاريخي نياز داريم. حتي آزادي ما نيز موكول به اين است كه امكان هاي فكري و عملي خود را دريابيم. وي خاطرنشان كرد: ابن سينا تنها كتاب درس فلسفه براي ما ننوشته است؛ او فلسفه را با زبان ما آشنا كرده و برنامه علم و آموزش را تدوين كرده و مقام و موقع هر علمي را در جهان خود معين كرده است. داوري اردكاني در پايان تصريح كرد: ما هنوز به درستي نمي دانيم در تاريخ ما، فلسفه چه مقامي داشته است و فلسفه با علم چه نسبتي دارد؛ پس چگونه از مطالعه ابن سينا سر باز زنيم؟!


منبع:
 magiran.com > روزنامه آفتاب يزد > شماره 2151 1/6/86 > صفحه 7 (فرهنگي)

يادداشتي از دكتر رضا داوري اردكاني در فراق قيصر امين پور: آموزگار مردمان

 

درگذشت شاعر معاصر، قيصر امين پور مصيبتي بزرگ براي شعر و ادب و زبان فارسي بود. 

 در ميان همه اصناف مردم، شاعران شكستني ترند و چيني نازك تنهايي شان خيلي زود و با اندك تكاني ترك بر مي دارد و دريغا زمانه اي كه بيش از همه زمان ها به شعر نياز دارد، اين را كمتر مي داند و به شعر و احوال شاعر وقعي نمي نهد ولي اين سخن بدان معني نيست كه مردمان ديگر قدر شاعر را نمي دانند. شاعر پاسدار وجود و سخنگوي زمان است و نوحه و ترانه غم و شادي مردمان را مي سرايد به اين جهت زمين و آسمان او را دوست مي دارند و وقتي مي ميرد، ماتم مي گيرند و خبر مرگش صدا مي كند و در همه جا مي پيچد. 

من با اين كه متأسفانه با قيصر امين پور نشست و برخاست و فرصت صحبت نداشته ام، از شنيدن خبر تكان خوردم اما فردا كه عزاي شاعر، عزاي عمومي شد و شاعران و اديبان و صاحبان فرهنگ عزادار شدند و حتي سيماي مراكز و مؤسسات فرهنگي و رسانه اي رنگ عزا و ماتم گرفت، احساس دلداري كردم و اين شايد تسلايي باشد براي همه كساني كه مرگ شاعر را مصيبتي براي زبان و مصيبت زبان را مصيبت آينده مردم مي دانند.

    در حادثه مرگ قيصر امين پور لااقل دو نكته مهم آشكار شد. يكي اين كه مردم هنوز قدر شعر و شاعر را مي دانند و هر دو را عزيز مي دارند. پيچيدن صداي مرگ قيصر در همه جا نشانه عزت شعر و سخن است. به عبارت ديگر اين صدا ثابت كرد كه ما گرچه نقد شعر نداريم (و نداشتن نقد به خودي خود عيب نيست)، با شعر بيگانه نيستيم و شأن و مقام شاعر در زبان و زمان را بازمي شناسيم. قيصر امين پور با زبان فارسي انسي سعدي وار و نظامي وار داشت و در عين حال سخن زمان خود را بازمي گفت. با اين درك بود كه رساله دكتراي خود را در باب سنت و تجدد در شعر فارسي نوشت.

    اگر قيصر امين پور با صفا و نجابتي كه داشت از تظاهر و نمايش دوري مي كرد و به شهرت توجهي نداشت، انعكاس بانگ رحيلش بلندي مقام شعر و شاعري او را نشان داد. شايد كودكاني كه هم اكنون با شعر قيصر سرود شادي زمزمه مي كنند و جواناني كه شعر او ترانه سالهاي كودكي شان بوده است، بهتر از ديگران احساس كنند كه با مرگ شاعر دوست و آموزگار خود را از دست داده اند. شاعر دوست مردم و پاسدار زبان و نماينده ذوق ايشان است و با جان آنان اتصالي بي تكيف و بي قياس دارد. امين پور از درد ها و بيماري هايي كه سال ها به آن دچار بود، رست و به ملأ اعلي پيوست اما مرگ او داغي بر دل اهل زبان و ذوق گذاشت كه به آساني و به زودي محو نخواهد شد

 


 

روزنامه ايران > شماره 3789 27/8/86 > صفحه 11 (ايران زمين )
 

دكتر رضا داوري اردكاني: توهم توسعه علمي از طريق افزايش تعداد مقالات در فهرست ISI

ادامه نوشته

دكتر رضا داوري اردكاني: چگونه بي فوتبال مي توان زندگي كرد

برای مشاهده مطلب ادامه مطلب را کلیک نمایید.

ادامه نوشته

دكتر رضا داوري اردكاني : فلسفه فناوري

 دكتر رضا داوري اردكاني
ادامه نوشته