به عقيده استاد دكتر كريم مجتهدي يكي از آفت هاي آموزش فلسفي در ايران، به كار بردن اصطلاحات بيش از اندازه غربي است بدون اين كه بار معنايي آنها دريافت شود. دكتر كريم مجتهدي در گفت وگو با مهر پيرامون وضعيت فلسفه در ايران گفت: ما به نوعي گرفتار يك تظاهر به تفلسف و فكر كردن هستيم و حرف هاي دهن پركن فلسفي را ياد گرفته ايم و بدون كوچك ترين تامل و تحقيق آنها را به كار مي بريم و اين كار بيشتر به قصد مرعوب كردن مخاطب انجام مي گيرد.ما اكنون از كمال مطلوب فلسفه بسيار پائين تريم و اين امر نه فقط در فلسفه بلكه در كل نظام آموزش عالي وجود دارد و اين به خاطر اين است كه به تفكر اهميت داده نمي شود. در تمام رشته ها هدف، نتيجه آني و زودرس است اما در رشته هاي پايه و نظري نمي توان به دنبال يك نتيجه عملي سريع بود.
    آنچه كه اكنون در رشته فلسفه مشاهده مي شود، نه تنها وضعيت نامطلوب فلسفه را نشان مي دهد، بلكه حاكي از وضعيت خطرناك وضع كلي آموزش علوم نظري در ايران است. رواج اين انديشه منجر به يك نوع سطحي نگري در انديشه شده است كه دانشجويان به دنبال نتيجه آني هستند و اين امر اين انديشه را در اذهان ايجاد مي كند كه علم بدون عمل فايده ندارد. من با اين امر مشكلي ندارم، اما اگر علم بدون عمل امري بيهوده باشد، عمل بدون علم پديده اي خطرناك است. من نگران اين هستم كه چيزي كه اكنون شيوع پيدا كرده است، تبديل به عمل گرايي بدون خردورزي شود. يكي از كارهاي اصلي فلسفه همين است كه نظريه ها بررسي شوند و ارزش آنها پيدا شود و اصولاً لغت «تئوري» به معناي نظر داشتن و نظر دادن است اما اكنون يك نوع ترس از تفكر وجود دارد كه به صورت علني مطرح نمي شود و اين ترس از آنجا ناشي مي شود كه اعتماد به تفكر وجود ندارد. يعني ترس از يك نوع امر مبهم پيدا شده است. به نظر من مقوم اين ترس عدم خودباوري است.
    اين درست كه فلسفه هاي جديد غرب به راحتي نمي توانند در شرق جا بيفتند و هضم شوند، اما بايد به اين امر توجه كرد كه آيا با چشم پوشي از آن مي توانيم فرهنگ خود را حفظ كنيم از نظر من جواب كاملاً منفي است. اگر چشم خود را به خطر ببنديم، آن را خطرناك تر كرده ايم. اين كه ما فلسفه غرب را قبول كنيم يا رد كنيم، معنا ندارد چون فلسفه چيزي نيست كه بتوان آن را كاملاً پذيرفت يا رد كرد. اما فلسفه غرب تفكري است بسيار آموزنده كه علاوه بر اين كه ذهن ما را تقويت مي كند، كمك بسياري به شناخت بهتر ريشه هاي اصيل ما مي كند. كسي كه فلسفه بخواند، وسيع بين مي شود چراكه فلسفه كوششي است براي توسع عقل.
    دكتر مجتهدي در پاسخ به اين سؤال كه آيا ما فلسفه غرب را به درستي شناخته ايم گفت: جواب اين است كه خير. فلسفه در حد مطلوب تدريس نمي شود و اين نه كاملاً تقصير اساتيد است و نه كاملاً تقصير دانشجويان بلكه قسمت اعظم آن مشكلي است كه كل نظام آموزشي ما گرفتار آن است و براي تغيير اين وضعيت يك عزم جدي لازم است. من به آينده فرهنگ ايران كه فلسفه ستون اصلي آن است، بسيار اميدوارم و آينده فرهنگي ايران بسيار بهتر از اين خواهد شد كه ما اكنون فكر مي كنيم.
magiran.com > روزنامه ايران > شماره 3998 21/5/87 > صفحه 10 (فرهنگ و انديشه) > متن