در سوربن مي گفتند اگر آلماني نمي دانيد فلسفه هايدگر نخوانيد - گفت وگو با دكتر كريم مجتهدي
كريم مجتهدي امروز درباره هايدگر و ترجمه متون فلسفي سخن گفته است. در بخش پاياني گفت و گو با مجتهدي با آراي وي در مورد فلسفه بيشتر آشنا مي شويم. (تنظیم از : سایر محمدی)
چرا آثاري كه هايدگر در زمينه ادبيات داشت، نمي خوانديد؟
چيزهايي كه سارتر درباره ادبيات و در زمينه ادبيات نوشت، خواندم. اما آثار هايدگر را در آن دوره خيلي كم مي خواندم. فلسفه هايدگر را هم كم مي خواندم. بعدها البته آثار هايدگر را بيشتر مطالعه كردم. اينكه چرا هايدگر را نمي خواندم يا كم مي خواندم، به اين دليل بود كه براي من درك و تحليل اين آثار سخت بود و در سوربن به ما مي گفتند كسي كه زبان آلماني نمي داند، نبايد به سراغ اين آثار برود. چون اصل اين فلسفه ها تحليل لغت هاست و تمام قدرت فوق العاده هايدگر در فلسفه و سنت فلسفه آلمان در اين است كه فلسفه را از دل تحليل هاي لغوي زبان آلماني استخراج مي كند. مثلاً در فلسفه، هايدگر لغت انگليسي – فرانسوي نيچر ناتول را مي گويد، بعد مي گويد در زبان يوناني به اين مي گويند فوسيكا، فوسيكا كه همان فيزيك شده، ناتورال نيست، طبيعت است.
مگر در دوران دانشجويي شما، هايدگر اهميت امروز را نداشت؟
چرا. اهميت فراواني داشت. بحث و تحليل درباره فلسفه هايدگر آغاز شده بود و من هم معلمي داشتم كه اخيراً فوت كرد. اين معلم وقتي وارد كلاس مي شد، دانشجويان سر از پا نمي شناختند. انگار مشهورترين شخصيت اروپا را ديدار مي كنند. به شكل اعجاب آوري از او تجليل مي كردند، در كلاس ايشان حتي جا براي ايستادن نبود. او استاد جواني بود كه ما را به مطالعه فلسفه تهييج مي كرد و عشق به تامل، عشق به تفكر و عشق به زندگي را در ما ترويج مي كرد. من كه دانشجويي غريبه بودم، ولي حرف هايش همه را مي گرفت. درست مثل يك قهرمان ورزشي كه در ميان جماعت محبوبيت دارد، اين استاد به همين اندازه شايد بيشتر محبوب بود و شنونده داشت.
اين استاد در سال هاي اول دانشگاه فعاليت آكادميك در سطح بالاانجام نمي داد. به ما مي گفتند اگر زبان آلماني ندانيد اين مباحث فلسفي را درنمي يابيد، البته من بعدها كار كردم و يك كتاب هم درباره هايدگر و فلسفه او چاپ كردم كه در آن دونس كاتوس و كانت برحسب نظر هايدگر، تحليل و معرفي مي شوند.
مي دانيد كه در جامعه ما چند سالي است كه هايدگرخواني رواج فراواني يافته و به تعبيري هايدگرخواني مد شده است. كتاب هاي فراواني هم از هايدگر يا درباره هايدگر اعم از ترجمه و تاليف چاپ و منتشر مي شود كه...
من اين را بايد بگويم كه چند سال پيش كتاب هايي كه از هايدگر ترجمه مي شد يا آثاري كه درباره هايدگر ترجمه يا تاليف مي شد، وضعيت بهتري داشت اما متاسفانه در حال حاضر آثاري كه در اين زمينه منتشر مي شوند، به لحاظ كيفيت نزول پيدا كرده اند. الآن درباره هايدگر آثار برجسته و شاخص خيلي كم منتشر مي شود.متاسفانه هايدگر در ايران رو به افول است و هر كسي با سواد كم و با اطلاعات ناقص درباره هايدگر حرف زده يا مطلب و كتاب نوشته به گونه اي كه ديگر مطالعه درباره هايدگر چندان جالب توجه نيست. براي اينكه اظهارنظرها و تحليل هايي كه منتشر مي شوند، جدي و عميق نيست و به نوعي فضل فروشي و خودنمايي است كه هر كس مي خواهد درباره هايدگر اظهارنظر و اظهار فضل كند
روزنامه ايران، شماره 4228 (17/3/88)، ص 16