فهرست مطالب وبلاگ تاريخ و تحقيق

 زیارت حرم مطهر حضرت امام رضا علیه السلام

ورود به اينترنت را با زيارت حرم امام معصوم

حضرت امام رضا عليه السلام آغاز نماييم.


آیت الله حسن زاده آملیدکتر مهدی گلشنیعلامه طباطبایی صاحب المیزان

  کانال ایتا:   https://eitaa.com/ksedaghat

بخش معارف وبلاگ

 بخش انديشه وبلاگ

بخش خدمات وبلاگ  بخش بایگانی وبلاگ   وبلاگ درگاه   وبلاگ ابن خلدون    بانك مقالات جهاني شدن

 


آیت الله علامه عبدالحسین امینی     آیت الله علامه سید محمدحسین طباطباییحضرت امام خمینی رحمه الله تعالیآیت الله شهید سید محمدباقر صدر  

  دانلود کتاب شیعه شناسی اهل سنت جلد اول  جدید 

 مراکز فروش کتاب شیعه شناسی اهل سنت - جلد اول  

 فروش آنلاین کتاب: شیعه شناسی اهل سنت مجلد اول

علاقه‌مندان به مطالب وبلاگ حتما اينجا را كليك نمايند.

 

گزارش نشست علمی «جایگاه داده‌کاوی در وهابیت پژوهی معاصر»

نشست علمی «جایگاه داده‌کاوی در وهابیت پژوهی معاصر» به همت مرکز اسناد فرهنگی آسیای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با سخنرانی دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی به تاریخ 16 شهریورماه 1398 برگزار شد.

سخنران بحث خود را با بیان این نکته آغاز کرد که از حیث روش و ابزار تحقیق، هر دوره‌ای اقتضائات خاص خود را داراست. کتاب ارزشمند «فرهنگ تاریخی زبان» اقتضای دوره‌ای است و پایگاه «دادگان زبان فارسی» اقتضای دوره‌ای دیگر؛ و وهابیت پژوهی همانند هر حوزه مطالعاتی دیگری، باید فرزند زمان خویش باشد؛ وی سپس به تبیین تحولاتی پرداخت که داده‌کاوی در وهابیت پژوهی را به یکی از الزامات دوران کنونی مبدل کرده است.
دکتر صداقت ثمرحسینی با مقایسه تحولاتِ وهابیت در دو نیمه سده بیستم، از حیث ایجاد مؤسسات و مراکز بین‌المللی، گسترش انتشارات، توسعه وسیع دانشگاه‌ها و تنوع استادان آن خصوصاً تحصیل‌کردگان وهابی در کشورهای غربی و یا نومسلمانان وهابی غربی در عربستان سعودی و نهایتاً توسعه شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی، نشان داد که هرچه وهابیت به انتهای سده بیستم نزدیک‌تر می‌شود، هم از حیث گستره جغرافیایی، هم از حیث موقعیت بین‌المللی و هم از حیث ساختار سازمانی (در ابعاد سیاست، اقتصاد، آموزش و رسانه) در حال فربه‌شدن در شبکه‌ای درهم‌تنیده، با شاخه‌ها و زیرشاخه‌ها و انشعاباتِ گوناگون و تولید عظیم محتواست که در ابتدای سده بیست و یکم، با تحولات عظیم فناوری ارتباطات و رایانه خصوصاً ذخیره‌سازی اطلاعات، به اوج خود رسیده است؛ به‌نحوی‌که تحلیل داده‌های روزافزون آن از عهده یک نفر خارج است؛ لذا همچنان که دانشگاه هاروارد برای بررسی وبلاگستان ایران و یا جهان عرب، ابتدا به بایگانی داده‌ها و سپس تولید نرم‌افزارهایی جهت محاسبه و تحلیلِ صدها هزار پیوند (link) متقابل میان وبلاگ‌ها مبادرت کرد، قدرتِ ایران امروز در گرو ایجاد بانک‌های دائمی به‌منظور رصد مداوم داده‌های مربوط به ایران در جهان اسلام و طراحی نرم‌افزارهای مناسب برای استخراج اطلاعات آن داده‌هاست. اهمیت این موضوع زمانی آشکار می‌شود که بدانیم طبق برخی آمارِ سال 2014م، تنها سازمان تروریستی داعش و تنها در فیس‌بوک، بیش از پنجاه‌هزار صفحه با به‌روزرسانی بالغ‌بر یک‌میلیون بار در روز داشت.
داده‌کاوی (Data Mining) مبتنی بر استخراج اطلاعات و الگوهای پنهان از پایگاه داده‌های بزرگ و پیچیده از طریق نرم‌افزاری حاوی الگوریتم‌های متناسب با پرسش‌های محققان است. در داده‌کاوی کوشش می‌شود همه وقایع و اندیشه‌ها در چارچوب یک بانک اطلاعاتی، «با هم» دیده شوند. سامانه‌های مشابهت یابی مقالات نمونه‌ای ساده از داده‌کاوی است که اتفاقاً بخشی از تحقیقات برجسته مرحوم علّامه سید مرتضی عسکری درباره «عبدالله بن سبأ» مشابهت یابی سند قصه مذکور در منابع اهل سنت (بر اساس طبقات تاریخی) بود. علّامه عسکری نشان می‌دهد آبشخور اصلی قصه مذکور، نهایتاً حکایتی از سیف بن عمر کذّاب است و ادعای وهابیان مبنی بر پربسامد بودن منابع قصه عبدالله بن سبأ توهمی بیش نیست؛ چراکه نقل‌قول مُکرر از یک مأخذ، به‌منزله تعدد طرق مآخذ آن نیست.
سپس سخنران به ارائه مثالی از فصلنامه النبأ ارگان رسمی داعش زد که حاصل بیش از 250 ساعت بررسی بر اساس تحلیل بسامدی بالغ‌بر یک‌صد و هفتاد شماره از آن مجله بود تا بیان کند از طریق تحلیل بسامدی، چگونه می‌توان الگوهای نهفته در متن را آشکار کرد. بدین منظور، در چند مرحله، ابتدا بسامد اسامی کتاب‌ها و نویسندگان مورد وثوق داعش جمع‌آوری شد؛ سپس کار جداسازی و دسته‌بندی اسامی در مشرب‌های فکری هر یک از اسامی مذکور صورت گرفت و آنگاه نتایج حاصله، بر اساس تاریخ وفات اشخاص دسته‌بندی شد تا بتوان الگوی حاصله را در قالب طبقات تاریخی ترسیم کرد. نتیجه حاصله در جدول سیر تاریخی دوره‌های سلفیه و سیر تاریخی دوران سه‌گانه دولت سعودی قرار گرفتند تا شخصیت‌های مورد اشتراک سلفیه دربار سعودی با سلفیه موسوم به جهادی نمایان شوند که به‌خوبی نقاط مشترک عقیده و اندیشه این دو دسته از وهابیان را نشان می‌دهد. بررسی بسامدی گفتمان تکفیری ایشان نیز بازگوکننده بسیاری از حقایق نهفته درباره داعش خواهد بود که شرح کامل آن در طرح پژوهشی سخنران (دکتر صداقت ثمرحسینی) در بررسی بسامدی هفته‌نامه النبأ منعکس خواهد شد. حال اگر همین مثال ساده، در قالب داده‌کاوی ده‌ها هزار شماره از نشریات وهابیان رسمی و جهادی در بیش از یک سده اخیر، به صورتی فراگیر انجام شود، نقشه کاربردی جامعی از نقاط قوت و ضعف ایشان ترسیم می‌شود که به‌غایت در تصمیم‌گیری‌های آتی کشور اهمیت دارد.
کشف و درک الگوهای ناپیدا به معنای افزایش قدرت تصمیم‌گیری و نیز پیش‌بینی وقایع در آینده است. تصمیم‌گیری درست، به نحوه استخراج اطلاعات از داده‌ها بازمی‌گردد؛ مثلاً تحلیل‌های بسامدی در قضیه جهانگردان ایرانی در مصر در سال 1392 و تبلیغاتِ تکفیری سنگین وهابیان که تا تهدید به قتل ایرانیان همراه بود، شناختی کاربردی را به ارمغان می‌آورد که از آن طریق می‌توان پیش‌بینی کرد که در موقعیت‌های مشابه در آینده چه افراد، گروه‌ها و جماعت‌هایی و با چه ابزار و حامیانی، له یا علیه ایرانیان فعالیت خواهند کرد تا امروز به فکر خنثی کردن توطئه‌های آتی ایشان باشیم.
در خلأ بانک‌های اطلاعاتی عظیم و سرمایه‌گذاری‌های کلان مربوطه، پژوهش‌های بسامدی، بخشی از بارِ داده‌کاوی را بر عهده می‌گیرند. آن‌ها هرچند ابعادی خُرد و محدود دارند؛ اما حضورشان بازهم غنیمت است. قدرت ما صرفاً در ایجاد پایگاه‌های داده نیست؛ بلکه در استخراج مؤثر و سریع اطلاعات و الگوهای پنهانی است که در آن نهفته است. امروزه دیگر نمی‌توان به سبک بسیاری از مقالات موسوم به علمی پژوهشی که نظریه‌ای پرطمطراق را همراه با کلی‌گویی‌ها و نقل‌قول‌های گزینشی که به‌منظور اثبات یک دیدگاه یا نظریه سرهم‌بندی می‌شوند، شناختی علمی و قابل‌اتکا ارائه داد و عملیاتی کرد.
در خاتمه سخنران نمونه‌هایی از توجه به بسامد در تألیفاتِ علمای امامیه را مثال آورد که حاوی ایده‌هایی ناب در طراحی نرم‌افزاری هستند؛ نظیر:
-    «طبقات أعلام الشیعه» از آیت‌الله حاج شیخ آقابزرگ تهرانی، در تبیین بسامد تألیفات علمای امامیه در ذیل طبقات ایشان (از قرن چهارم تا قرن چهاردهم هجری قمری)
-    «الغدیر فی الکتاب والسنه والادب» از آیت‌الله علامه عبدالحسین امینی در تبیین بسامد حدیث غدیر در اشعار شاعران بزرگ عرب (بر مبنای توالی قرون اسلامی) و ده‌ها بسامد تاریخی دیگر درباره حدیث غدیر
-    «شهداء الفضیله» از آیت‌الله علامه عبدالحسین امینی در تبیین بسامد عالمان شیعه شهید از سده چهارم تا چهاردهم
-    «الغدیر فی التراث الإسلامی» از آیت‌الله سید عبدالعزیز محقق طباطبایی در تبیین بسامد صدور احادیث غلو به ترتیب حیات مبارک پیشوایان دین(ع)
-    «عبدالله بن سبأ و اساطیر اخری» از آیت‌الله سید مرتضی عسکری بسامد تاریخی نقل قصه عبدالله بن سبأ در منابع اهل سنت تا خاستگاه آن سیف بن عمر کذّاب
جلسه با پرسش و پاسخ حضار ارجمند به پایان رسید.

منبع:

http://www.ihcs.ac.ir/fa/news/18549/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%88%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-

به زودی منتشر خواهد شد: العالم‌الاسلامی بین اسس‌الوحده و عوامل‌الفرقه

 

العالم‌ الاسلامی بین اسس‌ الوحده و عوامل‌ الفرقه / کامیار صداقت‌ ثمر‌حسینی؛ المترجم رحیم حمداوی، تهران : المشرق للثقافه والنشر: مرکز اسناد فرهنگی آسیا: معهد العلوم الانسانیه و الدراسات الثقافیه‏‫.  

 

http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/5351570

 

کتاب ابن خلدون فایل PDF

فایل PDF کتاب ابن خلدون - کامیار صداقت ثمرحسینی

برشی کوتاه از کارنامه سیاه آل سعود بر ضد شیعیان داخلی - دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

استعمار و پیدایش سلطنتِ آل سعود

شناختِ سیاست دولت سعودی در قبال شیعیان آن کشور، درگرو شناخت پروژه وسیعی است که توسط استعمار بریتانیا در سرزمین‌های خلافت عثمانی به اجرا گذاشته شد و با اشغال فلسطین، ابعاد بسیار پیچیده‌ای یافت و اینک نیز از نو در حال بازنویسی است.

مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمد خالصی که عمری را صرف مبارزه با استعمارِ بریتانیا و عوامل داخلی‌اش، همچون رضاخان پهلوی کرد، درک بسیار هوشمندانه‌ای از رابطة استعمار و تفرقه و تضاد در عالم اسلام داشت. او به‌خوبی متوجه رابطه‌ای مهم میان حضور استعمارِ بریتانیا در کشورهای مستعمره با انتشارِ آثار تفرقه‌آمیز میان مسلمانان (و نیز غیرمسلمانان) شده بود. استعمار بریتانیا از حدود 1800 میلادی بر جامعه هند مسلط شد و در همان حدود، عبدالعزیز دهلوی (متوفی 1823 میلادی) کتابِ تکفیری «تحفة اثناعشریه» را نوشت. از دیدِ آیت‌الله خالصی، این‌گونه هم‌زمانی‌ها، اتفاقی نیستند؛ استعمارگران می‌کوشند مسیر اختلافات را چنان جهت دهند که به ایجادِ شکاف‌های فعال عقیدتی و درگیری عملی میان مسلمانان بینجامند؛ درنتیجه وضعیتی پیش آید که مسلمانان به‌جای آنکه با بریتانیایی‌ها بجنگند، با هم بجنگند. آیت‌الله خالصی می‌نویسد: بریتانیا به واسطة همین کتاب، بیش از یک‌صد سال ملت هند را چپاول کرد؛ و درست زمانی که پای بریتانیا به عراق باز ‌شد، همان کتاب، یعنی «تحفة اثنا‌عشریه» توسط شیخ محمود آلوسی خلاصه شد و در سال (1300 قمری / 1882 م) در عراق منتشر شد. البته سلطان عبدالحمید به‌سرعت متوجه فتنه مذکور شد و به جمع‌آوری کتاب پرداخت. این‌گونه تشدید فرقه‌گرایی‌ها «دقیقاً» زمانی بود که بریتانیا به برنامه تجزیه سرزمین‌های اسلامی مبادرت کرده بود و به تقویت و حمایت ویژه‌ آل سعود می‌پرداخت. استعمارگران به‌دقت زمینه‌های مستعد تضاد در جهان اسلام را مطالعه و رصد می‌کنند و در مواقع نیاز از آن بهره‌برداری می‌کنند، در اسناد منتشرشده وزارت خارجه بریتانیا گزارشی (1926 م) از عزل تمامی ائمه مساجد مکه مکرمه و مدینه منوره و جایگزینی شیوخ وهابی نجدی بجایشان به چشم می‌خورد که طبق بررسی مأمور بریتانیا، شیوخ مذکور برخاسته از سپاه اخوان وهابی‌اند و ویژگی آنان تکفیر سایر مذاهب اسلامی است. این گونه گزارش‌ها، مبنای تصمیم‌گیری‌های دولت بریتانیا برای شکلگیری آینده جهان اسلام بود. 

 و بسیار جالب‌توجه است که در همان زمانی که علمای بزرگ شیعه از قبیل آیات عظام میرزا محمدتقی شیرازی (میرزای دوم)، آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی و ... با صدور فتاوی جهادیه از خلافت عثمانی و سرزمین‌های اسلامی، علیه تجاوزِ دول متجاوز غربی دفاع کرده و فتاوی جهادیه علیه اشغالگری کفّار صادر می‌کردند، آل سعود در حال جنگ با خلافت عثمانی و تصرف شهر به شهر سرزمین حجاز بود. نمونه‌های متعددی از فتاوی مذکور و اسناد آن، در کتاب «کامل سلمان جبوری» با عنوان «المواقف ‌المشترکة لعلماء ‌العراق و ایران ضدالغزو الاجنبی للبلاد الاسلامیة 1905 - 1920 م» و نیز کتاب «رسائل جهادیه» تألیف دکتر محمدحسن رجبی موجود است.

عبدالعزیز آل سعود (پدر ملک سلمان) شهر ریاض را در سال 1902 میلادی به اشغال خود درآورد و با ایجاد سپاه «اخوان وهابی» که به روایتِ مورخان، خلق‌وخویی تکفیری و رفتاری خشونت‌بار داشتند، در طی سال‌های بعد، بر تمامی حجاز و شهرهای مقدس مکه و مدینه سیطره پیدا کرد. این جبهه‌بندی‌ها اتفاقی و از روی تصادف نیست. ظهور آل سعود در دوره‌ای که نهایتاً به تأسیس دولت عربستان سعودی انجامید، در راستای سیاست بریتانیا بود که در آن زمان با شیوه تقسیم سرزمین‌های عثمانی، نظر به درگیری توأمان مسلمانان با یکدیگر داشت و در این خصوص به کتاب «هذه هی‏ الوهابیة» اثر مرحوم آیت‌الله مغنیه رجوع شود.

در مواجهه با وهابیّت لحظه‌ای نباید چشم از استعمار برداشت و غافل شد و خدای ناخواسته موضوع را مبدل به تفرقه میان شیعه - سنی کرد که قدرت‌های غربی، سالیانِ درازی است که دامی بزرگ را پهن کرده‌‌اند و در کمین صید خود نشسته‌اند.

زندگی شیعیان حجاز در فضایی آکنده از تکفیر و توهین

ماجرای تروریسم تکفیری ازآنجا شروع نمی‌شود که جنایتکار داعشی در حال بریدن گلوی قربانیِ مسلمان خویش، با توجیه کفر و شرک اوست؛ این چیزی است که اتفاقاً رسانه‌های داعشی و تلویزیون‌های الجزیره و العربیه و ...، سعی در القای آن به بیننده دارند. در همان زمانی که کشتارِ مسلمانان اتفاق می‌افتد، ماجرای اصلی درجای دیگری رخ‌داده است. مردم عادی معمولاً کالا‌ها یعنی محصولات نهایی را در ویترین‌های فروشگاه‌ها مشاهده می‌کنند، ولی محققان به سراغ کارگاه‌ها و کارخانه‌‌ها و مسیر خط تولید تا مصرف آن کالاها می‌روند. زمانی که پشت صحنة عقیدتی تروریسم تکفیری تبیین شود، می‌توان واقعیت‌های ناگفته و خاموش بزرگی را مشاهده کرد. زندگی در سایه حکومت شیوخ آل سعود، زندگی در کارخانه تولید تکفیر و مقدمات تروریسم است. در اینجا تنها به یک مثال اکتفا می‌کنم تا سختی زندگی شیعیان و اهل سنت غیر وهابی، ملموس‌تر شود. تاکنون کتابی درباره «جامعه‌شناسی ادعیه شیوخ سلفی» تألیف نشده است و امید که چنان اثری نوشته شود تا با تحلیل کلمات و نام‌ها و عبارات و مثال‌های آن‌ها، عمقِ نگاه تکفیری و شباهت وهابیت سعودی به وهابیت داعشی مشخص شود. برای مثال، در ادعیّة معروف شیوخ سلفی در سخنرانی‌هایشان، از خداوند خواسته می‌شود که زمین‌لرزه‌های کُشنده و گدازه‌های سوزاننده بر شیعیان فرو فرستاده شود و شیعه و یهود (هردو به عنوان کافر) به جان هم بیفتند.

اللهم سلط على الشیعة الزلازل المهلکة، والبراکین المحرقة، اللهم سلط الشیعة على الیهود؛ وسلط الیهود على الشیعة

و این همان ذهنیتی است که شیوخ وهابی در مقدس‌ترین اماکن مذهبی مسلمانان به ترویج آن می‌پردازند. و به این نمونه دعای وهابی تکفیری، شیخ محمد زغبی، از شیوخ ماهواره‌های سعودی مانند وصال، توجه شود که می‌کوشد تا در قالب دعا، تنفر مذهبی و تروریسم تکفیری را به مخاطبان ناآگاه خود القاء می‌کند:

 ... اللهم علیک بالروافض؛ اللهم جمد الدماء فی عروقهم؛ اللهم جمد الدماء فی عروق مرجعیاتهم وأئمتهم، وعلمائهم؛ اللهم سلط علیهم الغلاء والبلاء والوباء؛ اللهم جمد الدماء فی بطونهم وظهورهم؛ اللهم سلط علیهم السرطان؛ اللهم احفظ بلادنا منهم، اللهم احفظ مصر منهم، اللهم احفظ المملکة العربیة السعودیة منهم، اللهم احفظ الکویت منهم، اللهم احفظ البحرین منهم، اللهم احفظ بلاد المسلمین جمیعاً من الروافض؛ اللهم انصرنا علیهم ...

مضمون تمام بندهای دعای او بر محور قتل و کشتار شیعیان و درخواست جهت ابتلای آنان به انواع بیماری‌ها و هراساندن مردم کشورهای منطقه از آنان و ... می‌چرخد. همین فرد تکفیری سال‌هاست که با حقوق دولت سعودی، در مساجد قاهره پرسه می‌زند و چنین کلماتی را به مخاطبان ناآگاه خود تلقین می‌کند. از دید او شیعیان امامیه باید کشته شوند و اثری از آن‌ها بر روی زمین باقی نماند. و اینجاست که می‌بینیم ذهنیت تروریست‌های القاعده و داعش یک‌شبه ایجاد نشده است.

ناگفته نماند که مفتیان وهابی آل سعود، از قبیل عبدالعزیز بن باز، ابن جبرین، اللحیدان و ... دعا برای پادشاهان آل سعود را (به‌عنوان ولی امر مسلمین) واجب و از افضل عبادات شمرده‌اند و اوقاف سعودی کتابی را با عنوان «الدعاء لولاة الأمر» نگاشته و در میان مسلمین منتشر کرده است. در منابر مکه و مدینه هرگونه توهینی به شیعیان رواست، امّا آنان چرا در ادعیة خود نامی از اوباما و کامرون، اولمرت و لیونی و ... نمی‌برند؟

این‌ها نشان‌دهنده فضای روانی بسیار سختی است که مسلمانان ناهمسو با وهابیّت، در عربستان تحمل می‌کنند. ادعیه شیوخ سلفی درباره اهل سنت که از مشرب‌های صوفی هستند، کمتر از شیعه نیست و برای آنان نیز از خداوند متعال تقاضای عذاب‌های الهی قوم عاد و ثمود و نوح را برایشان درخواست می‌کنند! و سخن و مثال‌ها دراین‌باره بسیار است و مجال اندک.

حضور تاریخی شیعه در عربستان قدمتی دراز دارد و چنانکه مرحوم علّامه محمدحسین مظفر در کتاب تاریخ شیعه بیان کرده است، حجاز، اولین سرزمینی بود که پذیرای حضور شیعیان شد و از دیرباز قبایل شیعه‌نشین همچون بنوجهم و بسیاری از قبیله بنی عوف؛ و در شهر مدینه شیعه نخاوله و در روستاهای مدینه شیعه العوالی حضورداشته‌اند. حضور شیعیان در مناطق شرقی عربستان در استان‌های قطیف و أحساء بسیار است.

پیش‌تر، از خلال دعاهای شیوخ سلفی در منابر رسمی آل سعود، به رویکردِ ضد انسانی آن‌ها در قبال مسلمانان اشاره شد. عقاید مذکور، شالوده نگاه رسمی سعودی به شیعیان است، هرچند در عمل، برخی از سیاستمداران سعودی، مایل به اتخاذ سیاستی نرم‌تر با اعطای حداقلی از امکانات هستند؛ و برخی دیگر همچون دولت ملک سلمان و ولیعهدش، نگاهی خشن و امنیتی به شیعه دارند. در هر دو حالت، شیعیان همواره با اتهام با ایران مواجه و مورد بدبینی حاکمان سعودی هستند. موضوع دیگر حساسیتی است که در ارتباط با مرجعیت شیعه موجود است و غالباً شیعیان در احکام عملیّه، از علمای حوزه‌های علمیّه نجف اشرف و ایران تقلید می‌‌کنند. در اینحا یادی نیز از مرحوم حاج شیخ علی العمری (متوفی 1432 ه.ق) کنیم که از علمای شیعه مقیم مدینه منوره بود و نماینده فقهای بزرگ حوزه‌های علمیّه ایران و عراق بود.

 نمونه‌ای مُدَوَّنی از نگاه آل سعود به شیعه را می‌توان در آثار شیخ وهابی و تکفیری، ناصر العمر (متولد 1373 ق / 1952م) به‌ویژه کتابِ «واقع الرافضة فی بلاد التوحید» (انتشار به سال 1413 ه.ق‌) مشاهده کرد. او در آن کتاب، تعداد شیعیان عربستان را تنها پنج درصد جمعیت آن کشور قلمداد کرد و حکومت سعودی را به اجرای برنامه‌ای منظم جهت پاک‌سازی سعودی از لوث وجود شیعیان امامیّه - که آنان را کافر می‌داند - فرامی‌خواند. موارد زیر از زمرة پیشنهادهای اوست که از مصادیق جنایت علیه بشریت است:

1) حذف شیعیان امامیّه از تمامی مشاغل دولتی،

2) ممنوعیت کتاب‌هایشان،

3) اجبار به پذیرش مذهب رسمی عربستان،

4) تبعید دسته‌جمعی‌شان.

خواسته‌های شیعیان

خواسته‌های شیعیان عربستان، کم‌و‌بیش خواسته‌هایی است عمومی درباره حقوق ضروری هر انسان که مورد مطالبة مردم مصر و تونس و یمن و بحرین و ... بوده است. درگذشته، تظاهرات خونین شیعیان قطیف در محرم سال 1400 قمری (1979 م) (موسوم به انتفاضة محرم) برای تحقق حداقل حقوق مدنی‌شان رخ داده بود و شعار مردم در آن تظاهرات «لا سنیة لا شیعیة... وحدة وحدة إسلامیة» بود که حمام خونی به راه افتاد.

در سال 2011 م نیز پس از وقوع انقلاب‌های مردمی تونس و مصر، شیعیان بار دیگر مطالبات خود را مطرح کردند؛ مثلاً یکی از خواسته‌های شیعیان عربستان آن است که در مدارس عمومی، کودکان هر یک از مذاهب اسلامی، کتاب اختصاصی مذهب خود را داشته باشند. مثلاً در ایران، کتاب دین و زندگی، برای کودکانِ اهل سنت و بر اساس فقه و عقیده ایشان تدریس می‌شود و در کتاب‌های همه کودکان ایرانی، بر وحدت و برادری اسلامی تأکید می‌شود. شهید النمر این پرسش را داشت که چرا سعودی این خواسته را نادیده می‌گیرد؟ یا خواسته شیعیان آن است که دولت و ارکان آن، از ترویجِ تنفر مذهبی در جامعه سعودی اجتناب کنند؛ تبعیض کنار گذاشته شود و کرامتِ همه مسلمانان حفظ شود. زندانیان سیاسی که سال‌هاست بدون محاکمه در زندان هستند، آزاد شوند؛ و احساس امنیت به خانواده‌های شیعیان بازگردد. در اینجا یادی کنیم از مرحوم علّامه حاج شیخ محمدحسین مظفر که درباره سفر حج خود (1365 ه.ق) می‌نویسد: زوّار شیعه ابداً نسبت به دین و جان و مال و ناموسشان احساس امنیت نمی‌کنند و کافی است فردی ناآگاه یا معاند شهادت دهد فلان شیعه قصد مخالفت با شریعت را دارد تا خون او مباح شود و او نمونه ابوطالب یزدی را مثال می‌زند که تنها به‌صرف یک ادعای نادرست گردن زده شد.

توجه شود که ما در حال سخن گفتن از نظام سیاسی عربستان سعودی هستیم که مستبدترین و غیرمنطقی‌ترین نظام حاکمه در جهان است و اگر در «کتاب گینس» نام پادشاهی آل سعود، به عنوان رکورددار دیکتاتوری مطلقه ثبت شود، گمان نمی‌کنم هیچ‌گاه این عنوان کریه از او گرفته شود. ما در حال صحبت از نظامی هستیم که از سال 1902 میلادی (زمان فتح ریاض) تاکنون، یعنی بالغ‌بر یک‌صد و چهارده سال، یک پدر و پسرانش (سعود، فیصل، خالد، فهد، عبدالله، سلمان) بدون هیچ انتخاباتی، به‌دلخواه خود حکمرانی کرده‌اند. ما از جامعه‌ای بحث می‌کنیم که مفتیان انتصابی آن، دموکراسی را به هر صورت ممکن (شکلی یا محتوایی) حرام؛ و در حکم تشبه به کفّار می‌دانند. از دید آنان، حکمِ تظاهرات نیز چنین است؛ و از جامعه‌ای می‌گوییم که انتقاد از شاهان سعودی به منزلة خروج بر حاکم است؛ و مجازات سختی در انتظار منتقدان است. احکام تحریم تظاهرات، انتخابات، دموکراسی و ... در فتاوی رسمی بن باز و ابن جبرین و آل الشیخ و دیگران موجود است و به دلیل قیام‌های مردمی جهان عرب در سال 2011 م، کلیّه فتاوی مذکور در شمار میلیونی بازنشر شدند و این امر موضوعی پنهانی نیست.

آیت‌الله باقر النمر چندین بار دستگیر شد؛ اما آخرین دستگیری وی در سال 2012 م، به دلیل سخنرانی‌اش جهت مطالبه عدالت بود. معظم له همواره بر اعتراضِ مدنی و آرام تأکید داشت و جالب‌توجه آنکه چنانکه در وب‌گاه رسمی او آمده است، او نه‌تنها استفاده از سلاح را جایز نمی‌دانست، بلکه حتی پرتابِ سنگ به سوی مأمورین امینی را مُجاز نمی‌شمرد. مطالبات او عموماً اصلاح نظام بر مبنای عدالت؛ حقِ آموزش مذهبی کودکان بنا بر مذهبشان؛ اجتناب دولت از فرقه‌گرایی در جامعه؛ و درخواست جهت بازسازی «قبرستان مطهر بقیع» بود که توسط پدرِ ملک سلمان، پادشاه کنونی عربستان تخریب شد و این مطالبة دیرپای خیل عظیمی از مسلمانان است که برای بیان مطالبات مذکور باید کتابی جداگانه نوشت.

اتفاق مهمی که در حکم شهادت آیت‌الله باقر النمر رخ‌داده است و باید جهان اسلام متوجه ابعاد آن باشد، آن است که در حکم مذکور «انتقاد از حاکم» به منزلة «خروج مسلحانه بر او»؛ و به مثابة تروریسم تفسیر شده است. این همان گفتمان تکفیری است که پیش‌تر در باب ادعیه ناپاک مفتیان وهابی علیه شیعیان امامیّه و سنیان غیر وهابی، بیان شد. البته از آل خلیفه هیچ انتظاری جز تأیید حکم آل سعود نبود؛ ولی برخی از شیوخی که حکم اعدام مذکور را بدون بررسی واقعیات؛ ناخوانده و نادیده پذیرفتند، شایسته سرزنش‌اند؛ زیرا با پذیرش حکم مذکور، اندیشه‌ای را بنا نهاده‌اند که می‌تواند در آینده توجیه‌گر قتل هزاران مسلمانِ مصری و تونسی و ... باشد. اما آیا انتقاد از آل سعود فی نفسه عملی تروریستی است؟ جالب است که در «بیانیه رسمی وزارت کشور سعودی» (مورخ 7 مارس 2014 میلادی) اعضای جماعت اخوان المسلمین در سعودی و خارج از سعودی (مصر) نیز تروریست معرفی شده‌اند؛ آنهم در جایی که آل سعود به شیخ عدنان العرعور، مفتی تکفیری جبهه النصره و بسیاری از تروریست‌های تکفیری در سوریه، جایزة بین المللی نایف بن عبدالعزیز را اهداء کرده است (و ناگفته نماند که اردوغان به خاطر خدماتش به اسلام! در 2010م برنده جایزة جهانی ملک فیصل شد!)

به هرحال آیت‌الله نمر باقر النمر با این بهانه به شهادت رسید. اعدام‌های اخیر در سعودی، که به لحاظ تعداد اجرای احکام در یک روز، یکی از بی‌سابقه‌ترین اعدام‌ها در تاریخ معاصر سعودی است؛ در فضای امنیتی حاصل از جنگ آل سعود با مردم یمن رخ داده است.

با وقایع اخیر باید بصیرت و آگاهی‌مان را بیشتر کنیم. بدون تردید؛ آل سعود، از هیچ اقدامی – مستقیم و یا غیرمستقیم – برای ضربه زدن به ما خودداری نخواهد کرد. در نگاه شیوخ وهابی، هیچ ملاحظة اخلاقی در رابطة با مسلمانان غیروهابی از جمله ایرانیان، جایی ندارد. باید در عالی‌ترین سطح چه امنیتی و چه اقتصادی و چه فرهنگی در آماده باش کامل بود. آل سعود مهره‌ای از یک برنامه عظیم‌تر در منطقه است. یکبار با فروپاشی عثمانی جغرافیای جهان اسلام دگرگون شد، بار دیگر این ایده در دستور کار استعمارگران است. ما باید مرکزی برای رصدِ مستمر وقایع جهان اسلام بنا کنیم؛ نه از بابِ مراکزِ بی‌خاصیتی که اندکی پس از تأسیسشان، گرفتار کاغذبازی‌های اداری خود می‌شوند؛ و آخر سر اگر بتوانند مشکل خودشان را حل کنند، هُنر کرده‌اند؛ بلکه باید مراکزی از بابِ اطلاعات و عملیات که نظام‌مند اطلاعات را از سراسر جهان اسلام جمع‌آوری کند؛ همه‌جا ردپای دشمنان وحدت اسلامی را دنبال کرد، مراقب دوستان بود و تکه‌های جورچین وقایع و اندیشه‌ها را کنار هم بچیند؛ تا تصمیم‌گیری‌ها با افقی بسیار وسیع‌تر و با آگاهی و بینشی عمیق‌تر انجام شود و در خدمت مسلمانان جهان و شعار وحدت اسلامی به کار گرفته شود.

دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات انسانی


http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941015001608

 

مصاحبه با خبرگزاری دانشجو: اقدامات تفرقه‌افکنانه جریانِ لندن نشین با استفاده از نام روحانیت شیعه

گروه اندیشه «خبرگزاری دانشجو»  این روزها نمی توان از تلاش برخی گروه ها و جریان های منحرف که همه توان و نیروی خود را خرج مقابله با وحدت مسلمانان نموده، برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان و بالا گرفتن نزاع و دشمنی میان آنان و در نتیجه تضعیف اسلام تلاش نموده اند، چشم پوشی کرد؛ لذا به بهانه میلاد حضرت ختمی مرتبت و نامگذاری هفته وحدت در گفتگو با دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی؛ عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به بررسی و ریشه یابی اعتقادات و رفتارهای برخی از این گروه ها و جریان های انحرافی پرداخته ایم.


«خبرگزاری دانشجو»- مهم‌ترین آسیب‌های فرا روی حوزه‌های علمیه ناشی از چه عواملی است؟

ثمر حسینی: حوزة علمیه مکان آموزش علوم آل محمد (ص) است. علمای شیعه همواره تاکید کرده‌اند که علم باید توأم با عمل باشد و این اقتضای آن علوم شریف است، یعنی تعلیم علم باید همراه با انجام واجبات و ترک محرمات و عمل به سنت نبوی و اخلاق اسلامی باشد.
هرگاه فراگیری این علوم بدون تهذیب نفس باشد، خطراتِ عدیده‌ای برای افراد و بلکه کل جامعه ایجاد می‌کند و اگر خوب دقت شود، فرقه سازی‌ها و دعاوی باطل آنان ناشی از عدم تهذیب نفس و عدم پایبندی به تقوای الهی بوده است. 

ضرورت تهذیب نفس و اهمیت ویژه آن در فراگیری علوم الهی سخت مورد توجه و اهتمام مرحوم حضرت امام خمینی (ره) بود. اینکه حتی علمای بزرگ شیعه خود را بی‌نیاز از حضور در درس اخلاق و تذکر و یادآوری مباحث آن ندانسته‌اند عظمت مطلب را می‌رساند. بسیاری از انحرافات سیاسی افراد و یا شتاب در انتشار رساله عملیه و مانند آن ناشی از عدم تهذیب نفس و تمایل به قدرت و شهوات نفسانی بوده است.
علاوه بر این‌ها جامع‌نگری نیز از ویژگی‌هایی است که هر فرد حوزوی باید داشته باشد. این موضوع در آثار و سخنان مرحوم حضرت امام خمینی (ره) و نیز مرحوم علامه عبدالحسین امینی (ره) و مقام معظم رهبری و بسیاری دیگر از علما و نویسندگان دیده می‌شود. محمدرضا حکیمی به درستی در وصف علامه امینی می‌نویسد که «او درک می‌کرد که جهان، امروز صاحب صدها جریان فکری، فلسفی، سیاسی، تربیتی، اقتصادی و نظامی بین‌المللی است؛ بنابراین، مرزبان حماسۀ جاوید و سرپرستی کلیت مواریث علمی و حقوقی و اجتماعی و سیاسی و اقدامی علی و آل علی را نمی‌‌توان فدای چند سال فقه و اصول خواندن و طلبگی کردن فلان آقا کرد.»
حال اگر آموزش حوزوی همراه با تهذیب نفس نباشد و یا آن جامع‌نگری لازم در علوم حوزوی کسب نشود، احتمال افتادن در مسیرهای انحرافی و نادرست افزایش می‌یابد برای مثال، علامه وحیدی از نوادگان مرحوم آیت‌الله آقا محمدباقر وحید بهبهانی (ره) و از شاگردان آقا ضیاءالدین عراقی (ره) بود که اجازات متعدد اجتهاد از علما دریافت کرده بود؛ ولی چه سود از آن خاندان شریف و از آن اساتید بزرگ اگر نفس تهذیب نشده باشد.
او در سال 1314 شمسی که موضوع مجالس میهمانی زن و مرد و کشف حجاب اسلامی بر پا می‌شد، درحالی‌که ملبس بود، همراه با همسرش وارد مجلس میهمانی دولتی شد و قصیده‌ای طولانی را که در مذمت حجاب سروده بود در آن مجلس خواند که مطلع آن این است: «به شرع احمد مرسل حجاب لازم نیست.» و بعدها عمامه و قبا و عبا را برداشت و به تعبیر مرحوم علامه حسینی طهرانی (ره) در کتاب «رساله نوین دربارة بناء اسلام بر سال و ماه قمری» فُکُل و کراوات و زُنار بست و تا آخر عمر با عنوان سناتور علامه وحیدی، در خدمت خاندان پهلوی بود. تعابیر قرآنی علامه حسینی طهرانی از فرجام سوء این فرد بسیار آموزنده و تکان‌دهنده است.
چنین افرادی امروزه نیز دیده می‌شوند. برای مثال، می‌توان به مهدی خلجی اشاره کرد که زمانی در حوزه علمیه تحت آموزش بود و البته سطح آموزش او بسیار نازل بود. او با گرایش به مباحث روشنفکری دینی و سکولار جهان عرب، به تدریج جذب مراکز و مؤسسات مطالعات راهبردی ایالات‌متحده آمریکا همچون (مرکز مطالعات راهبُردی واشنگتن) و شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی غربی شد و مطابق منافع آمریکا علیه ایران فعالیت کرد.


از سوی دیگر نمونه‌ای همچون سید ابوالفضل برقعی نیز در جای خود جالب‌توجه است که به تدریج مبدل به یک فرد سلفی وهابی شد و این تحول در او تدریجاً روی داد. او ابتدا منتقد تصوف شد، سپس منتقد برخی از باورهای شیعی و در نهایت منتقد اصل تشیع شد و وهابی شد. در این زمینه پیشنهاد می‌کنم به کتاب «جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی - سیاسی ایران» تألیف حجت‌الاسلام آقای رسول جعفریان مراجعه شود که فصل مفیدی با عنوان «جریان‌های تجدید نظر طلاب در عقاید شیعه» دارد.
همچنین من اخیراً با افرادی مواجه شده‌ام که «ایده روحانیت منهای لباس» را در سر می‌پرورانند و هرچند جریانی معدود هستند ولی به طور جدی باید با آن مقابله کرد. آن‌ها لباس را بنا بر موقعیت سنجی می‌پوشند و همواره عبا و عمامه‌ای برای آن موقعیت‌های ویژه، در کمد اتاقشان آماده دارند.
ما باید حساب این عده معدود را از روحانیت اصیل جدا کنیم. لباس روحانیت لباس اسلام، لباس شرافت، لباس عزت و سربلندی است و این لباس سنت رسول اکرم (ص) و اهل‌بیت شریف ایشان (ع) است.
در اینجا خاطره‌ای را از مرحوم آیت‌الله سید محمدحسین حسینی طهرانی (ره) نقل می‌کنم که خود بی‌واسطه در بیت ایشان شاهد بوده‌ام. در نیمه شعبان سال 1413 قمری، در بیت حضرت علامه، به روال معمولشان در چنان ایامی، مراسمی برگزار شد. در آن روز بنا شد تا برخی از طلاب را ملبس به لباس روحانیت کنند. عمامه‌هایی آماده (بسته‌شده) آوردند. ایشان مقداری دربارة اهمیت لباس روحانیت و مقاصد رژیم پهلوی از مبارزه با آن سخن به میان آوردند و اشاره‌ای نیز به کوشش رژیم پهلوی در ایجاد مراکز دینی دانشگاهی به عنوان بدیل حوزه کردند و مثالی را هم از الازهر مصر و کوشش در دولتی کردن آن فرمودند.
سپس توضیح دادند که: «ملبس شدن روحانی باید به طریقة سنت نبوی باشد که حضرت رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله و سلم در روز غدیر خم، خود عمامه را بر سر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه‌السلام بستند». آنگاه علامه حسینی طهرانی ایستادند و عمامه آماده را باز کردند و بر سر یکی از طلاب که سیدی بود، بستند. این نگاه به لباس روحانیت، برگرفته از غدیر خم و آن سنت اصیل، موضوع و مطلبی بسیار عظیم است.
این را هم اضافه کنم که زمانی در مسجد حاج حکیم شهر مشهد مقدس، از مرحوم آیت‌الله حاج سید جواد فقیه سبزواری (ره) در خصوص لباس روحانیت سئوال کردم؛ پاسخ ایشان سخت قاطع بود: «اگر فردی ملبس به لباس روحانیت شود و گاه و بیگاه بخواهد آن را بپوشد یا نپوشد (با لباس روحانیت بازی کند.)، چنان آلوده و پلید است که اگر خود را آب هم بکشد باز هم پاک نمی‌شود. یا لباس را نپوشید و یا اگر می‌پوشید بدان ملتزم باشید.»
در واقع روحانیت به معنای اصطلاحی، علاوه بر تحصیل علوم آل محمد (ص) در سنتی پیوسته و شناخته‌شده، انجام واجبات و ترک محرمات و رعایت مستحبات و اخلاق نبوی(ص)، التزام به لباس روحانیت به مثابه سنتی نبوی است. در خصوص آسیب‌شناسی حوزه‌های علمیه علاوه بر سخنان مرحوم حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری، مراجعه به آثار استاد شهید مرتضی مطهری و استاد محمدرضا حکیمی پیشنهاد می‌شود.

 
«خبرگزاری دانشجو»- در سال‌های اخیر جریانِ لندن نشینی با استفاده از نام روحانیت شیعه اقدامات تفرقه‌افکنانه‌ای داشته‌اند که نمونه‌ای از آنان جریان یاسر الحبیب با حمایت سید مجتبی و سید صادق شیرازی است، در این زمینه تاریخچه‌ای از این جریان را برای مخاطبین ما بفرمایید.


ثمرحسینی: یاسر الحبیب فرد روحانی‌نمای کویتی و از شاگردان سید مجتبی شیرازی و سید صادق شیرازی است که به دلیل توهین به مقدسات اهل سنت و همسر پیامبر گرامی اسلام، تابعیت کویتی‌اش سلب شد. او با حمایت بریتانیا به لندن رفت و در آنجا پناهنده سیاسی شد و هیئت خدام المهدی را که پیش‌تر در کویت تأسیس کرده بود، در لندن راه‌اندازی کرد.

 


در کنار آن پاره‌ای نشریات و شبکه‌های ماهواره‌ای با حمایت سید مجتبی شیرازی تأسیس کرد. البته مواضع برادران شیرازی (سید محمد، سید صادق و سید مجتبی) فرزندان مرحوم آیت‌الله سید مهدی شیرازی را باید در طول مراحل مختلف تاریخی زندگی‌شان مدنظر قرار داد. هیچ یک از اینان در مرکزیت مرجعیت شیعه قرار نداشته‌اند و مرجعیت آنان محلی بوده است.
مرجعیت اصلی شیعه پس از آیت‌الله العظمی بروجردی در اختیار علمای بزرگی همچون آیات عظام امام خمینی، مرعشی نجفی، گلپایگانی، خویی، اراکی و ... و اکنون آیات عظام سیستانی، مقام معظم رهبری، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و دیگران است.
با این وجود سید محمد شیرازی و برادرانش در جوانی جهت کسب مرجعیت شتاب کردند و در میان برخی از شیعیان کویتی و عراقی طرفدارانی یافتند و این شتاب در اعلام مرجعیت، با سیره و منش علمای بزرگ شیعه همچون مرحوم آیت‌الله العظمی بهجت فومنی و یا آیت‌الله العظمی اراکی و دیگران که سعی در دوری از این عناوین داشتند، متفاوت است.
سید محمد شیرازی جز در مقطعی کوتاه، روابط سردی با انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی (ره) داشت. برخی از آن مسایل در کتاب خاطرات آیت‏‌الله سید عباس خاتم یزدی بازگو شده است. البته عناد سید مجتبی شیرازی با انقلاب اسلامی ایران که گاه آشکارا تا تکفیر علمای بزرگی پیش‌رفته و فیلم‌های سخنرانی‌هایش در وبگاه‌های سلفی معمولاً به عنوان شاهدی از تعارضات درونی شیعه جهت مخاطبان بی‌اطلاع جهان عرب پخش می‌شود، موضوعی پنهانی نیست.
آنان اصول اخلاق و تهذیب نفس را رعایت نکرده‌اند؛ زیرا زمانی که حرمت مراجع تقلید شیعه، همچون آیات عظام محمدتقی بهجت فومنی (ره) و مکارم شیرازی توسط یاسر الحبیب شکسته شد، اخلاق و ادب اسلامی اقتضا می‌کرد، حمایت از او برداشته شود و نه آنکه چنین حمایتی با صدور اجازه روایتی سید صادق شیرازی و انتشار آن در وب‌گاه یاسر الحبیب تشدید شود.
یاسر الحبیب با گستاخی تمام آشکارا آیت‌الله بهجت را فردی منحرف نامید و توهین‌ها به حضرت آیت‌الله سیستانی و مقام معظم رهبری کرد و آن را در وب‌گاه خود، چه به زبان عربی و چه به زبان فارسی منتشر کرد. اما علاوه بر این بی‌ادبی و گستاخی، آنان فاقد جامع‌نگری نیز بوده‌اند. مراجع شیعه، محل رجوع همه مسلمانان و نه تنها شیعیان بوده‌اند و همواره بر وحدت اسلامی و پرهیز از دودستگی در صفوف امت تاکید کرده اند.

راز موفقیت حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی در عراق توجه به همین سنت حسنه علمای بزرگ شیعه است. او به عنوان مرجع همه عراقی‌ها و نه فقط شیعیان عمل کرده است؛ از این رو، زمانی که این فتوا صادر ‌شد که تعرض به مساجد اهل سنت در حکم تعرض به مراقد اهل‌بیت (ع) است، دار الافتای مصر به بیداری علمای شیعه می‌بالد و افتخار می‌کند.

منسوبان این جریان، چنانکه اشاره خواهم کرد، کوشش کرد تا با تحریک احساسات برادران اهل سنت، خود را در محور توجهات جهان اسلام قرار دهد و این بدترین شیوه برای کسب شهرت است.پیش از آنکه این گروه با اهل سنت در تعارض باشند، با مراجع بزرگ شیعه در تعارض هستند. البته برخوردهای ناشایست آنان با علمای شیعه، برکاتی هم داشت و آن اینکه مسلمانان جهان دریافتند که پیش از آنکه این گروه با اهل سنت در تعارض و دشمنی باشند، با مراجع بزرگ شیعه در تعارض و اختلاف هستند؛ بنابراین با ایجاد امکان تمییز برای مسلمانان جهان، امکان سوءاستفاده از عنوان شیعه و یا ایران توسط استعمارگران غربی و جاهلان و مغرضان گرفته شد.


«خبرگزاری دانشجو»- آیا می‌توان جهت‌گیری‌های این جریان را انحرافی دانست؟


ثمرحسینی: ما در نگاه وحدت‌گرایانه و تقریبی مرحوم آیت‌الله العظمی سید حسین بروجردی (ره) و بسیاری از علما و مراجع بزرگ شیعه هیچ تردید و ابهامی نداریم و مگر نه این است که حتی علامه امینی در مقدمه مجلد هشتم الغدیر به صراحت می‌نویسد: «الغدیر در دنیای اسلام، صف‌ها را متحد خواهد ساخت. او در ذیل این بحث اثبات می‌کند که الغدیر بسیاری از سوء تفاهمات را حل می‌کند و موجب نزدیک‌تر شدن مسلمانان به یکدیگر خواهد شد و شهید مرتضی مطهری (ره) و علامه محمدتقی جعفری (ره) و علامه سید مرتضی عسکری (ره) هر یک در مقالاتی جدا از نقش تقریبی علامه امینی تقدیر کرده‌اند.
علامه عسکری به درستی بیان می‌کند که امینی ثابت کرد که وحدت مسلمانان با ترک تحقیق و پژوهش در مسایل اختلافی که بخش عمده‌ای از آن بر اثر احادیث مجعول و تاریخ مجعول شکل گرفته است، محقق نمی‌شود؛ بنابراین باید همچون علامه امینی، به قصد فهمیدن و فهماندن عقاید اسلام وارد تحقیق و پژوهش شد و درعین‌حال ادب و اخلاق اسلامی را رعایت کرد.
برادری اسلامی و رفع اختلاف‌ها با نمایش توهین و تحقیر و ناسزا گفتن به یکدیگر هرگز روی نخواهد داد. علامه امینی ادب پیشه کرد و کتاب الغدیر جاودانه شد. مسلمانان نیازمند آن هستند که در بررسی اختلافات، ادب دینی، شرافت اسلامی، عفت کلام و راست‌گویی و امانت‌داری حفظ شود؛ بنابراین شخصیت‌های این‌چنینی مصلحانی اجتماعی هستند که جهت اصلاح امت به نقد ضابطه‌مند آثار مختلف مبادرت کرده است نه آنکه افتخارشان توهین و تحقیر دیگران باشد.
یاسر الحبیب با استناد به اجازة روایت سید صادق شیرازی و حمایت سید مجتبی شیرازی فعالیت دینی خود را مشروع قلمداد می‌کند و چنانکه گفته شد، در چارچوب هیئت «خدام المهدی» در لندن به دشمنی با شیعه و اهل سنت می‌پردازد.
جنجالی‌ترین اقدام زشت او که شدیداً بر مطالعات شیعه‌شناسی اهل سنت تأثیرگذار بوده است، برگزاری مراسم جشن در روز درگذشت عایشه همسر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) (در تاریخ 17 رمضان 1431 ق) و توسعة این‌گونه جشن‌ها به سالروز وفات دیگر صحابة آن حضرت است.
البته مسئله تنها به سخنرانی مذکور ختم نشد. وابستگان به هیئت خدام المهدی کتاب «... الوجه الآخر لعائشة» (کلمه اول عنوان کتاب را بیان نکردم) از تألیفات یاسر الحبیب را در هفت فصل و در بیش از یک هزار صفحه به چاپ رساندند که در طی یکی از فصول ننگین آن به زشتی به مقدسات مسلمانان توهین کردند. نیز می‌توان به کتاب «فصل الخطاب فی تاریخ قتل عمر بن خطاب» تألیف ابوالحسین خوئینی اشاره کرد که توسط همین افراد در لبنان منتشر شد. این کتاب به دنبال تحریک برادران اهل سنت است و به دنبال تعیین دقیق تاریخ قتل خلیفه دوم به منظور مشخص ساختن تاریخ جشن و سرور برای همفکرانشان است و اینکه در لبنان منتشر شد، نشان از توطئه‌ای علیه حزب‌الله لبنان داشت که به موقع با واکنش سید حسن نصرالله ناکام ماند.
این‌گونه اقدامات فتنه‌انگیزی در میان مسلمانان است و ادامة آن را می‌توان در سخنرانی شب هفتم ذی الحجة 1431 ق یاسر الحبیب به مناسبت شهادت امام باقر (علیه‌السلام) دید که در آن می‌خواهد تا در عراق نام خیابان‌ها و بناهایی مانند خیابان رشید، خیابان منصور، دانشگاه مستنصریه و... تغییر کند؛ اما آیا مشکل عراق در حال حاضر نام خیابان‌های آن است؟ اینجاست که تفاوت سطح بیداری و وسعت دید مراجع بزرگی چون آیت‌الله العظمی سیستانی با این جماعت قلیل به خوبی آشکار می‌شود.  چنین دعوتی به ویژه در شرایط کنونی تنها به ایجاد تنفر مذهبی در عراق (و دیگر ممالک اسلامی) منجر می‌شود.
از سوی دیگر همین برنامه تفرقه‌افکنانه از سوی برخی از مخالفان وحدت اسلامی در بحرین دنبال می‌شود. سلفی‌های وهابی کوشش می‌کنند تا اهل سنت بحرین را با این عنوان که اسامی خیابان‌ها و شهرهایشان شیعی و صفوی شده است و یا در عراق نام شهر الثورة به الصدر تغییر یافته است، بر ضد شیعیان تهییج ‌کنند که نشان می‌دهد که استعمارگران از هر فرصتی برای ایجاد دشمنی در میان مسلمانان استفاده می‌کنند و در واقع افرادی چون یاسر الحبیب خواسته یا ناخواسته بازیچه آنان شده‌اند.


«خبرگزاری دانشجو»- خطر این جریان از چه جهت است؟


ثمر حسینی: خطر اصلی این گروه در کوششی است که جهت تخریب وحدت اسلامی به کار بسته‌اند. سمت‌و‌سوی اقدامات یاسر الحبیب در وهلة اول متوجه دشمنی با علمای تقریبی اهل سنت است که خود می‌تواند عزم آنان را بر تقریب مذاهب اسلامی و طرد چنین رویکردهای غلطی در جهان اسلام بیشتر کند.
همچنین نباید از نظر دور داشت که گروه‌های سلفی بیش از هر گروه‌ دیگر، در فضای اینترنت به نام محکومیت این عمل به انتشار آن پرداخته‌اند و حتی بخشی از کتاب خوئینی را جهت دانلود در اینترنت گذاشته‌اند. در این موضوع که یاسر الحبیب به دنبال ایجاد تضاد و فتنة قومی و مذهبی در میان مسلمانان است، شکی نیست. من در مجلد دوم کتاب شیعه شناسی معاصر اهل سنت که توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر خواهد شد، نشان داده‌ام که از سال 2010 میلادی، همزمان با فعالیت یاسر الحبیب، مرحلۀ جدید و متمایزی در تشدید ادبیات شیعه هراسی توسط مخالفان وحدت اسلامی آغاز شد و البته فصل کوتاهی از مجلد اول آن کتاب را درباره محکومیت اقدامات یاسر الحبیب نوشته‌ام.

این عمل دستاویزی برای حمله به شیعه (و نه به شخص یاسر الحبیب و مراکز جاسوسی بریتانیا) توسط شیوخ وهابی شد. در اینجا باید توجه داشت که در موارد این‌چنینی، مضمون تمامی وب‌گاه‌های ضد تقریبی موجود، در اقدامی ظاهراً هماهنگ، بر اساس مضامین جدید شیعه‌هراسی تغییر می‌کنند. ازاین‌رو دامنة تبلیغاتِ شیعه‌هراسی به مرور زمان شیبی تندتر از قبل به خود می‌گیرد و عملاً تولیدات رسانه‌ای این گروه در خدمت شبکه‌های ماهواره‌ای سلفی وهابی می‌شود. از سال 2010 میلادی، همین اقدامات در کنار اتهام قدیمی و ناروای «اعتقاد شیعه به تحریف قرآن»، از مهم‌ترین دلایل توجیه‌کننده عملیات تروریستی علیه شیعیان شد. برخی از شیوخ سلفی که در برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای غالباً منسوب به سعودی، عمل زشت یاسر الحبیب را به شیعه و نه جریان او نسبت داده‌اند و با بهره‌برداری از اقدامات نمایشی این گروه، حکم به تکفیر شیعه می‌دهند، عبارت‌اند از: شیخ حسن مشهور، محمد الزغبی (در شبکه الخلیجیه)، محمد العریفی (در شبکه الحکمه)، محمد حسان (در شبکه الرحمه)، یوسف الاحمد (در شبکه صفا)، عدنان عرعور (در شبکه صفا)، ابوالاشبال الزهیری (در شبکه الناس)، مازن السرساوی (در شبکه‌های الحکمة و صفا)، سعد البریک (در شبکه صفا)، مصطفی العدوی (در شبکه صفا)، عبدالرحمن الدمشقیه (در شبکه صفا)، ولید الرشودی (در شبکه صفا)، حسن الحسینی (در شبکه صفا)، محمود المصری (در شبکه الناس) و ...
البته دیدگاه دیگر آنان همچون سید صادق شیرازی که معتقدند که «هیچ‌چیز جای قمه زدن روز عاشورا را نمی‌تواند بگیرد» و دائماً می‌خواهند تا شیعیان با قمه زدن خون خود را در روز عاشورا به زمین بریزند، دستاویزی برای حملات روانی علیه شیعیان است که تصویری زننده از شیعیان را نمایش می‌دهد. این پافشاری بر قمه زنی بر سر و بدن شیعیان، بیانگر تقابل آن‌ها با فتوای شجاعانه مقام معظم رهبری و بسیاری از علمای شیعه در این زمینه است.


«خبرگزاری دانشجو»- در مقابل این جریان چه اقداماتی صورت گرفته است و بهترین پیشنهاد برای کم کردن آسیب این جریان به جامعه شیعه و مسلمان چیست؟


ثمر حسینی: اولین موج واکنش‌ها در اعتراض به اقدام فتنه‌انگیز آنان در توهین به مقدسات اهل سنت، همزمان با برادران اهل سنت، در میان علمای شیعه روی داد. از میان آن‌ها می‌توان به فتوای قاطع مقام معظم رهبری در حرمت توهین به مقدسات اهل سنت اشاره کرد؛ نیز باید به بیانیة مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در تهران که در آن زمان حضرت آیت‌الله حاج شیخ محمدعلی تسخیری دبیر کل آن بودند. اعلامیه علمای شیعة منطقة احساء عربستان و نیز فتاوی برخی از علماء و مراجع بزرگ تشیع مانند آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی از دیگر اقدامات مهم در این زمینه بوده است؛ ایشان یاسر الحبیب را یا مزدور و مأمور دانست و یا سفیه و دیوانه.
از علمای شیعه کویتی و عربستانی که در محکومیت اقدام یاسر الحبیب بیانیه صادر کرده‌اند می‌توان به مرحوم شیخ عَمری، شیخ حسین معتوق، شیخ حسن صفار، شیخ علی آل ‏محسن، شیخ عبدالجلیل السمین، شیخ نمر و سید هاشم السلمان اشاره کرد. حزب‌الله لبنان نیز واکنش تندی به این اهانت‌ها داشت.
این‌چنین بر خلاف خواستة یاسر الحبیب، بازتاب‌های اقدام زشت او موجب اهمیت یافتن ضرورت تقریب مذاهب اسلامی شد. بار دیگر فتاوی تقریبی علمای شیعه که پیش از این صادرشده بودند، مورد استناد قرار گرفتند؛ و نیز مجموعة جدیدی از فتاوی تقریبی تولید شد که باید برای نسل‌های بعدی به تمامی بایگانی شود و چنانکه گفته شد، با اهانت‌های آنان به علمای شیعه، مرز میان شیعه و گروه‌هایی مانند هیأت خدام المهدی لندن به خوبی از یکدیگر جدا شد.
بنابراین باید با ایجاد بایگانی قابل رجوع از فتاوی علمای تقریبی شیعه و اهل سنت، ایجاد بایگانی مستند قابل رجوع از سوابق افراد، مشخص کردن خطوط و مرزهای افراد جهت روشن شدن مواضع افراد با یکدیگر جلوی بسیاری از پیامدهای این جریان را گرفت. در کنار همه اینها باید وصایای مرحوم امام خمینی را درباره روحانیت جدی گرفت و محقق ساخت.


منبع: خبرگزاری دانشجو: کد خبر 287523  - ۲۸ / ۱۰ / ۱۳۹۲

http://www.snn.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=6&Id=287523&Sgr=1006

ادامه نوشته

هم اندیشی علمی بررسی راهکارهای حقوقی بین المللی مقابله با شیعه ستیزی



پیرو اخبار نگران کننده مربوط به نقض حقوق شیعیان و اقدامات تکفیری علیه آنها در برخی کشورها و با هدف تدوین راهکارهای مناسب علیه اقدامات تکفیری وخشونت طلبانه، با هماهنگی انجام شده توسط کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران وموسسه اطلاعات وتحقیقات اسلامی ، هم اندیشی علمی  با حضور اندیشمندان حقوقی و پژوهشگران فرهنگی در محل کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران  برگزار شد. در این نشست علمی 7 مقاله علمی از سوی اساتید  و متخصصین حقوقی و فرهنگی با عناوین زیر  ارائه شد:

  •  «بررسی راهکارهای حقوقی حمایت از حقوق بشر شیعیان با نگرش بر موازین بین المللی در حیطه آزادی بیان و ظرفیتهای حقوق داخلی کشورهای دارای وضعیت منفی رعایت حقوق شیعیان»توسط دکتر باقر انصاری عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
  • « بررسی راهکارهای حقوقی بین المللی مبارزه با نقض حقوق بشر شیعیان با بهره مندی از موازین بین المللی حیطه حقوق اقلیت­ها» توسط دکتر ستار عزیزی عضو هیئت علمی دانشگاه همدان
  • «بررسی ظرفیت­های موازین حقوقی بین المللی مربوط به مقابله با تروریسم با هدف ارائه راهکارهای پیگیری حقوقی در مورد اقدامات تروریستی و تکفیری علیه شیعیان» توسط دکتر محسن عبداللهی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
  •  « راهکارهای  حمایت از حقوق شیعیان با استفاده از ظرفیتهای موازین بین المللی در حیطه آزادی­های دینی و منع تبعیض و نفی هر گونه نابردباری وبیگانه ستیزی» توسط دکتر علی خرم استاد دانشگاه و نماینده پیشین ایران نزد دفتر سازمان ملل در ژنو
  •  «راهبردعلمای شیعه برای حفظ حقوق و هویت شیعیان» توسط حجت­ الاسلام  والمسلمین حسن طارمی معاون علمی بنیاد دائره المعارف اسلامی
  •  «شیعه ستیزی معاصر سازمان یافته در جهان اسلام و راهبردهای مقابله فرهنگی و حقوقی با آن» توسط دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
  • «رویکرد بین المللی به نقض حقوق بشر شیعیان» توسط دکتر سیدکاظم سجادپور عضو هیئت علمی دانشکده روابط بین الملل

 پس از ارائه مقالات این هم اندیشی علمی، اساتید  وکارشناسان حاضر در جلسه به اظهار نظر و طرح دیدگاه خود پرداختند ودر پایان جلسه دکتر محمد نهاوندیان رئیس موسسه اطلاعات وتحقیقات اسلامی ضمن تشکر از مجموع شرکت کنندگان در این نشست پر بار علمی، بر ضرورت دفاع از حقوق همه مسلمانان اعم از شیعه وسنّی در سطح جهانی تاکید کرد. وی  افزود که اسلام  منادی صلح است و نباید اجازه داد که برخی با اندیشه های نادرست یا رفتارهای خشن تصویر منفی از اسلام ارائه کنند.وی هم چنین خواهان این شد که پیشنهاد رئیس جمهور در سازمان ملل که به صورت قطعنامه نیز مورد تصویب جهانی قرار گرفت چارچوبی برای اقدامات متنوع فکری و عملی علیه رویکردهای خشونت طلبانه  اعم از اقدامات تکفیری ها یا غیر آنها قرار گیرد.گزارش محتوائی این نشست بزودی از سوی امور پژوهشی کمیسیون تدوین ومنتشر خواهد گردید.

روابط عمومی کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران

منبع: سایت رسمی کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران

کتاب اندلس تاریخ، فرهنگ و مقاومت اسلامی - دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

اندلس - دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی 

منبع - وب‌گاه دکتر کامیار صداقت

کتاب حاضر با عنوان «اندلس - تاریخ، فرهنگ و مقاومت اسلامی»، منتخبی از چهار اثر مهم در زمینه تاریخ‌نگاری اسلامی در اندلس، ابداعات علمی و فرهنگی عالمانِ اندلسی، تاثیر اندیشة مغرب‌زمین از رونق علوم و فنون اسلامی در اندلس و سرانجام مقاومتِ مسلمانان اندلس در برابر دادگاه‌های تفتیش عقاید کلیسای کاتولیک اسپانیای آن دوران است. بنابراین کتاب به صورتی خلاصه‌وار شامل بخش‌هایی از فراز تا فرود اندلس اسلامی می‌شود. تجربه‌ای که در آن عبرت‌های بسیاری است برای آنان که در پی اندیشه و تدبر در تاریخ اسلام و یافتن سنت‌هایی هستند که موجب این اتفاقات، در هر زمان و مکانی دیگر می‌شوند. 

فصل اول با عنوان «شكل‌گيري تاريخ‌نگاري عربي - اسلامی در اندلس» ترجمه کتاب «نشأة تدوین التاریخ العربی فی الأندلس» اثر دکتر عبدالواحد ذنون طه است. اهمیت این کتاب در آن است که به‌صورتی مستدل و علمی نشان می‌دهد که سرآغاز تاریخ‌نگاری علمی در اندلس به‌دست خاندان رازی که ایرانی بوده‌اند، صورت گرفته است که از زمرۀ ابتکارات آنان قرار دادن مدخل جغرافیا در تاریخ‌نگاری است.

دکتر عبدالواحد ذنون طه (متولد موصل عراق 1943 م)، استاد دانشگاه و مورخ معروف عراقی است. او بی‌تردید یکی از سرشناس‌ترین محققان معاصر جهان اسلام در حوزۀ مطالعات تاریخ و تمدن اسلامی در اندلس است. مشخصات منبع مورد استفاده در ترجمه چنین است:عبدالواحد ذنون طه، 2004. نشاة تدوين التاريخ العربي في الأندلس. بیروت (ط 1) دارالمدی الاسلامی.

فصل دوم ترجمه کتاب کوچکی با عنوان «نقش نوآوريهاي برجستۀ دانشمندان اندلس در تجديد حيات فرهنگي اروپا» از محقق فلسطینی، مرحوم دکتر شوقی ابو خلیل (1941-2010م) است که آن را در  همایشی با عنوان «تأثیر تمدن عربي - اسلامي بر غرب و نقش اسپانيا در انتقال آن» که در تاریخ 10 - 12 دسامبر 2003 م در غرناطه برگزار شد، ارائه کرده است. دکتر شوقی ابو خلیل دارای دکتری تاریخ و مدیر انتشارات دارالفکر دمشق بود که تالیفات متعددی در حوزۀ تاریخ و فرهنگ اسلامی دارد و اثر وی در کتاب همایش مذکور منتشر شده است. مشخصات منبع مورد استفاده در ترجمه چنین است: شوقی ابوخلیل. علماء الاندلس، ابداعاتهم المتميزة، دمشق، دارالفکر، 2005.

فصل سوم مقاله‌ای است با عنوان «نقش اندلس بر اندیشۀ غربی» از دکتر عبدالواحد ذنون طه که آن را در همایش «تمدن عربی – اسلامی و اندیشۀ غربی» که در بیت الحکمه بغداد (ژوئن 1977) ارائه کرده است. مشخصات منبع آن چنین است: عبدالواحد ذنون طه، 2003. دراسات فی حضارة الاندلس و تاریخها. بیروت (ط 1) دارالمدی الاسلامی، ص 205- 235) (اثر الاندلس فی الفکر الغربی)

فصل چهارم نیز با عنوان «جنبش مقاومت عربی - اسلامی در اندلس بعد از سقوط غرناطه» ترجمۀ کتاب دیگری از دکتر عبدالواحد ذنون طه است. لازم به ذکر است که این فصل پیش‌تر در پاورقی روزنامه کیهان، (اولین بخش در شماره 18477مورخ 23/12/1384) منتشر شده بود که اینک در این کتاب، به همراه آثاری دیگر و در ویرایشی جدید تقدیم می‌شود. مشخصات منبع مورد استفاده چنین است:عبدالواحد ذنون طه، 2004. حرکة المقاومة العربیة الاسلامیة فی الاندلس بعد سقوط غرناطة. بیروت (ط 1) دارالمدی الاسلامی.

انشاء الله انتشار این کتاب گامی کوچک ولی مفید در جهت معرفی تاریخ، فرهنگ و تمدن مسلمانان اندلس باشد. و ما توفیقی الا بالله.

 كاميار صداقت ثمرحسيني

استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

تکفیر شیعه جغرافیای دارالاسلام و دارالحرب را تغییر می دهد - خبرگزاری شبستان

کامیار صداقت ثمرحسینی

 

خبرگزاری شبستان: تجربه نشان داده است که به هر میزان که تفکر وهابی و تکفیری بر جوامع اسلامی سیطره یابد، مسلمانانی که تحت‌تاثیر قرار گرفته‌اند، قدرت ارتباطی و اشتراک مفهومی‌شان را نسبت به یکدیگر از دست می‌دهند. این خطر بزرگی است که جهان اسلام را تهدید می‌کند. در واقع، در ورای رواج فرهنگ تکفیر و درگیری میان مسلمانان کوشش هدفمندی جهت تغییر تصورات مسلمانان از جغرافیای جهان اسلام نهفته است. تکفیر شیعیان و دیگر مسلمانان موجب می‌شود تا نقشه‌های جدیدی از دارالاسلام و دارالحرب و مانند آن ترسیم شود. این ها بخش هایی از سخنان کامیار صداقت ثمر حسینی، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات امام علی (ع) است که در گفتگویی پیرامون جنایات وهابیت در جهان اسلام و تاثیر سوء بر سبک زندگی مسلمانان بیان شده است. مشروح این گفتگو از نظرتان می گذرد:

منبع - خبرگزاری شبستان

ریشه اصلی جنایات وهابیت در سوریه و مصر را در چه اعتقاداتی باید جستجو کرد؟
ابتدا باید گفت که مسلمانان همه با هم برادرند و مشکل اصلی جهان اسلام، نه شیعه در برابر اهل سنت که دشمنان تقریب و وحدت اسلامی است؛ چه آنان سلفی و وهابی باشند و یا نباشند؛ اما برای درک بهتر وقایعی که وهابیت در مصر و یا سوریه ایجاد کرده است باید سه سطح متداخل 1. سیاست‌ها و راهبردها، 2. اجرا و 3. جامعه هدف را از هم جدا کرد.
ما اگر نقشه جهان اسلام را در مقابل خود بگذاریم و روی مراکز چاپ و انتشاراتی که علیه شیعه فعالیت می‌کنند، علامت بگذاریم و سپس با خط‌کش آنها را به هم وصل کنیم و بار دیگر و این بار بر اساس ملیت نویسندگان ضد شیعه و نیز محل تحصیل آنها خطوطی با رنگی دیگر ترسیم و به ‌هم متصل کنیم و همین‌کار را درباره مراکز آموزشی و رسانه‌ای ضد شیعی و مانند آن، هر یک با رنگی متمایز انجام دهیم، به ناگاه خود را مواجه با شبکه‌ای از خطوط پیچیده و درهم‌تنیده می‌بینیم که رنگ‌ها به طرز معناداری در عربستان سعودی متراکم می‌شوند. وقایعی که در سوریه و بحرین و مصر و مانند آن جاری است، در این شبکه قابل ‌درک‌اند. در اینجا، خطوط ترسیم‌ شده توجه ما را به بسامد یا فرکانس اصلی‌ آن با محوریت عربستان سعودی جلب می‌کند. حال اگر این ساختار پیچیده را از زاویه مراحل شکل‌گیری تاریخی‌اش مورد توجه قرار دهیم، خواهیم دید که کم‌کم چیزی در حال ایجاد است، یعنی در دوران معاصر و از دوران ملک فیصل و به‌ویژه ملک خالد، سیاستی دنبال می‌شود که می‌خواهد عقاید شیخ محمد بن عبدالوهاب را از جریانی حاشیه‌ای به جریان اصلی اعتقادی در جهان اسلام مبدل کند و نیز خواهیم دید که بتدریج فعالیت‌های سلفی از عربستان سعودی به سایر کشورها به‌ویژه مصر منتقل می‌شود و به تدریج مناسبات درونی این شبکه خطوط به ‌هم پیوسته بیشتری می‌یابد.
به باور من، در حوزه سیاست‌ها و راهبردها، بیش از آنکه اعتقادات مطرح باشد، کسب منافع و قدرت اهمیت دارد. هدف سران آل سعود از ترویج وهابیت، تحکیم قدرت است. از این ‌رو مشاهده می‌کنیم که شاخه اصلی سلفیه هیچ‌گاه از آل سعود انتقاد نمی‌کنند و منتقدان آل سعود، همگی شاخه‌های فرعی منشعب‌ شده‌ از شاخه اصلی هستند. همچنین سلفیه جهادی که در افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه مورد حمایت آل سعود است، در داخل عربستان سعودی مجوز فعالیت علیه حکومت ندارد. این یعنی سلفیه ابزاری جهت تحکیم قدرت است. اگر‌چه همگی آنان در شیعه‌ستیزی، هم‌داستان هستند.
اما «مجریان» مانند شیوخ سلفی و «جامعه هدف» یا همان مردمی که از روی بی‌اطلاعی و تبلیغات منفی شیوخ سعودی، از شیعه متنفر شده‌اند، سخت درگیر موضوعات اعتقادی هستند. به لحاظ اعتقادی، اصلی‌ترین مسئله‌ای که شیعه در دوران معاصر با آن درگیر است، اتهام «اعتقاد شیعه به تحریف قرآن» است؛ اتهامی که به تعبیر مرحوم علامه عسکری (ره) عامل اصلی کشتار شیعیان پاکستان و اینک در سایر کشورهاست.
این اتهام در آن ساختاری که گفته شد، دائماً در سراسر جهان اسلام تکرار می‌شود تا به برداشت رایج از شیعه مبدل شود و نیک می‌دانیم که اقلیت فعال همواره قدرتمندتر از اکثریت خاموش است. زمانی که به اهل سنت چنین القاء کنند که شیعه دشمن قرآن است و برای آن حریم و حرمتی قائل نیست، دیگر به ‌راحتی می‌توان هر اتهامی را به شیعه زد و انجام هر کاری را توجیه کرد. مابقی اتهامات از قبیل یهودی بودن تشیع و یا تقیه به منزلة فریب و نیرنگ و ... در حاشیه این اتهام کلان هستند. 
از همین رو اولویت اصلی ما مسئله قرآن است؛ نه در سیاق دفاع شیعه در برابر اهل سنت و یا سلفی‌ها، بلکه به ‌منزله یکی از دو اصل تفکر شیعی بر اساس حدیث ثقلین، به‌ نحوی که نام شیعه در جهان اسلام بلافاصله تداعی‌گر قرآن و اهل‌بیت رسول‌الله (صلی‌الله علیه وآله) شود. اینکه ایران مجوز توزیع قرآن در موسم حج را ندارد، نشان از نقطه‌ضعف دشمنان وحدت اسلامی دارد. ما کارهای بسیار خوبی در این زمینه چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ عملی مانند تأسیس گنجینه قرآن مسجد چهل‌ستون بازار تهران توسط مرحوم آیت‌الله حاج شیخ حسن سعید تهرانی (ره) داشته‌ایم، اما باید آنها را در نگرش راهبردی کلانی در سطح جهان اسلام بازنویسی کنیم و ساختارهایی جهت ترویج تقریب و همدلی در جهان اسلام به‌وجود آوریم.

آیا دشمنی وهابیت تنها به شیعه محدود می‌شود یا دارای عواقب سوء و تخریبی برای اهل سنت نیز بوده است؟
به طور کلی وهابیت دو دوره یا دو رویکرد را تجربه کرده است. ابتدا علیه مذاهب اهل سنت موضعی سخت اتخاذ کرد که انتقادات شدید علمای اسلام را موجب شد. سید مرتضی رضوی کشمیری منابع منتقد اهل سنت در رد وهابیت را در ملحق کتاب «البراهین الجلیّة فی دفع تشکیکات الوهابیّة» اثر آیت‌الله سیدمحمدحسن قزوینی آورده است که نشان می‌دهد صورت‌مسئله اختلاف شیخ محمدبن عبدالوهاب با شیعه در ذیل اختلاف بسیار او با بسیاری از علمای مذاهب مختلف اسلامی است. حتی حسن مشهور آل سلمان از شیوخ سلفی ضد شیعی اردنی که از شاگردان برجسته محمد ناصرالدین آلبانی، فهرستی طولانی در حدود 120 اثر در نقد سلفیه و وهابیت اشاره دارد که بسیاری از آنها منابع اهل سنت هستند. مثال‌ها از این ‌دست بسیار است و در حوصله این گفت‌وگو نیست. یکی از دلایل وجود چنین چالشی آن است که سلفیه از چارچوب فقهی رایج مذاهب اهل سنت خارج شده است. برای مثال می‌توان به ‌نقدهای تند شیخ محمدامین شنقیطی که از اساتید عبدالعزیز بن باز بود بر کلام علامه صاوی در حاشیة «تفسیر جلالین» اشاره کرد که چرا او در ذیل آیة 23 از سورة کهف گفته است که تقلید جز از مذاهب چهارگانه صحیح نیست و خروج از مذاهب چهارگانه را گمراهی است؟ توجه شود که این بحث‌ها خارج از فضای شیعه‌شناسی آنان روی می‌دهد و نقدهایی درونی از یکدیگر است.
اما در رویکرد یا مرحله دوم که به باور من از دوره فیصل شروع می‌شود، شیوخ سعودی با تغییر تاکتیکی، بجای مخالفت با علمای اهل سنت درصدد تربیت سلفی آنها برآمدند. بی‌جهت نیست بزرگ‌ترین جابه‌جایی جمعیتی استاد - دانشجوی جهان اسلام در عربستان سعودی رخ داد که آن را در مجلد سوم شیعه‌شناسی اهل سنت که اخیراً آن را در نشست علمی مرکز تحقیقات امام علی علیه‌السلام درباره آن سخنرانی داشتم، به تفصیل اشاره کرده‌ام. تقریباً تمام شیوخ سلفی طراز اول مصر و الجزایر و کویت و یمن و ... همگی مستقیم و یا غیرمستقیم شاگرد مؤسسات آموزشی سعودی بوده‌اند. امروزه برخی از علمای مذهب مالکی مانند شیخ عبدالفتاح مورو از مؤسسان جنبش النهضه تونس نسبت به اهداف سازمان‌یافتۀ برخی از شیوخ تندروی سلفی برای از میان برداشتن فقه مالکی در تونس و جایگزین کردن آن با فقه حنبلی در قالب اجتهاد سلفی، شدیداً نگران هستند. این دوره تأثیرات مخرب‌تری از قبل داشته است که چه‌بسا اثرات اصلی آن در چند دهه آتی بیشتر نمایان شود.

رابطه وهابیت تکفیری با قدرت‌های بزرگ از چه منظر قابل تبیین است؟
در این خصوص باید به چند نکته مهم توجه کرد: اول آنکه کشورهای غربی تنها از منافع خود حمایت می‌کنند. ادوارد سعید به‌درستی متوجه شده بود عامل حضور غرب در منطقه دو چیز است: 1. حفظ امنیت رژیم غاصب اسرائیل و 2. نفت؛ بنابراین صورت‌مسئله غرب با وهابیت در تأمین این دو هدف اساسی گره خورده است. 
دوم آنکه راهبردشناسان غربی شدیداً متکی به داده‌های رصد و اطلاعات و عملیات هستند. هدف آنان از رصد اسلام کسب قدرت جهت تشدید اختلافات درونی در جهان اسلام است. آنان جهت کسب منافع خود گاه از شعار «یکی کن و حکومت کن» استفاده می‌کنند که مثال بارز آن در اقتصاد وابسته جهانی دیده می‌شود و گاه از شعار «تفرقه بینداز و حکومت کن» استفاده می‌کنند که نمونه‌ای از آن استفاده از فرق و مذاهب اسلامی برای تضعیف جوامع اسلامی است. 
سوم آنکه جریانات مشکوک منتسب به شیعه مانند گروه یاسر الحبیب در لندن، با حمایت ملموس قدرت‌های غربی، فعالیت‌های زیادی را علیه تقریب مذاهب اسلامی و تحریک اهل سنت علیه شیعه انجام می‌دهند، و از آنها نیز در تحلیل واقعیت ماجرای شیعه‌ستیزی در جهان اسلام نباید غافل شد. مقام معظم رهبری تعبیری نیکو از ندای وحدت داشتند که حنجره دعوت‌ مسلمانان به وحدت حنجره الهی و زبان تحریک‌ به دشمنی زبان شیطان است. 
ما از زمان فعالیت گروه یاسرالحبیب در سال 2010 میلادی، با روند رو‌ به رشد شیعه‌هراسی در جهان اسلام مواجه‌ایم. خوشبختانه با موضع‌گیری مقام معظم رهبری در صدور فتوای حرمت توهین به مقدسات اهل سنت و آشکار شدن دشمنی یاسر الحبیب با مرجعیت شیعه مانند مرحوم آیت‌الله بهجت (آیت‌الله‌العظمی سیستانی و حضرت آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی که مرجعی است بیدار که واکنش بسیار خوب و به‌موقعی داشتند و سایر علمای شیعه در جهان اسلام، نقشه انتساب اقدامات یاسر الحبیب به شیعه نقش بر آب شد، هر چند همچنان تبلیغات منفی جهت بسیج افکار عمومی جهان اسلام علیه شیعه در جریان است.

آیا حمایت قدرت‌های غرب از وهابیت و جنایات آن، نقضی آشکار بر مدعیات حقوق بشری آنها است؟
چنانکه قبلاً اشاره شد، قدرت‌های غربی به دنبال کسب منافع خود هستند و از این‌ رو اگر حقوق انسانی دیگر ملل جهان با منافعشان در تعارض باشد، منافع خود را بر حفظ ارزش‌های انسانی و الهی ترجیح می‌دهند. علاوه بر متفکران مسلمان، چهره‌های غربی رویکرد واقع‌گرای روابط بین‌الملل هم نه از حیث اظهار همدردی با مسلمانان، بلکه از حیث بیان آنچه در جریان است، بر محوریت منافع غرب تاکید کرده‌اند. این بدان معناست که قدرت‌های غربی، شهروندان دیگر ملل جهان را انسان‌های درجه دوم می‌بینند. به‌خاطر دارم عنوان خبر بی‌بی‌سی در تاریخ 11 سپتامبر 2004 م. چنین بود: «سه سال زندان برای نجات مجروح عراقی از درد و رنج» عنوان تداعی‌گر فداکاری انسانی و قدرنشناسی آن از سوی مسئولان بود. ولی واقعیت خبر چه بود؟ سرباز آمریکایی به نام جانی هورن، فردی عراقی، غیرنظامی و غیرمسلحی به نام قاسم حسن را که توسط آمریکایی‌ها زخمی شده بود، به بهانه راحت کردن او، مجدداً به رگبار گلوله بست. فرمانده آن سرباز در دادگاه وی را سربازی برجسته با قابلیت‌های بی‌شمار و اخلاقیات قوی معرفی کرده بود. آیا اگر قاسم حسن چنین کاری را با سرباز آمریکایی کرده بود، آمریکا همین مجازات را برای او وضع می‌کرد؟ در اینجا نیز ما شاهد محکومیت کشتار شیعیان مصر توسط مقامات آمریکایی هستیم، اما این محکومیت موجب نمی‌شود تا شبکه‌های اینترنتی و رسانه‌ای تکفیری از سرورها و ماهواره‌های غربی که عمدتاً متعلق به ایالات‌متحده هستند، حذف شود. آیا در ایالات‌متحده شبکه‌ای که زمینه‌های فکری کشتار شهروندان آن کشور را ایجاد کند، مجوز ادامه فعالیت خواهد داشت؟

جنایات و تفکرات تکفیری‌ها چه آسیب‌هایی برای سبک زندگی اسلامی به‌عنوان آنچه در قرآن و سنت تصریح شده است، دارد؟
تجربه نشان داده است که به هر میزان که تفکر وهابی و تکفیری بر جوامع اسلامی سیطره یابد، مسلمانانی که تحت‌تاثیر قرار گرفته‌اند، قدرت ارتباطی و اشتراک مفهومی‌شان را نسبت به یکدیگر از دست می‌دهند. این خطر بزرگی است که جهان اسلام را تهدید می‌کند. در واقع، در ورای رواج فرهنگ تکفیر و درگیری میان مسلمانان کوشش هدفمندی جهت تغییر تصورات مسلمانان از جغرافیای جهان اسلام نهفته است. تکفیر شیعیان و دیگر مسلمانان موجب می‌شود تا نقشه‌های جدیدی از دارالاسلام و دارالحرب و مانند آن ترسیم شود. موضوع تکفیر مسلمانان تنها نوشته‌ای در کتاب‌ها و یا اعلامیه‌ای روی کاغذها نیست و تبعات عملی خطیری دارد. هر فتوای تکفیری، به‌ویژه‌زمانی که تمامیت یک مذهب اسلامی و نه خطای فردی را مورد هدف قرار دهد، گامی است در راستای شکستن تمامیت حریم جهان اسلام که همه عرصه‌های زندگی اجتماعی و فردی مسلمانان را دگرگون می‌کند.

جنایات و عقاید باطل وهابیت در روند اسلام هراسی و گسترش دامنه اقدامات غرب در این زمینه چقدر اثرگذار بوده است؟
ادوارد سعید (متفکر مسیحی فلسطینی) در مهم‌ترین آثار خود نشان داد که غربی‌ها تصویری غیرواقعی و معمولاً خشن از اسلام را به نمایش می‌گذارند. آنان در عین بهره‌ گرفتن از ایجاد تفرقه در جهان اسلام، ‌می‌کوشند تا تصویری خشن و بی‌منطق از اسلام ارائه دهند تا مانع نفوذ اسلام به قلوب انسان ها شوند. 

سخن پایانی...
من بارها به بهانه‌های مختلف تاکید کرده‌ام که دانشگاه‌‌ها و مراکز پژوهشی باید به ‌صورت دائم فعالیت‌های تقریبی و ضد تقریبی را رصد کنند و محصولات فرهنگی ارائه ‌شده به جهان اسلام را با ‌دقت تحلیل کنند. این کارها، کار یک نفر نیست و باید تبدیل به جریانی اثرگذار در مراکز پژوهشی کشور، با اولویت جهان اسلام شود. 
بیداری اسلامی صرفا حرف زدن و مقاله نوشتن و اظهار نگرانی و دردمندی نیست؛ این بیداری یعنی بیدار بودن، یعنی رصد دائمی و ایجاد نظام بایگانی قابل رجوع برای دستاوردها و تجربیات گذشته. کافی است با جستجو در منابع کتابخانه ملی ایران، آثار علمی نوشته شده درباره لیبی و یمن و بحرین و پاکستان در بعد از انقلاب بررسی و تحلیل شود تا عمق بحران دانسته شود. 
در اینجا تاکید می‌کنم که آثار آیت‌الله تسخیری که از بزرگان تقریب و وحدت اسلامی در عصر حاضر است، از مهم‌ترین منابع موجود در فهم اندیشۀ تقریب، مبتنی بر آرمان حضرت امام خمینی (ره) است؛ آرمانی که همواره مورد تاکید و توجه مقام معظم رهبری بوده است

بیداری اسلامی، شکافی عمیق در مبانی نظریه‌ی سیاسی شیوخ سلفی - دکتر کامیار صداقت ثمرحسيني

پیش‌فرض غالب نظرات شیوخ رسمی سلفی، پذیرش حکومتِ حاکم ظالم و حرمت خروج علیه آن به عنوان اصلی برآمده از دین است و طبق آن تنها زمانی خروج مشروع است که حکم تکفیر حاکم صادر شده باشد. نوشتار حاضر نگاهی گذرا به موضع امام خمینی (رحمت الله علیه) در قبال قیام علیه ظالم و مقایسه‌ی آن با دیدگاه شیوخ سلفی است.
گروه سیاسی برهان/ دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
مهم‌ترین پیامدِ قیام‌های جهان عرب در سال‌های 1432 تا 1433ق که آن را باید مهم‌ترین عرصه‌ی بیداری اسلامی قلمداد کرد، محکوم کردن ظلم و تجدیدنظر در باب حکومت حاکم ظالم است. این در حالی است که چندین دهه پیش‌تر، امام خمینی(رحمت الله علیه) قیام علیه حکومت حاکم ظالم را تکلیفی شرعی قلمداد کردند و جهت حفظ اسلام آن را واجب دانستند. از این رو، جهان اسلام یک بار دیگر خود را نیازمند تجربه‌ی ظلم‌ستیزی حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) می‌یابد. تجربه‌ای که با عنایت به دیدگاه‌های تقریبی و وحدت‌آفرین حضرت امام خمینی، در صورت تبیین مناسب آن، به سهولت قابل انتقال است.
مسئله‌ی عدالت و به ویژه عدالت حاکم، از مسائل مطرح در حوزه‌ی کلام و اعتقادات اسلامی است. برای مثال، رساله‌ی «العقیده‌ الطحاویه» اثر طحاوی[1] (230 تا 321ق) یکی از مراجع اعتقادی معروف اهل سنت است که در بند 72 آن، به ضرورت پیروی از حاکم ظالم و عدم خروج بر او، به عنوان یک اصل اعتقادی اشاره شده است (الطحاوی الحنفی، 1397، ص 11). شیوخ سلفی مانند ناصرالدین آلبانی (1333 تا 1420ق) در شرح فراز مذکور از آن کتاب، صراحتاً قیام و حتی کودتا بر ضد حکومت‌های عربی را بدعت دانسته‌اند (آلبانی، 1394، ص 33). از دیگر شارحان معاصر سلفی «عقیده طحاوی» عبارت‌اند از: عبدالعزیز بن باز (1330 تا 1420ق)، محمد بن صالح العثیمین (1347 تا 1421ق) و عبدالله بن عبدالرحمن الجبرین (1352 تا 1430ق) که همگی بر حرمت خروج بر حاکم نظر داده‌اند..[2]
عقیده‌ی پذیرش ظلم، عقیده‌ای است که در مقاطعی از تاریخ اسلام شکل گرفته و به تدریج وارد مراجع اعتقادی شده است. به طور کلی، منابع مرجع آن، در قالب منابع حدیثی، اعتقادی و فتاوی فقهی طبقه‌بندی می‌شوند. منابع حدیثی عموماً شروحی است که محدثان بر ذیل روایات مربوط به خروج بر حاکم مسلمان نگاشته‌اند. غالب فتاوی شیوخ سلفی در این زمینه مستند به همین روایت‌ها هستند که عمدتاً در باب‌های مربوط به «امارت» یا «فتنه‌های آخرالزمان» در کتاب‌هایی مانند «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» و دیگر کتاب‌های حدیث اهل سنت نقل شده‌اند. برای مثال، به موجب روایتی از ابوهریره در «صحیح بخاری» (البخاری، 1400، حدیث 7137) و «صحیح مسلم» (مسلم، 1412، حدیث 1835) حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«من اطاعنی فقد اطاع الله و من عصانی فقد عصی الله و من أطاع امیری، فقد اطاعنی و من عصی امیری فقد عصانی» هر کس مرا اطاعت کند، اطاعت خدای کرده است و هر کس که از امر من نافرمانی کند، از امر خدای نافرمانی کرده است و آنکه امیر مرا اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و آنکه امیر مرا نافرمانی کند، از من نافرمانی کرده است.
خاطر نشان می‌شود در پاره‌ای از این روایات تأکید شده است که اطاعت از امیر، مقید به غیر معصیت خدا شده است؛ ولی این قید، در ادبیات سلفیه‌ی رسمی، به معنای پذیرش حق مردم جهت قیام بر حاکم مسلمان (هرچند فاجر) نیست. برای مثال، در حدیثی از عبدالله بن عمر در «صحیح بخاری» (البخاری، 1400، حدیث 7144) آمده است: «السمع و الطاعه علی المرء المسلم فیما أحب و کره، ما لم یؤمر بمعصیه فإذا أمر بمعصیه فلا سمع و لا طاعه» فرمان‌برداری و اطاعت مادام بر انسان واجب است که معصیت خدا نباشد، در معصیت خدا، اطاعت و فرمان‌برداری نیست.
به لحاظ منابع فتاوی فقهی، امروزه سایت‌های رسمی شیوخ سلفی مرجعی مهم در این زمینه‌اند. علی حلبی در کتاب «البراهین الواضحات فی حکم المظاهرات» فهرست اسامی مؤسسات افتاء و شیوخی را که حکم بر حرمت خروج بر حاکمان ظالم و ستمگر داده‌اند، چنین نام برده است (حلبی، 1432، صص 15 و 16):
1. هیئت علمای کبار عربستان سعودی.
2.شورای دائمی بررسی‌های علمی و افتاء عربستان سعودی.
3.مرکز امام آلبانی.
4.عبدالعزیز بن باز.
5.ناصرالدین آلبانی.
6.محمد بن صالح العثیمین.
7.عبدالعزیز آل‌‌الشیخ.
8.عبدالمحسن العباد.
9.عبدالله بن سلیمان المنیع.
10.صالح بن فوزان الفوزان.
11. بکر عبدالله ابوزید.
12. عبدالله بن غُدَیّان.
13.صالح الغصون.
14.عبدالعزیز الراجحی.
15. صالح آل‌الشیخ.
16.عبدالوهاب بن ابراهیم أبوسلیمان.
17. عبدالله بن عبدالمحسن الترکی.
18. عبدالله بن محمد آل‌الشیخ.
19. أحمد بن علی سیر المبارکی.
20. صالح بن عبدالله المطلق.
21. محمد بن عبدالکریم العیسی.
22. صالح بن عبدالرحمن الحصین.
23. سعد الحُصَیّن.
24.عبدالله بن محمد خُنَین.
25. عبدالکریم بن عبدالله الخُضَیر.
26.محمد بن حسن آل‌الشیخ.
27. یعقوب بن عبدالوهاب الباحسین.
28.علی بن عباس الحکمی.
29.محمد بن محمد المختار الشنقیطی.
30.قیس بن محمد آل‌‌الشیخ مبارک.
31. مشهور بن حسن آل‌سلمان.
32.علی بن حسن الحلبی.
33.محمد بن موسی آل‌نصر.
34.ابواسحاق الحوینی.
35.محمد بن علی فرکوس.
36.باسم الجوابره.
37.حسین العوایشه.
38.اکرم زیاده.
39. زیاد العبادی.
کارکرد چنین تفاسیری از این روایات، ایجاد قابلیت پذیرش ظلم در جوامع اسلامی بود. در تاریخ معاصر جهان اسلام، این عقیده ابتدا با پیروزی انقلاب اسلامی ایران (1399ق) به چالش کشیده شد. انقلاب اسلامی ایران زمانی پیروز شد که توانست قابلیت پذیرش ظلم و استعمار را در میان مردم جامعه از میان بردارد. این کار توسط سه تن از مجددان بزرگ مذهب شیعه، یعنی امام خمینی، علامه عبدالحسین امینی و علامه سید محمدحسین طباطبایی روی داد. آنان با نوآوری‌های عظیم خود در فقه سیاسی، فقه تاریخ (اعتقادات) و علوم قرآن، زمینه‌ساز فرهنگی در میان جامعه و نخبگان مذهبی شدند که اصولاً قابلیت پذیرش حکومت نظام جائر بر آنان ناممکن گشت و تا این بستر زنده و پویا باشد، انقلاب اسلامی ایران در مسیر صحیح خود حرکت می‌کند.
توجه شود که مقدم بر اصل ولایت فقیه حضرت امام خمینی، اصل ولایت قرار دارد که علامه امینی بیشترین سهم را در احیای آن در دوران معاصر دارد. حاکمان ظالم و استعمارگر تنها زمانی می‌توانند حکومت کنند که ابتدا قابلیت پذیرش ظلم را مهیا کرده باشند (ن. ک. به: صداقت ثمرحسینی، زمستان 1391، صص 25 تا 35). هرچند این انقلاب در فضایی شیعی و البته مبتنی بر نگرش تقریب مذاهب اسلامی روی داد، اما توانست برای دیگر ملت‌ها، زمینه‌ای اساسی جهت مقایسه و تجدیدنظر در اعتقاد به پیروی از ظلم را فراهم سازد. دکتر ناصف نصار (فیلسوف سکولار لبنانی)، در نوشتاری که آن را سال‌ها پیش از قیام‌های سال 1432ق نوشته است، چنین به تجربه‌ی بکر و تازه‌ی اعراب در مواجهه با انقلاب اسلامی ایران اشاره می‌کند:
انقلاب اسلامی پدیده‌ای شگفت‌انگیز در تاریخ جهان اسلام و در تاریخ جهان سوم است. شگفتی آن، چه در مردم انقلابی‌اش، چه در ریشه‌های آن و چه در شیوه‌ی سرنگونی تاج‌وتخت شاه، نمایان است و از این رو، آن انقلاب پدیده‌ای باشکوه و حیرت‌انگیز است. در تاریخ معاصر جهان عرب، تا کنون هیچ پدیده‌ای مانند انقلاب اسلامی ایران و یا حداقل شبیه به آن روی نداده است. تحولات سیاسی‌ای که ما در جهان عرب ناظر آن هستیم، معمولاً نتیجه‌ی کودتاهای نظامی و شبه‌نظامی و یا نتیجه‌ی جنگ‌هایی برای آزادی کشور است (نصار، 1997، ص 231).
قیام امام خمینی (رحمت الله علیه) اقتدا به حضرت امام حسین (علیه ‌السلام) بود. امام خود تأکید دارند که با توجه به این اصل که «در صورت اضمحلال اصل، بقاى فرع، عموماً معنا ندارد.» مصمم شدند تا «مثل حضرت سیدالشهداء از براى حفظ اصل دین، با ایادى دولت ظلم مبارزه کند و مادام که مأمورین آن‌ها از زور و ظلم و ملاعبه با احکام الهى دست برندارند، او نیز از مجاهده دست برندارد.» (امام خمینی، ج 1، ص 193) از دید امام خمینی، نظام ظالم، نظامی شیطانی است؛ در حالی که همه‌ی جهات نظام الهی متوجه خداست و در آن ظلمی نیست (همان، ج 12، ص 46).
حدود سه دهه پس از انقلاب اسلامی ایران، قیام‌های عربی سال‌های 1432 و 1433ق دیگر پدیده‌ای بودند که اعتقاد به حرمت قیام علیه حاکم ظالم را (این بار در میان اهل سنت) به چالش کشیدند تا آنجا که می‌توان مهم‌ترین وجه بیداری اسلامی در دوران معاصر را در تجدید‌نظر در تفسیر روایاتی دانست که به موجب آن حکومتِ حاکم ستمگر مجاز شناخته شده است.
برای مثال، محمد نعیم محمد هانی (مصری)، در کتاب «فی سبیل التجدید لهذا الدین: مصر و اخواتها فی موازین الفقهاء و مناهج العلماء» از انتقالِ مسئله‌ی حرمت خروج بر حاکم، از کتاب‌های فقیهان به کتاب‌های عقاید و تبدیل آن، به یکی از اصول اعتقادی اهل سنت انتقاد می‌کند (الساعی، 2011، صص 161 و 162). همچنین ابوعبدالفتاح علی بن حاج از دیگر شیوخی است که در آثاری چون «فصل الکلام فی مواجهه ظلم الحکام» و نیز «من الشواهد الشرعیه والنماذج التاریخیه على مشروعیه الإضرابات والاعتصامات والمظاهرات السلمیه» بر مشروعیت مواجهه با ظلم و نیز مشروعیت تظاهرات مسالمت‌آمیز بر ضد حکومت ظالم، نظر داده است و می‌کوشد تا شواهدی شرعی و تاریخی در تأیید آن ارائه دهد.[3] حتی دامنه‌ی تعارضات درونی شیوخ سلفی به نقد روایات صحیحان[4] نیز کشیده شده است؛ چنان که علی الحلبی (از شیوخ سلفی اردن) در نقد نظر قرضاوی چنین نوشته است:
دیروز با گوش خودم شنیدم که یوسف قرضاوی حدیثی از صحیح مسلم (حدیث حذیفه) را ضعیف دانست و آن در ضمن مناقشه‌ی او در خصوص موضوع تظاهرات بود. این در حالی است که ما معتقدیم که با هیچ نامی و با هیچ انگیزه‌ای چنین کاری جایز نیست، زیرا مفاسدی بر آن مترتب است که جز خدا بر آن اطلاعی ندارد و ما قائل به تجارب نیستیم که مثلاً بگویند تظاهرات در تونس پیروز شد و آن نشانه‌ی پیروزی‌اش در مصر باشد و چه بسا در دیگر جاها نیز پیروز شود. تکیه بر تجاربی که مخالفت با شرع الهی و در تضاد با احادیث رسول‌الله (صلى الله علیه و سلم) است، هیچ ارزشی ندارد... من به خوبی می‌دانم که قرضاوی نه از اهل حدیث است و نه به خوبی حدیث را می‌شناسد و نه اصلاً از علم حدیث چیزی می‌داند! با این حال، آن روایت را با این دلیل که سندش منقطع است، ضعیف دانسته است.[5]
اگرچه این تجدیدنظر در چارچوب اندیشه‌ی اهل‌ سنت رخ داده است، ولی در عمل، اعتقاد به «وجوب تبعیت از ظالم» را به چالش کشید و از این رو آنان را تا حدودی به مضامین انقلاب اسلامی ایران نزدیک ‌ساخت؛ هرچند باید به تفاوت عقاید و باورهای فِرَق و مللِ اسلامی و نیز شرایط متفاوت هر کشور با دیگری توجه کرد و از مقایسه‌های شتاب‌زده میان انقلاب اسلامی ایران با قیام‌های عربی سال‌های 1432 و 1433ق اجتناب کرد. همچنین باید به ملاحظاتِ سیاسی برخی از شیوخ سلفی توجه داشت که موجب اتخاذ مواضعی تبعیض‌آمیز میان قیام مردم بحرین با قیام علیه قذافی یا حسنی مبارک می‌شود.[6]
نقطه‌ی برخورد دیدگاه وجوب قیام علیه ظلم با وجوب پیروی از ظالم، به صورتی ملموس، در احیای مراسم «برائت از مشرکان» توسط امام خمینی دیده می‌شود که با مخالفت شدید مخالفان وحدت اسلامی مواجه شد و سرانجام به شهادت تنی چند از حجاج بیت‌الله الحرام منجر شد (1407ق). امام خمینی در پیام به زائران بیت‌الله الحرام (6 مرداد 1366 برابر با اول ذی‌الحجه 1407ق) به صراحت اشاره می‌کند که مسئله‌ی برائت از مشرکان، تنها ایراد شعار علیه کافران نیست، بلکه «رمى استعمار از کشورها و سرزمین‌هاى اسلامى» و «برچیدن پایگاه‌هاى نظامى شرق و غرب از کشورهاى اسلامی» و «تربیت و کنترل و اصلاح سران خودفروخته‌ی برخی از آن کشورها» است (امام خمینی، ج 20، ص320).
نمونه‌ای از واکنش‌های شیوخ سلفی به این دعوت اسلامی را می‌توان در کتاب «الالحاد الخمینی فی الارض الحرمین» اثر شیخ سلفی یمنی، مقبل بن هادی الوادعی ( 1356تا 1422ق) مشاهده کرد. آن کتاب واکنشی است در برابر تأکید امام خمینی بر برگزاری مراسم برائت از مشرکان در موسم حج ابراهیمی که او آن را فتنه‌ی شیعه در موسم حج نامیده و تظاهرات را، حتی به جهتِ اعلان برائت از مشرکان، به مثابه‌ی تشبه به کفار دانسته است؛ چنان که می‌نویسد:
باید دانست که این تظاهرات عملی اسلامی نیست و به ما چیزی از نبی (صلى الله علیه و آله و سلم) نرسیده است که جماعتی در حالی که شعاری واحد دهند بیرون بیایند و این چیزی نیست جز تقلید از دشمنان اسلام و تشبه به آنان که رسول (صلى الله علیه و آله و سلم) در وصفشان فرموده است که «کسی که خود را شبیه قومی درآورد از آنان است.» (وادعی، 1407، ص 44)
این گونه مواضع از شیوخ سلفی، به ویژه شاگردان آلبانی، در راستای حفظ بسیاری از حکومت‌های فاسد جهان عرب مکرر دیده می‌شود. برای مثال، علی حلبی در کتاب «الدعوه السلفیه الهادیه و موقفها من الفتن العصریه الجاریه»، که آن را در واکنش به قیام‌های عربی تونس، مصر و لیبی، در 11 جمادی‌الاولی سال 1432ق منتشر کرد، با استفاده از نظر ناصرالدین آلبانی مبنی بر حرمت تظاهرات و با این ادعا که اساساً تظاهرات پدیده‌ای اروپایی است و «وسیله‌ای شرعی برای اصلاح حکومت» نیست، می‌نویسد (حلبی، 1432، ص 16):
تظاهراتی که در برخی از کشورهای اسلامی به راه افتاده است در اصل خروج از طریق مسلمانان و تشبه به کافران است و رب‌العالمین فرموده است: وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِیرًا: آنکه بعد از آشکار شدن حق از در مخالفت با پیامبر درآید و از راهى جز راه مؤمنان پیروى کند، ما او را به همان راه که مى‌رود مى‌بریم و به دوزخ داخل مى‌کنیم و جایگاه بدى دارد (سوره‌ی نساء، آیه‌ی 115).
اما از دید حضرت امام خمینی، «مسلمان نمى‏تواند موافق و معاون دستگاه ظلم و ستم باشد.» آن هم «دستگاهى که احکام اسلام را یکى پس از دیگرى محو نموده و مى‏نماید.» (امام خمینی، ج 2، ص 287) هدف از قیام علیه ظلم، عمل به تکلیف است و عمل به تکلیف لزوماً مقید به کسب پیروزی و دستاوردهای دنیوی نیست. بنابراین ایشان به کسانی که سرنگونی حکومت طاغوت را ناممکن می‌دانستند، اصل مهمی در انقلاب اسلامی را یادآور می‌شود:
من به آن‌ها مى‏گفتم ما تکلیف داریم ادا مى‏کنیم، مى‏شود و نمى‏شود براى ما مطرح نیست. ما مکلفیم از طرف خداى تبارک و تعالى که با ظلم مقابله کنیم؛ با این آدم‌خوارها و با این خون‌خوارها مقابله کنیم. ما به آن اندازه‏اى که قدرت داریم مقابله مى‏کنیم. اگر پیروز شدیم که خوب، الحمدالله، و اگر پیروز هم نشدیم، الحمدالله که به تکلیف عمل کردیم. مسلمین باید خودشان را مکلف بدانند؛ گمان نکنند که اگر پیروز نشدند، نیستید پیروز (امام خمینی، ج ‏12، صص 321 و 322).(*)
فهرست منابع
قرآن مجید.
محمد ناصرالدین آلبانی، العقیده الطحاویه‌، شرح و تعلیق، 1394.
امام خمینی، نرم‌افزار صحیفه‌ی امام، نسخه‌ی 3، مرکز تحقیقات کامپیوترى علوم اسلامى.
محمد بن إسماعیل البخاری، الجامع الصحیح، (تحقیق) محب‌الدین الخطیب، محمد فواد عبدالباقی. القاهره، المکتبه السلفیه، 1400.
علی بن الحسن بن علی بن عبدالله حلبی، الدعوه السلفیه الهادیه و موقفها من الفتن العصریه الجاریه و بیان الاسباب الشرعیه الشرعیه الواقیه، منشورات (منتدیات کل السلفیین)، 1432.
محمد نعیم محمد هانی الساعی، 2011، ثوره مصر و اخواتها فی موازین الفقهاء و مناهج العلماء، القاهره، (ط1) دارالسلام للطباعه‌ و النشر و التوزیع و الترجمه‌.
کامیار صداقت ثمرحسینی، یک بام دو هوای وهابیت، ماهنامه‌ی زمانه، دی 1390، شماره‌ی 20.
کامیار صداقت ثمرحسینی، انقلاب اسلامی ایران و مجددان بزرگ مذهب شیعه، فصلنامه‌ی مطالعات انقلاب اسلامی، قم، سال نهم، زمستان 1391، شماره‌ی 31. از طریق نشانی زیر قابل دریافت است:
http://maaref.ac.ir/Upload/Quarterly/ArticleFile/13607418332802.pdf
ابوالحسن مسلم بن الحجاج مسلم، صحیح مسلم، (تحقیق) محمد فؤاد عبد الباقی، داراحیاء الکتب العربیه‌، 1412.
ناصیف نصار، التفکیر والهجره‌ من التراث إلى النهضه‌ العربیه‌ الثانیه‌، بیروت، دارالنهار للنشر، 1997.
مقبل بن هادی الوادعی، الالحاد الخمینی فی الارض الحرمین، القاهره، الحرمین، 1407.
* دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (مرکز تحقیقات امام علی علیه‌السلام)/انتهای متن/

مقاله انقلاب اسلامي ايران و مجددان بزرگ مذهب شيعه - دکتر کامیار صداقت ثمر حسینی

  صفحه شخصی دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی در سایت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامي ، سال نهم، شماره 31   magiran.com 

دانلود متن کامل مقاله - اینجا را کلیک کنید

چکيده:
انقلاب اسلامي ايران زماني به پيروزي رسيد كه قابليت پذيرش استعمار و استبداد در ميان مردم از ميان رفت. اين اتفاق در فضاي فرهنگي اي رخ داد كه توسط سه تن از احياگران و مجددان بزرگ معاصر شيعه، يعني امام خميني (ولايت فقيه)، علامه اميني (ولايت) و علامه طباطبايي (علوم قرآن) مهيا شده بود. ضمن آنكه حلقه احياگران مذكور در كنار حلقه تقريب مذاهب اسلامي، فرهنگ اصلي انقلاب اسلامي ايران را شكل دادند.

 از منظر آسيب شناسي فرهنگي انقلاب، از دهه 1370، كوشش بسياري در راستاي محو آثار علامه اميني، علامه طباطبايي و امام خميني از سوي مخالفان انقلاب به عمل آمده است. انقلاب اسلامي ايران تا زماني در مسير صحيح خود گام برمي دارد كه از اين بستر پربار فرهنگي فاصله نگيرد و پي در پي به غناي آن بيفزايد.

کليدواژگان:
احياگري اسلامي، امام خميني، انقلاب اسلامي ايران، تقريب مذاهب اسلامي، عبدالحسين اميني، سيد محمدحسين طباطبايي، شيعه

بررسی رسانه های اینترنتی مخالف تقریب مذاهب

دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

 دکتر "کامیار صداقت ثمر حسینی"، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 18 مهرماه، طی سخنانی در سالن اندیشة پژوهشگاه مذکور، به ارائه گزارش خود از طرح پایان‌یافته‌اش در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (مرکز تحقیقات امام علی علیه‌السلام) پرداخت که در ذیل مبحث شیعه‌شناسی اهل سنت به رسانه های اینترنتی مخالف تقریب مذاهب می‌پردازد.

سخنران ابتدا به طرح چند مقدمه در باب موضوع مورد بحث پرداخت. اول آنکه اکثریت مسلمانان قایل به تقریب مذاهب اسلامی‌اند و شیعه را به عنوان یکی از مذاهب اسلامی می‌شناسند. اما مخالفان تقریب مذاهب اسلامی، گروهی در اقلیت هستند که عمدتاً سلفی هستند و متاثر از عقاید ابن‌تیمیه، شیعه را دینی جدا از اسلام و متاثر از یهود و مسیحیت و آیین زردشت می‌دانند و معتقدند که شیعیان قایل به تحریف قرآن هستند و از سنت پیامبر سرپیچی کرده‌اند. این عقاید عموماً از دوره های میانی حیات اندیشه سلفیه از ابن‌تیمیه و شاگردانش به نسلهای بعدی منتقل شده است. با این حال باید توجه داشت که اقلیت فعال همواره ابتکار عمل را از اکثریت خاموش می‌گیرد. هر چه گروه اقلیت فعال باشند و اکثریت خاموش، به تدریج ممکن است اقلیت در مکان و منزلت اکثریت قرار می‌گیرد و اکثریت به مثابة اقلیت در آید.

دومین مقدمه سخنران آن بود که در بررسی شیعه‌شناسی مانند بسیاری از حوزه های دیگر باید به بسامد (فرکانس) اندیشه‌ها و پدیده‌ها توجه کرد. بسامد تعداد دفعاتی است که یک اندیشه و یا پدیدة متناوب در یک دورة زمانی مشخص تکرار می‌شود. در مطالعات آسیب‌شناسانه مانند تهاجم فرهنگی توجه به بسامد مهم است. زیرا یک معضل فرهنگی به واسطه بسامدش اهمیت می‌یابد و مشخص می‌شود که آیا در زمان مورد نظر معضلی عمومی و مستمر بوده و یا خیر؟ از طریق بسامد می‌توان امور استثنایی و اتفاقی را از رویه‌ها و جریانهای غالب تفکیک کرد. علامه امینی در کتاب عظیم الغدیر و شاگردش محقق طباطبایی نیز در مبحث غدیر به بسامد نقل حدیث غدیر در طول دورانهای تاریخی مانند قرن دوم، قرن سوم، قرن چهارم تا دوران حیات‌شان توجه داشتند تا نشان دهند که این حدیث شریف همواره عمومیت و استمرار داشته و در حاشیه نبوده است.

کتاب شیعه شناسی اهل سنت تالیف دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی

در ادامه سخنران اشاره کرد که اینترنت عموماً در نیمه دهه 1990 میلادی به صورت فراگیر وارد جهان عرب شد. هرچند کشورهایی مانند عربستان در 1994 و مصر در 1993 میلادی به اینترنت پیوسته بودند ولی عمومیت اینترنت در اواخر نیمة دوم دهه 1990 بود. از این رو همزمان با رواج اینترنت، پایگاه‌های ضد تقریبی نیز رواج یافتند. این موضوع چنانکه در پایان جلسه نیز بر آن تاکید شد، نشان می‌دهد که حل مسايل فرهنگي اينترنت در جهان اسلام بايد در خارج از اينترنت مانند دانشگاه‌ها، مدارس، و ... آغاز شود و در داخل اينترنت تقويت شود. تکیه تنها بر فیلترینگ محتوای فرهنگ تکفیری در اینترنت مشکلی را حل نخواهد کرد. در نبود فرهنگ تقریب و وحدت اسلامی، اینترنت مبدل به ابزاری برای گسترش تضاد و فعال‌شدن شکاف‌های اجتماعی می‌شود. بنابراین مقدم بر اخذ اینترنت، اخذ فرهنگ استفاده صحیح از آن اهمیت می‌یابد.

وی با اشاره به تقسیم اینترنت به دو مرحله تطور وب (1) و وب (2) افزود: در وب (1) نمونه‌ای چون ایمیل و وبلاگ وجود دارد که عمدتا حالت تعاملی همزمان ندارند وبرخط و آنلاین نیستند در حالی که در وب(2) شبکه های اجتماعی نمود می‌یابند که بر دسته‌بندی، تعامل جمعی زنده و برخط (آنلاین) استوارند. در حال حاضر قالب پایگاه های اینترنتی منسوب به شیوخ سلفی شامل هر دو دسته یاد شده می شود و آنها از هردوی این امکانات بهره می‌برند و فعال‌اند. او انواع فعالیت پایگاه‌های ضد تقریب را در انواع مختلفی مانند 1.اشتراک فایل و ساخت بانک داده‌های نوشتاری، شنیداری و دیداری 2. آموزشی با تاکید بر آموزش مجازی 3. خبری و اطلاع‌رسانی 4. گروه‌ها و احزاب مذهبی (به ویژه پس از قیامهای مردمی جهان عرب) 5. شبکه‌های اجتماعی (که شامل دو دسته شبکه‌های غربی مانند فیسبوک و یا شبکه‌های منتسب به پایگاه‌های شیوخ سلفی می‌شوند.) و 6. شخصی (رسمی و غیررسمی) مورد بررسی قرار داد و با نمایش تصاویری از پایگاه‌های شیوخ سلفی نشان داد که نمادهای f و t  و y (فیسبوک، تویتر و یوتیوب) در آن پایگاه‌ها کاربرد وسیعی دارند.

در شیعه‌شناسی باید به این پرسش پرداخت که چه کسی با چه کسی دوست است و چه کسی با چه کسی دشمن است؟ یکی از راه‌های درک این موضوع منبع‌شناسی است هرچند متاسفانه هنوز کتابخانه‌های کشور به سایت‌های اینترنتی مانند یک کتاب نمی‌نگرند و آنها را در دوره‌های زمانی مشخص بایگانی نمی‌کنند. برای همین سایت رسمی قذافی صدام حسین حسنی مبارک در هیچ کتابخانه ای در کشور موجود نیستند؛ در حالی که آنها از منابع مرجع محققان برای شناختن دیدگاه‌ها، متن سخنرانی‌ها، تصاویر، و فرمان‌های حکومتی آنها هستند.

سپس با تحلیل پیوندهای (links) یکی از سایت‌های سلفی، به اهمیت پیوندها در شناخت دسته‌بندی‌ها و دوستان و دشمنانی پرداخت که گردانندگان هر پایگاه سلفی برای خود تعریف کرده‌اند. و انواع پیوندها را در دو گونه در هم تنیدة پیوندهایی که به طور رسمی معرفی می‌شوند و 2. پیوندهایی که در عمل جریان دارند، تقسیم کرد. و مطالعة این پیوندها، علاوه بر آنکه جناح‌بندی سایتهای سلفی را نشان می‌دهد، نشان از فضای سیاسی پرتنش درونی آنها نیز می‌کند.

در ادامه سخنران به طرح چند پرسش درباره پایگاه‌های اینترنتی ضد تقریب پرداخت که عبارت بودند از: این پایگاه‌ها کدامند؟ چه زمانی تاسیس شدند؟ موقعیت جغرافیایی سرورهای آنها کجاست؟ و در نتایج پژوهش خویش بیان کرد که با بررسی پیوندهای درگاه‌های معتبر اینترنتی و نیز پیوندهای متقابل پایگاه‌های ضد تقریبی، در حدود 70 پایگاه انتخاب شد که در نهایت با حذف پایگاه‌هایی که از فعالیت بازمانده‌اند نهایتاً 45 پایگاه انتخاب شد. (که ممکن است در ویرایش بعدی بالغ بر 50 پایگاه شود.) از این موارد 3 پایگاه متعلق به اواخر دهه 1990م و یک پایگاه متعلق به سال 2012 میلادی بود. 39 پایگاه به دهه 2010 م تعلق داشتند. و در شکل‌گیری آنها و افزایش بسامد عبارات و واژگان ضد تقریبی، سه واقعه بسیار تاثیرگذار بوده است که عبارت‌اند از:

1. دوران 2003 -2006 م اشغال عراق تا اعدام صدام که شیعیان به طور جدی وارد عرصه سیاسی عراق شدند.

2. سال 2010 میلادی که فعالیت مشکوک یاسر الحبیب در سایه سرویس‌های اطلاعاتی بریتانیا در لندن آغاز می‌شود. که به توهین به مقدسات اهل سنت پرداخت و با محکومیت جهانی علمای شیعه مواجه شد. دشمنی آنان با علمای شیعه موجب ناکامی‌اش در انتساب اعمال تحریک آمیزش به شیعه شد. هر چند سلفی‌های مخالف تقریب، با بهره‌برداری از فعالیتهای او ، این اعمال را به حساب شیعه گداشتند.

3. سال 1432 قمری که مصادف با قیام‌های مردم بحرین و یمن و در ادامه بحران سوریه بود و به عاملی جهت تجدید حیات پایگاه‌های سلفی منجر شد.

وی سپس با ارائه آماری نشان داد که سرورهای پایگاه‌های فوق نیز جز چند مورد که به کشورهای اروپایی تعلق داشتند، عموماً متعلق به ایالات متحده آمریکا بوده‌اند. سرور رایانه میزبان است. اینکه در خارج از جهان اسلام است: نشانه ضعف جهان اسلام است و اینکه  سرور غربی زمین بازی غرب است. اینکه مسلمانان در زمین بازی غرب دعوای داخلی می‌کنند یعنی متوجه چالشهای ارتباطات نوین نیستند. قدرت شناخت غربی ها از نقاط ضعف مسلمانان بیشتر می‌شود. جایی می‌رسد که طرفین دعوا فکر می‌کنند بازیگر اصلی اند ولی در حقیقت محرکهای قدرتهای غربی بازی را آغاز کرده‌اند. این موضوع که جهان اسلام داشته‌های فکری و فرهنگی (و نیز اقتصادی و اجتماعی) خود را در قفسه‌های دیگران نگهداری می‌کند، به این معناست که عملاً جهان اسلام مجری قدرت‌های غربی برای جمع‌آوری تمامی اطلاعات کلیدی خود شده است. فناوری‌های نوین موجب شده‌اند که قدرت شناخت کشورهای غربی از مسلمانان به مراتب بیشتر از گذشته شود و آنها به شیوه‌های جدیدتری بر نقاط ضعف مسلمانان آگاهی می‌یابند. در گذشته، جمع‌آوری چنین اطلاعاتی به سالها زمان نیاز داشت تا موجبات تداوم استعمار را فراهم کنند. برای مثال هر وقت بخواهند می‌دانند چگونه صوفیه را در مقابل سلفیه، و شیعه را در مقابل اهل سنت و یک نژاد و قومیت خاص را بر ضد سایر اقوام مسلمان تحریک کنند.

وی سپس به مخالفان تقریب مذاهب اسلامی پرداخت و اشاره کرد که در فهرست نویسی فعالان ضد شیعه و تقریب در اینترنت، فهرستی از حدود 80 نفر با ارئة توضیحاتی مختصر از آنها با ویژه محل تحصیلات دینی‌شان، جمع‌آوری شد که از آن میان به صورت نمونه به معرفی برخی چون عدنان عرعور (سوری)، عبدالرحمن الدمشقیه (لبنانی)، محمد علی فرکوس (الجزایری)، طه حامد الدلیمی (عراقی)، محمد العریفی (عربستانی)، عثمان الخمیس (کویتی) و ... پرداخت و نشان داد که غالب افراد فهرست مذکور و فعالان ضد تقریب مذاهب اسلامی، یا فارغ التحصیلان دانشگاه‌های سعودی هستند و یا آنکه در ارتباط تنگاتنگی با مراکز سلفی و سیاسی سعودی قرار دارند. این نشان می‌دهد که کوششی برنامه‌ریزی شده در راستای تغییر شجرنامه علمی مسلمانان در حال انجام است. ملیت مخالفان شیعه مختلف است، اما آنچه اهمیت دارد، جغرافیای اعتقادی آنان است و نه مکان تولدشان. همچنین به وضوح مشاهده می‌شود که مخالفان شیعه همان مخالفان ایران هستند، همان مخالفان دولت شیعی در عراق و مخالفان حزب الله لبنان که در نهایت عمل سیاسی آنان در تبلیغات اینترنتی دقیقاً مطابق با منافع و امنیت عربستان سعودی است.

نکتة دیگری که سخنران در خاتمه مباحث خود به آن پرداخت اهمیت فعالیتهای شبکه‌های ماهواره‌ای ضد شیعه در بروزرسانی سایتهای ضد تقریبی است. زیرا هر فیلم قابیلت تقسیم شدن به دهها «ویدئوکلیپ» (Video Clip) را دارد که کمک شایانی به تاسیس تلویزیون شخصی در اینترنت کرده است. ویدئوکلیپ پاره‌ای منتخب از یک فیلم است، که به انتخاب شخص از آن جدا می‌شود و می‌تواند معنایی مستقل از فیلم و حتی متفاوت از معنای اصلی‌اش به خود گیرد. ویژگی‌های بارز استفاده از ویدئوکلیپ عبارت‌اند از: کوتاه بودن فیلم. (صرف زمان کمتر برای تماشای فیلم) ، گلچین کردن (انتخاب اثرگذارترین بخشها) ، حجم پایین (قابلیت استفاده در وسایل مختلف پخش کننده)،  امکان دستکاری در فیلم (مانند ایجاد زیرنویس،  استفاده آسان در قالب وب ویدئو آنلاین مانند اشتراک در یوتیوب (YouTube)

جلسه با پرسشهای اساتید حاضر در جلسه و ارائة نظرات آنان و ارائه پاسخهای سخنران پایان یافت

 

اصلاح امور به دست اهل فن ممكن است - استاد دکتر مهدی گلشنی

گروه علمی«خبرگزاری دانشجو»؛ مهدی گلشنی، رئیس و بنیانگذار گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف و استاد دانشکده فیزیک این دانشگاه و همچنین عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، سالهاست كه به تدریس و تألیف در حوزه های مختلف علمی نظیر فیزیك، فلسفه علم و ... مشغول بوده است.
وی كه متولد سال 1317 می باشد، مدرک کارشناسی خود را در رشته فیزیک از دانشگاه تهران دریافت كرد و بعد از آن عازم آمریکا شد و در سال 1348 مدرک دکترای خود را در حوزه ذرات بنیادی از دانشگاه برکلی آمریکا گرفت؛ یک سال بعد به ایران بازگشت و به استخدام دانشگاه صنعتی شریف درآمد.

گلشنی در كارنامه خود تجربه ریاست دانشكده فیزیك دانشگاه صنعتى شریف، معاونت آموزشی و دانشجویی این دانشگاه، ریاست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ریاست گروه علوم پایه فرهنگستان علوم جمهورى اسلامى ایران و ... را دارد.
وی همچنین جایزه درس علم و دین بنیاد تمپلتون، نشان درجه یک دانش فرهنگستان علوم، عنوان استاد ممتاز دانشگاه صنعتی شریف و عنوان استاد نمونه این دانشگاه را دریافت کرده است.

از آثار دكتر گلشنی می توان به كتاب «قرآن و علوم طبیعت» اشاره كرد كه تا كنون به زبان های انگلیسی، عربی،‌ تایلندی، آلبانیایی،‌ اندونزیایی، آلمانی و … ترجمه شده است.

همچنین دیگر تألیفات وی عبارتند از: «تحلیلى از دیدگاه هاى فلسفى فیزیكدانان معاصر»، «از علم سكولار تا علوم دینى»، «علم و دین و معنویت در آستانه قرن بیست و یكم»، «فیزیكدانان غربی و مسئله خداباوری» و ... .

جهت بررسی اوضاع علوم پایه در ایران و مشكلات این حوزه، مقایسه نظام آموزش عالی ایران و خارج از كشور و آخرین وضعیت گروه فلسفه علم دانشگاه شریف خدمت ایشان در گروه فلسفه علم رفته و نظر وی را در خصوص این 3 حوزه جویا شدیم كه در ادامه بخش نخست، قسمت دوم این گفت و گو كه در خصوص وضعیت نظام آموزش عالی ما و مسائل پیرامون آن است، در زیر می آید:
باید دورنگری داشته باشیم/ ادامه تحصیل در خارج از كشور هدفمند است
خبرگزاری دانشجو- حضرتعالی اصلی ترین مسائل آموزش عالی ما را چه می دانید؟ به خصوص آن كه اگر بخواهیم این را با خارج از كشور مقایسه كنیم؟
گلشنی: خارج از کشور برنامه ریزی مرتب وجود دارد، از اهلش استفاده می کنند، یک بعد مشکلات قضیه به عدم شایسته سالاری و عدم استفاده از اهل فن برمی گردد. آن جا برنامه ریزی می کنند و به همین دلیل تغییرات خیلی سریع نخواهد بود؛ من خیابان خانه ی خودمان را عرض می کنم، در طی یک ماه چندبار کندند، پوشاندند و دوباره کنده اند، شاید صد سال پیش مترو لندن را کشیدند. در این صدساله چقدر تغییرات داشته است؟ در طول ۴۰ سال كه بنده شاهد بودم، تغییرات خیلی کم بود، من هنوز نقشه های ۲۰ -۳۰ سال قبل را می توانم به کار ببرم. چرا؟ چون بر اساس برنامه پیش می روند.
ما باید دورنگری داشته باشیم، قرآن خوب شماتت می کند، می گوید: «یریدون العاجلة و یذرون الآخرة» فقط جلوی چشم شان را می بینند. ما می خواهیم مسایل را فوری حل کنیم، فوری دانشجو فارغ التحصیل شود، فوری فارغ التحصیل شود، فوری فارغ التحصیل شود، اینکه محصول و نتیجه چیست؟ این ها کم تر مطرح است.
نکته ی مهم هدفمند بودن تحصیلان در خارج از کشور است، این ها مرتب می آیند ارزیابی می کنند؛ به طور نمونه دانشگاه های MIT می آیند در نیویورک تایمز شکایت می کنند مبنی بر این که محصولات ما در اجتماع مفید واقع نمی شود، رئیس دانشگاه فوری با اساتید علوم انسانی جلسه می گذارد که یک تعداد دانشجویان عوم انسانی بگیرند، که الان خودشان می گویند محصولمان مفیدتر واقع می شود.
ما از تجارب مان نمی آموزیم
حساب این است که برنامه ها هدفمند است و به محض این که بفهمند اشتباه است آن را تغییر می دهند؛ ما چنین نیستیم، ما پیش دانشگاهی را برداشتیم، همان وقت من مخالف بودم. خدا رحمتش کند، معاون وزیر در همان جلسه حرف های من را تأیید کرد؛ اما وزیر گفت درست می گویند اما ما این ها را حل می کنیم. در حالی الان داریم پیش دانشگاهی را برمی داریم. درحالی که که مثل روز برای من روشن بود که این اشتباه است، بیشتر برایم تعجب آور است که معاون وزیر آدم سابقه دار و پخته ای بود؛ اما آن وزیر بر حرف خود اصرار کرد و رأی آورد و تمام شد، می خواهم بگویم ما از تجارب مان نمی آموزیم.

اصلاح امور به دست اهل فن ممكن است
اگر علوم بخواهند اصلاح شوند، شرط آن استفاده از اهالی فن است، کسانی که حرف برای گفتن داشته باشند، می گویند در زمان شاه سلطان حسین (دیگر از شاه سلطان حسین که بی عرضه تر نداشته ایم که) گفتند هرکس تولد حضرت علی (ع) را یک روز معین می کند، به علما گفت شما جمع بندی کنید و به من بگویید چه روزی را معین می کنید، با هم مشورت کردند و گفتند ۱۳ رجب. توجه کردید! اهل فن را نشاندند، مثبت و منفی کردند، این روایت و آن روایت و همه را بررسی کردند، گفتند ۱۳رجب.
باید اهالی فن را بیاورند تا با استدلال بگویند باید چه کارهایی انجام دهیم، آموزش علوم پایه هم باید از آموزش صرف خارج شده و خلاقیت داشته باشد، ما این جا درس مفاهیم بنیادی فیزیک را می گذاریم، دانشجوی فیزیک می گوید: این مسائل اصلاً به گوشم نخورده بود.
آموزش باید عمیق باشد، ما سال ها و انواع فوق لیسانس را کم و زیاد می کنیم، این ها مشکل ما را حل نمی کند، باید ببینیم مشکل قضیه چیست که فارغ التحصیل ما مفید واقع نمی شود، واقعاً باید برای دانشگاه های دولتی از این کمیت گرایی پرهیز کنیم.
به نظر من مسائل علوم پایه کاملا روشن است: باید برنامه ریزی باشد، باید اولویت داده شود، باید خود علوم پایه ای ها برای علوم پایه تصمیم بگیرند، علوم انسانی ها برای علوم انسانی تصمیم بگیرد نه اینکه یک مهندس برای علوم پایه تصمیم بگیرد و اینطور نباشد که مهندسی که اسم یک مجله را نمی تواند بخواند، بیاید سرپرست مجلات شود و قَبَصات را بگوید قِبْصات.
تفاوت پذیرش دانشجوی دکتری در ایران و خارج از كشور
خبرگزاری دانشجو- معمولاً الگوهای موفقی که در دنیا برای پذیرش دانشجوی دکتری وجود دارند و نخبه پروری می کنند، چگونه اند؟
گلشنی: آن جا اساساً دانشجوها تقاضا می کنند، کنکور نیست، کارنامه ی مرحله ی قبلی دانشجو را می گیرند و می گویند نامه توصیه هم از اساتید بیاور و روی این نامه ها خیلی تأکید دارند؛ از اساتید می پرسند که آیا نمرات این دانشجو نشان دهنده ی قابلیت اوست؟ آیا قابلیت او بیش از نمراتی است که کارنامه او نشان می دهد؟ آن ها بر آن تکیه می کنند، دانشجوها را می سنجند و انتخاب می کنند.
یک دانشجو هزار جا را می زند. هم مدرک دانشجو وجود دارد و هم دانشگاه قبلی او را می شناسند، کنکور نیست، اما اولویت سنجی است و بر اساس شایستگی ها اولویت سنجی می کنند، شما حتی اگر بخواهید از یک رشته ی غیر فیزیک وارد فیزیک شوید، احساس کنند توانایی این کار را دارید به شما اجازه می دهند و در كل روی نامه های توصیه خیلی حساب می کنند.
روش انتخاب دانشجوی دكتری در دوره اخیر یکی از اشتباه ترین و پرضررترین کارهاست

خبرگزاری دانشجو - نظر شما در مورد این نحوه ی پذیرش دانشجویان دکتری که سازمان سنجش برای چند دوره متولی آن شده است، چیست؟

گلشنی: این خطرناک است. به نظر من یکی از اشتباه ترین کارهایی است که در حال حاضر انجام می شود.

وزارت علوم مطلق العنان عمل می کند و اصلاً به حرف های دانشگاهیان ترتیب اثر نمی دهد

وزارت علوم مطلق العنان عمل می کند و اصلاً به حرف های دانشگاهیان ترتیب اثر نمی دهد، به همین دلیل بنده که خودم برای ۲۰ سال گذشته مسؤول کمیته ی فیزیک شورای گسترش آموزش عالی بودم استعفا دادم؛ چرا که این نحوه ی عمل را نمی توانستم تحمل کنم.
نمی شود امتحان دکتری بگیرید و در سطح لیسانس سؤال کنید
نمی شود امتحان دکتری بگیرید و در سطح لیسانس سؤال کنید، نمی شود که برای تمام کسانی که از بخش های مختلف تاریخ می خواهند وارد مرحله ی دکتری شوند، یک امتحان بگذارید؛ تاریخ علمی ها همان امتحانی را بدهند که تاریخ جهان اسلامی ها و... این نمی شود. آنکه می خواهد در فلسفه عام وارد شود و آن که می خواهد در فلسفه علم وارد شود، فرق دارند؛ آنکه فلسفه علم خوانده تعداد زیادی دروس اختصاصی در دوره فوق لیسانس گذارانده اما دانشجویان فلسفه دروس عمومی بیشتری از فلسفه خوانده اند؛ خب معلوم است کسی که درس فلسفه خالص خوانده است درس فلسفه را بهتر می زند.

امیدوارم روند پذیرش دانشجوی دکترا به شکل موجود متوقف شود
بنابراین بنده ی ناقابل به سهم خودم عرض می کنم، این یکی از پرضرر ترین کارهایی است که دارد انجام می شود. قبلاً من در شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته ام و در آینده هم خواهم گفت. و امیدوارم این روند متوقف شود، ممکن بود در دانشگاه ها پارتی بازی باشد، اما کلی نبود. دانشجوی خوب، قبول می شد. برای من قابل قبول نیست که دانشجوی خیلی خوب ما قبول نشود و دانشجوی متوسط قبول شود، این با هیچ استدلالی قابل قبول نیست.
حاضرم در تلویزیون با وزارت علومی ها در خصوص اشتباه بودن روند پذیرش کنونی دانشجو دکترا مناظره کنم
هرکس از این اولیای سازمان سنجش یا وزارت خانه مایل است، من حاضرم با او در تلویزیون مناظره کنم و با اسناد نشان دهم که این باطل است.

هیچ کدام از متولیان آموزش عالی ما وظیفه اصلی خود را انجام نمی دهند
خبرگزاری دانشجو- به جز وزارت علوم ارزیابی شما از دیگر متولیان آموزش عالی كشور مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و کمیسیون آموزش مجلس چیست؟
گلشنی: این ها هیچ کدام وظیفه ی اصلی خود را انجام نمی دهند، حالا هر بالایی می خواهند سر من بیاورند، ولی این ها هیچ کدام وظیفه اصلی خود را انجام نمی دهند.
وظیفه شان این است که وقتی یک دانشگاهی با سابقه از وضعیت کنونی شکایت می کند، فوری ناظر بفرستند و بررسی کند که این هست یا خیر. ما فقط حرص می خوریم و چیز دیگری نصیب ما نمی شود.
 

کتاب جهانی سازی و اندیشه های سیاسی متفکران عرب منتشر شد

ادوارد سعید.jpgجلال امین.jpgاحمد صدقی الدجانی.jpgمحمد حسین فضل الله.jpg حسن حنفی.jpg imagesCAT75TNC.jpg

معرفی دیدگاههای نزدیک به ۴۰ اندیشمند جهان عرب درباره جهانی سازی

مشخصات کتاب:

جهانی‌سازی و اندیشه‌های سیاسی متفکران عرب / کامیار صداقت‌ثمر‌حسینی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی‏‫، ۱۳۹۰.‬ ۷۵۴ ص.‬: مصور.

مراکز توزیع کتاب

کتابفروشی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

نشانی : تهران - بزرگراه کردستان - نبش خیابان شصت وچهارم

تلفن: 93-88046891 (فروشگاه کتاب)

دیگر مراکز توزیع کتاب:

- فروشگاه کتاب خوارزمی در خیابان انقلاب مقابل دانشگاه تهران

- فروشگاه کتاب اختران میدان انقلاب (مقابل سینما بهمن) - بازارچه کتاب

جهت دریافت فایل فهرست مطالب کتاب لینک زیر را کلیک کنید:

دریافت فایل فهرست کتاب جهانی سازی و اندیشه های سیاسی متفکران عرب

مشخصات كتاب در پايگاه كتابخانه ملي ايران

http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2378160

نصر حامد ابوزید.jpgمحمد عابد الجابری.jpgالسید یاسین.jpgصادق جلال العظم.jpgقرضاوی.jpgانطون زحلان.jpg

ضرورت شناخت جهان اسلام


گروه سیاسی برهان

دکترکامیار صداقت ثمرحسینی                    اینجا را کلیک کنید 

نوشتن درباره‌ی واقعه‌ای که در حال انجام است و در بستر تحولات و حوادث بزرگ و سریعی قرار دارد، زمان چندانی از شعله‌ور شدن آن نمی‌گذرد و منابع کافی هم درباره‌ی آن موجود نیست، دشوار است. به ویژه آن‌که بی‌تردید برای تحلیل وقایع امروز باید متکی به پژوهش‌های گسترده‌ای شد که در دهه‌های قبل در راستای پاسخ دادن به دغدغه‌های ایرانیان، انجام شده‌اند.

مقصود هر اثر توجه دادن مخاطبانش به نکات و اموری است که آن‌ها را در اولویت‌های مطالعاتی زمانه‌اش فرض کرده است. در هر اثر تعریفی از اولویت‌های پژوهشی کشور قابل مشاهده است. نوشته‌ی حاضر جدا از این امور نیست و می‌کوشد به یکی از درس‌های این قیام‌ها توجه کند.


برنامه‌ی منظم غرب درک مسایل جهان اسلام به جهت ایجاد تغییر در آن است

انجام مطالعات سازمان ‌یافته جهت شناخت حال و روز دیگر کشورها همواره مورد توجه قدرت‌های جهانی بوده است. برای مثال پروژه‌ی «مرکز اینترنت و جامعه‌ی برکمن[1]» در دانشگاه «هاروارد» با ترسیم نقشه‌ی اینترنت جوامع عربی می‌کوشد تا مطابق با نیازهای جوامع غربی، تصویری واضح از جریان‌ها و گرایش‌های سیاسی و فرهنگی جهان عرب ارایه کند و با مطالعه‌ی ارتباطات وسیع افراد و جریان‌ها در وبلاگستان عربی، قطب‌های مخالف و رقیب هم در کشورهای اسلامی را شناسایی ‌کند و بر فضای رقابت و تضاد آن‌ها سیطره یابد تا مدیران غربی بتوانند به اقتضای منافع‌شان هر زمان که خواستند و بی‌آن‌که دیده شوند به اختلافات در جوامع اسلامی دامن بزنند. این گونه شناخت بهترین زمینه را برای اتخاذ سیاست مهار طرفین به دست خویش و به سود طرف ثالث (استعمارگران غربی) ایجاد می‌کند. سیاستی که در قبال قیام‌های جهان عرب مشهود است. نمونه‌ی این پروژه درباره‌ی اینترنت ایران نیز انجام شده است.[2] 
 
 
نقشه‌ی فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی اینترنت جهان عرب در گزارش مرکز اینترنت و جامعه برکمن

برای مثال هم زمان با بحران بحرین در برخی از پایگاه‌های اینترنتی، شاهدیم که کوشش می‌شود تا با طرح پرسش (خلیج فارس یا خلیج عربی؟) کاربران اینترنت منطقه را علیه یک‌دیگر بسیج نمایند. با این ادعا که به طور مثال در صورت کاهش درصد رأی دهندگان به خلیج فارس گوگل مجبور می‌شود تا از عنوان جعلی «خلیج عربی» استفاده کند. این گونه اقدام‌ها در راستای تشدید درگیری ایرانی - عربی و شیعه - سنی است. سرانجام یکی از طرفین گمان خواهد کرد که پیروز میدان است اما در حقیقت برنده‌ی چنین بازی‌هایی ایالات متحده است و نه هیچ یک از آن دو. مگر مشروعیت نام خلیج فارس به خاطر انتخاب آن از سوی کاربران یک پایگاه آمریکایی بوده تا بخواهیم وارد چنین میادینی از تضاد و درگیری با یک‌دیگر شویم؟ در پشت پرده‌ی این بازی‌ها مطالعات منظم و سازمان‌ یافته موجود است و اموری اتفاقی و بدون محاسبه نیستند.

 


هم‌چنین در طی دهه‌های اخیر برنامه‌های فرهنگی بسیاری از سوی دولت‌های غرب برای کودکان جهان عرب به اجرا درآمده است و ما نیازمند آن هستیم که سازوکارهای چنین حرکتی را به درستی شناسایی کنیم. 


 
  
سمت راست تصویری از مجموعه‌ی 99 - سرمایه‌گذاری برای تأثیرگذاری فرهنگی بر کودکان مسلمان
سمت چپ – کودکی در حال خواندن یکی از شماره‌های مجله

 برای مثال مجموعه‌ی داستان‌های گرافیکی [3]The ninety- nine (در قالب مجله، کتاب، پویانمایی و بازی رایانه‌ای به زبان‌های انگلیسی و عربی) که توسط «نایف المطوع» روان‌شناس کویتی، در سال 2006م منتشر شده است، به دنبال تغییر وضعیت فرهنگی کودکان عرب است. هدف اصلی نایف مطوع از عرضه‌ی این مجموعه، تغییر دیدگاه‌های مردم خاورمیانه درباره‌ی ایالات متحده‌ی آمریکا به عنوان بیگانگان است. این مجموعه با حمایت دولت آمریکا و شخص «باراک اوباما»[4](رییس جمهور آمریکا) همراه شده است. اوباما در یکی از سخنرانی‌های خود در وصف کار نایف المطوع می‌گوید:

... کتاب‌های مصور او (نایف المطوع) ذهن بسیاری از جوانان را با ابر قهرمانانی که تجسمی از تعالیم و بردباری اسلام هستند، تسخیر کرده است. به دنبال سخنرانی من در قاهره، به او نیز فکر مشابهی دست داد. چنین بود که در کتاب‌های مصور او سوپر‌من‌ و بتمن، با همتایان مسلمان خود ارتباط بر‌قرار کردند.(خنده) و بر اساس آن‌چه که من می‌شنوم مشغول پیشرفت نیز هستند. (خنده) به طور قطع همین‌طور است. (کف زدن حضار) ما از راه گوش دادن به یک‌دیگر موفق به مشارکت با یک‌دیگر شده‌ایم. ما مبادلات آموزشی را گسترش داده‌ایم، زیرا دانش سکه‌ی رایج قرن بیست و یکم است. فرستادگان برجسته‌ی دانش ما از چندین کشور شما دیدن کرده و به کاوش در راه‌های افزایش همکاری در زمینه‌ی دانش و فن‌آوری پرداخته‌اند. ... (اوباما (سخنرانی[5]) 27 آوریل 2010)

المطوع، در آثارش در قالب کتاب‌های مصور با ترکیب قهرمانان اسلامی و غربی درصدد عادی نشان دادن حضور اسراییل در خاورمیانه است تا شخصیت کودکان خاورمیانه با چنین دیدی ساخته شود. پیش از آن‌که موارد فوق را به عنوان اخباری جالب دنبال کرد، باید به اندیشه‌، برنامه و کوششی توجه کرد که در ورای آن پنهان شده است.
 
مطالعه‌ی جهان اسلام؛ مطالعه‌ی آینده‌ی ایران است

پژوهشگران اروپایی و آمریکایی به دلایل گوناگونی مانند هم‌جواری اروپا با جهان اسلام، فرهنگ غنی اسلامی، وابستگی اقتصادهای غربی به منابع نفتی و بازار مصرف جهان اسلام، مطالعه درباره‌ی کشورهای اسلامی را در محور کار خود قرار داده‌اند و البته «ادوارد سعید» (1935 – 2003م) به درستی معتقد بود که غرب در جهان اسلام و منطقه‌ی خاورمیانه به دنبال تحقق دو امر است: (سعید می‌گفت که سومی هم ندارد.)

1. تضمین صادرات نفت به غرب؛

2. تضمین امنیت رژیم اشغال‌گر اسراییل.

موضع غرب در قبال قیام‌های جوامع اسلامی را باید در سیاق این دو عامل مورد توجه قرار داد. محققان غربی خود نیز تأکید دارند که یکی از دلایل‌شان برای مطالعه‌ی وضعیت کشورهای اسلامی آن است که غربی‌ها چه به واسطه‌ی هم‌جواری و یا مهاجرت‌پذیری، ناگزیر از تعامل با کشورهای اسلامی هستند است. پس باید با مسلمانان از نزدیک آشنا شوند. حکایت مواجه‌ی «لویی ماسینیون» (1883- 1963م) با مرحوم علامه شیخ «محمد تقی قمی» (1298-1369ه.ش) حاوی نکات جالب‌ توجهی است. ماسینیون مانند دیگر شرق‌شناسان اروپایی که به هر نقطه‌ای در کشورهای اسلامی سرک می‌کشند، کنجکاو از دلایل تأسیس «دارالتقریب» قاهره به آن‌جا رفت. او برای خوشایند مرحوم قمی از پژوهش خود درباره‌ی حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) و حق وی در وراثت سخن گفت، هر چند در کمال ناباوری با پاسخ محکم علامه قمی مواجه شد که شما این موضوع را به خودمان واگذارید و در زمین پاک مسلمانان بذر تفرقه و نفاق نکارید و به جای آن از دولت فرانسه بخواهید به آزار و شکنجه‌ی مسلمانان الجزایری پایان بخشد.[6]

هرچند غربی‌ها در پیش‌بینی قیام‌های مردمی جهان عرب در سال 2011م ناتوان بودند و هر چند مرتکب اشتباهات بسیاری در تحلیل‌های خود شدند، اما از راه مؤسسه‌های عظیم پژوهشی خود، دارای اطلاعات کافی جهت اختلال یا انحراف مسیر آن قیام‌ها هستند. به نحوی که در صورت ضعف رهبری در قیام‌های مردمی که معضل و یا اشتباه محاسبه از سوی انقلابیون، شکست قیام‌ها در کوتاه مدت دور از انتظار نیست.
باید توجه کرد که این قیام‌ها به لحاظ ابعاد، رهبری و اصالت در محتوا در حد و اندازه‌ی انقلاب اسلامی ایران نیستند اما اگر به گذشته برگردیم و قیام‌های اخیر را با تحولات قبلی مورد سنجش قرار دهیم، به طور قطع با انقلاب‌هایی مردمی مواجه می‌شویم که از سوی مردمی مسلمان و برای اعاده‌ی کرامت انسانی‌شان و برداشتن ظلم برپا شده است. برای مثال مقایسه‌ی قیام سال 2011م مردم مصر با آن‌چه انقلاب سال 1952م (بر ضد نظام پادشاهی مصر) خوانده می‌شود، نشان می‌دهد که واقعه‌ی سال 1952م در واقع کودتایی نظامی بود که ملت مصر به طور مستقیم درآن نقشی نداشت. اما در قیام سال 2011م،‌ تمامی طبقات اجتماعی، زن و مرد، پیر و جوان، با درجات مختلف فرهنگی و قومی و .. حضور داشتند و هر چند که ارتش به عنوان ابزار کنترل قیام مورد توجه واقع شد، اما بر خلاف قبل در این رخداد موضعی منفعلانه داشت. در عین حال به فاصله‌ی کوتاهی از برکناری «حسنی مبارک» از قدرت ایجاد شکاف‌‌ بر سر نظام سیاسی مصر دیده شد که به تعبیر «فهمی هویدی» مشکل مصری‌ها پیش از آن‌که اختلاف داخلی باشد مدیریت اختلاف‌ها در میان‌شان است. موضوعی که دشمنان جهان اسلام همواره درصدد تصرف آن هستند.

 

مسأله‌ی اصلی ما در قبال وقایع جهان عرب، تدوین برنامه‌ای برای شناخت مستمر و نظام‌مند شناخت جهان اسلام است که متأسفانه در اولویت مطالعاتی دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی کشور نیست.

مسأله‌ی اصلی ما در قبال وقایع جهان عرب، تدوین برنامه‌ای برای شناخت مستمر و نظام‌مند شناخت جهان اسلام است و متأسفانه بر خلاف جهت انقلاب اسلامی ایران، جهان اسلام در اولویت مطالعاتی دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی کشور نیست. امری که تبعات سخت و ناگوار امنیتی خواهد داشت.

به خاطر بیاوریم که پیش از ظهور طالبان در افغانستان، مراکز مطالعاتی ما به مطالعه‌ی بافت اجتماعی و مذهبی جامعه‌ی پاکستان به ویژه مدارس مذهبی آن کشور نمی‌پرداختند. (و اکنون نیز تغییر محسوسی در آن به چشم نمی‌خورد.) آیا پاکستان همسایه‌ی ما نیست و آیا امنیت ما در منطقه در گرو توجه به مسایل همسایگان‌مان نمی‌باشد؟ این تنها پس از به قدرت رسیدن طالبان بود که ناگهان و با شگفتی زیاد طالبان وهابی بر صفحات تلویزیون کشور مشاهده شدند و بسیاری از اساتید دانشگاه‌های علوم سیاسی و روابط بین‌الملل کشور را متعجب کردند. آیا آن‌ها ناگهانی و بی‌خبر آمدند و یا بی‌خبران این ما بودیم؟ و بعد از آن بود که تازه متوجه دلارهای نفتی عربستان در طی یک برنامه‌ریزی طولانی با حمایت سرویس جاسوسی پاکستان و آمریکا شدیم و تبعات عملی آن را به ویژه با سقوط هرات و مزار شریف احساس کردیم. اما با این وجود هیچ‌گاه شاهد مطالعات نظام‌یافته‌ای درباره‌ی مدارس دینی در پاکستان، تحلیل محتوای نشریات و مجلات‌شان، آشنایی با شخصیت‌های محبوب آنان، پیوندهای موجود میان قبایل پاکستان و افغانستان، نحله‌های مختلف فکری در میان طالبان، اتاق‌های فکر و برنامه‌ریزی‌شان و .. نشدیم. برای ما مهم نبوده که از زوایای نزدیک‌تری جامعه‌ی پاکستان را بشناسیم و تصویری دقیق از گروه‌های مرجع و نوآوران فرهنگی و اجتماعی آن به دست آوریم.

بد نیست همین جا اشاره شود که در دانشکده‌ی علوم سیاسی یکی از دانشگاه‌های تهران پایان‌نامه‌ای در مقطع کارشناسی ارشد در خصوص نهضت اسلامی تاجیکستان موجود است که با نمره‌ی عالی (20) از سوی هیأت اساتید و داوران (یعنی حداقل 4 استاد دانشگاه) پذیرفته شده است. محتوای رساله کپی واژه به واژه‌ای است از دو کتاب «اسلام و نهضت اسلامی در تاجیکستان» معاصر اثر «شمسالحق نور» و «کتاب سبز تاجیکستان» از انتشارات وزارت امور خارجه به همراه چند وصله و پینه‌ی دیگر! با این شیوه‌ها و نظایر آن که تحلیل جامعی از آن را در کتاب «موانع رشد علمی در ایران» اثر فرامرز رفیع‌پور می‌توان دید، نمی‌توان مسلمانان مظلوم بحرین، لیبی، یمن و دیگر سرزمین‌های اسلامی را یاری کرد.
قیام‌های جهان عرب بانگ بیدار باشی برای ماست. درد فقر اطلاعات و نبود منابع کافی را محققانی که درصدد انجام پژوهش‌ درباره‌ی لیبی، عمان و حتی بحرین بر می‌آیند، به خوبی درک می‌کنند. عمان کشوری اسلامی، عرب و همسایه‌ی ماست که با ایران در موقعیت استراتژیک تنگه‌ی هرمز سهیم است و اکنون نیز درباره‌ی قیام‌های مردمی از آن سامان مطالبی به گوش می‌رسد. اما درباره‌ی دانشگاه‌های آن کشور، مناسبات قدرت در آن، مطبوعات آن، نویسندگان و تأثیرگذاران سیاسی، اقتصادی، فرهنگی بر آن منابع اندکی در اختیار ماست.
این نوشتار مُدعی نبود مراکز مطالعاتی تخصصی در کشور و یا اساتیدی توانا در این حوزه نیست، که هستند محققان مطلعی که بر اثر مطالعات و زندگی در کشورهای مذکور و یا به خاطر استعداد و مشاغل حرفه‌ای خود در حوزه‌های مطالعاتی جهان عرب و خاورمیانه صاحب‌نظراند. اما باید شناخت در سطح ملی را از تلاش‌های غالباً انفرادی و شخصی جدا کرد و باید به اولویت‌های پژوهشی و حجم و اندازه‌ی آن‌ها هم نظر داشت.
آن قدر که پس از انقلاب اسلامی در ایران درباره‌ی «کانت» و «هایدگر» مقاله و کتاب منتشر شده است، (که به تعبیر اهل فن بسیاری از آن‌ها حاوی شناختی سطحی از آن دو متفکر غربی‌اند.[7]) درباره‌ی بحرین، یمن و عمان تحقیق نشده است. این بدان معناست که ما از اولویت‌های پژوهشی خود در علوم انسانی بی‌خبریم. حتی اگر دغدغه‌ی جهان اسلام را هم نداشتیم، صرفاً هم‌جواری این کشورها با ما کافی بود تا به صورت جدی‌تری به آن‌ها به ویژه از بُعد مطالعات فرهنگی بپردازیم. در واقع بررسی وضعیت این کشورها بررسی آینده‌ی ایران است.
ما نیازمند اطلاعاتی کلیدی درباره‌ی گرایش‌های متفکران عرب هستیم تا در یک نقشه‌ی کلی دوستان و دشمنان‌مان را چه بالفعل و چه بالقوه ببینیم.
ما باید بدانیم اکنون در دانشگاه‌های مصر، لبنان، عربستان، کویت، بحرین و دیگر کشورهای اسلامی چه خبر است؟ در آن‌ها چه کتاب‌ها و سرفصل‌هایی تدریس می‌شود، چه موضوعات پژوهشی در اولویت مطالعاتی آن‌ها قرار دارد؟ و به چه موضوعاتی نمی‌پردازند؟ 
دوستان ما و دشمنان ما کیستند؟
چه پیوندهایی (مانند ارتباطات خانوادگی) میان حاکمان عرب و حاکمان غرب موجود است؟
 
سیر سرمایه‌گذاری‌های عربی در منطقه و کشورهای غربی چه سمت و سویی را نشانه رفته است و این امر چه تأثیراتی را بر جایگاه کشورمان دارد؟
چه جریان‌های مطبوعاتی و رسانه‌ای در آن کشورها موجود است؟ این رسانه‌ها در چه شبکه‌های وسیع‌تری در منطقه و جهان قرار می‌گیرند؟ برای مثال ما پژوهش جدی درباره‌ی جریان‌های رسانه‌ای در بحرین از قبیل صحیفةالأیام، صحیفة اخبار الخلیج، صحیفة الوسط، صحیفة الوطن البحرینیة، مجلةالإصلاح البحرینیة، صحیفةالوقت البحرینیة و ... نداریم، در حالی که به هزار و یک دلیل این امر از اولویت‌های مطالعاتی ماست.

ما باید بدانیم شیعیانی که در مصاحبه با روزنامه‌های بحرین و دیگر روزنامه‌های عربی منطقه در مخالفت با جمهوری اسلامی ایران سخن می‌گویند، کیستند و شجره‌نامه‌یفکری و سازمانی‌شان چیست؟

ما باید بدانیم به لحاظ اجتماعی چه گروه‌های مرجعی در منطقه و در میان همسایگان‌مان مورد توجه‌اند؟ یعنی چه گروه‌های سازنده‌ی افکار و رفتار در کشورهای اسلامی‌اند و مرجع قضاوت‌ها واقع می‌شوند؟

چه نویسندگان، هنرمندان، فیلم‌ها، کتاب‌ها، برنامه‌های خبری مورد توجه مردم آن کشورها قرار می‌گیرد؟

به کار‌گیری چه مضامین فرهنگی و اجتماعی در قالب‌های مختلف فیلم و اینترنت موجب توجه کاربران عرب می‌باشد؟ چه مؤلفه‌هایی در آن‌ها ایجاد انگیزه می‌کند؟ و ....

آیا بدون درک عمیق موارد مذکور و صدها مورد دیگر می‌توان تحلیل‌هایی چند ساعته از حوادث منطقه و راهبرد ایران در قبال آن ارایه داد؟
صدها پرسش از این دست درباره‌ی ایجاد ارتباطی مؤثر حایز توجه هستند. هر اندازه به موضوعی بیش‌تر پرداخته شود، موضوعات آن به شاخه‌های فرعی‌تر انشعاب می‌یابد و نیز دایره‌ی اصطلاحات علمی آن افزایش می‌یابد و سیر مباحث از مفاهیم کلی به مفاهیم جزیی توسعه پیدا می‌کنند. کاری که ما در مطالعه‌ی جهان عرب نکرده‌ایم و صدمات بسیاری را از این ناحیه متقبل شده‌ایم.

 

مبارزه با استعمار، ظلم و فساد و مظاهر منفی تمدن غربی و مانند آن‌ها پیش از آن‌که در شعار آید باید مبتنی بر ساختارهای محکم آموزشی و پژوهشی باشد و امنیت جمهوری اسلامی ایران ایجاب می‌کند که اهتمام بیش‌تری به این موضوعات کنیم.

یاری مظلومان بحرینی، یمنی، مصری و دیگر برادران‌مان در جهان اسلام تنها زمانی میسور است که دشمنان‌شان را به درستی بشناسیم. ساختن پژوهشکده‌ها و سرفصل‌های تفننی در مؤسسه‌های آموزشی و پژوهشی کشور دردی از دردهای جهان اسلام را دوا نمی‌کند. مبارزه با استعمار، ظلم و فساد و مظاهر منفی تمدن غربی و مانند آن‌ها پیش از آن‌که در شعار آید باید مبتنی بر ساختارهای محکم آموزشی و پژوهشی باشد و امنیت جمهوری اسلامی ایران ایجاب می‌کند که اهتمام بیش‌تری به این موضوعات کنیم.

اگر متفکران عرب شکست اعراب از رژیم اشغال‌گر اسراییل در سال 1967م را مایه‌ی ایستایی اندیشه‌ی عربی می‌دانستند که موجب شد تا اندیشه پایان و پذیرش شکست، احساس یأس و نومیدی بر اندیشه‌های آنان حاکم شود و به تعبییر «نزارقبانی» (1923-1998م): «مادریکحالتکومایِملیهستیموازروزپیروزی‌ها ...هیچنامه‌ایدریافتنداشتیم» با گذشت حدود 43 سال از آن دوران، قیام‌های عربی موجبات ظهور اندیشه‌ی شروع و آغاز جدیدی در حوزه‌ی اندیشه‌ی سیاسی و اجتماعی را فراهم کرده‌اند. امری که نوید آن پیش از این قیام‌ها و با مقاومت حزب الله در جنوب لبنان و بعدها مقاومت مردم رنجدیده‌ی غزه آغاز شد و برای اولین بار آنان طعم پیروزی را در برابر اشغال‌گران صهیونیست چشیدند.

ما باید در خلق ادبیات نوین فرهنگی و اجتماعی جهان عرب سهیم باشیم. این امر با کلی گویی، و بسنده کردن به شعاردادن حاصل نمی‌شود. ما باید به جای اظهارنظرهای عجولانه و سطحی، برنامه‌ای جدی و مستمر را برای شناخت جهان اسلام آغاز کنیم.*
 
(*)دکترکامیار صداقت ثمرحسینی؛ کارشناس بین‌الملل/انتهای متن/ 
  
1. Berkman Center for Internet & Society
 2. جهت دریافت متن پژوهش درباره‌ی جهان عرب مذکور به نشانی زیر مراجعه کنید: (بخش اصلی این گونه از پژوهش‌ها به صورت عمومی منتشر نمی‌شود.)
جهت دریافت متن کامل پژوهش درباره‌ی اینترنت ایران مذکور به نشانی زیر مراجعه کنید:
  4.پایگاه اینترنتی دولت ایالات متحده‌ی آمریکا به نشانی: http://www.america.gov/
 5. مفهوم 99 بیان‌گر قهرمانانی از 99 کشور جهان است که نویسندگان آن می‌کوشند تا با ارایه‌ی دیدگاهی غربی از اسلام، هویت اسلامی کودکان عرب را تغییر دهند.  نیز پایگاه وب‌گاه The ninety nine به نشانی:http://www.the99.org/art-1-33-Articles-1-3-810,ckl
  6. به نقل از: محمد تقی قمی، 1389. سرگذشت تقریب: یک فرهنگ یک امت. (با مقدمه و ملحقات) سید هادی خسروشاهی، (ترجمه) محمد مقدس. مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی. 41 . به نقل از مصاحبه‌ی محمد تقی قمی با مجله‌ی روزالیوسف 12 ژانویه 1976م
 7.از سوی دیگر هرچند آشنایی با اندیشه و فلسفه‌ی غربی لازم است اما متأسفانه آموزش فلسفه‌ی غربی در دانشگاه‌های ما به جای انتقال اطلاعات مفیدی درباره‌ی غرب مبدل به انتقال اعتقادات می‌شود. 

بررسي تاريخ مشروطه در گفت و گو با دكتر مظفر نامدار

دكتر مظفر نامدار.jpg
ادامه نوشته

دانلود رایگان دو مقاله کوتاه به فارسی درباره جهانی سازی از پايگاه 4shared.com

  لينك‌هاي زير را كليك نماييد:

معرفی پایان نامه جهانی سازی و اندیشه سیاسي عرب

شرق‌شناسي و جهاني‌سازي معاصر غربي

چرا علوم انساني در ايران غريب است؟ - دکتر مظفر نامدار

 

مقاله چرا علوم انسانی در ایران غریب است به قلم دکتر مظفر نامدار

آيا اخبار شبكة بي‌بي‌سي معتبر است؟ - بخش 1

در صورتي كه در وب‌گاه بي‌بي‌سي فارسي عبارت خليج عربي را جستجو نماييد، با اين پيام مواجه مي‌شويد: متاسفیم نتیجه ای برای جستجوی عبارت ""خليج عربي""در سایت فارسی بی بی سی پیدا نشد. ...

اما در صورتي كه در وب‌گاه بي‌بي‌سي عربي عبارت الخليج العربي را جستجو نماييد، با انواع تركيبات آن از قبيل الخليج العربي ؛ دول الخليج العربي ؛ ساحل الخليج العربي ؛ منطقة الخليج العربي ؛ ... مواجه مي‌شويم.

 سياست خبري اين بنگاه خبرپراكني مبتنی بر منافع استعماري دولت بريتانيا و پايمال كننده حقوق و مصالح ملي كشورمان بوده است. اينچنين آنان در سخن دعوی دفاع از حقوق ايرانيان را دارند و از سوي ديگر در عمل به دنبال از ميان برداشتن حقوق حقة هموطنان‌مان هستند.
این امر جلوه ای از بعد رسانه ای جهانی سازی است که می کوشد با مدیریت بر جریان اطلاعات و اخبار افکار عمومی در سطح جهان را به روش خود تربیت نماید. آيا اخبار شبكة بي‌بي‌سي قابل اعتماد است؟


منبع:
http://glo110.blogfa.com/post-995.aspx

دهه فجر گرامی باد

نجات كشور از غرب زدگى - گفتاری از مرحوم امام خمینی ره

و ما اگر بخواهيم واقعاً مملكتمان نجات پيدا كند، مقدّم بر همه اين است كه از اين غربزدگى نجات پيدا كنيم.

شما ملاحظه كنيد، حتى اسم خيابانهاى ما «روزولت «،» چرچيل»، چه! خوب چرا؟ براى اينكه ما براى خودمان شخصيتى قائل نيستيم؛ الّا شخصيت اروپايى بايد باشد. اصلًا مملكت ما تزيين بايد بشود به اسماء اينها! اين مسئله است. آنها همچو كردند مغز ما را و اين طور بار آوردند كه اگر بخواهيم يك چيزى بشويم، كتاب مى‏نويسيم، اولش هم اسم يكى از آنها بايد باشد تا كتابمان را بخرند!

جوانهاى ما بخواهند كتاب بخرند، اگر چنانچه به اسم ماركس باشد و لنين باشد، مشترى زياد است. اگر به اسم شيخ الرئيس باشد نه! با اينكه تمام اينها يك صفحه از كتب شيخ الرئيس را نمى‏توانند بفهمند! ولى مع ذلك چون شرقى است، از اين جهت.{ ... } ملّاصدرا را اسمش را نشنيده‏اند، ملّاصدرا اصلًا اسمش را نشنيدند، ملّاهاى ما را اسمش را نشنيدند، اما رجال آنها همه. كتابهاى ما را نمى‏دانند چه است، مى‏گويند «اسلامشناس»! «اسلامشناس»، ما اسلامشناسيم. اسلام را نمى‏دانند چيست تا اسلام شناس باشند! دو تا جنگ اسلام را مى‏دانند! دو سه تا جنگهايى كه واقع شده است. مگر اسلام جنگ است؟ مگر معارف اسلام جنگ است؟ از معارف اسلام بى‏اطلاع‏اند.

اسلام هم وقتى مى‏خواهند بشناسند، با حرفهاى اروپاييها مى‏شناسند. حرفهاى غربيها را مى‏آورند. فلان غربى اسلامشناس! اسلامى كه غربى‏ها براى ما معرفى مى‏كنند! اين براى اين است كه ما خودمان را باخته ايم در مقابل غرب، شرق خودش را باخته است. تا از اين باختگى بيرون نيايد، تا محتواى خودش را پيدا نكند، نمى‏تواند مستقل باشد.

                                                                          (صحيفه امام، ج‏9، ص: 378 – 389)

 

قیام برای احياي دين خدا - گفتاری از حضرت آیت الله جوادی آملی

تنها واقعه‌اي كه چونان نگيني بر انگشتري تاريخ مي‌درخشد و قدر اول آسمان جهاد و اجتهاد و قيام و اقدام است، همانا واقعة‌ عاشوراست؛ زيرا سالار شهيدان براي احياي دين خدا قيام كرد و از آن‌جا كه دين الهي «حيّ لايموت» است، احياگر دين نيز هرگز نمي‌ميرد و نامش براي هميشه بر جريدة‌ عالم ثبت است.



- شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص224

ما و جهاني شدن - دکتر محمد حسن گنجی

استاد دكتر محمد حسن گنجيدر سال‌هاي پاياني قرن بيستم كه صحبت جهاني‌ شدن مورد بحث محافل شده بود يك جغرافيدان آمريكايي كتابي تحت عنوان <جغرافيا و جهاني شدن> منتشر ساخت كه در مقدمه آن در توجيه مشخصات جهاني شدن و تسهيلاتي كه انجام آن در روابط اجتماعي و اقتصادي بين‌المللي فراهم ساخت مثال‌هايي ارائه نموده بود.

 از جمله داستان يك نفر آمريكايي را نقل كرده بود كه در پاريس در ساعاتي بعد از نيمه‌شب بي‌پول شده و هيچ وسيله‌اي براي رفع مشكل خود نداشته ولي تصادفاً در دالان مهمانخانه چشم او به باجه يا دستگاه خودكار بانك كارتي مي‌افتد و براي آزمايش شانس خود كارت حساب بانكي خود در واشنگتون را در دستگاه قرار مي‌دهد و با تعجب و شعف فراوان مشاهده مي‌كند كه دستگاه در مدتي كمتر از 20 ثانيه معادل پول دلاري كه خواسته بود به واحد يورو به او تسليم كرده است. فرداي آن روز اين آمريكايي به بانك فرانسوي مقيم مهمانخانه مراجعه مي‌كند و كنجكاوانه مي‌پرسد چگونه بوده است كه دستگاه كارت يك بانك آمريكايي را پذيرفته است. كارمند بانك به او مي‌گويد ماشين كه تشخيص داده بود كه كارت ورودي به آن مربوط به شبكه بانكي فرانسه نيست به مركز اروپايي هلند كه محل تمركز حساب‌هاي كشورهاي اروپا است مراجعه كرده و چون در آنجا نام صاحب كارت را نيافته به دترويت كه محل تمركز حساب‌هاي قاره آمريكا است مراجعه كرده و نام و موجودي حساب او را به دست آورده و پول او را پرداخته و تمام اين جريانات ظرف 20 ثانيه انجام شده است.

اين داستان خدمت شما خواننده عزيز باشد و داستان زير را كه اين نويسنده شخصاً تجربه كرده به‌دقت مطالعه فرماييد.‌

در كشور ما مدتي است كه صحبت از كارت ملي درميان است و دولت پيوسته به وسائل مختلف از افراد ملت مي‌خواهد كه نسبت به تحصيل كارت ملي كه درآينده مهم‌ترين و تنها مدرك تشخيص هويت افراد خواهد بود اقدام كنند. من هم مانند ديگران در همان اوائل امر شماره كارت ملي براي خود و همسرم تحصيل‌كرده بودم و چند ماه قبل به منظور تبديل شماره‌ها به كارت رسمي به اصطلاح پلاستيكي و ماشيني به اداره پست محل مراجعه كردم كه به من گفتند اين عمل را شعبه‌هاي معيني از ادارات پست انجام مي‌دهند و مرا به شعبه بزرگتر خيابان ايرانشهر راهنمايي كردند. در شعبه اخير همين كه شناسنامه‌هاي ما را ديدند گفتند كه بايد قبلاً به ثبت‌احوال مراجعه كنيم و ما را به اداره ثبت‌احوال در خيابان شريعتي فرستادند در آن اداره گفتند كه بايد براي تحصيل كارت ملي اول شناسنامه‌ها را عوض كنيم و وقتي علت آن را جويا شديم گفتند چون در شناسنامه‌ها تولد من 8 حوت و از آن همسرم 11 جدي قيد شده بايد شناسنامه تعويض و به جاي حوت و جدي اسفند و دي در شناسنامه نوشته شود. گفتم اين كه امري بديهي و آسان است چرا خودتان شناسنامه را اصلاح نمي‌كنيد كه گفتند بهرحال دستور اين است كه شناسنامه‌ها تعويض شود.

منبع: روزنامه اطلاعات : دوشنبه 14 آبان 1386- 24شوال 1428 - 5 نوامبر 2007- شماره 24049

دفاعيه رساله جهاني‌سازي و انديشة سياسي عرب به راهنمایی استاد آقای دکتر مهدی گلشنی

كاميار صداقت ثمرحسيني

  جلسة دفاعية رسالة دكتراي كاميار صداقت ثمرحسيني با عنوان «جهاني‌سازي و انديشة سياسي متفكران عرب ۱۹۸۹-۲۰۰۷م » راس ساعت 17 روز يك‌شنبه 11 مردادماه 1388 برابر با 10 شعبان  در سالن اجتماعات پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي برگزار گرديد. ....

 گزارش جلسه - اینجا را کلیک نمایید.

ادامه نوشته

آیا جهانی شدن مرده است؟ - کامیار صداقت ثمرحسینی - بخش سوم

 منبع: وبلاگ بانک مقالات جهانی شدن

 فناوري‌هاي نوين در حوزه ارتباطات و رسانه، موجب اهميت يافتن هر چه بيش‌تر «برنامه‌ريزي براي آينده» شده است. آنتوني گيدنز تحليل قابل توجهي از مفهوم ريسك ارائه داده است. ابتدا ريسك به آب‌هاي خارج از نقشة دريايي اطلاق مي‌گرديد كه استعمارگران به قصد تصاحب جهان از آن عبور مي‌نمودند و اكنون اين مفهوم بر تصميم‌گيري‌ براي ساختن آينده و مواجهه با خطرپذيري‌هاي آن دلالت دارد

 

«ايدة ريسك به كنترل زمان و آينده و اساساً تا حد زيادي به كنترل فضا نيز محدود شده است. اصطلاح ريسك به نظر مي‌رشد زماني از زبان پرتغالي به زبان انگليسي وارد شده است تا سفرهاي پيشتازان اروپايي در قرن شانزدهم به قصد كشف دنيا را توضيح دهد. همچنان كه غرب به لحاظ فيزيكي توسعه مي‌يافت، ايده ريسك به معناي روبه‌رو شدن با آب‌هاي خارج از نقشة دريايي بود. بنابراين ريسك اساساً مفهومي فضايي بود كه به توسعة غرب در سراسر دنيا گره خورده بود، ولي به سرعت به صورت مفهومي زماني درآمد. ريسك آن‌چنان كه ما اكنون آن را مي‌فهميم، عمدتاً دربارة زمان و محاسبه زمان آينده است؛ بنابراين ايده ريسك در جامه‌اي ظهور مي‌كند كه به كنترل آينده نظر مي‌افكند و اين مهم، بزرگ‌ترين انشقاق در تاريخ تمدن است.» (آنتوني گيدنز، 1379، جهان رها شده، ص 52)

 

نمي‌توان خود را مستقل دانست و نگران آينده نبود.

بر لب بام خطر نتوان به خواب امن رفت

ايمني خواهي ز اوج اعتبار انديشه كن

 

جلال امين از اقتصاددانان مشهور مصري، تقسيم‌بندي جالب توجهي از مفهوم استقلال ارائه مي‌نمايد. او مي‌گويد آيا استقلال يك ملت ناشي از استقلال برنامه‌هاي آن است و يا استقلالش در تملك ابزار؟ پاسخ جلال امین به این پرسش « برنامه و اهداف » است. به عنوان مثال اگر كشور ما براي 21 ميليون كاربر اينترنت خود برنامه و اهداف مشخصي را براي آينده ترسيم نموده و دنبال مي نمايد، در اين بُعد، كشوري مستقل است، در غير اين صورت نمي‌توان توسعة كمي ابزار رايانه‌اي را مُعرف استقلال ملتي دانست. اين‌ها تاملات مهمي هستند كه به سادگی نباید از کنارشان گذشت.

بدترين وضعيت براي مردم يك جامعه آن است كه به جاي آينده‌نگري در حل مسايل خود بگويند: «حالا كه خانه مي‌سوزد، پس حداقل خود را گرم كنيم!»

آیا جهانی‌شدن مرده است؟ کامیار صداقت ثمرحسینی - بخش دوم

    بخش اول - اینجا را کلیک نمایید.

آنتونی گیدنز در تعریف جهانی‌شدن آن را عبارت از «افزایش وابستگی متقابل میان مردمان، مناطق و کشورهای مختلف جهان همراه با گسترش مناسبات اقتصادی و اجتماعی در پهنة گیتی» می‌داند. این تعریف از جهانی‌شدن متضمن چند معرف اساسی است:

1. افزایش وابستگی متقابل میان مردمان و نیز کشورهای جهان؛

2. گسترش مناسبات اقتصادی و اجتماعی در سطح جهان.

اگر چه در این تعریف اشاره‌ای به تاریخ استعمار به منزلة تاریخ جهانی‌شدن که مورد توجه منتقدانی چون عبدالوهاب المسیری (دانشمند فقید مصری) و یا حسن حنفی (مصری) است؛ نشده است با این حال در آن بر دو مُعرف «واقعی» و موجود در سطح جهان تاکید می‌شود. در اینجا این پرسش مطرح است که آیا مرگ جهانی‌شدن به منزلة کاهش وابستگی‌های متقابل افراد و کشورها در جهان است؟ مثلاً در مورد صادرات و واردات کشورهای جهان سوم در سال 2009 شاهد تحولی بنیادین به نسبت با سال 2000 می‌باشیم؟ آیا مبادلات جهان سوم و جهان غرب سرانجام به سطحی تقریباً متناسب با هم در تولید و مصرف رسیده است؟

امروزه غالب محققان بر سیر فزایندة وابستگی‌های متقابل در سطح جهانی، در کنار تعمیق شکاف‌های اقتصادی میان ملل ثروتمند و فقیر جهان، تاکید می‌نمایند.

از سوی دیگر افزایش مناسبات اقتصادی و اجتماعی در جهان موجب رواج برداشت‌های جدیدی شده است که از تحلیل‌های نوین از مکان و زمان نشأت می‌گیرد که می‌توان آن را «همبودی زمانی – جهانی» نامید. به عبارت دیگر «جهانی‌شدن وضعیتی است که در آن ما همگی در یک زمان در جهان زندگی می‌کنیم.» این وضعیت عملاً محقق شده است. چنان‌که آن را از خلال «اقتصاد بی‌وزن» می‌توان یافت که آن در کنار تولیدات فرهنگی ملل غربی به ویژه هالیوود، از خلال توسعة فناوری‌های نوین در تلفن همراه و لپ‌تاپ و مانند آن به سایر بخش‌های زندگی انسان‌ها سرایت می‌کند.

شاید آرمان‌هایی چون پایان‌تاریخ؛ همگرایی جهان با ارزش‌های غربی؛ افول مرزها و حاکمیت‌های ملی آن‌گونه که افرادی چون کینجی اومای انتظار داشته‌اند، محقق نگردید، اما نباید عدم تحقق این آرمان‌ها را به معنای زوال پدیدة جهانی‌شدن دانست.

اگر در اوایل دهة 1380 تعداد کاربران ایرانی اینترنت در حدود 5 میلیون کاربر تخمین زده می‌شد، این رقم در اواخر دهة 1380 بالغ بر 20 میلیون کاربر است. در کنار این‌ها باید ده‌ها میلیون خط تلفن همراه در کشور را که با فناوری‌های نوین صوتی و تصویری همراه گردیده‌اند؛ بدان افزود. 

همچنین در سطح جهانی گفته می شود که تا سال ۲۰۱۳میلادی جمعیت آنلاین جهان بالغ بر ۲.۲ میلیلرد نفر خواهد رسید که ۴۳ درصد آن در آسیا زندگی می کنند. (اینجا را کلیک نمایید.) لذا جهانی‌شدن دارای ادبیاتی بسیار وسیع است و نمی توان ابعاد گوناگون اثرگذاری آن را نادیده گرفت.

 شاید اکنون این پرسش مطرح شود که پیامد پذیرش مرگ جهانی‌شدن چیست؟ مثلاً حالا بپذیریم که جهانی‌شدن مرده است، با زنده‌اش چه فرقی دارد؟ پاسخ به این پرسش بسیار ساده و صریح است: مدیران مسئول و برنامه‌ریزان و به طور عام انسان‌ها زمانی دربارة مسایل می‌اندیشند که آن‌ها را به عنوان یک مساله بر سر راه خود ببینند. زمانی که ما پدیده‌ای به نام جهانی‌شدن را نمی‌بینیم، عملاً به نسبت خود با آن و زمین بازی خود و زمین بازی آن نمی‌اندیشیم، حال آن که میلیون ها جوان ایرانی عملاْ درگیر با فضاهای جهانی شدن شده اند.

آیا جهانی‌شدن مرده است؟ کامیار صداقت ثمرحسینی - بخش اول

برخي از انديشمندان غربي از قبيل فرگوسن Ferguson گري Gray سائول Saul رزنبرگ Rosenberg  از پايان دوران جهاني‌شدن می گویند و البته در مقابل افرادي چون ديويد هلد David Held، آنتوني مك‌گرو Anthony Mc Grew، آنتوني گيدنز Anthony Giddens به نقد این دیدگاه می پردازند. زمانی که از مرگ یا زوال پدیده‌ای سخن می‌رانیم در واقع وجود آن را از پیش پذیرفته‌ایم. اما پیش از پاسخ به این پرسش نیازمند بررسی پرسش دیگري هستيم و آن اینکه آیا آنچه به عنوان جهانی‌سازی در متون دانشگاهی ارائه می‌شود، لزوماً در پی توصیف واقعیتِ جاري‌ است و یا آن‌که صرف‌نظر از واقعيت موجود، در پي ایجاد آن است؟ توجه شود که متون جهاني‌شدن (همانند تلويزيون در تحليل پير بورديو ) تنها ابزاري براي ثبت واقعيت نيستند، بلكه ابزاري براي ايجاد آنند.

مهم‌ترین استدلال کسانی که بر مرگ جهانی‌شدن تاکید می‌نمایند آن است که قرار بود جهانی‌شدن موجب هم‌گرایی در میان اعضای جامعة بشر گردد. اما حوادث پس از 11 سپتامبر 2001م نشان داد که نه تنها این هم‌گرایی رخ نداده است، بلکه نزاع و درگیری در جامعة بشری به ویژه میان «اسلام و غرب» تشدید گردید. ضمن آن‌که واکنش روسیه به گسترش ناتو در کشورهای پیرامونی‌اش و بحران روابط روسيه و اوكراين و به عبارت ديگر بحران انرژی در اروپا را نیز باید بدان افزود. اینچنین گفته مي‌شود كه جهانی‌شدن رو به مرگ است. اما آیا هم‌گرایی جهان با فرهنگ متجدد غرب، توصیف یک واقعیت عینی بود و یا آرمانی بود برای غرب در جهت تحقق آن در آينده؟ در اينجا صورت مساله از «مرگ یک پدیده به نام جهانی‌شدن» به «از میان رفتن اعتبار ادعای جهاني‌شدن به منزلة همگرايي جهان با غرب» تقلیل می‌یابد.

برخی از کسانی که ایدة مرگ جهانی‌شدن را مطرح نموده‌اند، در پی نقد تفاسیر ایدئولوژیک از جهانی‌شدن بوده‌اند. به عنوان مثال معمولاً در سرآغاز نظریه‌های جهانی‌شدن در دهة 1990م به نظریة پایان تاریخ فوکویاما توجه شده است. آیا پایان تاریخ فوکویاما محقق شد، تا از مرگ آن سخن برانیم و یا آن‌که این «ادعای برخي از محققان غربی» است که زیر سئوال می‌رود؟

زمانی که آنتونی گیدنز در ویراست اخیر کتاب جامعه‌شناسی، شناختِ جامعه را با شناختِ پدیدة جهانی‌شدن لازم و ملزوم هم می‌داند، در واقع تاکید دارد که در حال حاضر سخن از جامعة غربی با همة ظواهرش، سخن از جهانی‌شدن است. اقتصاد، سیاست، آموزش و پرورش و دیگر نهادهای اجتماعی غرب عملاً در بستر جهانی‌شدن زندگی می‌نمایند. نمی‌توان در کشورهای غربی زندگی نمود و با آن‌ها در ارتباط بود و با جهانی‌شدن در تعامل نبود. با توجه به تحلیل‌های اجتماعی گیدنز از جامعة غربی، مرگ جهانی‌شدن به چه معناست؟ آنان که سخن از مرگ جهانی‌شدن می‌نمایند، به مواردي سلبی از نظریه‌ها اشاره می‌کنند اما به موارد تحول ایجابی در جوامع غربی اشاره ندارند. مثلاً گفته می‌شود که مرگ جهانی‌شدن به این معناست که پیش‌تر گمان می‌رفت جهانی‌شدن موجب از میان رفتن حاکمیت دولت‌ها و تضعیف نقش مرزها می‌گردد. اما اکنون كه اغراق‌آميز بودن این روایت معلوم گرديده است، پس جهانی‌شدن رو به زوال است. آیا جهانی‌شدن به معنای زوال مرزها محقق گردید و پس از آن از میان رفت؟ زوال مرز را به عنوان یک توصیف باید در نظر گرفت و یا یک پیش‌بینی؟ و آیا باید تنها به یک مفهوم رایج از آن تکیه نمود؟ پس آیا پیش‌بینی خوشبينانه در مورد زوال مرزها زیر سئوال رفته است و یا جهانی شدن؟

من در پی دفاع از وجود پدیده‌ای به نام جهانی‌شدن نیستم، اما باید مرز توصیف را از برداشت های ایدئولوژیک، نظریه‌ها و پیش بینی جدا ساخت. به ویژه آن‌که مسالة جهانی‌شدن در جهان اسلام همان صورت مسالة قدیمی شرق و غرب؛ اسلام و غرب و نیز ایرانی‌ها، اعراب و ... و غربی‌هاست که اینبار در فضاهای جدیدی از زمان و مکان مطرح می‌شود. لذا باید نه آن اندازه در دنیای نظریه‌پردازی سیر نماییم که از توصیف صحیح یک پدیده ناتوان گردیم و نه آن اندازه گرفتار اجزاي عيني يك پديده گرديم كه از ساختارهاي كلي‌تر در تبيين آن بي‌بهره مانيم.  (ادامه دارد... )

 منبع - بانك مقالات جهاني‌شدن

جنگ خلیج فارس هرگز رخ نداد، ...

«... با تبدیل شدن واقعیت به فرا واقعیت، بعد و زمینه تاریخی – اجتماعی آن واقعیت از میان می‌رود و می‌توانیم آن را به هر نحو که خواسته باشیم دستکاری کنیم یا حتی تغییر دهیم و تحریف کنیم و به شکل مورد نیاز از آن استفاده کنیم.

بودریار Jean Baudrillard این مفهوم را در کتابی با عنوان جنگ خلیج فارس هرگز رخ نداد، که سر و صدای زیادی به پا کرد و درباره جنگ میان عراق و آمریکا و متحدان آن بود، مطرح کرد. در این کتاب بودریار نشان می‌دهد که چگونه مفهوم واقعی جنگ که یک مصیبت بزرگ و تراژدیک انسانی است، از خلال رسانه‌ها تبدیل به یک فرا واقعیت شد؛ و به مجموعه‌ای از تصاویر مستقیم و گزینش شده، رفتارهای الکترونیک، بمباران اهدافی که هرگز جز بر صفحة رایانه‌ها دیده نمی‌شوند و جذابیت یافتن این ترادژی در قالب یک نمایش یا شو تلویزیونی، که افراد همچ.ن یک سریال تلویزیونی در انتظار دیدنش لحظه شماری می‌کنند، تبدیل شد. ...» (ناصر فکوهی، 1386 تاریخ اندیشه و نظریه‌های انسان‌شناسی، ص 322)

دكتر كريم مجتهدي:مبادلات فرهنگي غرب در قرون وسطي، زمينه ساز استعمار بود

* شناخت غرب، غربي شدن نيست!
دكتر كريم مجتهدي در ادامه اين نشست به طرح ديدگاه هاي خود پرداخت و گفت: شناختن غرب، غربي شدن نيست. غرب شناسي خودشناسي است به اين معنا كه خودمان را در مقابل مان و در آينه  غرب  بينيم.
كريم مجتهدي با اشاره به بحث شناخت گفت: بحث ما در بررسي غرب بحث «شناخت» است. «شناخت» غربي ها از شرق و بالعكس، قصد و غرض مي خواهد، يعني ما بايد «قصد شناخت» داشته باشيم. اگر از اين لحاظ بخواهيم غرب را مورد بررسي قرار دهيم مي بايست به زمان تجديد حيات فرهنگي در غرب يعني حدود قرن 16 برگرديم.
مؤلف كتاب «فلسفه نقادي كانت» درادامه با اشاره به زمان مطرح شدن غرب شناسي و شرق شناسي گفت: غرب شناسي بعد از قرن 16 و با پيشرفت راههاي دريايي مطرح شد. اين اتفاقات البته جنبه هاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي هم داشت. اولين لغتنامه هاي فارسي انگليسي اواخر قرن 16 منتشر شد.
پيش از دكارت، گلستان سعدي و انوار سهيلي به اروپا شناسانده شده بود و بالزاك از هزار و يك شب تأثير پذيرفته بود. ويكتور هوگو هم به عطار و منطق الطير نظراتي داشته است اين اتفاقات تصادفي نيست.
مؤلف «فلسفه در قرون وسطي» ادامه داد: آنها وقتي مبلغان مسيحي را در دوران مغولها به ايران مي فرستند اطلاعات ايران را مي برند. اين اتفاقات يا مبادلات خواه اقتصادي تجاري، فرهنگي در حال آماده سازي براي استعمار بوده است. در آن روزگار مسأله اي تحت عنوان غرب مطرح نبوده است. در آن زمان مسأله دو صورت وجود داشته است از طرفي مسلمانان بوده اند و طرف ديگر مسيحيان، اما ما بدون اينكه بدانيم در زمان صفويه وارد جنگ عثماني مي شويم و اين جنگ خواه ناخواه ما را وارد جنگ اروپا مي كند.
مؤلف كتاب «فلسفه تاريخ» ادامه داد: ما هيچگاه كوشش نكرديم متوجه شويم با چه كساني رو به رو هستيم اما آ نها اين كار را كردند. ما اهميت سلاح و نظامي گري آن را فهميديم اما به ساير موارد توجهي نكرديم.
مولف «دكارت و فلسفه او» ضمن اشاره به زيربناهاي صنايع و فعاليت غرب تصريح كرد: ما براي فهميدن قدرت و صنايع غربي مي بايست زيربناي فكري آنها را بشناسيم. زيربناي فكري در عميق ترين صورت اش در فلسفه متبلور مي شود. غرب فقط صنايع، تكنولوژي، سينما و... نيست، غرب تفكرات و تفكر همان فلسفه است.
دكتر مجتهدي يك شكل از راهكار در مقابل اين جريان را حركت جمعي دانست و افزود: به نظر من هيچكس نمي تواند ادعا كند كه با چند مقاله و كتاب مسايل را حل كرده است. ما بايد دسته جمعي و همه با هم باشيم و همت و دقت عمومي كنيم تا به مرور بتوانيم انديشه را بارور كنيم.


فهرست مطالب وبلاگ بانك مقالات جهاني شدن



علاقه مندان به مطالعات جهانی شدن حتما این لینک را کلیک نمایند. - بانک مقالات جهانی شدن


دانلود جهاني‌شدن - دانلود فیلم جهاني‌شدن - دانلود كتاب


همايش‌ها ديدگاه‌ها        مقالات سال 1388

منبع‌شناسي - كتاب‌            مقالات به زبان عربی

منبع‌شناسي - پايان نامه       منبع‌شناسي - مقاله

************** *********************************

بخش پيشين وبلاگ: مطالب پیشین

مقالات و کتاب‌ها - 1 مقالات و کتاب‌ها - 2 مقالات و کتاب‌ها - 3 مقالات و کتاب‌ها -

نجات كشور از غرب زدگى گفتاری از مرحوم امام خمینی

و ما اگر بخواهيم واقعاً مملكتمان نجات پيدا كند، مقدّم بر همه اين است كه از اين غربزدگى نجات پيدا كنيم. شما ملاحظه كنيد، حتى اسم خيابانهاى ما «روزولت «،» چرچيل»، چه! خوب چرا؟ براى اينكه ما براى خودمان شخصيتى قائل نيستيم؛ الّا شخصيت اروپايى بايد باشد. اصلًا مملكت ما تزيين بايد بشود به اسماء اينها! اين مسئله است. آنها همچو كردند مغز ما را و اين طور بار آوردند كه اگر بخواهيم يك چيزى بشويم، كتاب مى‏نويسيم، اولش هم اسم يكى از آنها بايد باشد تا كتابمان را بخرند! جوانهاى ما بخواهند كتاب بخرند، اگر چنانچه به اسم ماركس باشد و لنين باشد، مشترى زياد است. اگر به اسم شيخ الرئيس باشد نه! با اينكه تمام اينها يك صفحه از كتب شيخ الرئيس را نمى‏توانند بفهمند! ولى مع ذلك چون شرقى است، از اين جهت.] ... [ملّاصدرا را اسمش را نشنيده‏اند، ملّاصدرا اصلًا اسمش را نشنيدند، ملّاهاى ما را اسمش را نشنيدند، اما رجال آنها همه. كتابهاى ما را نمى‏دانند چه است، مى‏گويند «اسلامشناس»! «اسلامشناس»، ما اسلامشناسيم. اسلام را نمى‏دانند چيست تا اسلام شناس باشند! دو تا جنگ اسلام را مى‏دانند! دو سه تا جنگهايى كه واقع شده است. مگر اسلام جنگ است؟ مگر معارف اسلام جنگ است؟ از معارف اسلام بى‏اطلاع‏اند. اسلام هم وقتى مى‏خواهند بشناسند، با حرفهاى اروپاييها مى‏شناسند. حرفهاى غربيها را مى‏آورند. فلان غربى اسلامشناس! اسلامى كه غربى‏ها براى ما معرفى مى‏كنند! اين براى اين است كه ما خودمان را باخته ايم در مقابل غرب، شرق خودش را باخته است. تا از اين باختگى بيرون نيايد، تا محتواى خودش را پيدا نكند، نمى‏تواند مستقل باشد.

 

                                                                                         (صحيفه امام، ج‏9، ص: 378 – 389)

 

الحاجة إلى قوانين دولية لتحقيق احترام متبادل للأديان والأنبياء  - سيد حسين نصر

ادامه نوشته

... اين پاسخ منفي چنان غمي به جانم مي‌ريخت... ( گفتاري از ادوارد ويليام سعيد )

براي دركِ احساسِ سعيد پيرامون فلسطين  به جملاتي پرمعنا از كتابِ خاطرات او تحت عنوان « بي در كجا »[1] ـ كه آنرا در دوران جدالش با بيماري سرطان خون نگاشت؛ ـ اشاره مي‌نماييم.

 او در ماه نوامبر 1998 سفري به بيت المقدس ( اورشليم ) و بعد قاهره داشت و آنگونه كه خود مي‌نويسد در آن به كشف تازه‌اي نايل گرديد و آن اينكه: « شبكه شهرك‌ها و روستاهايي كه روزگاري سكونت‌گاه خانوادة گستردة من بود، اكنون همه مكان‌هاي اسرائيلي شده‌اند: اورشليم، حيفا، طبريه، ناصريه، و اكرا؛ در اين شهرها اقليت فلسطيني تحت قيموميت دولت اسرائيل زندگي مي‌كند. در بخش‌هايي از ساحل غربي و نوار غزه فلسطينيان به خودگرداني و يا خود مختاري رسيده‌اند، اما ارتش اسرائيل همچنان كنترلِ كامل امنيتي را در دست دارد. .... »[2]

  ادوارد سعيد خود را يك فلسطيني با تابعيت آمريكايي مي‌دانست.[3] گذرنامة او آمريكايي و محل تولدش اورشليم بود. امري كه كنجكاوي كارمندان اسرائيلي را بر مي‌انگيخت: « ... به همين دليل پرسش معمول كارمندان اسرائيلي اين بود كه تاريخ دقيق خروج من از اسرائيل كي هست. در جواب مي‌گفتم ماه دسامبر سال 1947 از فلسطين رفته‌ام، و كلمة « فلسطين » را با تكيه تلفظ مي‌كردم. پرسش دوم اين بود كه « اين جا قوم و خويشي هم داريد؟ »، كه در جواب مي‌گفتم: « نه هيچ كس » و اين پاسخ منفي چنان غمي به جانم مي‌ريخت و چنان دلم مي‌گرفت كه خودم اصلاً انتظار نداشتم. »[4]


[1]عنوان اصلي اين اثر عبارت است از: Out of place: a memoir . مشخصات ترجمه اين اثر چنين است: ادوارد سعيد: 1381، بي در كجا، ( ترجمه ) علي اصغر بهرامي، تهران ( چاپ اول )، انتشارات ويستار.

[2]همان منبع، ص 10.

[3]ادوارد سعيد: 1382، نشانه‌هاي روشنفكران، ص 125.

[4]ادوارد سعيد: 1381، بي در كجا، ص 10

لينك هايي از وبلاگ بانك مقالات جهاني شدن

مناسبت های موجود در تقويم انقلاب - به نقل از مركز اسناد انقلاب اسلامي

 
ادامه مطلب را كليك نماييد:
ادامه نوشته

مردم ما هميشه در صحنه‌ي‌ اسلام و انقلاب حاضرند - گفتاری از حضرت آیت الله جوادی آملی

استاد فرزانه حضرت آيت الله جوادى آملى (دام ظله)

 

...  اكنون وقتي كه نظام جمهوري اسلامي و مردم مسلمان ايران را با مردم عصر حكومت علوي مقايسه مي‌كنيم، روشن مي‌شود كه كدام يك از آن دو، بهتر و موفق‌تر بوده است. مردمي كه اكنون در كشور اسلامي ايران هستند، در صدر اسلام به اين وفور و كثرت نبودند. مردم ما هميشه در صحنه‌ي‌ اسلام و انقلاب حاضرند؛ هر زمان كه نظام اسلامي نيازمند حضور مردمي از لحاظ ايثار نفيس و نثار نفس باشد، خواه در صحنه تظاهرات يا انتخابات، خواه در جبهه دفاع مقدس يا سازندگي كشور، مردم به دعوت رهبران ديني پاسخ مثبت مي‌دهند و چيزي مانع از امتثال دستورهاي‌ الهي نخواهد بود. .... 

 منبع - پایگاه آیت الله جوادی آملی

     

 

متن پیام مقام معظم رهبری در محکومیت جنایات رژیم نامشروع اسرائیل

 
 

به ياد مرحوم حضرت امام ره

 
 
 
 
 
 
 

جهانی شدن و ضرورت توجه به مرزهای اعتقادی - کامیار صداقت ثمرحسینی

 
ادامه نوشته

ادوارد سعيد و نمايشنامه ايرانيان - کامیار صداقت ثمرحسینی

به نقل از :

وبلاگ هزار و 1 نکته 

 

ادامه مطلب را کلیک نمایید

ادامه نوشته

المؤتمر الدولي لتكريم العلاّمة شرف الدين: رجل الحوارات والمناظرات والتقريب بين المذاهب الإسلامية

ادامه نوشته

دریافت صدها کتاب پیرامون جهانی سازی و مسایل مربوط به آن  - زبان عربی

ادامه نوشته

انديشه سياسي در جهان عرب - از وبلاگ هزار و 1 نكته

 
وبلاگ  هزار و ۱ نكته به ارائه مشخصات بیش از ۲۳۰ پایان نامه كتاب و مقاله در حوزه انديشه سياسي جهان عرب پرداخته است.
به جهت مشاهده مشخصات آثار فوق ( زبان عربي ) اينجا را كليك نماييد.

اندیشه وحدت اسلامى در عصر حاضر  مرحوم علامه سید مرتضی عسکری قدس سره

ادامه نوشته

بخش دوم مجموعه مقالات جهانی سازی در وبلاگ " بانک مقالات جهانی شدن "

مسائل نهضتهای اسلامی - دکتر کلیم صدیقی - مترجم: سید هادی خسروشاهی

 

به منظور مطالعه کتاب " ادامه مطلب " را کلیک نمایید.

ادامه نوشته

محورهاي اصيل وحدت بخش : حضرت آیت الله جوادی آملی

حضرت آيت الله جوادى آملى در سجده عبادت   

انسان كه داراي فطرت توحيدي مشترك با ديگران است و به دين جهانشمول دعوت شده است، در صورتي توان شكوفايي فطرت مشترك و دستيابي به مزاياي دين جهاني مشترك را داراست كه داراي محورهاي اصيل و پايدارِ وحدت بخش باشد تا در پرتو آنها، با همنوعان خود هماهنگ شود.

از اين رو خداي سبحان قرآن كريم را كتاب همگان و محور فكري و عملي جهانيان اعلام كرد و حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را براي عينيّت بخشيدن به احكام قرآن به عنوان اُسوه و رهبر عمومي و جهاني معرفي كرد و كعبه مقدسه را براي گردهمايي سراسر جهان اسلام، قبله و مطاف عالميان دانست، تا مسلمانان جهان با داشتن اين محورهاي اصيل وحدت بخش با يكديگر آشنا و متّحد شوند.

مأخذ: صهباي حج، ص 193.

منبع

تازه های بانک مقالات جهانی شدن

کتاب های جهانی شدن - بخش 1 از سایت خانه کتاب

کتاب های جهانی شدن - بخش 2 از سایت خانه کتاب

کتاب های جهانی شدن - بخش 3 از سایت خانه کتاب

کتاب های " جهانی سازی " - بخش 4 / از سایت خانه کتاب

کتاب هایی پیرامون جهان عرب - سایت خانه کتاب

فهرست کتاب های جهانی شدن موجود در پ‍ژو‌ه‍ش‍ك‍ده‌ ‌ام‍‍ام‌ خ‍م‍ی‍ن‍‍ی‌ و ‌ان‍ق‍لاب‌ ‌اس‍لام‍‍ی‌

فهرست کتابهای فارسی موجود در کتابخانه مركز ملي مطالعات جهاني شدن

فهرست کتابهای لاتین موجود در کتابخانه مركز ملي مطالعات جهاني شدن بخش دوم

فهرست کتابهای عربی موجود در کتابخانه مركز ملي مطالعات جهاني شدن

فهرست کتابهای لاتین موجود در کتابخانه مركز ملي مطالعات جهاني شدن بخش اول

خبر: همايش بين‌المللي جهاني شدن، چهارم و پنجم آذرماه

کتابهای جهانی شدن در کتابخانه کتابخانه مرکز تحقيقات مخابرات- فارسي

آخرین اخبار پیرامون جهانی شدن

کتابهای جهانی شدن در کتابخانه مرکزاطلاع رساني شرکت ملي نفت ايران - فارسي

کتاب های جهانی شدن موجود در کتابخانه ملی ایران

کتاب های جهانی شدن موجود در کتابخانه ملی ایران -

آثار مرتبط با مالک بن نبی در کتابخانه ملی ایران

کتابهای جهانی شدن در کتابخانه واحد علوم تحقيقات(کتابخانه مرکزي)دانشگاه آزاد - فارسي

کتابهای جهانی شدن در کتابخانه سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران - لاتین

کتابهای جهانی شدن در کتابخانه مرکز اطلاع رساني شرکت ملي صنايع پتروشيمي - لاتین

کتاب های جهانی سازی - کتابخانه مرکز دايره المعارف بزرگ اسلامي

کتابهای جهانی شدن در کتابخانه واحد علوم تحقيقات(کتابخانه مرکزي)دانشگاه آزاد - لاتین

جهان اسلام - کتابخانه مرکز دايره المعارف بزرگ اسلامي

مقالات ادوارد سعید

کتاب های جهانی شدن - کتابخانه مرکز دايره المعارف بزرگ اسلامي

دریافت فایل کتاب و مقاله

دریافت کتاب

 

مروری بر مطالب بخش سیاست وبلاگ تاریخ و تحقیق

ادامه نوشته

مروری بر مطالب وبلاگ جهانی شدن Globalization : بانك مقالات

ادامه نوشته

وحدت از مهم‌ترين مسايل امت اسلامي

حضرت آیت الله تسخیری

 

دبير کل مجمع تقريب مذاهب اسلامي:
وحدت از مهم‌ترين مسايل امت اسلامي است

صدها مقاله در خصوص جهاني شدن

ادامه نوشته

معرفي مجموعه مقالات و نوشتارهايي در زمينه ادوارد سعيد

 شرق شناسي، انگيزه بازنگري در تاريخ هنر: گزارشي از نشست شرق شناسي ادوارد سعيد
بهاره برهاني   
روزنامه اطلاعات، شماره 23767 (15/8/85)،  ص 7
مشاهده متن    
 فراسوي شرق شناسي : نگاهي به انديشه هاي فوكو و ادوارد سعيد ؛
سپهر نيك گوهر  
روزنامه قدس، شماره 5389 (8/7/85)،  ص 12
مشاهده متن    
 روشنفكري با هويت چندگانه: به بهانه سومين سال درگذشت ادوارد سعيد
ناصر فكوهي   
روزنامه سرمايه، شماره 283 (3/7/85)،  ص 20
مشاهده متن    
 نگاهي به تحليل ادوارد سعيد نويسنده فقيد فلسطيني : انحراف از حقيقت در نگاه غرب
روزنامه اطلاعات، شماره 23722 (19/6/85)،  ص 12
مشاهده متن    
 شرق شناسي و ادوارد سعيد
ملاني مك آليستر  مترجم:سبحان رضايي
روزنامه شرق ، شماره 846 (8/6/85)،  ص 20
مشاهده متن    
 فيلمي از زندگي «ادوارد سعيد» ساخته شد
روزنامه سرمايه، شماره 226 (26/4/85)،  ص 20
مشاهده متن    
 دو بستر ، يك رويا: ادوارد سعيد و مفهوم توسعه
محمود اكسيري فرد  
روزنامه شرق ، شماره 808 (24/4/85)،  ص 6
مشاهده متن    
 برخورد من با سارتر : متفكري كه چشمان خود را بر فلسطين بست ؛
ادوارد سعيد  مترجم:مهران قاسمي
روزنامه اعتماد ملي، شماره 84 (26/2/85)،  ص 6
مشاهده متن    
 ادوارد سعيد و تبعيد
حسين فراستخواه  
روزنامه شرق ، شماره 704 (3/12/84)،  ص 18
 بخشي از «خاورشناسي» ادوارد سعيد : فلوبر و كوچيك خانم
فريد جواهر كلام  
ماهنامه حافظ، شماره 29، خرداد 1385  ص 88
 نشانه هاي روشنفكران
ادوارد سعيد   مترجم:مصطفي مهر آيين
فصلنامه مطالعات ملي، شماره 18، سال 1383  ص 163
 معرفي «فرهنگ و امپرياليسم» تاليف ادوارد سعيد
بيژن تلياني  
ماهنامه حافظ، شماره 4، تير 1383  ص 84
 ادوارد سعيد
ناصر فكوهي  
دو فصلنامه نامه انسان شناسي، شماره 2، پاييز و زمستان 1381  صص 217-221
 در آخرين حلقه ي ضعف
ادوارد سعيد  مترجم:شاهين شريفي
ماهنامه چيستا، شماره 205، دي و بهمن 1382  ص 372
 فرهنگ و امپرياليسم
ادوارد سعيد  مترجم:شهناز صاعلي
ماهنامه ادبيات داستاني، شماره 74، آذر 1382  ص 65
 حميدرضا صدر درباره ادوارد سعيد
ماهنامه هفت، شماره 6، آبان 1382  ص 48
 آخر الزمان‌ (ادوارد سعيد)
مترجم:رويا منجم
ماهنامه گلستانه، شماره 48، ارديبهشت 1382  ص 20
 كتاب‌هاي خارجي: ادوارد سعيد و خواندن لابلاي سطور
دوماهنامه بخارا، شماره 23، فروردين - ارديبهشت 1381  ص 357
 ادوارد سعيد و وظيفه منتقد
هفته نامه پگاه حوزه، شماره 44، شنبه 24 فروردين 1381  ص 25
 ديدگاه ادوارد سعيد «نايپل عقلش را از دست داده است»
برگ فرهنگ، شماره 10، پاييز 1380  ص 99
 دنياي از دست رفته ادوارد سعيد
دوماهنامه بخارا، شماره 8، مهر و آبان 1378  ص 380

سخناني از  علامه سيد محمد حسين فضل الله به مناسبت پيروزي حزب الله لبنان ( متن عربي )

{إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}

ادامه نوشته

جهان اسلام در عصر حاضر با دو پديده مهم و متضاد روبه رو است

آيت الله "محمد علي تسخيري" دبير كل كنگره بين‌المللي فرهنگ مقاومت در نخستين روز برگزاري با قدرداني از ميهمانان شركت‌كننده تصريح كرد: جهان اسلام در عصر حاضر با دو پديده مهم و متضاد روبه رو است.
به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار فرهنگي ايرنا ، آيت الله تسخيري يكي از اين پديده‌ها را موج عظيم بيداري اسلامي و خيزش جهاني اسلام سياسي در همه جهان دانست و گفت: اين پديده مي‌رود تا بار ديگر در آغاز هزاره سوم پرچمدار احكام الهي در زمين و تجدد مجد و عظمت اسلام و سربلندي مسلمانان باشد.
تسخيري پديده دوم را تهاجم گسترده و همه‌جانبه استكبارجهاني با چهره‌اي عريان بر عليه امت اسلامي و به كارگيري همه توان تبليغاتي فرهنگي سياسي و اقتصادي براي مقابله با جنبش بيداري اسلامي براي استمرار سلطه بر دنيا اسلام و غارت منابع امت اسلامي دانست و افزود: زشت‌ترين و بي‌رحمانه‌ترين نوع اين تهاجم ناجوانمردانه را امروز در فلسطين، لبنان، عراق ، سومالي و ديگر مناطق اسلامي شاهديم .
آيت‌الله تسخيري گفت: در اين راستا مقاومت و پايداري امت‌اسلامي و توسعه و گسترش اقبال جوانان دختر و پسر به ارزش‌هاي متعالي و اصول انقلابي دين بهترين پاسخ براي آنهاست.
وي افزود: در اين راستا كنگره بين‌المللي فرهنگ مقاومت با همكاري تعدادي از نهادها و سازمان‌هاي فرهنگي برگزار مي‌شود و هدف آن تبيين مواضع اصولي اسلام و تعميق آن در وجدان توده‌ها و امت اسلامي و پاسخگويي علمي به تبليغات دشمن و نقش دشمنان اسلام به خصوص صهيونيست‌ها در ايجاد و توسعه اين گروه‌هاي منحرف مي‌باشد.
دبيركل كنگره بين‌المللي فرهنگ مقاومت در پايان سخنان خود افزود: وحدت انقلابي مسلمانان و پيروان مذاهب و مليت‌هاي مختلف جهان اسلام نيز از جمله اصولي است كه باعث تقويت بنيه دفاعي مسلمانان و خشم و كينه دشمنان است.  منبع ـ 20/2/1386

پند ارسطو به اسكندر مقدوني

حضرت آيت الله سيد محمد حسين حسيني طهراني

مرحوم‌ والدم: آية‌ الله‌ حاج‌ سيّد محمّد صادق‌ حسيني‌ طهراني‌ رضوان‌ الله‌ عليه‌ مي‌فرمود: چون‌ اسكندر سلوكي‌ بر مشرق‌ زمين‌ مسلّط‌ شد ، و يكسره‌ همۀ كشورها را فتح‌ كرد ، و تا هند پيش‌ راند ، براي‌ استاد خود: أَرَسطو نوشت‌: من‌ بر همۀ ممالك‌ شرق‌ استيلا يافتم‌ . اينك‌ چه‌ كنم‌ كه‌ آنها در دست‌ من‌ باقي‌ بماند ؟!

أرَسطو در پاسخ‌ او چنين‌ نوشت‌: اين‌ كشورهاي‌ گستردۀ مفتوحه‌ را به‌ كشورهاي‌ كوچك‌ كوچك‌ تقسيم‌ كن‌ ! و براي‌ هر يك‌ از آنها يك‌ شاه‌ و حاكم‌ قرار بده‌ ! و خودت‌ را حاكم‌ بر همه‌ و شاه‌ شاهان‌ بخوان‌ ! در اينصورت‌ همۀ آنها مطيع‌ و منقاد تو خواهند بود و از ترس‌ حفظ‌ تاج‌ و موقعيت‌ خود بر تو نمي‌شورند ، و عَلَم‌ مخالفت‌ بر پا نمي‌كنند و هميشه‌ كشورهاي‌ تو آبد و در راه‌ حفظ‌ منافع‌ تو كوشا خواهند بود ، و اگر أحياناً يكي‌ از آنها به‌ خلاف‌ برخاست‌ ، با اين‌ قدرت‌ محطيۀ خود ، فوراً او را سركوب‌ مي‌كني‌ و غائله‌ را مي‌خواباني‌ !

ولي‌ اگر بنا بشود خودت‌ بدون‌ واسطه‌ بخواهي‌ بر آنها حكومت‌ كني‌ ! و يا همۀ آن‌ كشورها را به‌ دست‌ يك‌ تن‌ تن‌ بسپاري‌ ! بيم‌ آن‌ مي‌رود كه‌ كم‌ كم‌ قوّت‌ گيرند و با يكديگر دست‌ به‌ دست‌ هم‌ داده‌ و بر تو بشورند ، و آن‌ يك‌ تن‌ گرچه‌ از اخصّ خواصّ تو باشد ، بر تو ياغي‌ شود ، و به‌ داعيۀ سلطنت‌ قيام‌ كند ، و در اينصورت‌ شكست‌ خواهي‌ خورد ، و همۀ اين‌ سرزمين‌ها را از دست‌ خواهي‌ داد!

انگليس‌‌ها با مسلمانان‌ ... پس‌ از شكست‌ كشور پهناور عثماني‌ .... با همين‌ نقشه‌ رفتار كردند ، يعني‌ كشور عثماني‌ را قطعه‌ قطعه‌ كردند ، و هر قطعه‌ را به‌ دست‌ يكي‌ از نوكران‌ خود سپردند. ....  منبع

آيت‌الله جوادي آملي: مسؤولان با خدمت به مردم آخرت خود را آباد كنند


رسا، سرويس سياسي ـ آيت الله جوادي آملي با اشاره به فرصت مسؤولان براي خدمت به مردم گفت: مسؤولان با خدمت به مردم آخرت خود را آباد كنند   منبع

 به گزارش خبرنگار خبرگزاري رسا، آيت‌الله عبدالله جوادي آملي عصر سه‌شنبه، بيست و يكم فروردين ماه در ديدار با رئيس مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران و هيأت همراه گفت: مسؤولان بايد از چند زاويه به مسؤوليتشان بنگرند كه يكي از آنها نظارت الاهي و مسؤوليت در برابر اوست.
وي در ادامه بيان كرد: انسان را هرگز با ترس از دوزخ و عذاب نمي‌توان تربيت كرد، بلكه علم و آگاهي است كه وسيله تربيت كردن اين آفريده خداوند است، از اين رو قرآن  پيش از ترساندن انسان از عذاب و دوزخ، او را به ادب و حيا دعوت كرده است.
اين استاد حوزه علميه قم در ادامه تصريح كرد: مسؤولان بايد از گناهان روميزي و زيرميزي بترسند، زيرا خداوند در همه حال آگاه بر اعمال انسان است .
وي ابراز داشت: بايد از انجام كارهايي كه بر اساس دانش، عقل و فرهنگ نيست، دوري كرد زيرا خداوند  انسان را جانشين خود بر روي زمين قرار داده است، از اين رو نبايد كاري كه مورد پسند خدا نيست، انجام دهد.
آيت‌الله جوادي آملي با اشاره به اهميت مسائل سياسي در كشور خاطرنشان كرد: كسي كه مي‌خواهد كالايي را به خارج صادر كند، بايد به گونه‌اي عمل كند كه آبروي كشور را حفظ شود..
وي در ادامه افزود: كالاهاي توليدي بايد استاندار باشند تا اگر زماني به طور جدي تحريم شديم، كشورهاي جهان براي خريد كالاهاي ما اقدام كنند.
آيت الله جوادي آملي در پايان گفت: مسؤولان بايد توجه داشته باشند كه همانطور كه با حكمي در يك تكه كاغذ به مسؤوليت رسيده‌اند، با تكه كاغذ ديگري بازنشسته مي‌شوند، از اين رو بايد بايد تلاش كنند تا به مردم خدمت كنند و از همين‌جا آخرت خود را آباد كنند.

 

مفروض دانشمندان غرب درباره ی انقلاب

پيتر كالورت   Peter Calvert :  

« بسياري از نظاره كنندگان به موقع از عهده ي تشخيص رويدادهاي 1979 ايران بر نيامدند. يا قادر به تفسير و تبيين صحيح آن چه مشاهده مي كردند، نبودند. ... اين قصور البته نشات گرفته از ناتواني ذاتي نظاره كنندگان در فهم رويدادي نبود كه شاهد آن بودند، بلكه بيشتر بخاطر مفروضاتي بود كه به گمان ايشان در بطن اين رويداد نهفته بود. در ميان اين مفروضات دو باور مهم وجود داشت: 

نخست آن كه در ربع پاياني قرن بيستم ممكن نيست كه مذهب به عنوان يك ايدئولوژي توانايي سازماندهي انقلاب اجتماعي را دارا باشد

و دوم آن كه نوسازي اقتصادي كه در نفس خود عامل مثبتي است، راه را بر هر گونه انقلابي سد خواهد كرد. »

 (پيتر كالورت:  1383. انقلاب و ضد انقلاب ( ترجمه ي ) سعيد قانعي ، تهران :  ( چاپ اول ) انتشارات آشيان. صص 37 ـ 38 )

 

‌اسلام‌ و غرب، ‌كالبد شكافي‌ يك‌ نظريه‌ غربي‌

آيت الله ‌محمدعلي‌ تسخيري‌
ادامه نوشته

مروري بر تعدادي از مطالب وبلاگ جهاني شدن در سال 1385

مروري بر تعدادي از مطالب وبلاگ جهاني شدن در سال 1385 -  جهاني شدن GLOBALIZATION

صدها مقاله ي فارسي پيرامون جهاني سازي

صدها مقاله ي فارسي در زمينه ي جهاني شدن ـ بخش سوم

صدها مقاله ي فارسي در زمينه ي جهاني شدن ـ بخش دوم

صدها مقاله ي فارسي در زمينه ي جهاني شدن ـ بخش اول

العولمة التحديات و الابعاد المستقبلة ـ مجلة النبآ عدد57 ـ صفر 1422 قمري

العولمة رؤى ومخاطر

جنكيز خان أبو العولمة

مهدويت و جهاني شدن قسمت دوم

‌مهدويت‌ و جهاني‌شدن‌ (قسمت اول)

تحلیل گفتمانی جهانی شدن (3)

تحلیل گفتمانی جهانی شدن (1)

دیروز، مدرنیزاسیون‌، امروز، گلوبالیزاسیون‌ (2)

دیروز، مدرنیزاسیون‌، امروز، گلوبالیزاسیون‌ (1)

جهاني‌سازي‌ اسلامي،جهاني‌سازي‌ غربي‌ (2)

جهاني‌سازي‌ اسلامي،جهاني‌سازي‌ غربي‌ (1)

جهانى شدن، فرصت ‏ها و تهديدهاى فرهنگى

جهاني شدن و عصر ظهور

ما العولمة ؟

العولمة ... التحديات والأبعاد المستقبلية

فقه العولمة.. دراسة إسلامية معاصرة

موقف الإسلام من العولمة

العولمة الثقافية هي الصيغة الأكثر ألفة وحميمية.. وخطرا الكل يلقي شماعته عليها

الإسلام فى عصر العولمة

العولمة وصراع الحضارات

جهاني سازي و مفاهيم مرتبط با آن  دكتر سناء كاظم گاطع  /  مترجم: كاميار صداقت ثمرحسيني

جهاني شدن و طبيعت شناسي نوين ـ چه بايد كرد؟ نويسنده: كاميار صداقت ثمرحسيني

ريشه هاي تاريخي جهاني سازي مترجم: كاميار صداقت ثمرحسيني

مفهوم العولمة

العولمة وغياب المشروع الحضاري العربي

اسلام‏گرايان و جهانى شدن; جهان در آينه هويت (×)

«جامعه مدنی و دموکراسی­سازی در جهان عرب» (3)/

جامعه مدني و دموکراسي­سازي در جهان عرب(2)/

جهاني شدن و مسئله تقليد(1)/

جهاني شدن و مسئله تقليد(2)

جامعه مدني و دموکراسي­سازي در جهان عرب

معرفي يك پژوهش: ( در حال انجام )

العولمة والوحدة الوطنية.. أفكار لزمن قادم

حوار مع المفكر العربي د. حسن حنفي

مجموعه مقالات دكتر حسن حنفي جريدة (الزمان )

العقائد التراثية ومواقع العمل السياسي دكتر حسن حنفي

المثقف العربي في عصر العولمة

التطورات الاقتصادية العالمية وضرورات التكيف

الإسلام وتحديات العولمة

جهاني شدن ها، غربي شدن جهان، اسلامي شدن جهان، اسلام هراسي ومدرنيته بزرگ شده

تنمية انسانية ام عولمة: دراسة تحليلية لتقريري التنمية الانسانية ـ منير شفيق

الإسلام والعولمة.. صراع أم حوار؟! (ملف)

تحديات الألفية الجديدة وآفاق التنمية الثقافية

جهاني شدن، آيت الله معرفت

تاثيرات جهاني شدن بر آموزش و پرورش كشور (قسمت اول

الخطاب الإسلامي في عصر العولمة

القرضاوي: دعم حزب الله واجب شرعي والشعوب العربية تستحق التحية

ظاهرة العولمة والسيطرة على الثقافة

ابعاد سياسي جهاني شدن و جهان اسلام

مفهوم العولمة

عالمية الإسلام والتمازج الثقافي/ علامه سيد محمد حسين فضل الله

العلامة محمد حسين فضل الله في حوار مع صحيفة الزمن الكويتية

المحاضرة الفكرية لسماحة آية الله العظمى السيد محمد حسين فضل الله، في مقر "ندوة العمل الوطني" في .

العولمة والأخلاق/ علامه سيد محمد حسين فضل الله

الـرأي بالعولمـة ـ علامه سيد محمد حسين فضل الله

ميراث فرهنگي، هويت و جهاني شدن

ابعاد سياسي جهاني شدن و جهان اسلام / دكتر ابراهيم برزگر

حوار مع الدكتور المهدي المنجرة

جهاني سازي و امت اسلام

العولمــــة … ماذا تعـني حقــــــاً ؟إعداد وترجمة: د . إبراهيم استنبولي

العولمة والصحوة الدينية / طارق متري

حوار: منظمة التجارة العالمية وامتحان الدوحة

فقر جهاني؛ انباشت سرمايه و توسعه‌ي فقر نويسنده: سمير امين

قراءة في مواقف مؤلفي كتاب "ثقافة العولمة وعولمة الثقافة" من العولمة

لقاء مع سماحة حجة الإسلام والمسلمين الشيخ حسن الصفار

الغواية الطائفية في البلاد العربية / برهان غليون

حـِــوَارٌ مع المفكّر السّوري د. برهان غليون

جهان و نهضت بيداري اسلام

جهاني سازي اسلامي، جهانی سازی غربی / استاد محمد رضا حکیمی

لقاء مع سماحة آية الله الدكتور الشيخ فاضل المالكي

اسلام و جهانی شدن ـ دكتر عماد افروغ

ثقافة المقاومة بديلاً لثقافة الإرهاب أو المداهنة

مصطلح العولمة المفهوم والأهمية المعرفية

آيت‌الله تسخيري در نشست (شب عراق در موسم حج ):ملت عراق با وحدت و تبعيت از احکام الهي کشوري مستقل خوا

تحولات و خط سيرانديشه اسامي معاصر / نويسنده: زكي ميلاد*

جهانى‏شدن‏ و انديشه‏ى‏ اسلامى

مقالاتی پیرامون جهانی سازی به زبان فارسی

جهاني بودن قرآن كريم ـ آيت الله جوادي آملي

رسالة التقريب / العدد 38

آشنايي با برخي از متفكران معاصر عرب

العروبة ورياح العولمة

العولمة.. جدل الرأسمال والسياسة

العولمة وتأثيرها على الرياضة العربية

فلسفة التغيير... بين الأمركة والعولمة والداخل بقلم : عصام سعد الحياة 2005/01/28

معرفی خط چند زبانه بين المللی برای جهانی شدن فهم قرآن در نمايشگاه قرآن

جهاني شدن از مقالات مجله راهبرد ياس

دين و جهاني شدن - معرفي كتاب

العرب والعولمة: ضرورات بناء ثقافة جديدة / بقلم: صلاح الدين الجورشي

آیت الله مصباح : از مولفه‌هاي فكري مهدويت جهاني شدن است

دین و جهانی شدن؛ بازنگري در دين تاريخي / مصطفی ملکیان

هاشمي رفسنجاني: با حركت تدريجي دنيا به سوي جهاني شدن بايد همراه شد

جهاني شدن دنياي اطلاعات / احمد شعباني - دانشگاه اصفهان

همايش جهاني شدن و تنوع انساني در مالزي

به همت دانشگاه اصفهان: همايش «جهاني شدن و چالش‌هاي پيش رو» برگزار شد

دو مقاله به زبان فارسي در قالب PDF فصلنامه دانشگاه علوم اسلامي رضوي

جهاني شدن اقتصاد و تأثير آن بر وضعيت زنان

محمد أحمد النابلسي : نريد عولمة تحترم الخصوصيات الثقافية

گزارشی از همایش دکترین مهدویت

تحليل جهانشمولي و انتقال پذيري نظريه هاي مديريت

جهان اسلام و جهاني شدن ـ دكتر علي اكبر ولايتي

محمدمهدي فتوره‌چي: رسانه هاي نوين ارتباطي و جهاني شدن

ارتقاء همبستگي از اهداف جهان اسلام براي جهاني شدن است

جهاني شدن و توسعه ملي در ايران

حداد عادل: در طوفان جهاني شدن ريشه‌هاي هويت خود را بايد محكم كنيم

جهاني سازي وامت اسلام ـ آيت الله تسخيري

جهاني شدن فرهنگ، سياست و اقتصاد در گفتگو با دكتر محمد نهاونديان

تنوع فرهنگي جهان اسلام و چالش‌هاي موجود در عصر جهاني شدن

اسلام جهاني شدن و پيامدهاي فرهنگي آن

جهاني‌شدن: چالش‌ها و تأثيرات آن بر آسيا

رسانه هاي نوين ارتباطي و جهاني شدن

«مباحث فرهنگي جهاني شدن»

جهاني شدن: خطر يا رؤيا؟ الزام يا انتخاب؟

العولمـة السياسية* ومخاطرها على الوطن العربي

حضرت آیت الله جوادی آملی: زبان فارسي را جهاني كنيد

مقدمه‌اي بر جهاني شدن و مسائل آن

همایش و گفتمان: همایش بین المللی WTOوچالشهای جهانی شدن در کشورهای مسلمان

سخنراني دكتر نهاونديان

سخنرانی دکتر حسین سلیمی - نظریه‌های مختلف درباره جهانی‌شدن

جهاني‌ شدن‌،جامعه‌جهاني‌ و سازمان‌ ملل‌متحد

فرهنگ و جهاني شدن؛ انسان، بيرون از خانهاش

همايش جهاني شدن و تنوع انساني در مالزي

جهاني شدن و فلسفه مدرن

جلوه های جهانی شدن حقوق کيفری بازرگانی

در عرصه جهاني شدن بر مولفه‌‏هاي فرهنگي خود پافشاري كنيم

بدون جهاني شدن ما هرگز ايراني نخواهيم ماند

جهاني سازي يا جهاني شدن؟

غربي شدن جهان ؟

 

 

حفظ نظام اسلامي در گرو حفظ اعتقادات مردم است

حضرت آيت الله فاضل لنکراني در ديدار رييس جمهور؛

مردم نسبت به اعتقادات ديني از پيامبر و ائمه طاهرين تا روحانيت و مرجعيت حساسيت دارند / حفظ نظام اسلامي در گرو حفظ اعتقادات مردم است

تقریب مذاهب اسلامی

رييس مجمع تقريب مذاهب اسلامي:
حفظ تقريب مذاهب اسلامي، منافع اسلام و تشيع را فراهم مي سازد

جهاني شدن در مجلات فارسي

 مقالات جهانی شدن در مجلات فارسی 12
 

آيت الله تسخيري در واکنش به حمله آمريکا به کنسولگري ايران در اربيل

آيت الله  تسخيري در واکنش به حمله آمريکا به کنسولگري ايران در اربيل تصريح کرد: آمريکا براي از بين بردن وحدت جهان اسلام، در صدد تضعيف محور اين وحدت يعني جمهوري اسلامي است.

آيت الله تسخيري دبير کل مجمع تقريب مذاهب اسلام، امروز در گفتگويي اختصاصي با خبرگزاري رسا تاکيد کرد: آمريکا با حمله نظامي به کنسولگري ايران در اربيل، صراحتا اعلام کرده است که هيچ احترامي نسبت به قوانين بين المللي و حريم ديپلماسي ديگر كشورها قائل نيست و در شرائط مختلف بنا به مقاصد و منافع خود اين حريم رانقض مي کند.
وي تصريح کرد: آمريکا با با افتتاح زندان‌هاي مخوفي مانند گوانتانامو و امثال آن، بي اعتنايي خود به قوانين حقوق بشري را اعلام کرده اند. در جهان بيني امريکايي ها، جهاني با محوريت آمريكا و  وجود منازع ومخالف سياسيتهاي آن، هدف امريكايي‌هاست.
دبير کل مجمع تقريب مذاهب تاکيد کرد: در حال حاضر ملت هاي جهان، اعم از مسلمان و غير مسلمان بايد در برابر زياده خواهي هاي آمريکا در سيطره بر جهان ايستادگي کنند و نگذارند اين دولت مستکبر دست به هر اقدامي عليه منافع ملتها و دولتهاي بزند
آيت الله تسخيري در ادامه ايران را محور جهان اسلام و ايجاد وحدت بين کشورهاي اسلامي توصيف کرد و گفت: بعد از شكست آمريكا در خاورميانه و شكست در جنگ با حزب‌الله و با فلسطين كه در خط مقدم آن رژيم اشغال گر اسيراييل قرار دارد و از طرف ديگر پيروزي ملت‌ها در تقريب مذاهب و ايجاد وحدت بين شيعه‌ها و سني‌ها جهان، تمام قدرت خويش را به سمت جمهوري اسلامي ايران متمركز كرده تا بتواند با استفاده از تحت فشار قرار دادن ايران محور جهان اسلام را از بين برده و به اهداف خويش برسند كه اين امر به هيچ وجه ميسر نخواهد بود.
دبير کل مجمع تقريب مذاهب اسلام در پايان خطاب به کشورها و دولتهاي اسلامي تصريح کرد: به حكام مخلص و با غيرت جهان اسلام مي‌گويم كه هوشيار باشيد؛ چرا كه آتش اين بازي‌ها روزي دامن آنها را خواهد گرفت و بدانند که امريكا تا كنون به نزديك‌ترين همپيمانان خويش رحم و وفايي نداشته است چه برسد به شما حكام عرب.

انتهاي خبر // خبرگزاری رسانیوز //www.rasanews.com

آيت الله تسخيري: دشمنان اسلام در صدد ايجاد تفرقه ميان مسلمانان هستند

دبيركل مجمع جهاني تقريب مذاهب‌اسلامي در ديدار با سفير تركيه در ايران، گفت :

ما امروزه از سوي دشمنان شاهد يك توطئه جهاني براي ايجاد تفرقه و پاره پاره كردن جهان هستيم.

دشمنان اسلام دغدغه‌هاي بسياري براي ايجاد تفرقه و ممانعت از پيشرفت در تمامي زمينه‌ها براي كشورهاي اسلامي دارند.    

 دشمنان در برخي كشورها بويژه عراق گروه‌ها را به سوي درگيري مردمي سوق داده‌اند كه بايد براي فرونشاندن آتش اختلاف گام جدي و عملي برداشت .

پيام حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني

حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني با دعوت مردم براي حضور در انتخابات 24آذرماه خطاب به آنان گفت همچون گذشته با بصيرت و دقت در انتخابات شركت كرده و كساني را انتخاب كنيد كه حافظ اسلام و حقوق شما باشند. همچنين به مسوولان سفارش كردند: در حفظ آراء و صيانت از آن امانتدار باشند. همچنين به انتخاب شوندگان توصيه و تذكر داد كه در انجام وظايفي كه اسلام و قانون اساسي براي آنها مقرر كرد كوتاهي نكنند و همواره در جهت رضايت حق تعالي گام بردارند.

خلاصه از خبر خبرگزاري دانشجويان ايران ـ ايسنا

 

آخرين تابوي آمريكا / ادوارد سعيد

ادوارد سعيد
ادامه نوشته

عدالت در بيان حكيم ابو نصر فارابي

« معناي نخست عدل در جامعه ي آرمانشهر آن است كه خوبيها و نيكي ها كه همه ي مردمان شهر در آن انباز و شريك هستند، ميان آنها بخش گردد. آنگاه سهم و نصيب هريك از آن نيكيها براي آنان ماندني شود. آن نيكيها و خوبيها ي بخش شده عبارت است از: تندرستي و ثروت ها و اندوخته ها و جوانمردي و جايگاه ها و مرتبه ها و ديگر نيكيها كه ممكن است همه ي مردمان شهر در آن انباز و شريك باشند. چه هريك از مردمان شهر برابر شايستگي و لياقتي كه دارد، بهره و سهمي از خوبيها و نيكيها را خواهد داشت. پس كاستي بهره ي هر يك از آنچه در خور آن است و افزوني خوبيها از آنچه شايستگي دارد هر دو ستم و بيدادگري است. افزون نمودن نصيب و بهره ي هر يك از آنچه سزاوار آن است، بيدادگري و ستم بر مردمان شهر است. شايد كاستي بهره و قسمت هر يك از آنچه كه سزاوار آن است، باز ستمي بر مردمان شهر باشد .... »

«... و گاهي عدالت و دادگري به معناي فراگير تر از عدالتي است كه نمايان شد و همان است كه آدمي كنش هاي با فضيلت را ميان خود و ديگري به كار مي برد، هر گونه برتري و فضيلتي كه باشد ... »

منبع: فصول منتزعه اثر حكيم ابو نصر فارابي

نکته ای قابل توجه از یک جامعه شناس غربی

 

« ... تفكر درباره ي آينده نيازمند انديشيدن به گذشته است، از جمله اين كه چگونه متفكران اجتماعي در گذشته كوشيده اند روند هاي عمده ي جامعه اي را كه در آن زندگي مي كردند توصيف و ارزيابي كنند جامعه شناسان نمي توانند تنها به بينش هاي نسل هاي پيشين اتكا كنند بلكه بايد سنت تفكري را كه به ارث برده اند گسترش دهند. ... »

 

( پيتر كيوستو : 1378، اندیشه های بنیادی در جامعه شناسی، ص 218 )

 منــــــــبع

مساله ی آزادی

مرحوم علامه محمد تقي جعفري رحمه الله

علامه محمد تقي جعفري در خصوص عبارت مشهور ( منسوب به ) « ولتر » مبني بر اينكه : « براي من آزادي آن قدر با ارزش است كه حاضرم براي اينكه شما سخن خود را آزادانه بگوييد خودم را فدا كنم، اگر چه خود مخالف سخن شما بوده باشم » مي نويسد :

« من آن موقع با مشاهده ي چنين عبارتي كه به ولتر نسبت داده اند احتمال قوي دادم كه ترجمه ها صحيح نبوده است و هنوز هم تا اصل عبارت ولتر را با چشم خود نبينم خطا را به مترجمان نسبت خواهم داد. زيرا ولتر هر كه باشد مردي عاقل و متفكر و فرهنگ ديده و محال به نظر مي رسد كه او سخني را بگويد كه تناقضش را در درون خود داشته باشد. توضيح اينكه فداكاري ولتر براي عظمت و ارزش آزادي است اگر اين ارزش و عظمت به قدري مطلق باشد كه حتي شامل ابراز عقيده ي شخصي باشد كه بر ضد آزادي است، عموميت سخن چنين است كه ولتر براي اين كه شما سخن ضد آزادي خود را آزادانه بيان كنيد حاضر است خود را فدا كند! نتيجه ي گزافه گويي در ابراز سخني كه تنها براي جلب شنونده گفته مي شود. »

انقلاب اسلامی و تحول فرهنگی

 حضرت آيت الله جوادي آملي:

در يك جامعه‌ي‌ متوسط فرهنگي و ديني، والاترين وظيفه آن است كه همه‌ي‌ مردم به ويژه جوانان را هدايت كنند و آنان را از در افتادن به دامن گناه و منحرف شدن از مسير فرهنگ الهي به سوي لجنزار فساد و تباهي باز دارند؛ اما گاهي سطح معرفت ديني در جامعه بالا مي‌آيد و گرايش به مباحث اعتقادي و اخلاقي از شكل ميراثِ خانوادگي، بيرون مي‌رود و يك سنّت نيكوي علمي و عملي مي‌شود.
انقلاب اسلامي ايران نمونه‌ي‌ اين تحول عقيده و تعالي انديشه است كه طيّ آن با گسست تار و پود نظام طاغوتي و برچيده شدن بساط غير عاقلانه‌ي‌ شاهنشاهي، خورشيد اسلام در آيينه‌ي‌ تحقيق و پژوهش ميليون‌ها انسان شيفته و فرهيخته‌ي‌ ايراني و غير ايراني درخشيد و در تاريك‌ترين عصر حيات انسان، روشن‌ترين بارقه‌ي‌ اميد را تا ژرفاي جان بشريت تاباند. در چنين عصري اگر آموزش‌هاي ديني و پژوهش‌هاي فرهنگي در همان سطح و سقف گذشته باقي باشد، بنيان اعتقاد و فرهنگ جامعه از رشد مناسب با زمان خويش باز مي‌ماند و همچون جواني كه در اوج بالندگي‌اش همان غذاي دوران كودكي را مصرف مي‌كند، دچار سوء تغذيه مي‌شود و بسا به رشد منفي گرفتار آيد.
از اين‌رو، در مباحث اخلاقي كه اكنون به دنبال نهضت فراگير الهي و نظام رحمت اسلامي مطرح مي‌شود، سخن گفتن و پند دادن به اينكه گناه نكنيد و به جهنم نرويد، سخني ابتدايي و شبيه تغذيه‌ي‌ دوران نوباوگي است. بايد موعظه‌ها و درس‌هاي اخلاقي امروز به ويژه براي جوانان و آينده‌سازان جهان اسلام، بدان پايه از تعالي برسد كه در افق ديد آنان، خلافت خدا را ترسيم كند و با شكوفايي عقل نظري و ثمردهي عقل عملي، راه رهايي و مُردن از پليدي‌هاي نفساني و زنده‌شدن در ساحت كمالات انساني و نيل به مراتب خلافت الهي براي همگان هموار گردد.


مأخذ: (تفسير موضوعي، ج 15، ص 260) به نقل از سایت معظم له

آخرين مطالب سايت هزار و يك نكته _ کامیار صداقت ثمرحسینی

 

 

~ در ضرورت بيداري سنت هاي فكري يك تمدن

 

~ چند پرسش پیرامون تاریخ علم

 

~   هيچ ملتي به خاطر غفلت ستايش نمي شود.

 

~ خروس غيرت و طاووس عزتم خفته است كه مرغ خانه ي همسايه غاز مي خوانم

 

~  همنشيني سوء و رابطه ي آن با فساد حال حاكمان

 

~رابطه ي كيفيت همنشيني و مجالست حاكمان با تصميم گيري هاي ايشان

 

~ ويژگي هاي همنشينان حاكمان از ديدگاه طرطوشي و قابوس نامه

 

~ درباره ی اهميت ارتباط حاكمان با مردم

 

~ وجود رابطه اي بين بي عدالتي و فروپاشي حكومت

 

~ چند شغله بودن حاكمان از ديدگاه فارابي و خواجه نظام الملك

 

~ احساس حقارت در ميان كساني كه از ميراث فكري تمدن خويش بيگانه اند

 

~ تحليل دخالت « خويشان » وزيران در امور مملكت از نگاه قابوس نامه 

 

 

علامه فضل الله: پيروزي حزب الله، اهل سنت و شيعه را در رويارويي با دشمنان در يک مسير قرار داد

ادامه نوشته

كوتاه و گويا

 

 

آيت الله جوادي آملي

موسي كليم الله از مظلوم‌ترين انبياء است، او در حيات خود گرفتار بني‌اسرائيل بود و اينك نيز نام و دين او در اسارت صهيونيسم است.

انتخاب از سايت معظم له

 

 

فلسفه ي سياسي :

افلاطون و ارسطو     دكتر عبدالرحمن بدوي  /   كاميار صداقت ثمرحسيني   وبلاگ مترجم
 
ادامه نوشته

گزارشي از يك همايش

همايش «بررسي و نقد نظريه‌پردازي انقلاب اسلامي ايران»‌ 11 / 3 / 1384
ادامه نوشته

COLLECTIVE ACTION IN POLITICAL CONTEXT

نويسنده : Chris Rootes

اين مقاله در زمينه ي ارتباط ساخت و كنش از ديدگاه تفكر علوم سياسي غربي مي باشد.
كاميار صداقت ثمرحسيني
ادامه نوشته

قلاب ‌ها و دست ها، منافع و دشمنان: تفكر سياسي به عنوان كنش سياسي  

رودني باركر ـ

 

توجه: مقاله ي حاضر بر پايه ي نقل ديدگاه غربي در زمينه ي تفكر و رفتار سياسي است. 

كاميار صداقت ثمرحسيني

ادامه نوشته

جهاني سازي و مفاهيم مرتبط با آن

دكتر سنا كاظم قاطع

ترجمه ي كاميار صداقت ثمرحسيني وبلاگ مترجم

ادامه نوشته

جهاني سازي چيست؟


نويسنده : دكتر سناء كاظم قاطع / مترجم : كاميار صداقت ثمرحسيني

ادامه نوشته

بررسي نمونه اي از تبليغات گروه هاي صهيونيستي به جهت تاثير گذاري بر افكار عمومي در ايالات متحده ي آمر


كاميار صداقت ثمرحسيني
ادامه نوشته

ريشه هاي تاريخي جهاني سازي

از يك زاويه، آغاز جهاني سازي به حركت ناوگان هاي استعماري غرب باز مي گردد.
ادامه نوشته