پند ارسطو به اسكندر مقدوني

مرحوم والدم: آية الله حاج سيّد محمّد صادق حسيني طهراني رضوان الله عليه ميفرمود: چون اسكندر سلوكي بر مشرق زمين مسلّط شد ، و يكسره همۀ كشورها را فتح كرد ، و تا هند پيش راند ، براي استاد خود: أَرَسطو نوشت: من بر همۀ ممالك شرق استيلا يافتم . اينك چه كنم كه آنها در دست من باقي بماند ؟!
أرَسطو در پاسخ او چنين نوشت: اين كشورهاي گستردۀ مفتوحه را به كشورهاي كوچك كوچك تقسيم كن ! و براي هر يك از آنها يك شاه و حاكم قرار بده ! و خودت را حاكم بر همه و شاه شاهان بخوان ! در اينصورت همۀ آنها مطيع و منقاد تو خواهند بود و از ترس حفظ تاج و موقعيت خود بر تو نميشورند ، و عَلَم مخالفت بر پا نميكنند و هميشه كشورهاي تو آبد و در راه حفظ منافع تو كوشا خواهند بود ، و اگر أحياناً يكي از آنها به خلاف برخاست ، با اين قدرت محطيۀ خود ، فوراً او را سركوب ميكني و غائله را ميخواباني !
ولي اگر بنا بشود خودت بدون واسطه بخواهي بر آنها حكومت كني ! و يا همۀ آن كشورها را به دست يك تن تن بسپاري ! بيم آن ميرود كه كم كم قوّت گيرند و با يكديگر دست به دست هم داده و بر تو بشورند ، و آن يك تن گرچه از اخصّ خواصّ تو باشد ، بر تو ياغي شود ، و به داعيۀ سلطنت قيام كند ، و در اينصورت شكست خواهي خورد ، و همۀ اين سرزمينها را از دست خواهي داد!
انگليسها با مسلمانان ... پس از شكست كشور پهناور عثماني .... با همين نقشه رفتار كردند ، يعني كشور عثماني را قطعه قطعه كردند ، و هر قطعه را به دست يكي از نوكران خود سپردند. .... منبع
اللهم كن لوليك الحجة ابن الحسن، صلواتك عليه و علي آبائه، في هذه الساعة و في کل ساعة، ولياً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلاً و عيناً، حتي تسکنه أرضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً ×××××××××××××××××