مصاحبه با دکتر رضا داوری اردکانی در خصوص طرح پژوهشی

 «بررسی وضعیت علم در کشور برای جهت گیری آینده»

لطفاً در مورد طرح پژوهشی «بررسی وضعیت علم در کشور برای جهت گیری آینده» توضیح بفرمائید.

یکی از وظایف اصلی فرهنگستان علوم، تحقیق در شرایط امکان پیشرفت علم و نظارت دائم بر وضع پژوهش و سعی در یافتن موازین و ملاک­های پیشرفت و توسعه است. ما از ابتدای تأسیس فرهنگستان به این مهم توجه داشته­ایم اما تاکنون پژوهش جامعی صورت نگرفته است. اگر بدانیم که علم در کشور ما در کدام راه قرار دارد و به کجا می خواهد برود و چه نسبت و تناسبی میان پژوهش های دانشمندان رشته های گوناگون علمی وجود دارد، مسلماً می­توانیم موانع راه را لااقل کم کنیم. در وضع کنونی درست است که ما دانشمندان بزرگ داریم اما دانشمند نیاز دارد که بر وفق یک طرح کلی و یک نظام هماهنگ پژوهش ­کند در غیر این صورت چه بسا که پژوهش های مهم هم جایگاه شایسته خود را پیدا نکند و کم کم حقیقت علم از نظر دور بماند و این گمان شایع شود و قوت ­گیرد که پژوهش و مقاله نویسی صرفاً برای ثبت عنوان مقاله و نام نویسنده در فهرست ISI و نظایر آن است. البته فهرست کردن و فهرست شدن مقالات کار خوبی است اما مقاله را برای فهرست شدن و فهرست کردن نمی­نویسند بلکه مقالات را فهرست می­کنند تا راه دسترسی طالبان و پژوهندگان هموار شود. فرهنگستان باید نه به تبلیغات بلکه به تحقیق در شان و مقام علم در کشور بپردازد. اجرای طرح بررسی وضع علم در حقیقت ادای وظیفه ای است که فرهنگستان بر عهده دارد.

هدف از اجرای این طرح کلان چیست؟ و برای اجرای آن کدامیک از اعضای فرهنگستان علوم همکاری دارند؟

هدف از اجرای این طرح چنانکه عرض کردم عمل به یکی از وظایف فرهنگستان است که اگر موفق شویم، خدمت بزرگی به علم کشور کرده­ایم. در این طرح پژوهشی همه گروه های علمی فرهنگستان شریکند و همکاری می­کنند.

برای اطلاع رسانی مناسب از دستاوردهای این پژوهش چه تدابیری اندیشیده اید؟

 بگذاریم قدری از راه طی شود و به منزلی برسیم شاید آنجا حرفی برای گفتن داشته باشیم. اقتضای وفاداری به علم این است که تا چیزی ندانیم، نگوییم. یکی از نقص­ها و ضعف­های من هم این است که در کار اداری لاف نمی زنم و می­گذارم تواناییمان در پیمودن راه معلوم شود سپس می­گویم که چه می خواهیم بکنیم و به کجا می توانیم برسیم.

به نظر جنابعالی چگونه می توان نتایج نظری چنین پژوهش هایی را به عرصه عمل آورد؟

پژوهش ما اگر درست صورت گیرد، نتایج عملی عظیم دارد اما من فعلاً به آن نتایج نمی­اندیشم. حتی اندیشیدن به نتیجه را برای پژوهشگر درست نمی­دانم. دانشمندان نباید در بند نتیجه باشند. آنها ماموران دانش و حقیقت­اند. اگر ماموریت خود را انجام دهند به نتیجه هم می­رسند اما اگر پیوسته نظرشان به نتیجه باشد، به هیچ جا نمی­رسند. عیب تمام پژوهش های اندک شماری که تاکنون در این باب صورت گرفته است، تلقی کاربردی از مسئله بوده است. به هرحال تحقیق در باب وضع علم اکنون یک ضرورت تاریخی شده است و ما به آن نیاز داریم. این پژوهش اگر درست صورت گیرد، به ما خودآگاهی می دهد. چه کرده ایم و به کجا     رسیده ایم و مخصوصاً به نحو غیر مستقیم در اصلاح برنامه آموزش و سامان دادن پژوهش و قرار گرفتن علم در مرکز جامعه موثر می افتد. من نگران طرح درست مسائل این پژوهشم. اگر طرح مسائل و سیر و روش دقیق و درست باشد، نتایج عملی آن آشکار می شود.

آیا به نظر حضرتعالی ارائه راهکار برای ارتقای وضعیت علم در کشور از وظایف فرهنگستان است؟

تامل و تحقیق در باب علم و پژوهش و پیشنهاد سیاست های علمی مناسب و نشان دادن راههای پیشرفت علم از وظایف اصلی فرهنگستان است و البته کار دشواری است. سیاست علم در کشور ما همواره سلیقه ای بوده است. ما کمتر در باب علم و چگونگی بسط آن در جهان و ارتباط علوم با یکدیگر و جهات وحدت و اختلافشان فکر کرده ایم. تدابیری که برای پیشبرد و توسعه علم اندیشیده شده و مقرراتی که در هیئتهای ممیزه جاری است و در عداد مسلمات تلقی می شود، هیچ مبنایی ندارد یا لااقل من برای آنها هیچ مبنایی نمی شناسم و کسی هم توضیح نمی دهد.

درست است که دست اندرکاران امر سیاست گذاری علم همه دانشمندند اما دانشمند بودن یک چیز است و علم شناس بودن و خبر از شرایط رشد و پیشرفت علم داشتن چیز دیگر. این دو را باید از هم تفکیک کرد و کار تدوین سیاست علم را بیشتر به گروه اخیر سپرد. البته دانشمندان و متخصصان نیز باید همواره مشیر و مشار باشند و از نظرشان استفاده شود.

به نظر شما مهم ترین موانع توسعه علم و تکنولوژی در کشور ما چیست؟ و چگونه می توان آنها را برطرف کرد؟

 راه علم، راه ساخته و پرداخته­ای نبوده است که موانع و ورطه­هایی در آن ایجاد شده باشد. راه علم را باید گشود و هموار کرد. دانشمندان خود راهگشای این راهند و باید مهیای گشودن و پیمودن این راه صعب شوند.  این راه اگر دشواری دارد، دشواریش در وجود راهیان راه است. نمی­خواهم بگویم که اگر علم و آموزش و پرورش ما مشکل دارد، دانشمندان مسئول این وضع­اند. دانشمندان در وضع مشکل قرار گرفته­اند و باید بکوشند که آن را تغییر دهند. در حقیقت باید روابط میان دانشمندان و مراکز علمی و نحوه معاش و زندگی و کار و صنعت و کشاورزی صورت معقول و معین پیدا کند. تدابیری که تاکنون به عنوان سیاست علمی اتخاذ شده است، کمتر اثر داشته و گاهی نشانه غفلت از مقام علم و نسبت آن با جامعه و زندگی بوده است. ما – تفاوت نمی کند که از چه گروه و جناحی باشیم- دوست می داریم که مسائل را با علم حل کنیم به این جهت امر می کنیم که مقاله در مجلات معین بنویسند و اگر ننویسند، حقی ندارند. در کار اداری مقررات و نظامنامه باید حاکم باشد اما اشتباه نکنیم، علم اداره و دفتر نیست و با اجرای مقررات و با تحکم پیشرفت نمی کند. حتی در مورد تشویق هم غلو نکنیم. تشویق دانشمندان و هنرمندان و صاحبنظران وظیفه مسئولان امر آموزش و پژوهش و بطور کلی دولت و حکومت است اما موانع اصلی با این تمهیدات مرتفع نمی شود.

فرهنگستان علوم چگونه می تواند سهم شایسته ای در برطرف کردن این موانع داشته باشد؟

 آنچه من می­دانم این است که سیاست علمی کنونی کار ساز نیست زیرا تاکنون ما هیچ تحقیقی در باب شرایط امکان توسعه علم در کشور انجام نداده­ایم و سیاست های علمی بیشتر حاصل ذوق و سلیقه و حدس اشخاص علاقه­مند و تدبیر هوشمندان متفنن بوده است. فرهنگستان باید این نقص را تدارک کند و به وضع علم در کشور بیاندیشد و مخصوصاً اذهان را از این اندیشه که علم با روی هم گذاشتن پژوهش ها و مقالات و به قول بعضی فیلسوفان علم با تلقی علم به عنوان یک دلو- و من می گویم گونی یا بقچه معلومات- به کمال می رسد، آزاد سازد. علم سازمان و وحدت دارد و می توان آن را به یک ارگانیسم تشبیه کرد. کارهایی که دانشمندان ما اینجا و آنجا با دانش و پژوهش خود انجام می­دهند، گرانبهاست و قدر آنها را باید دانست اما با جرقه­ها جهانی را که پر از کوچه ها و راههای پر پیچ و خم و تاریک است، نمی­توان روشن نگاه داشت. اگر فرهنگستان در طرح برنامه جامع علم کشور شرکت کند و مخصوصاً اگر بتواند وحدت ارگانیک علوم را نشان دهد، گام بزرگی در توسعه علمی کشور برداشته است. تدوین و اجرای برنامه توسعه (که توسعه علمی هم در ضمن آن می­گنجد) بدون برخورداری از دانش و بینش عمیق تاریخی و اجتماعی میسر نیست. منطقی­ها   می­توانند بگویند که این سخن متضمن دور است زیرا در آن توسعه علمی منوط به برخورداری از علم شده است. دور در تاریخ مانند دور منطقی باطل نیست بلکه کار تاریخ همه دور است یعنی در تاریخ همه امور به هم بسته اند.

برای برجسته تر شدن نقش فرهنگستان در تاثیرگذاری بر عرصه علم، فناوری و فرهنگ چه تدابیری اندیشیده اید؟

همکاران در صدد تهیه و تدوین برنامه آینده (کوتاه­ مدت) فرهنگستانند. امیدوارم با همکاری و همفکری دانشمندان بزرگی که در فرهنگستان گرد آمده­اند، این مرکز شایستگی داشتن عنوان کانون مهم فکر و علم در کشور را به اثبات رساند. فرهنگستان هنوز در آغاز راه است و کم کم دارد به سن رشد می رسد و امیدوارم از عهده وظایفی که دارد، برآید.

نکته ای که چندبار در مجمع فرهنگستان و در جاهای دیگر گفته ام و به اشاره در سرمقاله های همین نشریه نوشته ام این است که با آیین نامه کنونی، فرهنگستان به دشواری می تواند وظایفی را که بر عهده اش    نهاده اند، ادا کند. اما تغییر آیین نامه دوندگی می خواهد و من چندان پیر و فرسوده ام که دیگر از عهده دوندگی و حتی اصرار در قبولاندن پیشنهاد برنمی آیم. متوسط سن اعضای فرهنگستان 70 سال است. از پیران دانش که وظیفه اصلیشان را در دانشگاهها انجام می دهند نمی توان و نباید توقع داشت که به شرایط و موانع راه علم بیندیشند. البته آنها مشاوران دولت و حکومتند و اگر از آنان و از فرهنگستان پرسشی شود در صدد یافتن پاسخ برمی آیند. من فکر می کنم اگر سازمان فرهنگستان اصلاح شود شاید بعضی توقعات را که از آن دارند، برآورده کند.

منبع