پاسخ رامین خانبگی به پزوهشگاه علوم انسانی :به تعهداتم عمل کردم

بازتاب گزارش خبر آنلاین :

جامعه > چهره‌ها  - چرا و به چه علّت در سال 1389، پس از انتصاب بنده به سر پرستی مرکز اسناد آسیایی، از جانبِ خودِ رئیس پژوهشگاه، و پس از پرداخت 3 ماه حقوق، به یکباره، در حالی که هنوز سرپرست همان مرکز هستم حقوقم را به مدت 3 ماه قطع می شود

  اجازت می‌خواهم، از پس انتشار مقاله‌ای به تاریخ 18/5/90 با نام «اقدامات پژوهشگاه قانونی و شرعی است» در آن رسانه پیرامون این جانب رامین خانبگی، که سراسر ادعای دروغ و ناروا است، مطالبی را خدمتتان پیشکش کنم.

در میان کسانی که در این حوزه، یعنی کتاب‌شناسی‌های موضوعی به زبان‌های اروپایی در خصوص ایران و اسلام کار می‌کنند، در دنیا چند نفر انگشت‌شمار بیشتر نیستند، که در ایران تنها بنده به این کار سالهاست که به تنهایی و بدون مدد و یاری‌گرفتن از دیگران مشغول به کار و فعالیّت می‌باشم. در کارنامۀ کاری بنده به غیر از پاره‌ای مقالات که در خارج از کشور نیز به چاپ‌رسیده، هفت پروژه ملی-کلان نیز موجود‌است.

تا کنون تمام تعهداتم را، مطابق ضوابط تا سال 1389، به پژوهشگاه انجام‌داده‌ام. در سالِ گذشته، علاوه بر چاپ دو مقالۀ علمی پژوهشی، چاپ یک کتاب توسط مرکز نشر دانشگاهی، بررسی و داوری مقالات و طرح‌نامه‌های پژوهشی در پژوهشگاه، به دلیل انجامِ زود‌هنگامِ طرحِ موظّفِ پژوهشی، و اعلانِ پایانِ طرح موظّف به همراه داوری دو تن از داوران، از سوی پژوهشکده مطالعۀ فرهنگ‌ها، به عنوان پژوهشگرِ نمونه شناخته‌شدم.

در همان سال، طی حکمی، ریاست پژوهشگاه، خود، در تاریخ 4/2/89 با توجه به سوابق علمی و پژوهشی، بنده را به سمت سرپرست مرکز اسناد فرهنگی آسیا گمارد.

حال پرسش بنده این است:

1-چرا و به چه علّت در سال 1389، پس از انتصاب بنده به سر پرستی مرکز اسناد آسیایی، از جانبِ خودِ رئیس پژوهشگاه، و پس از پرداخت 3 ماه حقوق، به یکباره، در حالی که هنوز سرپرست همان مرکز هستم حقوقم را به مدت 3 ماه  قطع می شود و بیمه را نیز نمی‌پردازند. تنها و تنها به این بهانه که «تمدید قرارداد اعضای هیات علمی پیمانی به حسب دستور ریئس پژوهشگاه منوط به ارائه کارهای پژوهشی برجسته و حداقل یک مقاله علمی-پژوهشی چاپ‌شده در سال گذشته است» این در حالی بود که همان گونه که گفتم؛ هم مقالۀ علمی-پژوهشی داشتم، هم کتابم را مرکز نشر دانشگاهی در همان سال چاپ کرده‌بود و هم در همان سال یک طرح ملی-کلان را به  پایان رسانده‌بودم. این تخلّف را نادیده‌انگاشتم و حمل بر بی‌آگاهی و بی‌اطلاعاتی رئیس نمودم. امّا متأسفانه خیلی زود پی‌بردم که تمام امور بر مبنایِ تمایلاتِ شخصیِ ریاستِ پژوهشگاه می‌چرخد و امکانِ کارِ علمی بر مبنایِ ضوابط وجود‌ندارد، از این روی،از ادامه مسئولیّت در مرکز مذکور انصراف‌دادم و به عنوان یکی از اعضای هیات علمی این مرکز مشغول بکار‌شدم.

متأسفانه این کار در ابتدای سال 1390 دوباره تکرار‌شد. بی‌هیج دلیل و مستندِ قانونی‌ای که مبتنی بر نظر هیأت اجرایی جذب پژوهشگاه و قوانین مربوط به آن باشد. بیش از چهار ماه‌ است که دوباره بنده را به حالت تعلیق درآورده‌اند و کلیّۀ حقوق و مزایا  را قطع و بیمه این جانب را نیز دچار مشکل کرده‌اند. در سال گذشته از حقّ خود در پیگیری صرف‌نظر‌کردم تا شاید ریاست پژوهشگاه طبق انصاف، اعتدال و رعایتِ ضوابط، مقررات و آیین نامه‌ها، عمل‌نماید، امّا متأسفانه، در ابتدای همین سال، تا به امروز، رویّه سابق ادامه پیدا‌کرده‌است و حقوق این جانب و برخی دیگر از اعضای هیئت علمی پیمانی، بی‌هیچ دلیلِ قانونی مسدود شده‌است و صد‌افسوس علیرغم مکاتبات مختلف، ریاست پژوهشگاه خود را به هیچ عنوان پاسخگوی این اقدامات نمی‌داند و این اقدامات را حق قانونی خود می‌داند و به اعتراضات اعضای هیئت علمی هم اعتنایی نمی‌کند.

2-بیش از ده ماه است که اینجانب طرحِ موظّف خویش را به پایان‌رسانده‌ام. طیِ پیامِ اتوماسیون اداری، به تاریخ 21/7/89 نیز رئیس محترم وقت پژوهشکدۀ مطالعۀ فرهنگ‌ها این مطلب را به اطلاع و آگاهی معاونت پژوهشی رسانده‌است. در آن نامه، به تصریح آورده‌شده‌است که 1. چند ماه زودتر از موعدِ مقرّرِ در طرح‌نامۀِ مصوّب، کار را تحویل‌داده‌ام، 2. به دلیلِ انجامِ زودهنگامِ طرحِ موظّف (با ماندن در پژوهشگاه تا پاسی از شب) به عنوانِ پژوهشگرِ نمونۀ پژوهشکدۀ مطالعۀ فرهنگ‌ها (در پاسخ به نامۀ شمارۀ 4509 مورخ 15/6/89 ) به معاونت پژوهشی معرفی شده‌ام، 3. افزون بر اینها طیِ نامۀ شمارۀ 4548 از سوی رئیس وقت همان پژوهشکده اعلان داوری طرح موظّف و خاتمۀ آن در چند ماه زودتر از موعد، به معاونت پژوهشی ارسال شده‌است. امّا با همۀ اینها، در تاریخ 18/3/90 (تقریبا 8 ماه بعد) پایان آن را اعلام می دارند.

3-از آبان ماه سال پیش، هنگامی که هنوز سرپرست مرکز اسناد فرهنگی آسیا بودم، طی نامه‌ای بجای یک طرح، دو طرح‌نامه به شورای پژوهشی ارسال داشتم. در آنجا نیز آورده‌شده‌بود، که در صورت تصویب، قادر هستم این دو طرح را انجام‌دهم تا کارهای زمین‌ماندهِ مرکز اسناد فرهنگی آسیا که بیش از 30 سال معطّل مانده‌است؛ به حرکت و جنبش درآید. طرح‌های پیشنهادی را مطابق آیین‌نامه مصرّح و مصوّب وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری آماده‌کردم و سپس به معاونت پژوهشی جهت، تصویب نهایی ارسال داشتم. که طرح‌های ارسالی را به تصویب نمی‌رسانند و استدلال آنها هم این است که کتاب‌شناسی‌ها، که اتّفاقاً، در حوزۀ علوم انسانی، از بنیادی‌ترین پژوهش‌ها بشمار‌می‌آید و تنها پژوهشگاه‌های معدودی در دنیا متکفّل آن می‌باشند و از سویی نیز این کار را وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری در آیین‌نامۀ مرکز اسناد به تصریح‌آورده‌است و پژوهش‌های پیشینی این مرکز، هم پیش از انقلاب و هم پس از آن، گواه چُنین دست از پژوهش‌هااست اما گفته شد که ، اصلاً کاری پژوهشی تلقی نمی‌نمایند.

4-در راستای همۀ این تخلّف‌ها پایه‌هایی را که بنده مستحقّ آن می‌باشم را نیز اعطا نمی‌کنند.

اما ادعای اینکه به دلیل همکاری با دانشگاه آزاد باید قرارداد بنده لغو شود طی نامه‌ای مفصل خطاب به ریاست پژوهشگاه، به همۀ موارد اتهام و بی‌قاعدگی‌ها در رفتار، عدم آشنایی به آیین‌نامه‌ها، اشارت شده‌است.

رامین خانبگی

عضو هیات علمی پیمانی

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

پاسخ دکتر مکنون به پژوهشگاه علوم انسانی:گویا نیازی به اساتید با‏تجربه و تحصیل‏کرده و متعهد نیست

بازتاب گزارش خبر آنلاین :
جامعه > دیدگاه ها  -  این جرأت و جسارت را در خود می‌بینم که مستقیماً و بدون هیچ پنهان‌کاری علناً نظر خود را با ذکر اسم اعلام نمایم.

درپاسخ به مطالب صفحة جامعه آن رسانه مورخ 18/5/90 با عنوان «اقدامات پژوهشگاه قانونی و شرعی است»، پاسخ به موهوماتی که مربوط به اینجانب ثریا مکنون درج شده بود را جهت روشن‏شدن اذهان عمومی  تقدیم می‌نمایم. البته این جرأت و جسارت را در خود می‌بینم که مستقیماً و بدون هیچ پنهان‌کاری علناً نظر خود را با ذکر اسم اعلام نمایم.

1. اینجانب در سال 1356 در حالی که استادیار دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران بودم، پروندة کامل شدة خود را برای تبدیل وضعیت به درجه دانشیاری کامل و ارائه نمودم، ولی با پیروزی انقلاب اسلامی و بی‌ارزش شدن نمادهای دوره پهلوی در نظر من و نیز با تعطیلی 4 ساله دانشگاهها و مسئولیتی که بعداً همسرم (شهید دکتر محمدعلی عمدی معاون وزارت صنایع) با خون خود برای تولید شاخصه‌های دینی در جامعه‌ به دوش بنده گذاشت، خود را به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتقل نمودم که البته ، بنابه درخواست شخصی  و به منظور تأسیس اولین گروه تحقیقاتی در موضوع مطالعات زنان در حوزة دین و به نوعی پشت‌پا زدن به تمام شاخصه‌ها از جمله ارتقاء و موقعیت برتر دانشگاه تهران، ریاست دانشگاه الزهراء، ریاست مؤسسه سوادآموزی بزرگسالان (یونسکو) بود. طی این سالها تمام همّ خود را برای پیشبرد نظریة و طرح مبنایی «مهندسی توسعة منزلت دینی زن» معطوف نمودم و  البته در کنار انجام این امر خطیر بیش از هشت طرح تحقیقاتی در گروه بررسی مسائل زنان را سرپرستی و به پایان رساندم.

2. هر چند هدف اینجانب در این سالها برای چاپ مقالات در نشریات علمی ـ پژوهشی و یا ارائه مقاله در کنفرانس‌های بین‌المللی کسب رتبه نبود، ولی بنابه مقتضیات و یافته‌های تحقیقاتی خود به‌تدریج بیش از سی مقاله در نشریات پژوهشی، ترویجی، مروری و کنفرانس‌های معتبر داخلی و خارجی ارائه کردم. اطلاعات مربوط به اینجانب در رزومه شخصی در سایت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (ihcs.ac.ir) موجود است( اگرچه رزومه اینجانب و آقای دکتر نامدار در دو روز گذشته از روی سایت برداشته شده‏بود). لذا این قسمت هم همانند سایر ادعاها کاملاً کذب است.

3. عدم بازنشستگی اینجانب به دلیل دستور وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در توقف حکم،آن هم بدلیل ادامه و تکمیل طرح تحقیقاتی مدل‌سازی در مطالعات زنان بوده است. (وگر نه چندین بار حکم بازنشستگی اینجانب توسط ایشان تا مرحله امضاء پیش‏رفته‏بود)

4. از دیگر نکات تغییر منصب اینجانب از ریاست گروه بررسی مسائل زنان (که مؤسسس آن بوده‌ام) به قول ایشان «به دلیل تنوع» و جایگزینی با فوق‌لیسانس دانشگاه آزاد در رشته اقتصاد بوده است که این حرکت خود غیرقانونی و برخلاف مصوبه جلسه 684 مورخ 10/12/89  شورای عالی انقلاب فرهنگی و آئین‌نامه جامع مدیریت دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ـ پژوهشی و فناوری مورخ 23/12/67 است که مدیر گروه علمی ـ‌ پژوهشی بنابه ماده 8  همین آئین‌نامه باید  عضو هیأت علمی باشد و حتی بعنوان سرپرست هم بیش از 3 ماه در این پست قانونی نیست البته حتی نحوه رسمی ‏شدن ایشان بعنوان کارشناس جای سوال دارد و مدارک آن موجود است، اگرچه برای فعالیت‏های فعلی پژوهشگاه نیازی به اساتید با‏تجربه و تحصیل‏کرده و متعهدی نیست. برگزاری چندین سخنرانی در روز، همایش و کارگاه به‏جای اجرای طرح‏های پژوهشی اساسی با همین سطح علمی امروز کفایت می‏کند.

                                                                            ثریا مکنون عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی