انسان در برابر خداي سبحان موجودي است فقير كه ستون فقرات خود را از دست داده است و جز با تكيه بر بي‌نياز محض و غني بالذات، يعني خداوند حميد، ياراي ايستادگي ندارد؛ "يَـأَيّها النَّاس أَنتم الفقراء إِلَي الله و الله هو الغَنيُّ الحَميد"(1) و اين فقر ذاتي، همه را دربرگرفته و در اين زمينه، تفاوتي ميان نوسال و كهنسال، عالم و عامي، غني و مسكين و... نيست؛ از اين‌رو، همگان در هر نشست و برخاستي بايد از حول و قوه‌ي‌ خدا استعانت جويند و با همه‌ي‌ وجود بگويند: "بحول الله و قوته أقوم و أقعد"؛ زيرا آدمي با فقرات شكسته و فقر پيوسته‌ي‌ خود، هرگز بدون نيرويي برتر، نه توان ايستادن دارد و نه ياراي نشستن و راه رفتن و خوابيدن و....
با اين حال، همين انسان فقير و ناتوان اگر در راه حق به مجاهدت برخيزد و بر جهاد خود استقامت ورزد، چنان مورد لطف و عنايت قرار مي‌گيرد كه خداوند حاصل كار او را به خود اِسناد مي‌دهد و اين‌گونه بر قبولي سعي انسان در پيشگاه كريمانه‌ي‌ خويش اشاره مي‌فرمايد؛ مثلاً خطاب به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، مي‌فرمايد: آنچه به سوي دشمن پرتاب كردي، در واقع، كار خدا بود و نه پرتاب تو؛ "و مَا رميت إِذ رميتَ و لَـكِنَّ الله رَمي".(2)
نيز در بيان شگفت‌انگيز ديگري، نخستْ فرمان نبرد با دشمن خدا را به مجاهدان اعلام كرده، مي‌فرمايد: خداوند با دست شما آنان را عذاب مي‌كند: "قَـتِلوهم يُعذِّبهم الله بأَيديكم"؛(3) امّا پس از فرمانبري رزمندگان اسلام و نبردشان با دشمنان، حاصل جهاد آنان را به نام خود ثبت كرده، مي‌فرمايد: سركوبي و زمين‌گير ساختن دشمنان اسلام، كار خدا بود؛ نه كار شما؛ "فلم تقتلوهم و لَـكِنَّ الله قتلهم".(4)
نكته: آنچه در اين بحث، مورد نظر است، سير درجات سلوك است؛ نه سير تاريخي و زمان نزول؛ بنابراين، اگر زمان فرمان "قَـتِلوهم..." پس از "فلم تقتلوهم" باشد، باز هم از حيث درجات سلوك، فرمانِ "قَـتِلوهم" مقدم است و در اين سير و سلوك، سه مرتبه را مي‌توان مشاهده كرد:
در مرتبه‌ي‌ نخست، خداوند كاري را كه از سالك صادر شده است، به او اسناد مي‌دهد و با حفظ اين اسناد، همان كار را از باب فاعل طولي به خود مستند مي‌سازد.
در دومين مرتبه، كار سالك كه به درجه‌ي‌ برتري رسيده است، به كلي از او مسلوب شده و تنها به خداي سبحان اسناد داده مي‌شود؛ نظير: "فَلَم تقتلوهم و لَـكِنَّ الله قتلهم". از اين مرتبه اصطلاحاً مي‌توان به "مقام فنا" ياد كرد.
مرتبه‌ي‌ سوم كه "مقام جمع الجمعي انسان كامل" و برترين مراتب فعليت انسان است، مرحله‌ي‌ "بقاي بعد از فنا"ست و تعبير قرآن كريم نسبت به رَمْيِ رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) از اين نوع است كه هم از پيامبر سلب اسناد مي‌كند، هم از سوي ديگر به او نسبت مي‌دهد و سرانجام نيز آن را منحصر به خداي سبحان مي‌خواند؛ "و ما رميت إذ رميت و لَـكِنَّ الله رَمي".(5)


1 ـ سوره‌ي‌ فاطر، آيه‌ي‌ 15.
2 ـ سوره‌ي‌ انفال، آيه‌ي‌ 17.
3 ـ سوره‌ي‌ توبه، آيه‌ي‌ 14.
4 ـ سوره‌ي‌ انفال، آيه‌ي‌ 17.
5 ـ سوره‌ي‌ انفال، آيه‌ي‌ 17.
مأخذ: (تفسير موضوعي، ج 15، ص 209)