حضرت آيت الله جوادي آملي ( منبع )  

خداوند با برخي از آدميان، اساساً گفت‌وگويي ندارد و در قيامت نيز تنها اين عتاب خداي سبحان را دريافت مي‌كنند: به جهنم رويد و با من سخن نگوييد؛ "قال اخسَئُوا فيهَا و لاَتكلِّمون"؛(1) اما با ديگران، خواه در دنيا و خواه در آخرت، به يكي از سه شيوه سخن مي‌گويد: از طريق وحي، از وراي حجاب يا با پيك و رسول؛ "و مَا كَان لبشر أَن يكلِّمه الله إِلاَّ وَحياً أَو من وَرَآءِي حجَاب أَو يرسلَ رَسولاً فيُوحي بِإِذنه مَا يشَاء إِنَّه عِليٌّ حكيم".(2)
محرومان از گفت‌وگوي با خدا خود گرفتار مشكل هستند و در حجابي خودساخته به سر مي‌برند كه آنان را از معرفت خداي سبحان باز مي‌دارد و چون او را نمي‌شناسند، از شنيدن كلام خدا محرومند؛ نه اينكه خداوند يا كلام خدا در حجاب است و به آنان نمي‌رسد؛ زيرا خداي سبحان حقيقتي است نامتناهي و غير محدود و حقيقت نامحدود، هيچ حدّ و حصر و حجابي نمي‌پذيرد. سخن چنين حقيقت نامحدودي نيز بسته و محبوس نيست؛ پس اگر حجابي هست، از طرف خلق است؛ نه از جانب خالق.
بدين‌جهت، از وظيفه‌هاي اخلاقي انسان، آن است كه با همه‌ي‌ توان راه شنيدن كلام خدا را بعد از معرفت او هموار سازد و با يكي از آن سه شيوه به گفت‌وگوي با خداي سبحان نايل آيد و از نواي دل‌انگيز الهي كه هم شنيدني است و هم چشيدني و ديدني و بوييدني محروم نماند.
گاهي انسان در كار خود حيران مي‌ماند و از ميان چند راه بدون آگاهي از عاقبت كار، يكي را برمي‌گزيند و در نهايت مي‌بيند كه تنها راه صلاح و نجات، همان راه برگزيده‌ي‌ او بوده است. اين، نمونه‌اي از گفت‌وگوي خدا با انسان است كه به شكل وحي و الهام، آدمي را به راه خير هدايت فرموده و با تصرفي رحيمانه در نظام تصميم‌گيري انسان او را از سقوط باز داشته است. در همه‌ي‌ اين موارد، حُسْنِ عاقبت، ارمغان گفت‌وگوي خداست و نه تصميم انسان؛ زيرا در مسيري كه شيطان تا به نهايت، كمين گذاشته و دنيا با همه جلوه‌هاي دروغين آن به خدعه و غرور آدمي برخاسته و نفس امّاره نيز از فرمان به بدي باز نايستاده است، كسي با تصميمي پاك از تباهي برهد و تن به گناه ندهد، پيروزي درخشاني به دست آورده است كه جز با هدايت ملكوتي و گفت‌وگوي الهي به دست نخواهد آمد


1 ـ سوره‌ي‌ مؤمنون، آيه‌ي‌ 108.
2 ـ سوره‌ي‌ شوري، آيه‌ي‌ 51.
مأخذ: (تفسير موضوعي، ج 15، ص 217)