بسم الله الرحمن الرحيم

در معناي تمـدن اسلامي

 

 

سخنراني دكتر شوقي ابوخليل

مترجم: كاميار صداقت ثمرحسيني

سخنراني حاضر در ماه مه 1995 در دمشق ايراد شده است.

منبع: هاني مبارك، شوقي ابو خليل: 1996، دور الحضارة العربية الاسلامية في النهضة الاروبية دمشق، ( ط 1 ) دار الفكر، ص 11 ـ 19.

از دكتر شوقي خليل كتاب ديگر ديگري تحت عنوان « نقش نوآوري هاي برجسته ي دانشمندان اندلس در تجديد حيات فرهنگي اروپا » ( علماء الاندلس، ابداعاتهم المتميزة ـ چاپ 2005 ميلادي ) توسط كاميار صداقت ثمرحسيني ترجمه شده است كه انشاء الله تعالي بزودي منتشر خواهد شد.

 برادران گرامي

موضوع همايش ما درباره ي تمدن عربي ـ اسلامي است. به راستي مراد از تمدن به چه معناست؟ كلمه ي « حضارت » مشتق از ( الحضر ) بوده و گفته شده است كه آن به معناي سكونت در شهر ( الحضر ) است. غربي ها قايل به وجود تمايزي ميان دو مفهوم حضارت و مدنيت نيستند. چنانكه « ويل دورانت » در كتاب ارزشمند ( تاريخ تمدن ) خويش، آنها را به يك معنا به كار برده است.

مراد غربي ها از تمدن عبارت است از پيشرفت علمي و فني و رشدي كه جوامعي به آن دست يافته اند. مي توان گفت كه تمدن عبارت است از كوشش هاي انسان به جهت كشف، اختراع، تفكر نظام مندي و كوشش در جهت به كار گيري طبيعت، تا از اين طريق به سطح برتري از زندگي دست يابند. امري كه مورد توجه همه ي ملت ها است و اختصاص به يك نژاد خاص ندارد.

ارتباط بين تمدن ها و در نتيجه انتقال دستاوردهايشان، از طرق مختلفي چون پيروزي در جنگ، بازرگاني، همسايگي و ... صورت مي پذيرد.

تمدن از مظاهر آن همانند نمود سياسي، نمود اقتصادي، نمود اجتماعي، نمود فكري و ديني و نمود فني شناخته مي شود.

اما در زمينه ي منابع تمدن بايد اشاره داشت كه نوشتن مهم ترين ابزار تمدن انسان بوده است. زبان مكتوب ابزار تمدن، علم و تربيت مي باشد. چرا كه ويژگي پايداري و دوام را به شناخت انساني مي دهد.

اسناد مكتوب به همراه آثار مادي همچون بناها و بقاياي فنون پيشين، از منابع اصلي شناخت تمدن مي باشند. با تامل در اين آثار مادي، منزلت و جايگاه آنها بيشتر دانسته مي شود. شناخت ما از تمدن هاي پيشين غالبا از اقوال برجاي مانده در نوشتارهاي پراكنده آنهاست. لذاست كه با رمزگشايي خط هيروگليف توسط شامبليون، سه هزار سال به تاريخ بشري افزوده شد. ضمن آنكه روايت گر مهمي از تاريخ سياسي و حيات اجتماعي و فكري و اقتصادي است و اين پس از اكتشاف گنجينه ي ايبلا بود.

تمدن در رشد مستمري قرار دارد و دائما در حال بخشش است. ارزش هر ملتي به ميزان بناي تمدني است كه آنرا پايه گذاري مي كند. در حالي كه افزوده هاي او بيشتر از موارد اخذ و اقتباسي اش باشد.

در اينجا دو پرسش مهم براي ما قابل طرح است:

يكي آنكه آيا چيزي به نام تمدن عربي موجود است، و آيا اعراب در دوران باستان چيزي افزوده اند؟

دوم آنكه آيا اعراب مسلمان به ارائه ي آنچه از ايشان در قبال تمدن انتظار مي رفت، مبادرت نموده اند و يا آنكه همچون يك نامه رسان، تنها به ترجمه ي ( معجزه ي يوناني ) و نقل آن به اروپا پرداختند؟

جواب اين پرسش ها را نمي توان تنها با بيان واژه ي « نه » و يا « آري » بيان نمود. چه آنكه پاسخ به اين پرسش ها نيازمند ارائه ي حقايق موثق تاريخي است.

تمدن قالي اي است كه بافت آن به توسط ملت هاي بسياري صورت پذيرفته است. كه هر يك تاري بدان افزوده و تمامي اين تلاش ها قابل تقدير و ستايش اند.

افزايش اطلاعات ما از تمدن هاي باستاني شرق ثابت مي كند كه مطلقا چيزي به نام ( معجزه ي يوناني ) وجود ندارد. زيرا تمدن يوناني برگرفته و امتداد تمدن هاي پيشين عربي در بين النهرين، سرزمين نيل، بلاد شام است. چه بسيار بسيار اموري كه يونانيان باستان از تمدن عربي پيش از خود اخذ نموده اند. اين دارايي ما بود كه به ما برگشت ، و البته آنها آنچه را كه وارث آن شده بودند، بنام علوم و طب يوناني به ما بازگرداندند. ويل دورانت در اين باره مي نويسد: يونان تمدني را ( از عرصه ي نيستي ) به وجود نياورد، چرا كه ايشان بيش از ابتكارات خود، وارث تمدن هاي پيش از خود شدند. آنها وارثي نازپرورده و اسراف گر براي فن و علمي گرديدند كه سه هزار سال از قدمت آن مي گذشت. و آنرا با غنايم جنگي و تجارت وارد شهرهايشان نمودند. چنانكه مثال هاي آن بسيار زياد است:

طالس ( 624 ـ 536 ق. م ) از اولين دانشمندان سرآمد يونان در علم و حكمت بود. او بارها به مصر سفر نمود و با خويش علوم هندسه ي پيشرفته را از مدارس اسكندريه به يونان آورد.

فيثاغورس ( 572 ـ 497 ق. م ) بارها از مصر ديدن نمود و در آنجا علوم رياضي را آموخت. مدت زيادي را در بابل به سر برد و در آنجا رياضيات را آموخت. فيثاغورس نظريه ي « مربع وتر در مثلث قائم الزاويه برابر است با مجموع مربع دو ضلع ديگر » را از بابل اخذ نمود. اما بعدها به وي منسوب شد.! حال آنكه كتيبه ي سنگي كه در تل حرمل در اطراف بغداد كشف شده است، دلالت دارد بر اينكه بابلي ها در اين نظريه و حساب مثلثات قائم و متشابه صدها سال جلوتر از يونانيان بودند.

طب يوناني از علوم طبي عربي پيشين استفاده ي بسياري نموده است. نشان افعي به عنوان شفاء كه به اسقلابيوس يوناني ( آسكليپادس بيتينيايي: از پزشكان معروف يونان : 124 ـ 40 ق.م ) منسوب شده است، در حالي كه در موزه ي لوور پاريس ظرف كنده كاري شده اي ( براي مصارف پزشكي ) موجود است كه از شهر لكش عراق كشف شده است. آن ظرف داراي دو دسته به صورت دو مار افعي به هم پيچيده است.

يونانيان در حدود سالهاي 850 ـ 750 ق. م حروف الفباي  فينيقي را اخذ نمودند به اين موضوع در داستان ( قدموس ) اعتراف شده است. سپس اين الفبا به روميان منتقل و به وسيله ي آن زبان لاتيني نگاشته شد و به سراسر دنياي غرب منتقل گشت.

در ( تاريخ تمدن ) ويل دورانت واژگاني بيان شده است كه يونانيان در امور معادن و ستارگان و معيار و مقياس اوزان و ابزار موسيقي و گياهان به كار مي بردند و اين اسامي را خود وضع ننموده بودند، بلكه از زبان بابلي وارد زبان يوناني شده است.

برادران .. معجزه ي يوناني مورد ادعاي جورج سارتن در كتاب خود تحت عنوان ( تاريخ علم ) داراي پدر و مادر شرعي است. پدر او ميراث مصر قديم است، اما مادرش ذخيره ي سرزمين هاي بين النهرين است. شرق باستان مهد تمدنها، و اولين معلم بشريت در هر دو جنبه ي مدنيت مادي و علوم و اعتقادات ديني و معنوي است.

اما تمدن اسلامي، به رغم بهره گرفتن از  از تمدن هاي پيش از خود، تنها بدان اكتفا ننمود. چنانكه دانشمندان مسلمان بار ديگر در تمامي علوم يونان و ديگر تمدن ها به تفكر و بررسي پرداختند. از اين رو آنچه مسلمانان به اروپاييان دادند، بسيار متفاوت از آن چيزي بود كه از يونانيان گرفتند.

روش علمي شاخص ترين خدمتي بود كه تمدن اسلامي به جهان عرضه داشت. زيگريد هونكه اعتراف مي نمايد كه آنچه اعراب مسلمان بر پا داشتند، عملي نجاتبخش بود كه نتايج بزرگي در تاريخ جهان بر جاي گذاشت.

اعراب مسلمان از زمان نقش آفريني خويش در ايجاد تمدن انساني به پيشرفت هاي بزرگي نايل گرديدند. آغازگر اين تحول بزرگ، از زمان نزول وحي امين ( إقرأ ) بر قلب مبارك رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) صورت پذيرفت. آنها نقل كردند، ترجمه نمودند، مطالعه كردند، اصلاح نمودند ... و در ادامه بر آن افزودند و ابداع نمودند،

غرب نوآوري هاي تمدن اسلامي را از اواخر سده هاي ظلماني وسطاي خود كه همزمان دوران طلايي و روشنايي بخش ما بوده است اقتباس نمود. امري كه روشنگر راه ورود ايشان به دوران بيداري اروپا بود. در اين زمينه شواهد موثق بسياري در كنار اعتراف اهل فن و منصفان موجود است.

 

برادران و حضار  ارجمند ...  

امير « چارلز » وليعهد بريتانيا در سخنراني خود در مركز مطالعات اسلامي آكسفورد در روز چهارشنبه 27 اكتبر سال 1993 ميلادي كه تحت عنوان « اسلام و غرب » ايراد نمود، گفته است: « اسپانيا در عهد مسلمانان فقط به جمع آوري و حفظ محتواي فكري تمدن يوناني و رومي بسنده نكرد. بلكه اين تمدن را تسري و توسعه داد و از جانب خود در بسياري از زمينه هاي مباحث انساني در علوم و نجوم و رياضيات و جبر ( كه خود كلمه عربي است. ) و قانون و تاريخ و طب و داروهاي گياهي و علم نور و ديد و زراعت و هندسه ي معماري، دين و موسيقي ...  سهم مهمي ايفا كرد.

شاهزاده چارلز سخنان بسياري درباره ي تمدن عربي اسلامي ايراد نمود و با اشاره به وجود توحيد و تسامح در دين اسلام، گفت: « تمدن غربي مشتاق آموزش و سرمايه گذاري بيشتر در اموري است كه با مسئوليت هاي محيطي ما در تعارض است. و اكنون دريافت بسيار مهم وحدانيت الهي و نيابت از سرشت قدسي و روحي از جهان پيرامونمام، امر مهمي است كه مي توانيم بار ديگر از اسلام بياموزيم. »

برادران ... غرب نور چراغ تجديد حيات فرهنگي خود را از پرتو تمدن عربي ـ اسلامي روشن نمود كه ما در اين همايش درصدد ارائه ي برخي از آن بوده ايم.

 

 

کامیار صداقت ثمرحسینی   
كاميار صداقت ثمرحسيني