چون قرآن نسبت به تفهيم فرهنگ فطرت رسالت ويژه دارد، پس هيچ يك از داوريهاي افراطي‌ها يا تفريطي‌ها درباره‌ي‌ آن راست نيست؛ گروهي براي انحصار حجيّت در روايت و روي‌گرداني از قرآن، آن را بي‌زبان و اَبْكم پنداشتند و جز اَلْغاز و معمّاهاي غير مفهوم چيزي براي آن قائل نبودند، عدّه‌اي زبان آن را رمز محض به معارف باطني پنداشتند كه غير از اَوْحَديِّ مرتاضْ اَحَدي به آن دسترسي ندارد و گروهي نيز به ابتذال گراييده، صِرف دانستن عربي را براي فهم قرآن كافي انگاشتند و افراد عادي را براي فهم معاني قرآن صالح پنداشتند و نياز به علم تفسير را انكار كردند؛ همه‌ي‌ اين اوهامِ منسوج، منسوخ است.

 

تسنيم جلد ۱، ص 38 – 39  منبع