«حديث اخلاقى: حسن خلق» - گفتاری از حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
متن حديث:
قال رسول الله(صلى الله عليه وآله): أفضلكم أحسنكم اخلاقاً الموّطئون اكتافاً الّذين يألفون و يؤلفون و توطّأ رحالهم.(1)
ترجمه حديث:
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: با فضيلت ترين شما كسانى هستند كه اخلاقشان از همه بهتر باشد و شانه هايشان را پايين بياندازند (كنايه از تواضع)، كسانى كه با مردم الفت دارند و ديگران با آنها الفت مى گيرند و در خانه هايشان به روى مردم باز است.
شرح حديث:
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مطابق اين حديث أفضل الناس را با چند صفت معرّفى مى كند:
1ـ أحسنكم اخلاقاً:
كسانى كه اخلاقشان از همه بهتر و برخوردشان از همه خوبتر است.
2ـ الموّطئون اكتافاً:
شانه هايش را پايين مى اندازند كه كنايه از تواضع است يعنى در مقابل مردم تكبّر نمى كنند، چرا كه باعث پراكندگى و دورى از يكديگر مى شود.
3ـ الذين يألفون و يؤلفون:
كسانى هستند كه الفت دارند، هم خودشان الفت مى گيرند و هم الفت را پذيرا مى شوند، يعنى با مردم مى جوشند و جوشش مردم را مى پذيرند.
4ـ توطّئ رحالهم:
درِ خانه آنها به روى مردم باز است.
همه اين صفات را مى توان در حسن اخلاق خلاصه كرد.
اصل اين مطلب كه داشتن اخلاق اجتماعى مايه پيشرفت است. روشن است كه دو مثال براى آن بيان مى كنيم:
به عنوان مثال قطعات يك كشتى يا هواپيما وقتى و روى هم ريخته اند نه كشتى است و نه هواپيما، ولى وقتى اجزاء و قطعات را به هم پيچ و مهره كرده و روى هم سوار كنند، هواپيما يا كشتى درست مى شود در واقع الفت و محبّت و جوشش مانند پيچهايى است كه قطعات از هم پراكنده را به هم پيوند مى دهد و جامعه هم وقتى جامعه مى شود كه محبّت افراد، جامعه را به هم پيوند دهد.
در تشبيه ديگر حسن خلق مانند چيزى است كه آجرهاى ساختمان را به هم متّصل مى كند كه اگر بدون سيمان آجرها را روى هم جمع كنيد فايده اى ندارد. ساختمان جامعه بشرى هم نياز به وسيله اى براى پيوند دارد كه همان حسن خلق است.
البتّه موانعى هست كه نمى گذارد مردم با هم بجوشند و به هم نزديك شوند; اين موانع عبارتند از:
1ـ سوء ظن: سوء ظن هميشه انزواى اجتماعى را به دنبال دارد، اين افراد از همه مى ترسند و وحشت دارند. قرآن در سوره حجرات از سوء ظن نهى كرده است.
2ـ وسواس:
بعضى در همه چيز وسواس دارند، غالباً در طهارت و نجاست و بعضى در اجزاء نماز وسواس دارند مثلا وقتى تكبيرة الإحرام مى گويد خيلى معطّل مى كند و اگر از علّت جويا شويم مى گويد نمى توانم نيّت كنم ما به اين افراد مى گوييم واجب است بدون نيّت نماز بخوانيد كه در اين صورت مى گويند هر كار مى كنيم نيّت مى آيد و بدون نيّت نمى شود. نيّت مشكلى ندارد و انسان همه كارهايش را با نيّت انجام مى دهد. بعضى از جوانها هم در ازدواج گرفتار وسواس مى باشند، البتّه احتياط خوب است ولى وسواس غلط است چون سبب مى شود كه انسان دوستى نداشته باشد و با كسى نجوشد.
3ـ پر توقّع بودن:
بعضى گمان مى كنند كه گل سرسبد آفرينش هستند و همه بايد در برابر آنها احترام كنند. پر توقّع بودن مشكلات بسيارى ايجاد مى كند. بسيارند جوانانى كه به واسطه پر توقّع بودن در ازدواج مى مانند بايد توقّع روى حساب باشد.
4ـ تكبّر:
افراد متكّبر نه با مردم مى جوشند و نه مردم با آنها مى جوشند.
اگر سوء ظن و تكبّر و وسواس و پرتوقّع بودن را از خود دور كنيم با هم پيوند مى خوريم.
منطق اسلام اين است، نه آن كه افراد جانى به دنيا نشان مى دهند كه مى كشند و خون مى ريزند و همه دنيا را به اسلام بدبين كرده اند. اگر ما اسلام را اين گونه كه احاديث مى گويد به دنيا معرّفى كنيم، جاذبه اسلام دنيا را مى گيرد.
ما كم كم در آستانه انتخابات قرار مى گيريم گروهها بايد رقابت مثبت داشته باشند و به هم بدبين نباشند و با هم بجوشند و سوء ظن را كنار گذاشته و فضايى سالم درست كنند، چون اگر فضا سالم نشود مردم هم كنار مى روند و دلسرد مى شوند.