مرحوم آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی رحمه الله تعالی

 

در يكى از نامه‏ها كه علاّمه طباطبائى قدّس سرّه آنرا در چهاردهم ربيع الثّانى 1371 (يعنى اوائل ورود حضرت آقا به نجف اشرف ) براى ايشان ارسال داشته‏اند آمده است:

دستخط مرحوم علامه - 1

دستخط مرحوم علامه - 2

« هو

به عرض مبارك ميرساند: اميدوارم كه وجود مسعودْ قرين عافيت و موفّقيّت بوده و ملالى نداشته، و غرق ألطاف بى‏پايان و عنايتهاى شايان حقّ سبحان، و تحت تربيت صاحب ولايت مطلقه عليه أفضلُ السّلام بوده، و از نعمت جوار محظوظ ميباشيد.

چندى قبل مرقومه شريفه حاكيه از تفقّد و ياد آورى جنابعالى زيارت گرديده و مفتخر شدم؛ كسالت طبعى بنده چنانچه مسبوقيد اين مدّت مزيد خجلت گرديده ولى با اينهمه چنانچه قلبتان هم قاعدةً بايد شهادت بدهد هيچگاه صورت پر مهر جنابعالى فراموش بنده نميشود.

و لولا اينكه موضوع آستانِ عرش بنيانِ حضرت أمير عليه السّلام بود، بنده هيچگونه رأى به مسافرت جنابعالى نه در مقام شور و نه بحسب تصوّر نميدادم. به هر حال و اجمالاً، دل بنده پيوسته پيش شما است اگر چه راهى به قرب جسمانى ندارم. اينك باز با اين وسيله به راز سرائى و توصيه‏هاى خود إدامه ميدهم. اميدوارم إن شاء الله وضعيّت هواى آنجا موافق مزاج خود و خانواده گرامى‏تان بوده و از اين جهة گرفتارى و ابتلا نداشته باشيد.

1ـ پيوسته موضوع مسكن و خوراك را خيلى اهمّيّت داده و البتّه هيچ غفلت نكنيد.

2ـ از درسها درسى كه موافق ذوق و سليقه‏تان ميباشد اختيار فرمائيد، اگرچه استاد بحسب ظاهر از حيث ابّهت و شهرت عقب‏تر بوده باشد. و اگر ناچار شويد ممكن است به يكى از درسهاى با عنوان حاضر شده و يكى دو تا درس حقيقى داشته باشيد. بيشتر از سه درس هم مجوّز ندارد.

با بعضى از اشخاص مهذّب و مردان خدا نيز رابطه داشته باشيد. درس و تحصيل بى خدا مثل راهى است كه از جادّه پرت بيفتد؛ لا يزيدُ السَّيرُ فيه إلاّ بُعدًا.[ حركت در آن جز دورى چيزى نمى‏افزايد.]

و درين باب خوبست از آقايان عظام با آقاى گلپايگانى، و از باقيماندگان مرحوم حاج ميرزا على آقا قاضى (رحمة الله عليه) با آقاى آقا شيخ عبّاس قوچانى رابطه داشته باشيد. و البتّه گاهگاهى از ارادتمند هم يادآورى كرده از حالات شريفه مسبوقم فرمائيد.

به هر حال آخرين سخن ما اينست كه: غرق نعمتيد قدرش را بدانيد؛ والله المُعين.

والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاته ـ

محمّد حسين طباطبائى