«حديث اخلاقى: ادخال سرور بر قلب مؤمن»
حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي منبع
متن حديث:
عن جابر بن يزيد (محل بحث است ولى بعضى او را توثيق كرده اند و به نظر مى رسد اين كه محلّ كلام واقع شده به اين جهت است كه از ضعفا نقل مى كرده است) عن أبى جعفر(عليه السلام) قال: تبسّم المؤمن فى وجه أخيه حسنة و صرفه القذى عنه حسنة و ما عُبد الله بمثل إدخال السرور على المؤمن.(1)
ترجمه حديث:
امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: تبسّم مؤمن به صورت برادر مؤمنش حسنه است و زدودن آنچه برچهره اوست حسنه است و هيچ عبادتى مانند ادخال سرور بر قلب مؤمن نيست.
شرح حديث:
يكى از آداب معاشرت اسلامى بر خلاف آنچه دشمنان تبليغ مى كنند، مسئله محبّت و برخورد خوب است كه در اين حديث به سه نمونه از آن اشاره شده است:
1ـ تبسّم به چهره برادر مؤمن:
تبسّم مؤمن به صورت برادر مؤمنش حسنه است و براى او ثواب مى نويسند.
2ـ زدودن غم و اندوه از چهره مؤمن:
«قذى» در لغت معنى وسيعى دارد، خيلى آن را به معنى خاشاك در چشم مى دانند ولى اصولا خاشاكى را كه در چشم و يا در صورت يا در ظرف آب قرار مى گيرد و مزاحم است قذى مى گويند و اين جمله به اين معنى است كه اگر غبارى را كه به صورت برادر مؤمنت نشسته پاك كنى ثواب و حسنه است.
3ـ ادخال سرور بالاترين عبادت:
هيچ عبادتى بالاتر از ادخال سرور در قلب برادر مؤمن نيست.
يكى از مشكلات مردم كه آنها را از كار باز مى دارد، حالات غم و اندوه و افسردگى است كه براى همه پيش مى آيد و عوامل مختلفى مانند مشكلات خانوادگى، اقتصادى، جسمى و ... دارد. اگر عوامل غم و اندوه تشديد شود به افسردگى كه نوعى بيمارى است، تبديل مى شود.
ايمان به خدا و توكّل به او، يكى از عوامل مهمّى است كه جلوى افسردگى را مى گيرد، چرا كه شخص با ايمان، خدا را كسى مى داند كه مشكل ترين مشكلها براى او آسان است، كسى كه چنين فكر كند مأيوس نمى شود چون در هر قدمى فرجى است و خدا مى تواند همه چيز را دگرگون كند; حال اگر ضعيف النفس باشد با اندك مشكلى مأيوس و ناراحت مى شود، حال اگر مطابق روايت با لفظ يا با عمل او را خوشحال كند از هر عبادتى بالاتر است.
در داستان حضرت موسى بن جعفر(عليه السلام) آمده است كه مردى از اهل رى خدمت آن حضرت رسيد و عرض كرد كه ماليات سنگينى بر او قرار داده شده و از عهده او خارج است و فرماندار رى از مواليان حضرت است.
حضرت نامه اى نوشته و به دست آن مرد دادند و مرد نامه را گرفت و پيش فرماندار رفت و نامه حضرت را به او داد; فرماندار نامه را بوسيد و بر چشم خود گذاشت و مشكل او را حل كرد و نصف اموالش را به او داد.
آن مرد سال بعد به حج رفت و امام را ملاقات كرد و داستان را با حضرت بازگو نمود، حضرت خوشحال شد، آن مرد عرض كرد آيا شما را خوشحال كرد؟ حضرت فرمود من و پدرانم و رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و خداوند را خوشحال كرد پس حضرت او را دعا كرد.
اين نمونه اى از ادخال سرور است كه از مهمترين عبادات است.
گروهى اشتباه كرده و ادخال سرور را از راه گفتن مطالب نامناسب و دروغ و تهمت ها مى دانند كه اين صحيح نيست. با وجود اين تعاليم محبّت آميز چگونه بعضى ما را متهّم به خشونت مى كنند؟!