اطلاعيه دفتر حضرت آيتالله العظمي سبحاني درباره نامه آقاي دكتر سروش

دفتر آيت الله العظمي سبحاني مرجع تقليد با ارسال اطلاعيه اي به روزنامه اطلاعات اعلام كرد: در تاريخ 9/3/87 گروهي از فرهيختگان حوزه و اساتيد و طلاب به حضور آيتالله سبحاني رسيدند و از ايشان درباره نامه اخير سروش مورخ ارديبهشت 87 جويا شدند كه آيا تصميم به پاسخگويي اين نامه دارند يا نه؟
معظمله بدين گونه پاسخ دادند:
از روزي كه نخستين مصاحبه او با راديوي هلند پخش شد، بنده وظيفه ديدم براي روشن كردن خود او و ساير خوانندگان، پاسخي ارائه كنم، و بحمدالله پاسخ نيز مفيد و سودمند بود، و در آن كاملاً ادب گفتگو رعايت شده بود. آقاي سروش بار ديگر به نامه اول من پاسخي داد كه باز براي انجام وظيفهاي كه بر دوش ماست به پاسخ پرداختم، اين بار پاسخ، گستردهتر و همهجانبه بود، و بازتاب پاسخ دوم نيز مانند پاسخ اول مثبت بود. بسياري از اساتيد و بزرگان حوزه و غير حوزه، تقدير نموده و از اينكه متن نامه در عين اتقان محتوا، از مداراي بالايي برخوردار بوده، آن را ستودند. اين واقعيتي است كه من مايل نبودم بگويم، ولي به دليلي ناچارم، آن را يادآور شوم. اين بار كه نامه سوم ايشان به دستم رسيد، نامه را با اين شعر آغاز كرده بود:
مهر از سر نامه برگرفتم/ گويي كه سر گلابدان است
خوشحال شدم كه به خواست خدا گفتگوهاي ما مؤثر بوده و توانسته است، سيماي واقع را روشن سازد و در تصحيح روش و نگرش ايشان مؤثر باشد، اما پس از خواندن نامه، فوقالعاده متاثر شدم، آن هم از جهاتي كه به برخي از آنها اشاره ميكنم:
1- موضوع بحث، يك نظريه درباره وحي است. بايد تمام بحثها روي همان متمركز شود، نقد و نظر بايد بر همين محور بچرخد، ولي متاسفانه ايشان يك رشته انتقادات و اعتراضات فردي و اجتماعي خود را با اين مساله كلامي - فلسفي - معرفتي به هم ميآميزد و از موضوع بحث خارج ميشود و در حقيقت آداب گفتوگوي علمي را اصلا رعايت نميكند.
2- نظريهاي را كه مطرح ميكند، هر چه بيشتر درباره آن توضيح ميدهد، با مشكلات بيشتري روبرو ميشود و در حقيقت شبيه سه موضوعي است كه در تاريخ كلام، زبانزد محققان است و آن اينكه قائلان به آن سه موضوع، هر چه به توضيح آن ميپردازند، بر مشكلات آن ميافزايند، و اين سه موضوع عبارتند از:
1- نظريه <طفره> نظّام
2- نظريه <حال> بهشمي (طرفداران ابوهشام)
3- نظريه <كسب> اشعري
شاعر عرب ميگويد:
مما يقال و لا حقيقهِ عنده
معقولهِ تدنو الي الافهام
<الكسب> عند الاشعري و <الحال>
عند البهشمي و <طفرهِ> النظّام
نظريهپرداز آن گاه كه احساس كرد تمام قرآن پژوهان در ايران اسلامي و غيره اين نظريه را مردود دانستهاند، لااقل نبايد تا اين اندازه بر آن اصرار بورزد؛ كساني كه اين نظريه را نقد كردهاند، بسياري از آنها از دوستان نزديك ايشان هستند، ولي در عين حال ايشان بر نظريه خود اصرار ميورزد و لااقل مكث نميكند تا مدتي در اين نقدها بيانديشد!
از يك طرف ميگويد: من همه آياتي كه قرآن را توصيف ميكند ميپذيرم، مانند <وانك لتلقي القرآن من لدن حكيم عليم> نمل/6
و از طرف ديگر ميگويد: الفاظ و قالببندي، كار پيامبر اكرم است، در حالي كه واژه قرآن تنها به معاني اطلاق نميشود. بلكه به معني و لفظ با هم گفته ميشود، و همچنين آيات ديگري كه به همين مضمون است
3- نامههاي ايشان، بالاخص نامه اخير وي در حقيقت، با نوعي عقدهگشايي و پرخاشگري همراه است تا آنجا كه گام فراتر نهاده، شخصيتهاي علمي را كه يك عمر در خدمت اسلام و قرآن بودهاند و با قلم و بيان خود، محيط را روشن ساختهاند، مورد اهانت قرار داده است
حضرت آيتالله مكارم، شخصيتي است برجسته، و فقيهي بزرگ و آگاه و قرآن پژوهشي ژرف نگر و مورد احترام تمام حوزههاي علميه و شخصيتهاي برجسته جهان اسلام است، تفسير نمونه ايشان به زبان فارسي و عربي، مرجع محققان و نويسندگان است. چنين شخصيتي ارزان نصيب اسلام و مسلمانان نشدهاند تا آماج طعن و بياحترامي قرار گيرند.
اين جهات و جهات ديگري سبب شده كه از پاسخ دادن مستقيم صرفنظر كنم. مبادا اين نامهنگاري ما سبب شود كه ايشان كارهاي پيشين را تكرار كند، ولي در عين حال در مؤسسه امام صادق كساني هستند كه به محتواي آن پاسخ گفتهاند و به همين زودي در اختيار علاقهمندان قرار ميگيرد.
من از خداوند منان ميخواهم به همه ما روح حق جويي و حقگرايي عنايت فرمايد و زبان و قلم ما را از هرگونه لغزشي حفظ فرمايد
اينك دفتر افتخار دارد كه اين پاسخ كوتاه را در اختيار علاقهمندان قرار دهد، به اميد آن كه روزي همه دلها با معرفتهاي الهي نوراني گردد.
دفتر حضرت آيتالله سبحاني
9/3/1387
اللهم كن لوليك الحجة ابن الحسن، صلواتك عليه و علي آبائه، في هذه الساعة و في کل ساعة، ولياً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلاً و عيناً، حتي تسکنه أرضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً ×××××××××××××××××