دكتر رضا داوري اردكاني گفت: فلسفه ابن سينا و حتي پزشكي او تاريخ مصرف ندارد. با اين حال ما اصلاتاريخ را براي فايده بردن نمي خوانيم؛ ما موجود زماني و تاريخي هستيم و نمي توانيم از گذشته بگذريم. به گزارش ايسنا، اين پژوهشگر فلسفه افزود: سخن حقيقي، سخن زمان است. فلسفه هم چيزي جز سخن زمان نيست، منتهي فلسفه، سخن گذشته است. اكنون ديگر فلسفه چندان چيزي ندارد كه بگويد؛ ولي ما نمي توانيم به فلسفه اعتراض كنيم. يكي از وظايف مهم فلاسفه زمان ما پرس و جو از فيلسوفان گذشته است. وي همچنين درباره اين كه در حال حاضر چرا بايد از ابن سينا و فارابي خواند، گفت: اگر از ابن سينا مي پرسيدند كه فلسفه به چه درد مي خورد، تعجب مي كرد و به همين جهت است كه هيچ كدام از فلاسفه بزرگ عالم قديم، درصدد برنيامدند كه وجود و ضرورت فلسفه را توجيه كنند و اگر چيزي در اين باب گفتند به اقتضاي دفاع از فلسفه در دادگاه شريعت بود. اين پژوهشگر فلسفه ادامه داد: ما فلسفه را براي اين كه به درد ما بخورد، نمي خوانيم بلكه مي خوانيم تا با سخن ديروز و امروز آشنا شويم و بتوانيم در زمان، سكني گزينيم و در آن زندگي كنيم. وي افزود: فلسفه و شعر و معارف ما زندگي و تاريخ ماست و فهم آدمي با تاريخ و زبان ساخته مي شود و هنرها، اموري نيستند كه به يك زمان خاص تعلق داشته باشند؛ آنها مظهر و جوهر يك زمانند و به همين جهت در زمان دوام پيدا مي كنند. داوري اردكاني اظهار داشت: اگر ابن سينا مانده، نه از آن جهت است كه آثارش متضمن احكام درست است و ما نيز به آن احكام نياز داريم، با آن احكام هيچ نيازي از نيازهاي امروزي ما برآورده نمي شوند؛ بلكه به اين خاطر است كه اگر مي خواهيم جايي در تاريخ داشته باشيم، به تذكر تاريخي نياز داريم. حتي آزادي ما نيز موكول به اين است كه امكان هاي فكري و عملي خود را دريابيم. وي خاطرنشان كرد: ابن سينا تنها كتاب درس فلسفه براي ما ننوشته است؛ او فلسفه را با زبان ما آشنا كرده و برنامه علم و آموزش را تدوين كرده و مقام و موقع هر علمي را در جهان خود معين كرده است. داوري اردكاني در پايان تصريح كرد: ما هنوز به درستي نمي دانيم در تاريخ ما، فلسفه چه مقامي داشته است و فلسفه با علم چه نسبتي دارد؛ پس چگونه از مطالعه ابن سينا سر باز زنيم؟!


منبع:
 magiran.com > روزنامه آفتاب يزد > شماره 2151 1/6/86 > صفحه 7 (فرهنگي)