امكان: « الامكان العقلي و الامكان بحسب المادة التي للشيء »
امكان: « الامكان العقلي و الامكان بحسب المادة التي للشيء »
« امكان عقلي و امكان بر حسب مادهاي كه به شيء اختصاص دارد. » ( ج 2، ص 506 )
الف. ابن تيميه با قايل شدن تفاوتي اساسي ميان دو نوع امكان، « امكان ذهني » و« امكان خارجي » را از يكديگر تميز ميدهد.
امكان ذهني « عبارت است از آنچه كه ذهن وجودش را مفروض دانسته، نه ازآن جهت كه به وجود خارجي آن آگاه است بلكه به جهت علم به عدم امتناع آن هرچند كه گاه وجود آن در خارج ممتنع ميباشد. ولي امكان خارجي عبارت است از آنكه ذهن به وجود خارجي شيء آگاه و عالم باشد و به واسطه ي وجود خارجي شيء و يا نظير آن و يا وجود آنچه كه در وجود از بعد و فاصله بيشتري نسبت به شيء اصلي دارد، به وجود آن اقرار نمايد. چرا كه اگر نظير و يا چيزي دورتر موجود باشد پس به طريق اولي ( اصل ) آن شيء موجود خواهد بود. » [1]
ب. بر اين اساس مراد « ابن خلدون » از اين دو اصطلاح عبارت است از:
« الامكان العقلي » تصور عقلي مطلق } بدون در نظر گرفتن امكان وجود عيني آن{
« الامكان بحسب المادة التي للشيء »: امكان واقعي يي كه قابليت تحقق به صورت عيني را داراست و در آن انديشه با عينيت خارجي مطابقت مينمايد.
[1] علي سامي النشار . مناهج البحث عند المفكري الاسلام و نقد المسلمين للمنطق الارسطاطاليسي، ط 3، القاهرة: دارالمعارف، 1967، ص 226.
منبع : محمد عابد الجابري فكر ابن خلدون العصبيه و الدوله
اللهم كن لوليك الحجة ابن الحسن، صلواتك عليه و علي آبائه، في هذه الساعة و في کل ساعة، ولياً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلاً و عيناً، حتي تسکنه أرضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً ×××××××××××××××××