رهايي روح از زندان طبيعت با اعتصام به قرآن و عترت
رهايي روح از اين زندان تاريك ميسر نخواهد بود، مگر اين كه يونسوار و از روي تضرّع و اضطرار فرياد بركشد: "لا إِلَـهَ إلاّ أنت سبحَـنَك إنّي كنت من الظَّـلِمينَ"(1)و اگر آدمي، چنين توفيقي به دست آورد و با اعتصام به حبل متين الهي، يعني قرآن و عترت به مدار ايمانِ حقيقي وارد شود، نجات و رهايي او از زندان طبيعت نيز يونسگونه خواهد بود؛ زيرا خداوند ميفرمايد: مؤمنان را اينگونه رهايي و نجات ميبخشيم؛ "فاستجبنَا له و نجّينهُ من الغمّ و كذلِك نُنجِي المؤمنين".(2)
از اين رو، اميرمؤمنان علي بن ابي طالب (عليهالسلام) با تقسيم انسانها به دو دستهي مؤمن و فاجر و با تبيين خط مشي هر يك، وجود مقدّس خود را فرمانرواي مؤمنان ميخوانند و مال را كه نمودِ تكاثر دنيوي است، فرمانرواي فاجران مينامند؛ "أنا يعسوب المؤمنين و المال يعسوب الفجّار".(3)
آري امام معصوم (عليهالسلام)، حقيقت حبل المتيني است كه از دنيا تا جنّة اللّقا امتداد يافته است و مؤمنان با درآويختن به اين رشتهي نور تا سراپردهي حضور هدايت ميشوند؛ ولي اموال و داراييهاي عاريهاي كه نمودي از دنياي فاني است، چنانچه آدمي را به خود مشغول دارد، بال و پرش را ميبندد و در ژرفاي طبيعتْ چنان به قيد و بندش ميكشد كه به تعبير اميرمؤمنان (عليهالسلام) حرام را بدون دردسر و مانند درخت سدرِ بيخار ميبيند و حلال را دور از دسترس و غير قابل وصول ميپندارد؛ "قد صار حرامها عند أقوام بمنزلة السِّدْر المخضود و حلالها بعيداً غير موجود...".(4) چنين گرفتاري، جز به حرام نميانديشد و به غير تباهي تن در نميدهد.
از اين رو، اميرمؤمنان علي بن ابي طالب (عليهالسلام) با تقسيم انسانها به دو دستهي مؤمن و فاجر و با تبيين خط مشي هر يك، وجود مقدّس خود را فرمانرواي مؤمنان ميخوانند و مال را كه نمودِ تكاثر دنيوي است، فرمانرواي فاجران مينامند؛ "أنا يعسوب المؤمنين و المال يعسوب الفجّار".(3)
آري امام معصوم (عليهالسلام)، حقيقت حبل المتيني است كه از دنيا تا جنّة اللّقا امتداد يافته است و مؤمنان با درآويختن به اين رشتهي نور تا سراپردهي حضور هدايت ميشوند؛ ولي اموال و داراييهاي عاريهاي كه نمودي از دنياي فاني است، چنانچه آدمي را به خود مشغول دارد، بال و پرش را ميبندد و در ژرفاي طبيعتْ چنان به قيد و بندش ميكشد كه به تعبير اميرمؤمنان (عليهالسلام) حرام را بدون دردسر و مانند درخت سدرِ بيخار ميبيند و حلال را دور از دسترس و غير قابل وصول ميپندارد؛ "قد صار حرامها عند أقوام بمنزلة السِّدْر المخضود و حلالها بعيداً غير موجود...".(4) چنين گرفتاري، جز به حرام نميانديشد و به غير تباهي تن در نميدهد.
1 ـ سورهي انبياء، آيهي 87.
2 ـ همان.
3 ـ نهج البلاغه، حكمت 316.
4 ـ همان، خطبهي 105.
مأخذ: (تفسير موضوعي، ج 15، ص 89)
2 ـ همان.
3 ـ نهج البلاغه، حكمت 316.
4 ـ همان، خطبهي 105.
مأخذ: (تفسير موضوعي، ج 15، ص 89)
27/06/84 به نقل از سایت http://www.esraco.net/
+ نوشته شده در ۱۳۸۵/۰۶/۲۷ ساعت توسط وبلاگ تاريخ و تحقيق
|
اللهم كن لوليك الحجة ابن الحسن، صلواتك عليه و علي آبائه، في هذه الساعة و في کل ساعة، ولياً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلاً و عيناً، حتي تسکنه أرضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً ×××××××××××××××××